شب میلاد امید تاریخ، شب میلاد مهدی موعود، شب ولادت آن کسی که مصداق وعدهی لایتخلّف الهی است، شب میلاد آن کسی که دربارهی او سخنی گفته شده است که دربارهی هیچ یک از پیغمبران و اولیای الهی و ائمه گفته نشده است و آن این است که «یَملَأُ اللَّهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً» (۱) دربارهی هیچ پیغمبری چنین چیزی گفته نشده؛ حتی دربارهی پیغمبر آخرالزمان. آن دست توانایی که میتواند همهی سطح عالم را از نعمت و عدل و داد برخوردار بکند، دست توانای اوست. خداوند این فضیلت بزرگ را برای او قرار داده است؛ نه برای دیگر اولیا، نه برای دیگر انبیا، نه برای دیگر برجستگان عالم و مقربان مقام حق، فقط او است که این تعبیر دربارهی او آمده است. امشب شب ولادت این بزرگوار است. خب، عید بزرگی است.
اعیاد موالید ائمّه و موالید نبیّ اکرم و عید مبعث پیغمبر و بقیّهی اعیادی که ما داریم، یک فرق اساسی و جوهری با این عید دارد؛ در آن اعیاد، همهی نگاه به گذشته است؛ در این عید، همهی نگاه به آینده است. در اعیاد موالید ائمه یا عید بعثت، از حادثهای که در گذشته اتفاق افتاده است و البته اثرات آن مثل رودخانهی فیّاضی جریان در تاریخ دارد، تجلیل میکنیم؛ از گذشته تجلیل میکنیم؛ به گذشته متوجه میشویم، اگرچه آن گذشته در زندگی کنونی ما و در آیندهی ما هم اثر دارد؛ اما در این عید، همهی نگاه به آینده است؛ یعنی چه نگاه به آینده است؟ یعنی دو چیز را این نگاه با خود دارد: یکی امید، یکی تلاش. وقتی نگاه ]متوجه[ به آینده شد، اولین چیزی که محصول این نگاه است، امید است. دلهای افسرده در نهایت گرفتاری و تنگنا، یک روزنهی روشن و درخشانی به یک دنیای نورانی و بهشتآسا در مقابل چشمشان میبینند و به آینده امید دارند؛ میدانند قضیه اینجوری نخواهد ماند. حتّی آن وقتی که همهی دنیا از ظلم و جور پر شده باشد، یعنی همه جا را ظلم و جور فرا گرفته باشد، این روزنهی امید نه فقط بسته نمیشود بلکه حتی گشادهتر میشود؛ چون وعده کردند. حالا در یک دعا «بَعدَ ما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً» (۲) است؛ فرق چندانی با هم ندارند. هرچه ظلم بیشتر بشود، این امید زندهتر میشود؛ لذا معتقد به این امید، معتقد به عقیده مهدویت هرگز مأیوس و سرخورده و مانند اینها نمیشود. میگوید ممکن است من درک نکنم اما خواهد شد؛ ممکن است من خزی (۳) و خذلان (۴) ظالمان را نبینم، اما خزی و خذلان ظالمان حتمی است. این، امید است؛ این اولین چیزی است که از این اعتقاد منشأ میگیرد و در دل انسان ریشه میدواند، و طبعا تأثیرش را در زندگی میگذارد.
دومی، تلاش ]است[؛ تلاش. هر آیندهی قطعی متوقف به تلاش است. شما پای یک کوهی که قابل عبور است ایستادی، آیا رسیدن به آنجا ممکن است؟ بله. آیا رسیدن به آنجا قطعی است؟ بله؛ حتما کسانی به آنجا خواهند رسید؛ اما رسیدن به آنجا متوقف بر یک شرط است و آن، تلاش ]است[؛ ]باید[ راه بیفتی.]اگر[ بنشینی اینجا، نگاه کنی، تحسین کنی، خوشحالی کنی، کف بزنی برای کسانی که میروند، نخواهی رسید؛ تلاش لازم است. این دومین شرط است. البته در همهی کارهای بزرگ تلاش لازم است. چشم که به آینده بود، لازمهی قطعی این نگاه به آینده، ایجاد تکلیف تلاش و فعالیت و مجاهدت است. ما که معتقدیم به آن روز، باید تلاش کنیم تا آن روز تحقق پیدا کند، و تلاش ما میتواند انشاءالله آن را نزدیک بکند. این هم نکتهی دوّم در این حادثهی بزرگ است.
]نیمه شعبان [عیدی است برای مردم، انشاءالله مایهی شادی باشد. انشاءالله ادعیهی زاکیهی آن بزرگوار، دعای غیر مردود آن بزرگوار شامل حال شما، شامل حال ملت ایران، شامل حال همهی مسلمانان، شامل حال مظلومان فعلی عالم بشود؛ و انشاءالله که از برکات دعای آن بزرگوار استفاده کنیم.
پینوشتها:
۱) بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۶
۲) بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۹
۳) خواری
۴) درماندگی