"جنگ ایران و عراقه، یه بسیجی جوان توی شهر محاصره شده به این سو و آن سو میزنه تا بتونه شهر رو از یک قیامت (فاجعه) نجات بده. عراقیها شهر رو به توپ بستن و اگر توپخونه ایرانیها نبود مدتها بود که آن شهر رو با خاک یکسان کرده بودند. اما بر اساس اطلاعات موجود، عراقیها از رادار فرانسوی اعجازآوری استفاده میکنند که به کمکش می تونن ادوات دفاعی ایرانیها رو شناسایی و منهدم کنند.
این رادارو هر طور شده باید منهدم کرد اما قهرمان جوان ما مدام با مسائل روزمره، فلسفی و حتی عقیدتی مواجه میشه. تحت تاثیر این کتاب بهراحتی ایستگاه مترو مورد نظرت رو رد میکنی!"