به او می گفتیم اگر دندان پوسیده اش را نکشد بقیه دندان های سالمش هم خراب خواهد شد. او که دیگر طاقتش تمام شده بود و از درد دندان به خود می پیچید، مجبور شد به بهداری برود. دکتر به جای دندان خراب، دندان سالم او را کشیده بود!
هاشم وقتی به آسایشگاه برگشت علاوه بر درد دندان کرم خورده، درد کشیدن دندان سالمش را هم تحمل می کرد. او با دندان دردش سوخت و ساخت و از آن روز به بعد به بهداری نرفت.
راوی: آزاده عادل خانی /سایت جامع آزادگان