به گزارش مشرق، کودکان کار یکی از آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی محسوب می شود که سالهاست به دغدغه جدی مسئولان و کارشناسان ذیربط اجتماعی و فرهنگی مبدل شده است.
موضوعی که همواره با دقت نظر بسیار مورد واکاوی و بررسی عوامل ذیربط قرار گرفته و با وجود برگزاری جلسات،هم اندیشی ها و نشست های فراوان،در بُعد عملی اقدام خاصی که رفع کننده این معضل اجتماعی به شمار رود،عملیاتی نشده است،البته تمهیدات و تدابیر بسیاری در این خصوص اندیشیده شده که بیشتر شبیه به مُسَکن مقطعی بوده است.
کودکان کار،از نارسایی هایی محسوب می شود که نمی توان صرفا با اتکا به یک گروه یا نهاد خاص،انتظار مهار و کنترل آن را داشت و در واقع امر باید دستگاه های مرتبط فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی با تکیه بر ظرفیت ها،داشته ها، امکانات و شرح وظایف مستقیم و غیر مستقیم خود به رفع آن مبادرت ورزند.
از گذشته،جمع آوری کودکان کار،نخستین اقدامی به شمار می رفته که به عنوان فوریت در دستور کار دستگاه های متولی قرار گرفته،امری که از نظر جامعه شناسان و فعالان حوزه اجتماعی،اقدامی قطعی به شمار نمی رود و در واقع امر باید با اتخاذ تدابیری ویژه برای آموزش صحیح و اصولی این طیف و توانمندسازی آنها،زمینه و بستر لازم برای تامین معیشت قاعده مند،اصولی و کارآمد را در آنها فراهم کرد.
به عقیده صاحبنظران،با نگاه واقع بینانه و برنامه ریزی اصولی و مدون می توان شرایطی را فراهم کرد که به موازات فعالیت های خاص این گروه در خیابان ها،زمینه آموزش و تحصیل آنها را به نحوی موثر فراهم کرد تا به تدریج و به موازات مشغولیت آنها به مشاغل کاذب،هدایت صحیح شغلی و تحصیلی در مسیر زندگی آنها میسر و فراهم شود.
* کودکان کار،با خانواده یا بی خانواده؟
شاید در نگاه اول،نخستین ذهنیتی که در افکار عمومی از مشاهده کودکان کار بر افکار متبادر شود به فقدان وجود خانواده در این طیف از جامعه باز گردد و به تعبیری عوامانه از این گروه خاص از لایه های اجتماعی جامعه کنونی ایران به عنوان افراد یا گروه های بی خانواده یاد شود،اما واقعیت امر بر این امر استوار است که 95 درصد از جمعیت کودکان کار را افرادی تشکیل می دهند که خانواده دار هستند و عقبه خانوادگی آنها محرز و مشخص است و هیچگونه ابهامی در خصوص موجودیت آنها وجود ندارد.
این را آمارهای برخی از دستگاه های ذیربط شهری عنوان می کند و به تعبیری می توان این توصیف را برای این قشر خاص جمعیتی قائل بود که 95 درصد از کودکان کار بعد از فعالیت های خیابانی خود تحت عنوان مشاغل کاذب که به اشکال و انحای مختلف ظهور و بروز پیدا می کند به خانه خود باز می گردند.
این واقعیت روزنه های امیدی را ایجاد می کند که در صورت برنامه ریزی مدون و اصولی می توان ضریب هدایت صحیح این افراد را بیش از پیش تقویت می شود و با بستر سازی لازم،امکان بازگشت آنها را به زندگی عادی و کسب کار قاعده مند فراهم کرد.
* شناسایی سه هزار کودک خیابانی در پایتخت
بر اساس اعداد و ارقام منتشر شده در رسانه ها،تاکنون سه هزار کودک کار در پایتخت شناسایی و بانک اطلاعاتی آنها تکمیل شده است.
افراد و گروه هایی که بعد از اتمام فعالیت هایشان در قالب کودکان کار،به مراکز آموزشی،مهارتی ومشاوره ای فرا خوانده می شوند و آموزش ها و موارد لازم برای توانمند سازی آنها عملیاتی می شود.
فرزاد هوشیار پارسیان،مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری در این خصوص می گوید:18 مرکز پرتو در پایتخت برای تحقق و اجرای چنین آموزش های فعالیت می کنند.
طبق اظهارات کارشناسان ذیربط،کودکان کار به دلیل شرایط خاص اقتصادی که به آن مواجه هستند،خواه یا ناخواه به فعالیت های خود در قالب مشاغل کاذب(که بر خلاف قوانین و همچنین نظر کنوانسیون های بین المللی است)ادامه خواهند داد.
اما باید با اتخاذ تدابیری سازنده و موثر بستری را فراهم کرد که ضریب آسیب پذیری این قشر به حداقل ممکن کاهش پیدا کند.
* قوانین حمایتی مطلوبی در خصوص کودکان کار وجود ندارد
چندی پیش،فاطمه دانشور،رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران و از فعالان حوزه آسیب های اجتماعی
با تاکید بر این موضوع که برطبق اصل 29 قانون اساسی باید رفاه و نیازمندی های آحاد ملت تامین شود به نکته ای ظریف با این مضمون اشاره کرد:قوانین حمایتی درستی در این زمینه وجود ندارد.
به اعتقاد دانشور در صورت اجرای صحیح سیاست های هدفمندی یارانه ها،این معضلات تا حدودی قابل حل بود، اما برخی ناکارآمدی ها در گذشته باعث عدم حصول این امر خطیر شد و تشکل های مردمی که در این خصوص وارد کارزار شدند نیز به دلیل عدم برخورداری از توان و امکانات کافی نتوانستند به نحو چشمگیر و تعیین کننده ای نقش لازم را ایفا کنند.
* کودکانی که در کوره های آجرپزی ساخت شیشه را می آموزنند
رئیس کمیسون اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به این موضوع که علیرغم آسیب هایی که فعالیت کودکان کار بصورت علنی در معابر و خیابان های عمومی به همراه دارد اما این شیوه از فعالیت با آسیب های کمتری در مقایسه با فعالیت های پنهانی همراه است.
وی با اشاره به این نکته،از موضوعی تلخ پرده بر می دارد و آن گرفتار شدن برخی از کودکان کار در دام اعتیاد به شیشه به دلیل فعالیت در برخی از کوره های آجرپزی است که در واقع این رخداد تلخ حکایت از آسیب پذیری هرچه بیشتر فعالیت های پنهانی یا زیر زمینی کودکان کار دارد.
وی حتی فراتر از این به موضوع به آموزش ساخت شیشه به کودکان کار(بواسطه فعالیت نه چندان علنی و هویدای آنها)در برخی از کوره های آجرپزی توسط برخی از سوداگران مرگ نیز اشاره می کند.
*تا زمان وجود حاشیه نشینی،کودکان کار نیز وجود خواهند داشت
به عقیده مجید ابهری،آسیب شناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی،ریشه رفع و مهار معضل کودکان کار در حاشیه نشینی گره خورده است و به واقع تا زمانی که نتوان به معضل حاشیه نشینی غلبه کرد،حضور و وجود کودکان کار نیز به عنوان پیامد و یکی از تبعات سکونتگاه های غیر رسمی،امری طبیعی به شمار می رود.
وی در پایان با بیان ضرورت تقویت فعالیت ها و اقدامات تشکل های مردم نهاد در این عرصه حساس، یادآور می شود:به تبع هر آنچه حضور فعالانه و اجتماعی سازمان های مردم نهاد در حوزه اجتماعی کاهش یابد، افزایش معضلات و آسیب های اجتماعی نیز چندان غیر طبیعی نخواهد بود.
مقابله،کنترل و مهار پدیده کودکان کار با مشارکت فعالانه سمن ها،اتخاذ تدابیر هوشمندانه مدیریتی و بستر سازی برای مهارت افزایی و مهارت آموزی و البته توسعه فرصت های هرچه بیشتر شغلی میسر خواهد شد،مولفه ها و راهکارهایی که بر زبان راندن آن سهل وآسان و تحقق عینی و عملیاتی آن بسی پیچیده و دشوار به نظر می رسد و تحقق آن مستلزم عزمی جدی و همتی عالی در میان تمامی دستگاه های ذیربط و متولی خواهد بود.
موضوعی که همواره با دقت نظر بسیار مورد واکاوی و بررسی عوامل ذیربط قرار گرفته و با وجود برگزاری جلسات،هم اندیشی ها و نشست های فراوان،در بُعد عملی اقدام خاصی که رفع کننده این معضل اجتماعی به شمار رود،عملیاتی نشده است،البته تمهیدات و تدابیر بسیاری در این خصوص اندیشیده شده که بیشتر شبیه به مُسَکن مقطعی بوده است.
کودکان کار،از نارسایی هایی محسوب می شود که نمی توان صرفا با اتکا به یک گروه یا نهاد خاص،انتظار مهار و کنترل آن را داشت و در واقع امر باید دستگاه های مرتبط فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی با تکیه بر ظرفیت ها،داشته ها، امکانات و شرح وظایف مستقیم و غیر مستقیم خود به رفع آن مبادرت ورزند.
از گذشته،جمع آوری کودکان کار،نخستین اقدامی به شمار می رفته که به عنوان فوریت در دستور کار دستگاه های متولی قرار گرفته،امری که از نظر جامعه شناسان و فعالان حوزه اجتماعی،اقدامی قطعی به شمار نمی رود و در واقع امر باید با اتخاذ تدابیری ویژه برای آموزش صحیح و اصولی این طیف و توانمندسازی آنها،زمینه و بستر لازم برای تامین معیشت قاعده مند،اصولی و کارآمد را در آنها فراهم کرد.
به عقیده صاحبنظران،با نگاه واقع بینانه و برنامه ریزی اصولی و مدون می توان شرایطی را فراهم کرد که به موازات فعالیت های خاص این گروه در خیابان ها،زمینه آموزش و تحصیل آنها را به نحوی موثر فراهم کرد تا به تدریج و به موازات مشغولیت آنها به مشاغل کاذب،هدایت صحیح شغلی و تحصیلی در مسیر زندگی آنها میسر و فراهم شود.
* کودکان کار،با خانواده یا بی خانواده؟
شاید در نگاه اول،نخستین ذهنیتی که در افکار عمومی از مشاهده کودکان کار بر افکار متبادر شود به فقدان وجود خانواده در این طیف از جامعه باز گردد و به تعبیری عوامانه از این گروه خاص از لایه های اجتماعی جامعه کنونی ایران به عنوان افراد یا گروه های بی خانواده یاد شود،اما واقعیت امر بر این امر استوار است که 95 درصد از جمعیت کودکان کار را افرادی تشکیل می دهند که خانواده دار هستند و عقبه خانوادگی آنها محرز و مشخص است و هیچگونه ابهامی در خصوص موجودیت آنها وجود ندارد.
این را آمارهای برخی از دستگاه های ذیربط شهری عنوان می کند و به تعبیری می توان این توصیف را برای این قشر خاص جمعیتی قائل بود که 95 درصد از کودکان کار بعد از فعالیت های خیابانی خود تحت عنوان مشاغل کاذب که به اشکال و انحای مختلف ظهور و بروز پیدا می کند به خانه خود باز می گردند.
این واقعیت روزنه های امیدی را ایجاد می کند که در صورت برنامه ریزی مدون و اصولی می توان ضریب هدایت صحیح این افراد را بیش از پیش تقویت می شود و با بستر سازی لازم،امکان بازگشت آنها را به زندگی عادی و کسب کار قاعده مند فراهم کرد.
* شناسایی سه هزار کودک خیابانی در پایتخت
بر اساس اعداد و ارقام منتشر شده در رسانه ها،تاکنون سه هزار کودک کار در پایتخت شناسایی و بانک اطلاعاتی آنها تکمیل شده است.
افراد و گروه هایی که بعد از اتمام فعالیت هایشان در قالب کودکان کار،به مراکز آموزشی،مهارتی ومشاوره ای فرا خوانده می شوند و آموزش ها و موارد لازم برای توانمند سازی آنها عملیاتی می شود.
فرزاد هوشیار پارسیان،مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری در این خصوص می گوید:18 مرکز پرتو در پایتخت برای تحقق و اجرای چنین آموزش های فعالیت می کنند.
طبق اظهارات کارشناسان ذیربط،کودکان کار به دلیل شرایط خاص اقتصادی که به آن مواجه هستند،خواه یا ناخواه به فعالیت های خود در قالب مشاغل کاذب(که بر خلاف قوانین و همچنین نظر کنوانسیون های بین المللی است)ادامه خواهند داد.
اما باید با اتخاذ تدابیری سازنده و موثر بستری را فراهم کرد که ضریب آسیب پذیری این قشر به حداقل ممکن کاهش پیدا کند.
* قوانین حمایتی مطلوبی در خصوص کودکان کار وجود ندارد
چندی پیش،فاطمه دانشور،رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران و از فعالان حوزه آسیب های اجتماعی
با تاکید بر این موضوع که برطبق اصل 29 قانون اساسی باید رفاه و نیازمندی های آحاد ملت تامین شود به نکته ای ظریف با این مضمون اشاره کرد:قوانین حمایتی درستی در این زمینه وجود ندارد.
به اعتقاد دانشور در صورت اجرای صحیح سیاست های هدفمندی یارانه ها،این معضلات تا حدودی قابل حل بود، اما برخی ناکارآمدی ها در گذشته باعث عدم حصول این امر خطیر شد و تشکل های مردمی که در این خصوص وارد کارزار شدند نیز به دلیل عدم برخورداری از توان و امکانات کافی نتوانستند به نحو چشمگیر و تعیین کننده ای نقش لازم را ایفا کنند.
* کودکانی که در کوره های آجرپزی ساخت شیشه را می آموزنند
رئیس کمیسون اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به این موضوع که علیرغم آسیب هایی که فعالیت کودکان کار بصورت علنی در معابر و خیابان های عمومی به همراه دارد اما این شیوه از فعالیت با آسیب های کمتری در مقایسه با فعالیت های پنهانی همراه است.
وی با اشاره به این نکته،از موضوعی تلخ پرده بر می دارد و آن گرفتار شدن برخی از کودکان کار در دام اعتیاد به شیشه به دلیل فعالیت در برخی از کوره های آجرپزی است که در واقع این رخداد تلخ حکایت از آسیب پذیری هرچه بیشتر فعالیت های پنهانی یا زیر زمینی کودکان کار دارد.
وی حتی فراتر از این به موضوع به آموزش ساخت شیشه به کودکان کار(بواسطه فعالیت نه چندان علنی و هویدای آنها)در برخی از کوره های آجرپزی توسط برخی از سوداگران مرگ نیز اشاره می کند.
*تا زمان وجود حاشیه نشینی،کودکان کار نیز وجود خواهند داشت
به عقیده مجید ابهری،آسیب شناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی،ریشه رفع و مهار معضل کودکان کار در حاشیه نشینی گره خورده است و به واقع تا زمانی که نتوان به معضل حاشیه نشینی غلبه کرد،حضور و وجود کودکان کار نیز به عنوان پیامد و یکی از تبعات سکونتگاه های غیر رسمی،امری طبیعی به شمار می رود.
وی در پایان با بیان ضرورت تقویت فعالیت ها و اقدامات تشکل های مردم نهاد در این عرصه حساس، یادآور می شود:به تبع هر آنچه حضور فعالانه و اجتماعی سازمان های مردم نهاد در حوزه اجتماعی کاهش یابد، افزایش معضلات و آسیب های اجتماعی نیز چندان غیر طبیعی نخواهد بود.
مقابله،کنترل و مهار پدیده کودکان کار با مشارکت فعالانه سمن ها،اتخاذ تدابیر هوشمندانه مدیریتی و بستر سازی برای مهارت افزایی و مهارت آموزی و البته توسعه فرصت های هرچه بیشتر شغلی میسر خواهد شد،مولفه ها و راهکارهایی که بر زبان راندن آن سهل وآسان و تحقق عینی و عملیاتی آن بسی پیچیده و دشوار به نظر می رسد و تحقق آن مستلزم عزمی جدی و همتی عالی در میان تمامی دستگاه های ذیربط و متولی خواهد بود.