کد خبر 568035
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰

هاشم وقتی به آسایشگاه برگشت علاوه بر درد دندان کرم خورده، درد کشیدن دندان سالمش را هم تحمل می کرد. او با دندان دردش سوخت و ساخت و از آن روز به بعد به بهداری نرفت.

گروه جهاد و مقاومت مشرق: یکی روز هاشم نوعی ـ که اهل روستای صلوات از توابع شهرستان تازه کند مغان بود که در آموزش هم دوره بودیم. همراه هم اسیر شده و با هم آزاد شدیم ـ دوست صمیمی ام، دچار دندان درد شدیدی شده بود. یکی از دندان هایش را کرم خورده بود. شب و روز از دندان درد ناله می کرد ولی از ترس به بهداری نمی رفت.

به او می گفتیم اگر دندان پوسیده اش را نکشد بقیه دندان های سالمش هم خراب خواهد شد. او که دیگر طاقتش تمام شده بود و از درد دندان به خود می پیچید، مجبور شد به بهداری برود. دکتر به جای دندان خراب، دندان سالم او را کشیده بود!

هاشم وقتی به آسایشگاه برگشت علاوه بر درد دندان کرم خورده، درد کشیدن دندان سالمش را هم تحمل می کرد. او با دندان دردش سوخت و ساخت و از آن روز به بعد به بهداری نرفت.

راوی: آزاده عادل خانی /سایت جامع آزادگان