سابقه بازدید از مناطق جنگی به جنگ جهانی اول (1918-1914) برمی‌گردد. جالب است که این بازدیدها زمانی آغاز شد که هنوز جنگ جهانی تمام نشده بود! کسانی که این مناطق را اداره و نگهبانی می‌کردند از سربازان جنگ بودند که اعتقاد داشتند باید آثار جنگ و حتی وسایل مورد استفاده سربازان را برای نسل آینده حفظ کرد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - 15سال از عمرش را در ایران گذرانده و در این مدت پیوسته مشغول تحقیق و پژوهش درباره‌ی شهیدان و دفاع مقدس بوده است. سینمای دفاع مقدس، زندگی و شخصیت شهید آوینی از موضوعات مورد توجه این بانوی فرانسوی در تحقیقاتش بوده است. خانم «آنیه دوویکتور» اخیرا پروژه‌ای را با موضوع بازنمایی چهره شهیدان در فضاهای عمومی آغازکرده و به این بهانه همایشی را در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت برگزار نموده‌اند تا نظرات یک پژوهشگر فرانسوی را در این باب بشنویم و آنچه در پی می‌آید حاصل استماع سخنان آنیه دوویکتور، رسول‌زاده، پارساپژوه و مرتضایی در همایش است.



شیوه‌­های مختلفی که تصاویر شهدا از طریق آن ساخته می‌­شود و اشکال گوناگونی که توسط آن، چهره‌­ شهدا بازنمایی می­شود درکشور­های مختلف قابل تأمل است. در لبنان، مراکش و مصر دیده می‌شود که هنوز خون شهید خشک نشده، ده­‌ها تصویر از او بر دیوار­های شهر نقش می­‌بندد. گویا همچنان درحال مبارزه است و با شهادتش زندگی پر از مبارزه و حق­طلبی­‌اش پایان نمی­گیرد. تصاویر این شهیدان هویت شهر را نشان می­‌دهند. یعنی شناسنامه­ هر خیابان بر جداره­ آن، روی پلاک آبی حک شده است. کسی که خواندن آن­ها را بلد باشد هویت شهر را خواهد شناخت.


تصویری که به صورت خودجوش ومردمی بلافاصله بعداز شهادت یک جوان مصری، بر دیوار نقش بسته است


تصویری که از پیش فکر شده است و با مصالح ارزشمند و پایدار ساخته شده -کرمان

چنین تصاویری نقش مهمی در ساختن منظر شهر ایفا می‌کنند. و این صرفا مخصوص کشورهای اسلامی نیست. این تصاویر در شهرهای کشورهای اروپایی هم دیده می‌شوند که هویت سیاسی شهر را نشان می‌دهند و نسل آینده را برای فداکاری آماده می‌کنند.


تصویر از دو محله در ایرلند که نشان می‌دهد؛ یکی پروتستان و دیگری کاتولیک است

مفاهیم عمیق و زیبایی که در بطن واژه شهید نهفته است هنرمندان رشته‌های مختلف را بر آن داشته تا با استفاده از این مفاهیم نه فقط هنر خود، بلکه باور خود را به نمایش بگذارند و از این طریق باعث حفظ و تقویت روحیه‌ی شجاعت و ایثار در جامعه شوند.

سابقه بازدید از مناطق جنگی به جنگ جهانی اول (1918-1914) برمی‌گردد. جالب است که این بازدیدها زمانی آغاز شد که هنوز جنگ جهانی تمام نشده بود! کسانی که این مناطق را اداره و نگهبانی می‌کردند از سربازان جنگ بودند که اعتقاد داشتند باید آثار جنگ و حتی وسایل مورد استفاده سربازان را برای نسل آینده حفظ کرد. در ادامه این گردشگری‌ها پس از جنگ جهانی اول، روایت آنچه در روزهای جنگ می‌گذشت توسط سربازان همان جنگ شروع شد. و این خاطره‌گویی‌ها به بازدیدکنندگان دید بهتری از هویت آن سرزمین می‌داد.


باغ موزه دفاع مقدس - همدان

بازدید از مکان‌های خاطره جمعی در ایران با عنوان «کاروان‌های راهیان نور» شناخته شده است. که هرساله میلیون‌ها نفر را به خود جذب می‌کند. البته رابطه عاشقانه بین مردم ایران و خاک مناطق جنگی قابل مقایسه با هیچ جای جهان نیست. اینجا مردم اعم از پیر و جوان مشتاقانه به این کاروان‌ها می‌پیوندند و با حضورشان شور و حالی عجیب در این مناطق ایجاد می‌کنند. برگزاری مراسم‌ دعا و مناجات در شلمچه، هویزه، طلائیه و ... رنگ و بویی دیگر دارد چراکه مردم حضور معنوی شهیدان را آنجا احساس می‌کنند.

یکی از دلایل مشاهده این رفتارها این باور است که شهدا با دفاع از عزت ملت خود و نپذیرفتن ظلم وکفر، راه امام حسین علیه السلام را ادامه داده‌اند؛ هر شهیدی پس از شهادت، نزد خداوند و اهل بیت علیهم السلام جایگاهی رفیع می‌یابد که می‌تواند شفاعت کننده سایر مردم باشد.



در موزه دفاع مقدس خرمشهر دیده می‌شود که عکس‌های کاروان‌های راهیان نور به نمایش گذاشته شده است! این مسأله حاکی از آن است که نه تنها مناطق جنگی تبدیل به میراث فرهنگی کشور شده‌اند، بلکه «بازدید» از آن‌ها نیز در فرآیند تولید و بازتولید میراث فرهنگی قرارگرفته است که این خود نشانی از زنده‌بودن فرهنگ است. (یا به گفته‌ خانم دوویکتور آنچه که وی را به عنوان یک بازدیدکننده خارجی در موزه دفاع مقدس خیلی تحت تأثیر قرار داده؛ نمایش عکس‌های کاوان راهیان نور در آن موزه بوده، که تبدیل به یک میراث جدید شده است. ما در یک فرایند دایمی تولید و باز تولید میراث فرهنگی قرار داریم که نشان دهنده زنده‌بودن فرهنگمان است.)



نقش شهید در تولید فضا و زمان شهری:

همانگونه که در بسیاری از شهرهای اروپایی هم دیده شده، ایجاد فضاهایی در شهر برای یادبود کشته‌شدگان جنگی آن کشور و برخورد محترمانه و همراه با قدرشناسی مردم با این قبیل یادبودها بیانگر نقش پر اهمیت شهید (کشته‌شدگان) در تولید فضاهای شهری است. همچنین زمان‌هایی در تقویم برخی کشورها برای یاداوری ازخودگذشتگی‌های سربازان اختصاص یافته-است؛ مانند برگزاری مراسم سالگرد جنگ جهانی دوم در روسیه.

در تقویم ما نیز حدود 50 روز درسال هست که یاد و اهمیت شهیدان را به ما یادآور می‌شود.

مفهوم جنگ در جهان‌بینی انسان مدار(Humanism) و الهی (Theocracies):

هدف از جنگ در جهان بینی انسان مدار کسب مواد اولیه، تصاحب انرژی، غلبه بر بازار جهانی و در نهایت رسیدن به دهکده‌ی جهانی است تا همه جهان فرمانبردار و برده یک قدرت جهانی شوند. با این دیدگاه جنگ ویتنام به راه انداخته شد، سربازهای آمریکایی به آنجا فرستاده شدند و مردم به ذلت کشیده شدند. سپس در واشنگتن برای سربازان کشته شده در جنگ چنان یادبودی ساخته شد که هرکس هدف و انگیزه آن جنگ را نداند به شدت جذب آن می‌شود.



در شوروی نیز برای تقویت روحیه میهن‌پرستی، مجسمه‌ای با مقیاسی بسیار بزرگ به اسم مام میهن وجود دارد که با خشم، فرزندان خود را دعوت می‌کند تا از کشور دفاع کنند.

در تپه 62 بلژیک یادگارهای زیادی از جنگ جهانی اول به جا مانده است. نکته جالب این است که دانش آموزان بلژیکی به عنوان گذراندن برخی از واحدهای درسی خود به اجبار باید به بازدید این تپه بروند.


تپه‌های 62 بلژیک


از سویی دیگر نگاه موزه‌ای به یادگارهای جنگ در بلژیک سبب شده حاکمان به فکر کسب درآمد از این تپه‌ها بیفتند. (از سویی دیگر نگاه موزه‌ای به یادگارهای جنگ در بلژیک سبب شده حاکمان از جریان بازدید از این تپه‌ها برای خود درآمد کسب کنند.)


hین طرح خود را "خراشی بر پیکر زمین" توصیف می کند که از دو دیوار گرانیتی سیاه به ارتفاع 246 فوت که با هم زاویه 125 درجه‌ای می‌سازند درست شده است. یک دیوار رو به یادمان واشنگتن قرار دارد و دیگری رو به سوی یادبود لینکلن دارد.


بر دو دیوار گرانیتی سیاه که در زیر سطح تراز واقع شده اند، نام کسانی که جان خود را در جنگ ویتنام از دست داده‌اند به ترتیب زمانی حک شده است. به علت صیقل زیاد، تصویر بازدیدکنندگان در آن منعکس می شود.

اما جنگ در جهان‌بینی الهی

از نگاه جهان‌بینی الهی اصلا چیزی به نام جنگ وجود ندارد؛ اگر قرار بر مبارزه شد، آن مبارزه جهاد فی سبیل الله نام دارد.

این دیدگاه اجازه نمی‌دهد به خاطر خواسته های فردی و دنیوی جهاد انجام شود. جهاد تنها برای هدفی جایز است که انبیا و امامان برای آن به پاخاسته اند. «برای ایجاد نظام عادلانه‌ای که احکام خداوند در آن اجرا شود، تا انسان‌ها از ضلالت به سعادت رهنمون شوند.» این هدف چتری است برای همه!

با این هدف است که دادن جان و مال و فرزند آسان می‌شود. در این جهاد فی سبیل الله دل‌های همه‌ رزمندگان و همه کسانی که از خودگذشتگی‌ای داشته‌اند به این جمله امام (رحمه الله علیه) که باور دینی و قلبی همه ما نیز هست، گرم و خوشنود است :

«از آن جهت که دفاع مقدس کنشی برای اطاعت از خداست  کنشی پیروز و شکست‌ناپذیر است»

یعنی همین که قدم در این جهاد نهادی پیروزی چه کشته شوی، چه زنده بمانی...

ای کاش یادمان شهید چمران به صفت مردمی بودنش هم توجه داشت
 
هر آنچه که ما برای شهیدان می‌سازیم باید یاد خداوند در آن حس شود. مگر نه اینکه شهیدان ما شخصیت‌هایی مخلص و متواضع داشتند.  آیا نباید بنا یا المانی که برای زنده نگه‌داشتن یاد این شهید ساخته می‌شود تجلی شخصیت او باشد؟ و مردم با دیدن آن المان به ویژگی‌های شهید پی ببرند؟

شهید چمران با وجود دستاورد‌های زیاد و جایگاه اجتماعی رفیع (که آن زمان از دانشمندان به نام جهان در دانشگاه کالیفرنیا و دارای دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما بود) به دور از هرگونه فخرفروشی، نمونه یک مسلمان مخلص، متواضع و افتاده است. درد او رسیدگی به محرومان و مظلومان بود و تا پایان عمرش دست از حمایت آنان برنداشت. نوازش‌های پدرانه او یتیمان را در قلب بیروت سوخته، امیدوار و جازم کرد تا آینده خود را بسازند. حال با اندکی تفکر می‌توان دریافت المانی که به نام این شهید با این ویژگی‌ها ساخته می‌شود باید دارای چه مشخصه‌هایی باشد؟ و آن چیزی که ما اکنون در دهلاویه مشاهده می‌کنیم چگونه است؟

تفاخر و تجمل هرگز شایسته بنای مربوط به هیچ شهیدی نیست. المان‌ها، بناها و گلزارهای شهدا همه باید نشانی از تواضع و خاکساری و البته شهامت و ایثار آنان داشته باشد.


یادمان دهلاویه - محل شهادت شهید چمران

خوشبختانه نمونه‌ یک معماری صحیح و زیبا را در یادمان شهدای هویزه مشاهده می‌کنیم که این امکان رابه افراد می‌دهد تا به راحتی بتوانند در میان قبور مطهر شهیدان قدم بزنند و با هریک از آنان درد دل‌های خود را در میان بگذارند. همچنین تناسب معماری با ویژگی‌های شهدا و یکسان سازی قبور به درستی در آن رعایت شده است. وجود مسجد با معماری کاملا ایرانی-اسلامی و آن گنبد و گلدسته‌های فیروزه ای به سیر آسمانی میهمانان شهدا کمک می‌کنند.


هویزه

حقیقت این است که شهیدان با ترک این دنیا حیاتی جاودان می‌یابند و «عند ربهم یرزقون» می‌شوند، زندگان حقیقی آن‌ها هستند. این ماییم که پای دل را به این قفس تنگ زنجیر کرده‌ایم. به راستی آسمان چه وقت ما را به آغوش خویش فرا می‌خواند؟ نیروی محرک پروازمان چیست؟

همان قطعه پلاک آبی روی دیوار کوچه مان به من شوق رسیدن به حیات جاودان در نزد پروردگارم را می‌دهد و سرنوشت و زندگی من را همین شوق خواهد ساخت...



امروز نه فقط در کشورهای مسلمان بلکه در همه جای جهان بر لزوم زنده نگه داشتن خاطره شجاعت‌ها و فداکاری‌های مردان و زنان جنگ تاکید می‌شود.

به راستی چرا مردمان و حاکمان، به اتفاق، حضور همه جانبه یاد و خاطره این افراد و کارهایشان را در همه ابعاد زندگی انسان چه در رسانه، چه در معماری و فضاهای شهری خود، لازمه اقتدار، موفقیت و بنای محکم آینده سرزمینشان می‌دانند؟

و سوال دیگر این است: حال که جامعه جهانی به چنین نتایجی دست یافته است و در فضاهای شهری کشتگان و فداکاران جنگ‌ها را به تصویر می‌کشند، ما مردم مسلمان با فرهنگ غنی اسلامی-ایرانی، با داشتن الگوها و اسطوره‌‌هایی از جنس عاشورایی، چه وظیفه‌ای داریم؟