به گزارش مشرق، «محمدصادق کوشکی» در یادداشتی در روزنامه «حمایت»نوشت:
جنگ نرم به هر گونه اقدام روانی و تبلیغاتی اطلاق میشود که هدف آن تغییر باورهای جامعه یا گروه هدف است. به تعبیر دیگر، جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن به منظور تاثیر گذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فکری جوامع است و دشمن با توسل به تلفیقی از شیوههای نوین و سنتی آنها را به کار میگیرد. این شیوه به خصوص در مورد کشورهایی که منافع قدرتهای بزرگ را به خطر میاندازند، کاربرد بیشتری دارد به گونهای که پس از پایان جنگ تحمیلی در ایران، دشمنان به صورت جدی، تغییر باورهای مردم و تشکیک در کارآمدی نظام و انقلاب را در دستور کار قرار دادند. از آنجا که رمز پیروزی انقلاب اسلامی در تغییر باور آحاد مردم و شکلگیری نگرش اسلام سیاسی در آنان بود، تلاش برای تغییر باورهای دینی جامعه ایرانی، به عنوان مهمترین راهکار دشمن برای مقابله با هویت آن مطرح گردید.
دشمن بر اساس تجربه دریافته است که تغییر افکار عمومی مردم ایران و بدبین کردن آنها نسبت به توانمندیهای نظام، حتی از تهاجم نظامی نیز از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد، بنابراین، طراحی جنگ نرم و اشاعه تفکرات منفی و ضدارزشی در جامعه به انحاء مختلف در دستور کار آنان قرار گرفت. این نوع جنگ، هنوز هم تا حدودی در میان مردم ناشناخته است زیرا اکثراً به خطرات آن واقف نیستند و به این دلیل که از ظرافت خاص و مراحل متنوعی برخوردار است، با عوامفریبی و به آهستگی پیش میرود. نظرسنجی اخیر دانشگاه مریلند آمریکا درباره اعتماد قابل توجه و شگفتآور مردم ایران به نظام نشان میدهد که چرا دشمنان به این روش متوسل شدهاند و تصریحات مکرر رهبر انقلاب از جدی بودن این خطر حکایت دارد: «دشمن میخواهد باورها را تغییر بدهد؛ باور به اسلام را، باور به کارآمدی نظام اسلامی را، باور به کارآمدی را، باور به امکان تداوم نظام اسلامی را.» (دیدار با جمعى از مداحان اهلبیت علیهمالسلام/ 11/1/95)
نظام سلطه برای تغییر باورهای جامعه، راهکارهای متفاوتی را به صحنه آورده است که از گذشته تا به امروز هم کماکان، این روشها جریان دارند. عمده روشهایی که در این جنگ به کار گرفته میشوند، به سه دسته قابل تقسیم هستند:
1- ایجاد شبهه در باورهای دینی: این بخش از جنگ نرم را به لحاظ اثرگذاری ریشهای در تمام بخشهای جامعه، میتوان اصلیترین قسمت آن به شمار آورد. این شبهات یک روز از جنس کلام و فلسفه از قبیل تشکیک در ورود دین به حوزه سیاست و تردید در ساحت دینی اداره جامعه مطرح میشوند و روز دیگر در اعمال عبادی و شعائر اسلامی مانند حج و سوگواری برای اهل بیت(ع) منتشر میگردند. شکل دیگر این شبهات در قالب حمله غیرمستقیم به اصل اسلام است تا این باور در میان افراد جامعه شکل بگیرد که دینزدایی در همه امور، موجبات پیشرفت همهجانبه را فراهم میآورد. به عنوان مثال کشورهای سلطهجو به شدت به این عقیده باطل دامن میزنند که کشورهای سکولار و غیردینی در تمام زمینهها رشد و پیشرفت داشتهاند تا به تدریج عقیده جامعه به حکومت دینی تضعیف گردد.
2- تحریف باورهای ارزشی توسط نخبگان و چهرهها: در کشورهایی که به نوعی هدف حملات جنگ نرم دشمن قرار دارند، استفاده ابزاری از مخالفان یا دگراندیشانی که روزی در صف طرفداران نظام آن کشور بودهاند، بدین منظور صورت میگیرد تا از طریق شهرتی که در جامعه کسب نمودهاند، ارزشهای مورد قبول آن جامعه مورد تحریف واقع شوند. افرادی که صاحب وجاهت هستند، نسبت خانوادگی آنان به چهرههای محبوب جامعه باز میگردد یا در کسوت روحانیت بوده و یا دارای سوابق انقلابی هستند، در پازل از پیش طراحی شده دشمن قرار میگیرند تا مبانی و مسلمات جامعه از مسیر صحیح خود منحرف شود. نمونه آن، تلاش برخی برای تحریف اندیشههای امام(ره) و روایت ایشان از دین و دستورات اسلامی است که در سالهای گذشته رخ داد.
هدف دشمن در این روش، ایجاد گسلهای فکری در بخشهای گوناگون جامعه از طریق متفاوت کردن باورهای تحریف شده و شکلدهی به ارزشهای منحط جدید است تا افراد جامعه را در برابر هم قرار دهد. به عبارت دیگر، تضادهای به وجود آمده از طریق جنگ نرم در این حوزه، همبستگی اجتماعی و ملی را بر هم زده و زمینههای بروز بحران و درگیریهای داخلی را فراهم میسازد.
3- استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای ترویج فساد و فحشا: این عامل را باید چاشنی و مکمل شیوههای دینزدایی دشمن از جامعه اسلامی ایران دانست. بر اساس گزارشهای معتبر و موثق، نظام سلطه برنامه منسجمی و دقیقی برای ترویج فساد، فحشا و بیعفتی در میان جوانان و دیگر اقشار جامعه دارد، زیرا به خوبی آگاه است که شیوع این ویروس خطرناک، پایههای اعتقاد دینی را متزلزل میکند.
در خصوص موارد فوق، راهکارهای مقابله با تغییر باورها از سوی دشمن، عبارت است از ترویج جذاب و خلاقانه ارزشهای اسلامی به خصوص بهرهگیری از روشهای غیر مستقیم، اطلاعرسانی و اقناع فکری جامعه در رابطه با تحریفات و تشکیکات و برخورد ریشهای با مفاسد اخلاقی و پایش مبادی ابتذال. از آن چه ذکر گردید برمیآید که مبارزه با این نوع جنگ، با توجه به چند لایه بودن آن، مستلزم شناخت دقیق وعمیق است. در این جنگ از تمامی علوم، فنون و شیوهها استفاده میگردد. بنابراین، مقابله واقعی با آن، نیازمند حفظ وحدت و هوشیاری مردم و به خصوص مسئولین است تا طراحیهای پیچیده این نبرد شناسایی و راه مقابله با آن بر اساس آرمانهای انقلابی تدبیر شود.