به گزارش مشرق، آذرماه سال گذشته مردی جوان هراسان به کلانتری 134 شهرک قدس رفت و ادعا کرد فریب دو دختر شیکپوش را خورده و پس از دوستی با آنها گردنبند، ساعت و تلفن همراهش به سرقت رفته است. وقتی این مرد فاش کرد خودش نیز دچار وسوسه شده و به چنین دامی افتاده است پرونده این سرقت عجیب پیش روی دادیار دادسرای ناحیه 2 تهران قرار داده شد.
مرد فریبخورده در این مرحله تحقیقات قضایی گفت: شب گذشته با دوستم در خیابان سعادتآباد بودیم که دو دختر بسیار شیکپوش توجه ما را جلب کردند. وسوسه شدیم تا با آنها طرح دوستی بریزیم به همین خاطر دقایقی تعقیبشان کردیم و دیدیم آنها برای خرید به مرکز تجاری رفتند. خودمان را به آنها رساندیم و سر صحبت را با آنها باز کردیم و با هم آشنا شدیم. قرار شد بعد از خرید مختصری به یکی از رستورانها برویم و شام را همگی با هم بخوریم.
ساعت نزدیک 11 شب بود که به پیشنهاد دو دختر به یکی از رستورانهای نزدیک فرحزاد رفتیم و بعد از خوردن غذا دوستم به سرویس بهداشتی رفت در همین موقع یکی از دخترها که میگفت اسمش سحر است و با دوستم طرح دوستی ریخت شروع به بحث کردن با من کرد و ناگهان صدایش را بالا برد.
همزمان دختر دیگری که یلدا نام داشت و با من طرح دوستی ریخته بود نیز با رفتار عجیبی مرا با سیخ کباب به باد کتک گرفت و با تهدید گردنبند و ساعتم را برداشت و سحر هم گوشی تلفن همراهم را گرفت و هر دو پا به فرار گذاشتند من شوکه شده بودم و همان موقع دوستم آمد که با دیدن من تعجب کرده بود. بعد از تعریف ماجرا برای او، بلند شدیم و به دنبال دخترها گشتیم که پیدایشان نکردیم. همان موقع به کلانتری رفتیم و شکایت کردیم تنها سرنخ آنها شماره تماسهایشان است که هر دو خط را خاموش کردهاند.
بنابر این گزارش، دادیار پرونده با توجه به این سرقت عجیب دستور داد تا پیگیریهای ویژه پلیس برای ردیابی دو دختر فریبکار صورت گیرد تا پرده از این ماجرا و اقدامهای مشابه آنان برداشته شود.
مرد فریبخورده در این مرحله تحقیقات قضایی گفت: شب گذشته با دوستم در خیابان سعادتآباد بودیم که دو دختر بسیار شیکپوش توجه ما را جلب کردند. وسوسه شدیم تا با آنها طرح دوستی بریزیم به همین خاطر دقایقی تعقیبشان کردیم و دیدیم آنها برای خرید به مرکز تجاری رفتند. خودمان را به آنها رساندیم و سر صحبت را با آنها باز کردیم و با هم آشنا شدیم. قرار شد بعد از خرید مختصری به یکی از رستورانها برویم و شام را همگی با هم بخوریم.
ساعت نزدیک 11 شب بود که به پیشنهاد دو دختر به یکی از رستورانهای نزدیک فرحزاد رفتیم و بعد از خوردن غذا دوستم به سرویس بهداشتی رفت در همین موقع یکی از دخترها که میگفت اسمش سحر است و با دوستم طرح دوستی ریخت شروع به بحث کردن با من کرد و ناگهان صدایش را بالا برد.
همزمان دختر دیگری که یلدا نام داشت و با من طرح دوستی ریخته بود نیز با رفتار عجیبی مرا با سیخ کباب به باد کتک گرفت و با تهدید گردنبند و ساعتم را برداشت و سحر هم گوشی تلفن همراهم را گرفت و هر دو پا به فرار گذاشتند من شوکه شده بودم و همان موقع دوستم آمد که با دیدن من تعجب کرده بود. بعد از تعریف ماجرا برای او، بلند شدیم و به دنبال دخترها گشتیم که پیدایشان نکردیم. همان موقع به کلانتری رفتیم و شکایت کردیم تنها سرنخ آنها شماره تماسهایشان است که هر دو خط را خاموش کردهاند.
بنابر این گزارش، دادیار پرونده با توجه به این سرقت عجیب دستور داد تا پیگیریهای ویژه پلیس برای ردیابی دو دختر فریبکار صورت گیرد تا پرده از این ماجرا و اقدامهای مشابه آنان برداشته شود.