به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ اوضاع جغرافیایی آسیای مرکزی و آسیای شرقی تشکیل شده از کوهها، دشتها و صحرا که با ریگزارها و ارتفاعات صعب العبور محاصره شده که جمعیت این ناحیه پهناور چندان زیاد نیست و اگر در دو طرف آن ممالک متمدن و با اعتباری مثل چین و ایران قرار نداشت، مطمئنا سرزمین مزبور هیچگاه مقامی را که در قرون گذشته در آسیا داشت دارا نمیشد و از مردم آن که غالبا به چادرنشینی و صحراگردی روزگار می گذارندند، چندان سخنی به میان نمی آمد. در غرب این ناحیه، دریای خزر، در شرق آن دیوار عظیم چین، در شمال دشت وسیع سیبری و در جنوب، تبت و جبال عظیم هیمالیاست.
مغولستان در آسیای مرکزی واقع شده است که سرزمین مادری مغولان به شمار میآید. مغولستان سرزمینی با آب و هوای سرد و خشک و شرایط معیشتی سخت بود، مردم این دیار به خاطر صعبالعبور و کوهستانی بودن منطقه، نبود آذوقه و بسیار مشکلات دیگر انسانهایی پرخاشگر و جنگجو پروارنده شدند. مغول قومی از نژاد زرد به شمار می آمدند که به دلیل جنگاوریها و مهاجرت در سدههای پیشین، شاهد حضور آنها در نقاط مختلف آسیا و حتی شرق اروپا هستیم.
هجوم مغولان به عنوان یکی از مهمترین حادثه های تاریخ ایران، تمامی ارکان و بنیان های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن روزگاران ایران را تحت تاثیر خویش قرار داد و نقطه عطفی شد که اهمیت خود را تا به سده های آتی حفظ نمود. به عبارتی این حادثه، نوسان و دگرگونی بسیاری را در مسیر تاریخ سبب گردید و در هر زمینه از تاریخ نقش موثر و قابل تامل ایفا نمود. اما گرچه ویرانگریهای مغولان، به ویژه چنگیزخان، عظیم و نتایج فلاکت بار آن برای ایران، همیشگی بود، اما آشکار است که مغولان تا حدی از آن روی که مردمی بیابانگرد بودند چیزی با خود نداشتند تا جایگزین فرهنگ ایرانی کنند، لذا در مسیر فرهنگ ایرانی گسستی پدید نیاوردند. حمله مغول ها به شرق ایران پیامدها ی منفی و مثبتی را در ایران داشته که در این تحقیق به بررسی این تغییرات می پردازیم.
بخش اول: آثار و نتایج حمله مغول در کوتاه مدت:
الف: قتل و غارت شهرها و روستاهای ایران
مغولان، بعد از حرکت از مغولستان به قصد تصرف ممالک، سه جهت اصلی را در پیش گرفتند؛ چین و ایران و سیبری. در همه جا نیز کما بیش یکسان عمل کردند؛ به صورتی که کشتار بی رحمانه ویرانی گسترده و تاراج همه جانبه وجه مشترک این حمله ها بود. (مورگان، دیوید، 1373، صص91_ 90)
نخستین و بدیهیترین نتیجه تهاجم مغولان به ایران کاهش جمعیت شهری و روستایی ایران به سبب قتل عام، برده و اسیر و گرفتن مردم و فرار بقایای آنان و ترک مناطقی که در گذشته پر جمعیت بود. ( جوینی ، جهانگشای، 1385، ص 17 )
میان سال های ( 617 تا 656 ه. ق ) جمعیت ایران بسیار تقلیل یافت و بیشترین صدمه را هم نواحی شمالی و شرقی ایران دیدند . ( احمدی ، حسین، 1380 ، ص 38 )
به قول شهاب الدین نسوی، که حمله مغول به خراسان را به چشم دیده میگفت؛ « هیچ درختی نماند که به ناری سوخت و هیچ نماند که آن را ساکن داری بر افروخت. و رعب و حراس بر نفوس ناس مستولی شد؛ چنان که هر که در قید اسرا گرفتار شده بود از کسی که مقیم خانه خود است و انتظار حادثه می کند آسوده تر بود.» ( ولایتی ، علی اکبر، 1392 ، ص 313 ) رفاه نسبی مردم ایران در سالهای پیش از حمله مغول سبب پر جمعیت شدن مراکز فرهنگی و تمدنی ایران شده بود. ( همان، همان جا )
با یورش آنها این مراکز فرهنگی و تمدنی از بین رفت زیرا شاهد مثلهای خونین و پی در پی بودیم. ( احمدی ، حسین، 1380 ، ص 38 ) چنان که قاضی منهاج سراج جوزجانی، چند سال پس از یورش مغولان، هجوم این قوم را با قیامت یکی دانسته است. ( ولایتی، علی اکبر، 1392 ، ص 314 )
کشور گشایی های چنگیز و فرزندانش این ویژگی را داشت که به روشی همیشگی نخست از مردم نواحی حمله شده تقاضای تسلیم بی قید و شرط می کردند و مردم هم در صورت مقاومت، یاغی و شورشی محسوب می شدند و برای تصرف شهر با گرد آوردن ساکنان شکست خورده در صحرا آنان را تقسیم می کردند، ابتدا لشکریان را جدا می کردند و به قتل می رساندند و خانواده هایشان را اسیر و سپس دختران و زنان جوان را در میان بزرگان و سران سپاه تقسیم می کردند وبا صنعتگران و استادان هم همین کار را می کردند اگر از مردم افرادی باقی می ماند آنها را می کشتند (فرقانی، محمد فاروق،1379 ، ص 87 )
در زمان حمله مغولان، خراسان بیش از بلاد دیگر آسیب دید. همه شهرها و قلاع آن ویران شدند و بخش اعظم جمعیت آن، در شهرها و در مناطق روستایی یا کشته و یا به بردگی گرفته شدند.( پطروشفسکی، ایلیا پاولوویچ، 1366، ص 458 )
شهر نسا یکی از شهرهای خراسان بود که در برابر مغولان ایستادگی فداکارانه ای نشان داد و سربازان قلعۀ نسا فرماندگان مغولان را از پای در آوردند، و مغولان این شهر را با دشواری فتح کردند و 70 هزار نفر از مردم این شهر را مغولان اعدام کردند. ( جوینی، تاریخ جهانگشای ،1385 ، ص 127-126 ) جوینی همچنین نوشته که پس از حمله مغول به مرو یکی از بزرگان سادات که از مرگ رهایی یافته بود برای شمارش کشته شدگان زمانی را که گذاشت، سیزده شبانه روز به این کار مشغول بود .( همان ، ص 128 )
گذشته از کشتار بی رحمانه مغولان، مردمان انبوه نیز بخاطر شیوع بیماری ویژه صحرا نوردان و کاهش سطح بهداشت عمومی و کمبود و نبودن دارو و درمان و طبیبان چیره دست و مهمتر از همه آلودگی آب از بین رفتند که باعث کم شدن جمعیت در آن برهه از زمان شد . ( یزدان پرست ، حمید، 1390، ص 115-114 )
ب: انهدام زیرساخت های اقتصادی
به گزارش تاریخ نگاران، ایران در آغاز حمله مغول کشوری آباد و اقتصادش پررونق بوده است. مخصوصا بلخ که از قسمت های شرقی محسوب می شد در آن برهه از زمان یعنی قرن هفتم به فراوانی ثروت مشهور بود و مقدارغلۀ آن به اندازۀ بود که تبدیل به انبار غله خراسان و خوارزم بود. در طبرستان هم همه اراضی و دامنه آن زیر کشت محصول بود و روستاها و شهرها که بهم نزدیک بودند در وسط آنها زمین خالی دیده نمی شد. ( دستغیب ، عبدالعلی،1367، ص 323 )
لشکر کشی مغول، در زمان کوتاه، موجب سقوط و از بین رفتن نیروهای تولید و در عوض افزایش میزان اقطاعات نظامی و نفوذ سران نظامی شد. یورش آنها در زمانی اتفاق افتاد که اقتصاد ایران نیازمند ابزارهای تقویتی بود، این قضیه باعث شد که کل فرایند رو به رشد اقتصاد ایران از هم بپاشد. در این برهه از زمان برای نخستین بار، استثمار روستاییان و پیشه وران رواج یافت و ادامه حاکمیت آنها در دراز مدت موجب افزایش جمعیت عشایری و کوچ نشین شد. کشوری که سالها یکجا نشین شده بود حال برای رهایی از ظلم مغولان کوچ رو شده بودند. نتیجه این حرکت باعث تبدیل شدن اراضی کشاورزی مولد به مراتع شد. زیرا هر کس می کوشید فقط جان خود و خانواده اش را نجات دهد دیگر کسی به فکر باز سازی و یا تعمیر سد ها نبود . ( احمدی، حسین ،1380، ص 39 )
علاوه بر اینها تغذیه اسب ها و احشام لشکریان مغول خود به خود بخش بزرگی از کشاورزی و مراتع ایران را نابود کرد، این مغولان باغ ها و کشتزارها را به چراگاه تبدیل کردند؛ این بزرگترین ضربه مهلکی که بر پیکر اقتصاد کشور وارد کرد . ( یزدان پرست ، حمید،1390 ، ص 115 )
خوی ویرانگری مغولان، مدرسه ها، مسجد ها، خانه ها، کارگاه ها، برج و باروها را به نابودی کشاند؛ چشمه ها و قنات ها را کور کرد. متاسفانه تا زمان اصلاحات غازانی در اواخر دوران ایلخانی، مجالی برای بازسازی زیر ساخت های اقتصادی کشور فراهم نش . ( یزدان پرست، همان ، ص115 )
پ: تخریب مراکز فرهنگی و تمدنی و کشتارعملی
یکی دیگر از پیامدهای حمله مغول آن بود که بحران اجتماعی و اختلافات داخلی را افزایش داد و خلفای نابخرد عباسی و شهریاران ایران دیگر کارآمدی و آگاهی عهد پیشین «سامانیان و دیلمیان» را نداشتند، ولی همچنان رونق حوزههای اسلامی چشمگیر بود؛ این در حالی بود که حملههای پی در پی لشگریان به علوم دقیقه و فلسفه برقرار بود. (کاظم نیا ، فریبا ،1386،صص 107-105) به طور مثال گفته اند مردم شهر جرجانیه خوارزم حتی در کوچه و بازار هم در مسائل کلامی گفت و گو می کردند و آنها در گفت و گو ها جانب انصاف را رعایت می کردند و تعصب نمی ورزیدند.(دستغیب،عبدالعلی ،1367،صص320-314)
یکی از بلایای سخت و مصائب سنگین با حمله ی مغول بر مردم ایران،قتل و کشتار بزرگان و از میان رفتن سرمایه های فکری و علمی کشور ایران بود.(جوینی،جهانگشای ،1385،ص3)وقفه طولانی میان عصر حمله ی مغول و نابودی زیربنای علمی کشور تا اصلاحات عهد ایلخانی سبب قطع ارتباط ایرانیان با مبانی اقتصادی-فکری پیشینیان شد.دسترسی نداشتن به وسایل و امکانات برگشت به میراث گذشته و ناتوانی اقتصادی که در اثر حمله ی مغولان ایجاد شده بود باعث شود نتوانند راه را برای هموار کردن فعالیت های فکری و فرهنگی ایجاد کنند و ضربه ی کاری بر روند عادی سیر فرهنگ و علم در ایران شد.(قاسملو،فرید ،1379،ص897)
گذشته از این همه عوامل،حمله ی آنها موجب تغییر روش و الگوی فکری ایرانیان در زمان مغول و گرایش به امور خرافاتی و جدا شدن از سیر افکار انسان ها که موجب اضمحلال مبانی علمی کشور را سرعت بخشید.تا قبل از حمله ی مغول شاهد بودیم که با پیگیری های روش فکری دانشمندان ایرانی، روش های فکری کاملا علمی میان آنها رواج داشت که بر تجربه متکی بود اما حمله ی مغول خط سیر فکری اجتماعی را دگرگون کرد.حتی برخی از علما تهاجم مغول را خواست و تقدیر الهی می دانستند؛ به همین جهت هم گروهی از آنها گوشه نشینی و انزوا را در پیش گرفتند. چیزی که احادیث و سیرۀ بزرگان دین آن را به شدت نکوهیدند.(همان ،صص899-897)ت:ایجاد تفرقه در میان مردم و تشویق برخی عناصر تزلزل به خیانت به کشور در آن و اقتضای قتل و بیداد مغول، گروهی فرصت طلب برای حفظ منافع خود به هر شیوه ی ممکن، از جمله مجیزگویی، رشوه، دسیسه چینی، توطئه دروغگویی،سعی می کردند منافعشان را حفظ کنند.(یزدان حمید، 1390،ص122)پس می توان گفت که یکی از تاسف برانگیزترین آثار حمله مغول ایجاد چند دستگی در میان مردم و تشویق برخی نیرو های کم ایمان و خائن اسلام و مسلمانان و کشور خویش بود.(ولایتی،علی اکبر،1392،صص320-319)
مردمان خراسان در مقابله با مغولان رشادت بسیاری نشان دادند ولی نتوانستند کاری انجام بدهند. یکی از شهرهایی که در مقاومت علیه مغولان پیشی گرفت نیشابور بود.مغولان پس از استیلای بر این شهر وحشت انگیزترین جنایت را در حق مردم این شهر مرتکب شدند.(جوینی،جهانگشای، 1385،ص140)جوینی در کتاب خود برای بیان اوضاع آن زمان تعابیری به کار برده که به خوبی نشان دهنده ی نفوذ دون مایگانی است که به غدر و خیانت در امور حکومتی راه یافته بود.(همان،ص5-4)
ث:برقراری موقت سنت برده داری
فتوحات مغول سنت ناپسند برده داری را احیا کرد.در این عهد از بردگان به میزان وسیعی در دامداری چادرنشینان استفاده می شد.در عهد هلاکو برده برای اراضی و کشاورزی بود.(احمدی،همان،ص39)مغولان که در ابتدای حمله بسیاری از شهرهای ایران را تصرف کردند و شماری از مردم مناطق متصرفه را به اسارت گرفته در نتیجه مردم پرشماری از ایران برای بردگی برده شدند.(کاظم نیا،1386،ص87،پانوشت)اسرای ایرانی را فقط در قراقوم و اولوس چنگیز استفاده ابزاری نمی کردند بلکه به مناطق دیگر جهان هم می فرستادند.(ولایتی،علی اکبر،1392،ص325)
جنگ همواره منبع اصلی و مطمئن برای به دست آوردن کنیز بود.زندگی صحرانوردی مغولان هم که با غارت و چپاول و دزدی از ایلات می گذشت،آنها زنان بسیاری را هم به چنگ می آوردند و به خدمت می گرفتند،آنها سعی می کردند زنان و یا دخترانی که به اسارت گرفته کاملا از خاندان خود قطع امید و فقط به اسارت تن دردهند؛از این رو،شوهر و نامزد آنها را به قتل می رساندند(کاظم نیا،1386،ص88)
زنانی که به کنیزی گرفته می شدند در شرایط سخت و رقت باری به سر می بردند و مغولان به کرامت انسانیشان تجاوز می کردند.(همان،صص90-89)
وقتی مغولان شهرهای ایران را زیر سم اسب هایشان لگد کوب کردند.کنیز شدن زنان آزاد و مرسوم شد در این جریان میان زنان گروهی مثل زنان حرم پادشاه خوارزم شاهی امرا و زنان عادی تفاوتی نبود.تنها تفاوت درآن بود که زنان خاندان های حکومتی در اسارت در اختیار خان زادگان مغول قرار می گرفت و زنان قشر متوسط به عنوان کنیز استفاده می شدند.(جوینی،جهانگشای،ج2،،1385،صص201-200)در دوران ایلخانان هم تامین بردگان از طریق شیوه ی جنگی متداول بود.(ولایتی،همان،ص329)
آنها از زنان به اسارت گرفته برای همراهی لشکر مغولان،رامشگری،روسپی گری؛بیگاری کنیزان در زمینه های زراعی و کشاورزان و بردگی در خانه ی امرا بود.(همان،ص333)
ج:وضع مالیات سنگین
در دوران حمله ی مغول علاوه بر خراج و مالیات رسمی،بیش از چهل نوع مالیات و عوارض دیگر هم دریافت می شد.(یزدان پرست،حمید، 1390،ص116)برای دریافت میزان تاثیرات سوء این شیوه ی مالیات گیری باعث به وجودآمدن نابسامانی های بسیار بود به همین دلیل از ان چهل مورد فقط دو نمونه ی آن پرداخت می شد.یکی مالیات قنفله که به معنای پذیرایی از کارگزاران پیک ایران نظامی و عمالشان که وقتی در قسمتی فرود می آمدند،دست کم صد خانه را درگیر می کردند.(ولایتی،علی اکبر،1392،ص337)
نمونه ی دیگر مالیات نزل اولاغ به معنای فراهم کردن مرکب برای کارگزاران حکومت مغول بود.(همان،ص339)این مالیات ها هم باعث ناامنی می شد و فرار از میهن را هم به هنمراه داشت،ماموران مالیاتی هم که درآمدشان بسته به حضور مردم مورد نظر بود با اجحاف هایی سعی در پیشبرد اهداف خود داشتند(یزدان پرست،حمید،1390،ص117)
چنان که برای بازگرداندن آنهایی که از پرداخت مالیات گریخته بودند زنانشان را شکنجه می دادند. البته این حرکت آنه به طبع باعث کاهش در آمد حکومت مغول هم بود . ( همان ، ص 118 )
از آن جا که این نظام مالیاتی متکی بر شمار جمعیت بود؛ نه زمین و بهره برداری از آن ، هر وقت یک هزینه جدید پیش رو بود مثل جنگ و خشک سالی ، فشار بیش تری بر مردم نگون بخت وارد و آنان را رنجورتر و افسرده تر می کردند . (همان ، ص 119 )
آثار و نتایج مغول در دراز مدت:
الف : تضعیف قدرت خلفای غاصب عباسی که در پی حمله چنگیز بر چیده شد و در زمان هلاکو از بین رفت. شیعیان هم در آن برهه از زمان توانستند به بازسازی پیکرۀ زخمی و آزرده جامعه خویش بپردازند . نکته مهم اینکه مورخان گذشته، مسئله برافتادن خلافت عباسیان در عصر مغول بیش ازمسئله برافتادن خلافت عباسیان در عصر مغول بیش از مسئله کشتار مسلمانان و تخریب بلاد مصیبت زده تاثیر گذار بود. سقوط بغداد در نتیجه انحطاط دینی، اخلاقی و سیاسی خلفای عباسی بود که با حمله مغول ضربه نهایی برپیکر آنها وارد شد.( خیراندیش، 1370، ص34)
ب: در دوران ایلخانان تاریخ علم و حکمت و ادبیات ایران یکی از معتبرترین دورها محسوب میشد و تعداد نمایندگان علومی که در این زمان می زیستند از مطرح ترین افراد محسوب می شوند.( ولایتی، علی اکبر،1392، ص 346)
ج:چندی پیش از پایان حملات مغول و برپایی حکومت ایلخانی ، ایران به بخشی از امپراتوری پهناور تبدیل شد. که این امر سبب گسترش افق فکری ایرانیان را در پی داشت . با قطع موقت نزاع های سیاسی – مذهبی ، ایران به حلقه ی زنجیری که از اروپا تا چین امتداد داشت تبدیل گردید.
د:حمله مغول چنان پرقدرت بود که راهزنان برای مدتی از کار خود دست کشیدند؛ زیرا مایل نبودن مانعی در برابر سپاهیان مغول تبدیل گردند، به همین سبب راه ها امن گشته و برای ارتباط بازرگانی موانعی وجود نداشت.( (همان، ص346)
ه. نفوذ وزیران و مدیران ایرانی در ممالک غیر اسلامی سبب رواج اسلام و زبان فارسی در آن کشورها گشت.( دستغیب ، عبدالعلی ؛ 1367، ص38)
و. اسلام آوردن ایلخانان ایران بخاطر اشارت و حسن تدبیر وزار مسلمان بود.(ولایتی،علی اکبر،1392،ص 347)
منابع و ماخذ:
-احمدی؛ حسین؛ علل یورش مغولان به ایران ؛رشد آموزش تاریخ.،دنیای کتاب ؛1385.
-جوینی؛ عطامک؛جهانگشای ؛تصحیح محمد قزوینی؛ تهران؛ دنیای کتاب؛1385.
-خیراندیش؛ عبدالرسول؛ بحران تمدن اسلامی در عصر مغول؛نامه پإوهش؛1370.
- دستغیب ؛عبدالعلی؛هجوم اردوی مغول به ایران؛تهران؛علم ؛1367. -فرقانی؛ محمد فاروق؛ مقایسه اوضاع شهرهای خراسان در قبل و بعد حمله مغول ؛ تهران؛ دانشگاه شیهد بهشتی؛ 1379.
-قاسملو؛ فرید؛ نگرشی براثر حمله مغول در تغییر مبادی علمی ایران ؛ دانشگاه شهید بهشتی،تهران؛1379.
-کاظم نیا؛ فریبا ؛کنیزان:وضع اجتماعی _حقوقی در دوره مغول ایلخانی؛ تاریخ و تمدن اسلامی ؛1386.
-مورگان؛ دیوید؛ ایران در قرون وسطی، ترجمه عباس مخبر؛ تهران ؛ طرح نو؛ 1373.
-ولایتی؛ علی اکبر؛ ایران از حمله مغول تا پایان تیموریان؛ تهران؛ امیرکبیر؛ 1392.
-یزدان پرست ؛ حمید؛ فرجام و پیامد ایلغار مغول ؛ کیهان سیاسی_ اقتصادی؛1390
گردآورندگان: سمیه نیک نیا ، میثم کرمیان
مغولستان در آسیای مرکزی واقع شده است که سرزمین مادری مغولان به شمار میآید. مغولستان سرزمینی با آب و هوای سرد و خشک و شرایط معیشتی سخت بود، مردم این دیار به خاطر صعبالعبور و کوهستانی بودن منطقه، نبود آذوقه و بسیار مشکلات دیگر انسانهایی پرخاشگر و جنگجو پروارنده شدند. مغول قومی از نژاد زرد به شمار می آمدند که به دلیل جنگاوریها و مهاجرت در سدههای پیشین، شاهد حضور آنها در نقاط مختلف آسیا و حتی شرق اروپا هستیم.
هجوم مغولان به عنوان یکی از مهمترین حادثه های تاریخ ایران، تمامی ارکان و بنیان های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن روزگاران ایران را تحت تاثیر خویش قرار داد و نقطه عطفی شد که اهمیت خود را تا به سده های آتی حفظ نمود. به عبارتی این حادثه، نوسان و دگرگونی بسیاری را در مسیر تاریخ سبب گردید و در هر زمینه از تاریخ نقش موثر و قابل تامل ایفا نمود. اما گرچه ویرانگریهای مغولان، به ویژه چنگیزخان، عظیم و نتایج فلاکت بار آن برای ایران، همیشگی بود، اما آشکار است که مغولان تا حدی از آن روی که مردمی بیابانگرد بودند چیزی با خود نداشتند تا جایگزین فرهنگ ایرانی کنند، لذا در مسیر فرهنگ ایرانی گسستی پدید نیاوردند. حمله مغول ها به شرق ایران پیامدها ی منفی و مثبتی را در ایران داشته که در این تحقیق به بررسی این تغییرات می پردازیم.
بخش اول: آثار و نتایج حمله مغول در کوتاه مدت:
الف: قتل و غارت شهرها و روستاهای ایران
مغولان، بعد از حرکت از مغولستان به قصد تصرف ممالک، سه جهت اصلی را در پیش گرفتند؛ چین و ایران و سیبری. در همه جا نیز کما بیش یکسان عمل کردند؛ به صورتی که کشتار بی رحمانه ویرانی گسترده و تاراج همه جانبه وجه مشترک این حمله ها بود. (مورگان، دیوید، 1373، صص91_ 90)
نخستین و بدیهیترین نتیجه تهاجم مغولان به ایران کاهش جمعیت شهری و روستایی ایران به سبب قتل عام، برده و اسیر و گرفتن مردم و فرار بقایای آنان و ترک مناطقی که در گذشته پر جمعیت بود. ( جوینی ، جهانگشای، 1385، ص 17 )
میان سال های ( 617 تا 656 ه. ق ) جمعیت ایران بسیار تقلیل یافت و بیشترین صدمه را هم نواحی شمالی و شرقی ایران دیدند . ( احمدی ، حسین، 1380 ، ص 38 )
به قول شهاب الدین نسوی، که حمله مغول به خراسان را به چشم دیده میگفت؛ « هیچ درختی نماند که به ناری سوخت و هیچ نماند که آن را ساکن داری بر افروخت. و رعب و حراس بر نفوس ناس مستولی شد؛ چنان که هر که در قید اسرا گرفتار شده بود از کسی که مقیم خانه خود است و انتظار حادثه می کند آسوده تر بود.» ( ولایتی ، علی اکبر، 1392 ، ص 313 ) رفاه نسبی مردم ایران در سالهای پیش از حمله مغول سبب پر جمعیت شدن مراکز فرهنگی و تمدنی ایران شده بود. ( همان، همان جا )
با یورش آنها این مراکز فرهنگی و تمدنی از بین رفت زیرا شاهد مثلهای خونین و پی در پی بودیم. ( احمدی ، حسین، 1380 ، ص 38 ) چنان که قاضی منهاج سراج جوزجانی، چند سال پس از یورش مغولان، هجوم این قوم را با قیامت یکی دانسته است. ( ولایتی، علی اکبر، 1392 ، ص 314 )
کشور گشایی های چنگیز و فرزندانش این ویژگی را داشت که به روشی همیشگی نخست از مردم نواحی حمله شده تقاضای تسلیم بی قید و شرط می کردند و مردم هم در صورت مقاومت، یاغی و شورشی محسوب می شدند و برای تصرف شهر با گرد آوردن ساکنان شکست خورده در صحرا آنان را تقسیم می کردند، ابتدا لشکریان را جدا می کردند و به قتل می رساندند و خانواده هایشان را اسیر و سپس دختران و زنان جوان را در میان بزرگان و سران سپاه تقسیم می کردند وبا صنعتگران و استادان هم همین کار را می کردند اگر از مردم افرادی باقی می ماند آنها را می کشتند (فرقانی، محمد فاروق،1379 ، ص 87 )
در زمان حمله مغولان، خراسان بیش از بلاد دیگر آسیب دید. همه شهرها و قلاع آن ویران شدند و بخش اعظم جمعیت آن، در شهرها و در مناطق روستایی یا کشته و یا به بردگی گرفته شدند.( پطروشفسکی، ایلیا پاولوویچ، 1366، ص 458 )
شهر نسا یکی از شهرهای خراسان بود که در برابر مغولان ایستادگی فداکارانه ای نشان داد و سربازان قلعۀ نسا فرماندگان مغولان را از پای در آوردند، و مغولان این شهر را با دشواری فتح کردند و 70 هزار نفر از مردم این شهر را مغولان اعدام کردند. ( جوینی، تاریخ جهانگشای ،1385 ، ص 127-126 ) جوینی همچنین نوشته که پس از حمله مغول به مرو یکی از بزرگان سادات که از مرگ رهایی یافته بود برای شمارش کشته شدگان زمانی را که گذاشت، سیزده شبانه روز به این کار مشغول بود .( همان ، ص 128 )
گذشته از کشتار بی رحمانه مغولان، مردمان انبوه نیز بخاطر شیوع بیماری ویژه صحرا نوردان و کاهش سطح بهداشت عمومی و کمبود و نبودن دارو و درمان و طبیبان چیره دست و مهمتر از همه آلودگی آب از بین رفتند که باعث کم شدن جمعیت در آن برهه از زمان شد . ( یزدان پرست ، حمید، 1390، ص 115-114 )
ب: انهدام زیرساخت های اقتصادی
به گزارش تاریخ نگاران، ایران در آغاز حمله مغول کشوری آباد و اقتصادش پررونق بوده است. مخصوصا بلخ که از قسمت های شرقی محسوب می شد در آن برهه از زمان یعنی قرن هفتم به فراوانی ثروت مشهور بود و مقدارغلۀ آن به اندازۀ بود که تبدیل به انبار غله خراسان و خوارزم بود. در طبرستان هم همه اراضی و دامنه آن زیر کشت محصول بود و روستاها و شهرها که بهم نزدیک بودند در وسط آنها زمین خالی دیده نمی شد. ( دستغیب ، عبدالعلی،1367، ص 323 )
لشکر کشی مغول، در زمان کوتاه، موجب سقوط و از بین رفتن نیروهای تولید و در عوض افزایش میزان اقطاعات نظامی و نفوذ سران نظامی شد. یورش آنها در زمانی اتفاق افتاد که اقتصاد ایران نیازمند ابزارهای تقویتی بود، این قضیه باعث شد که کل فرایند رو به رشد اقتصاد ایران از هم بپاشد. در این برهه از زمان برای نخستین بار، استثمار روستاییان و پیشه وران رواج یافت و ادامه حاکمیت آنها در دراز مدت موجب افزایش جمعیت عشایری و کوچ نشین شد. کشوری که سالها یکجا نشین شده بود حال برای رهایی از ظلم مغولان کوچ رو شده بودند. نتیجه این حرکت باعث تبدیل شدن اراضی کشاورزی مولد به مراتع شد. زیرا هر کس می کوشید فقط جان خود و خانواده اش را نجات دهد دیگر کسی به فکر باز سازی و یا تعمیر سد ها نبود . ( احمدی، حسین ،1380، ص 39 )
علاوه بر اینها تغذیه اسب ها و احشام لشکریان مغول خود به خود بخش بزرگی از کشاورزی و مراتع ایران را نابود کرد، این مغولان باغ ها و کشتزارها را به چراگاه تبدیل کردند؛ این بزرگترین ضربه مهلکی که بر پیکر اقتصاد کشور وارد کرد . ( یزدان پرست ، حمید،1390 ، ص 115 )
خوی ویرانگری مغولان، مدرسه ها، مسجد ها، خانه ها، کارگاه ها، برج و باروها را به نابودی کشاند؛ چشمه ها و قنات ها را کور کرد. متاسفانه تا زمان اصلاحات غازانی در اواخر دوران ایلخانی، مجالی برای بازسازی زیر ساخت های اقتصادی کشور فراهم نش . ( یزدان پرست، همان ، ص115 )
پ: تخریب مراکز فرهنگی و تمدنی و کشتارعملی
یکی دیگر از پیامدهای حمله مغول آن بود که بحران اجتماعی و اختلافات داخلی را افزایش داد و خلفای نابخرد عباسی و شهریاران ایران دیگر کارآمدی و آگاهی عهد پیشین «سامانیان و دیلمیان» را نداشتند، ولی همچنان رونق حوزههای اسلامی چشمگیر بود؛ این در حالی بود که حملههای پی در پی لشگریان به علوم دقیقه و فلسفه برقرار بود. (کاظم نیا ، فریبا ،1386،صص 107-105) به طور مثال گفته اند مردم شهر جرجانیه خوارزم حتی در کوچه و بازار هم در مسائل کلامی گفت و گو می کردند و آنها در گفت و گو ها جانب انصاف را رعایت می کردند و تعصب نمی ورزیدند.(دستغیب،عبدالعلی ،1367،صص320-314)
یکی از بلایای سخت و مصائب سنگین با حمله ی مغول بر مردم ایران،قتل و کشتار بزرگان و از میان رفتن سرمایه های فکری و علمی کشور ایران بود.(جوینی،جهانگشای ،1385،ص3)وقفه طولانی میان عصر حمله ی مغول و نابودی زیربنای علمی کشور تا اصلاحات عهد ایلخانی سبب قطع ارتباط ایرانیان با مبانی اقتصادی-فکری پیشینیان شد.دسترسی نداشتن به وسایل و امکانات برگشت به میراث گذشته و ناتوانی اقتصادی که در اثر حمله ی مغولان ایجاد شده بود باعث شود نتوانند راه را برای هموار کردن فعالیت های فکری و فرهنگی ایجاد کنند و ضربه ی کاری بر روند عادی سیر فرهنگ و علم در ایران شد.(قاسملو،فرید ،1379،ص897)
گذشته از این همه عوامل،حمله ی آنها موجب تغییر روش و الگوی فکری ایرانیان در زمان مغول و گرایش به امور خرافاتی و جدا شدن از سیر افکار انسان ها که موجب اضمحلال مبانی علمی کشور را سرعت بخشید.تا قبل از حمله ی مغول شاهد بودیم که با پیگیری های روش فکری دانشمندان ایرانی، روش های فکری کاملا علمی میان آنها رواج داشت که بر تجربه متکی بود اما حمله ی مغول خط سیر فکری اجتماعی را دگرگون کرد.حتی برخی از علما تهاجم مغول را خواست و تقدیر الهی می دانستند؛ به همین جهت هم گروهی از آنها گوشه نشینی و انزوا را در پیش گرفتند. چیزی که احادیث و سیرۀ بزرگان دین آن را به شدت نکوهیدند.(همان ،صص899-897)ت:ایجاد تفرقه در میان مردم و تشویق برخی عناصر تزلزل به خیانت به کشور در آن و اقتضای قتل و بیداد مغول، گروهی فرصت طلب برای حفظ منافع خود به هر شیوه ی ممکن، از جمله مجیزگویی، رشوه، دسیسه چینی، توطئه دروغگویی،سعی می کردند منافعشان را حفظ کنند.(یزدان حمید، 1390،ص122)پس می توان گفت که یکی از تاسف برانگیزترین آثار حمله مغول ایجاد چند دستگی در میان مردم و تشویق برخی نیرو های کم ایمان و خائن اسلام و مسلمانان و کشور خویش بود.(ولایتی،علی اکبر،1392،صص320-319)
مردمان خراسان در مقابله با مغولان رشادت بسیاری نشان دادند ولی نتوانستند کاری انجام بدهند. یکی از شهرهایی که در مقاومت علیه مغولان پیشی گرفت نیشابور بود.مغولان پس از استیلای بر این شهر وحشت انگیزترین جنایت را در حق مردم این شهر مرتکب شدند.(جوینی،جهانگشای، 1385،ص140)جوینی در کتاب خود برای بیان اوضاع آن زمان تعابیری به کار برده که به خوبی نشان دهنده ی نفوذ دون مایگانی است که به غدر و خیانت در امور حکومتی راه یافته بود.(همان،ص5-4)
ث:برقراری موقت سنت برده داری
فتوحات مغول سنت ناپسند برده داری را احیا کرد.در این عهد از بردگان به میزان وسیعی در دامداری چادرنشینان استفاده می شد.در عهد هلاکو برده برای اراضی و کشاورزی بود.(احمدی،همان،ص39)مغولان که در ابتدای حمله بسیاری از شهرهای ایران را تصرف کردند و شماری از مردم مناطق متصرفه را به اسارت گرفته در نتیجه مردم پرشماری از ایران برای بردگی برده شدند.(کاظم نیا،1386،ص87،پانوشت)اسرای ایرانی را فقط در قراقوم و اولوس چنگیز استفاده ابزاری نمی کردند بلکه به مناطق دیگر جهان هم می فرستادند.(ولایتی،علی اکبر،1392،ص325)
جنگ همواره منبع اصلی و مطمئن برای به دست آوردن کنیز بود.زندگی صحرانوردی مغولان هم که با غارت و چپاول و دزدی از ایلات می گذشت،آنها زنان بسیاری را هم به چنگ می آوردند و به خدمت می گرفتند،آنها سعی می کردند زنان و یا دخترانی که به اسارت گرفته کاملا از خاندان خود قطع امید و فقط به اسارت تن دردهند؛از این رو،شوهر و نامزد آنها را به قتل می رساندند(کاظم نیا،1386،ص88)
زنانی که به کنیزی گرفته می شدند در شرایط سخت و رقت باری به سر می بردند و مغولان به کرامت انسانیشان تجاوز می کردند.(همان،صص90-89)
وقتی مغولان شهرهای ایران را زیر سم اسب هایشان لگد کوب کردند.کنیز شدن زنان آزاد و مرسوم شد در این جریان میان زنان گروهی مثل زنان حرم پادشاه خوارزم شاهی امرا و زنان عادی تفاوتی نبود.تنها تفاوت درآن بود که زنان خاندان های حکومتی در اسارت در اختیار خان زادگان مغول قرار می گرفت و زنان قشر متوسط به عنوان کنیز استفاده می شدند.(جوینی،جهانگشای،ج2،،1385،صص201-200)در دوران ایلخانان هم تامین بردگان از طریق شیوه ی جنگی متداول بود.(ولایتی،همان،ص329)
آنها از زنان به اسارت گرفته برای همراهی لشکر مغولان،رامشگری،روسپی گری؛بیگاری کنیزان در زمینه های زراعی و کشاورزان و بردگی در خانه ی امرا بود.(همان،ص333)
ج:وضع مالیات سنگین
در دوران حمله ی مغول علاوه بر خراج و مالیات رسمی،بیش از چهل نوع مالیات و عوارض دیگر هم دریافت می شد.(یزدان پرست،حمید، 1390،ص116)برای دریافت میزان تاثیرات سوء این شیوه ی مالیات گیری باعث به وجودآمدن نابسامانی های بسیار بود به همین دلیل از ان چهل مورد فقط دو نمونه ی آن پرداخت می شد.یکی مالیات قنفله که به معنای پذیرایی از کارگزاران پیک ایران نظامی و عمالشان که وقتی در قسمتی فرود می آمدند،دست کم صد خانه را درگیر می کردند.(ولایتی،علی اکبر،1392،ص337)
نمونه ی دیگر مالیات نزل اولاغ به معنای فراهم کردن مرکب برای کارگزاران حکومت مغول بود.(همان،ص339)این مالیات ها هم باعث ناامنی می شد و فرار از میهن را هم به هنمراه داشت،ماموران مالیاتی هم که درآمدشان بسته به حضور مردم مورد نظر بود با اجحاف هایی سعی در پیشبرد اهداف خود داشتند(یزدان پرست،حمید،1390،ص117)
چنان که برای بازگرداندن آنهایی که از پرداخت مالیات گریخته بودند زنانشان را شکنجه می دادند. البته این حرکت آنه به طبع باعث کاهش در آمد حکومت مغول هم بود . ( همان ، ص 118 )
از آن جا که این نظام مالیاتی متکی بر شمار جمعیت بود؛ نه زمین و بهره برداری از آن ، هر وقت یک هزینه جدید پیش رو بود مثل جنگ و خشک سالی ، فشار بیش تری بر مردم نگون بخت وارد و آنان را رنجورتر و افسرده تر می کردند . (همان ، ص 119 )
آثار و نتایج مغول در دراز مدت:
الف : تضعیف قدرت خلفای غاصب عباسی که در پی حمله چنگیز بر چیده شد و در زمان هلاکو از بین رفت. شیعیان هم در آن برهه از زمان توانستند به بازسازی پیکرۀ زخمی و آزرده جامعه خویش بپردازند . نکته مهم اینکه مورخان گذشته، مسئله برافتادن خلافت عباسیان در عصر مغول بیش ازمسئله برافتادن خلافت عباسیان در عصر مغول بیش از مسئله کشتار مسلمانان و تخریب بلاد مصیبت زده تاثیر گذار بود. سقوط بغداد در نتیجه انحطاط دینی، اخلاقی و سیاسی خلفای عباسی بود که با حمله مغول ضربه نهایی برپیکر آنها وارد شد.( خیراندیش، 1370، ص34)
ب: در دوران ایلخانان تاریخ علم و حکمت و ادبیات ایران یکی از معتبرترین دورها محسوب میشد و تعداد نمایندگان علومی که در این زمان می زیستند از مطرح ترین افراد محسوب می شوند.( ولایتی، علی اکبر،1392، ص 346)
ج:چندی پیش از پایان حملات مغول و برپایی حکومت ایلخانی ، ایران به بخشی از امپراتوری پهناور تبدیل شد. که این امر سبب گسترش افق فکری ایرانیان را در پی داشت . با قطع موقت نزاع های سیاسی – مذهبی ، ایران به حلقه ی زنجیری که از اروپا تا چین امتداد داشت تبدیل گردید.
د:حمله مغول چنان پرقدرت بود که راهزنان برای مدتی از کار خود دست کشیدند؛ زیرا مایل نبودن مانعی در برابر سپاهیان مغول تبدیل گردند، به همین سبب راه ها امن گشته و برای ارتباط بازرگانی موانعی وجود نداشت.( (همان، ص346)
ه. نفوذ وزیران و مدیران ایرانی در ممالک غیر اسلامی سبب رواج اسلام و زبان فارسی در آن کشورها گشت.( دستغیب ، عبدالعلی ؛ 1367، ص38)
و. اسلام آوردن ایلخانان ایران بخاطر اشارت و حسن تدبیر وزار مسلمان بود.(ولایتی،علی اکبر،1392،ص 347)
منابع و ماخذ:
-احمدی؛ حسین؛ علل یورش مغولان به ایران ؛رشد آموزش تاریخ.،دنیای کتاب ؛1385.
-جوینی؛ عطامک؛جهانگشای ؛تصحیح محمد قزوینی؛ تهران؛ دنیای کتاب؛1385.
-خیراندیش؛ عبدالرسول؛ بحران تمدن اسلامی در عصر مغول؛نامه پإوهش؛1370.
- دستغیب ؛عبدالعلی؛هجوم اردوی مغول به ایران؛تهران؛علم ؛1367. -فرقانی؛ محمد فاروق؛ مقایسه اوضاع شهرهای خراسان در قبل و بعد حمله مغول ؛ تهران؛ دانشگاه شیهد بهشتی؛ 1379.
-قاسملو؛ فرید؛ نگرشی براثر حمله مغول در تغییر مبادی علمی ایران ؛ دانشگاه شهید بهشتی،تهران؛1379.
-کاظم نیا؛ فریبا ؛کنیزان:وضع اجتماعی _حقوقی در دوره مغول ایلخانی؛ تاریخ و تمدن اسلامی ؛1386.
-مورگان؛ دیوید؛ ایران در قرون وسطی، ترجمه عباس مخبر؛ تهران ؛ طرح نو؛ 1373.
-ولایتی؛ علی اکبر؛ ایران از حمله مغول تا پایان تیموریان؛ تهران؛ امیرکبیر؛ 1392.
-یزدان پرست ؛ حمید؛ فرجام و پیامد ایلغار مغول ؛ کیهان سیاسی_ اقتصادی؛1390
گردآورندگان: سمیه نیک نیا ، میثم کرمیان