پس از بخش ابتدایی، نیما که از دو شب قبل باز هم به «خندوانه» پیوند خورده بود، با همسر خیالیاش به جمع زوجهای حاضر در استودیو پیوست و بعد که جوان علت این توهم و عدم اجرای آن در واقعیت را پرسید او گفت که موقعیتش پیش نیامده و هنوز فرد مورد نظرش را پیدا نکرده، فارغ از اینها گویا پدر و مادرش او را به راحتی زن نمیدهند و نمیگذارند که با هر کسی ازدواج کند!
نیما همچنین درباره معیار و شرایطش برای انتخاب همسر عنوان کرد: یکی از مواردی که فرد مورد نظر باید داشته باشد، این است که آن خانم از اول با یک میلیارد پول وارد زندگی شود؛ چرا که اگر از همان اول همه چیز درست باشد و نهایتا آرام آرام خراب شود بهتر از این است که از ابتدا چیزی برای از دست دادن نباشد.
او در ادامه از کسانی گفت که این شرایط را داشتهاند اما در مراحل بعدی سر مسائلی چون انتخاب گل، برادر معتاد طرف و موارد این چنینی به تفاهم نرسیدند و کار به هم خورده است. سرانجام هم این قضیه با آستین بالا زدن رامبد برای نیما و دعوت او به سادگی و قناعت به طور موقت فیصله یافت.
بعد از اینها مهمانی که سیامک فرکوش نام داشت و از نخبگان و کارآفرینان جوان کشورمان است، وارد شد.
او در قسمتی از معاشرتش خاطراتی از دوران مدرسهاش گفت که در آن یک بار که دیکتهاش را هفت شده بود، حتی به او جایزه هم دادند چرا که تا به حال از صفر بیشتر نگرفته بود.
او همچنین کارآفرینی و فعالیتهای دیگرش را ادای دینی دانست که به کشورش دارد.
در ادامه پس از لبخند 10 ثانیهای به دوربین و رفتن این جوان، برخی از زوجهای حاضر خاطرات و ماجراهای بامزه خواستگاریشان را تعریف کردند.
رامبد هم در آخر یادآور شد که جوانی کنید، چرا که جوانی کردن به سن و سال ربط ندارد بلکه به حال، عشق، رفتار خود ما و موهبتهایی که خداوند به همه داده مربوط است. هدایایی که باید از آن ها بهره مند شویم؛ چرا که شادی و کیف کردن حق مسلم ما در این جهان است.