اعلام پیشاپیش شکست اصلاحطلبان /کرباسچی: نباید وارد وزنکشی در مجلس شویم
دبیرکل کارگزاران با اذعان تلویحی به شکست پیشاپیش مدعیان اصلاحات در انتخابات ریاست مجلس دهم، همطیفان خود را از شرکت در این وزنکشی برحذر داشت.
اصلاحطلبان مدعی بودند 168 نامزد راهیافته به مجلس دهم از این طیف هستند اما مهمانیهای اولیه برای تشکیل فراکسیون امید به زحمت با استقبال 105 نماینده روبرو شد که برخی از آنها نیز لاریجانی را بر عارف ترجیح میدهند.
در چنین شرایطی کرباسچی به ایلنا گفته است: در ماجرای ریاست مجلس من فکر میکنم نباید رقابت تا جایی ادامه پیدا کند که به یک وزنکشی سیاسی برسد؛ این نه به مصلحت جریان اصلاحات و نه به مصلحت نیروهای معتدل نیست.
وی افزود: نباید به گونهای روی این موضوع تمرکز کنیم که اگر آقای عارف رأی اکثریت را گرفت بگوییم اصلاحطلبان پیروز شدند و اگر لاریجانی رأی آورد بگوییم اصلاحات شکست خورده است.
این در حالی است که عارف و طیفی از اصلاحطلبان اصرار بر رقابت دارند و در آخرین نشست فراکسیون امیدیها با پدرخواندههای موسوم به شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران ابراز امیدواری کرد عارف رئیس مجلس شود.
کرباسچی در آستانه انتخابات مجلس ضمن مصاحبه با روزنامه شرق خواستار سربازگیری از خیمه رقیب و از جمله علی لاریجانی شده بود.
اما غلامرضا تاجگردون در مصاحبه با ایلنا خبر داد: کمیته 7 نفره اصلاحطلبان برای جذب لاریجانی از هر شیوهای استفاده کرد اما کنار کشیدن لاریجانی منتفی است.
وی میگوید: اینکه یکی از آقایان عارف و لاریجانی برای ریاست نامزد شوند، تقریباً منتفی است و باید منتظر حضور هر دو در این رقابت باشیم اما این که پس از پایان این رقابت، میخواهیم چگونه فضا را مدیریت کنیم، جای بحث دارد.
وی با بیان اینکه چند مرحله با عارف و لاریجانی رایزنی کردیم، میافزاید: به هر حال آقای لاریجانی هم یک چهره سیاسی است که هنگامی که در یک رقابت قرار بگیرد از تمام امکانات و ابزارهایی که برای پیروزی در اختیار دارد، استفاده خواهد کرد و باید بپذیریم ابزارهای اجرایی آقای لاریجانی برای پیروزی در این رقابت بیشتر از عارف است. به هر حال ایشان هم اکنون رئیس مجلس هستند.
وی با بیان اینکه دو قطبی شدن فضا، مدیریت مجلس را برای اصلاحطلبان سخت میکند، میافزاید: در حال حاضر فضا به سمتی رفته که روابط عارف و لاریجانی تصنعی شده و امکان تعامل بسیار اندک است. البته شاید تا یکی دو ماه پیش هنوز هم بزرگان میتوانستند فضا را تغییر دهند اما فشارهای سیاسی از دو طرف و توقعهای سیاسی و اجتماعی که در جامعه شکل گرفته، اجازه ایجاد تعامل را نمیدهد.
او گفت: در شرایط فعلی، بهتر است که دیگر کسی ورود نکند و اجازه دهند که به همین شیوه پیش برویم. چرا که احتمال دارد، این دخالتها حتی کار را خرابتر از پیش کند.
نماینده مردم گچساران ادامه داد: میتوانستیم لاریجانی را در لیست قرار ندهیم و امروز هم به راحتی از عارف حمایت کنیم اما درست نیست که لاریجانی یا جلالی و نعمتی را در لیست قرار دهیم و بعد از انتخابات بخواهیم تخریبشان کنیم. البته کسی انتظار ندارد که اصلاحطلبان از سرلیستشان در لیست برنده امید حمایت نکنند، اما صحبت سر این است که لااقل دیگر افرادی که خودمان آنها را در لیست قرار دادیم، تخریب نکنیم.
تاجگردون خاطرنشان کرد: صحبت من این است که یا لاریجانی را در لیست قرار نمیدادند و اگر نام او را در لیست قرار دادند، نباید او را تخریب کنند. البته آقای لاریجانی به هیچ عنوان تخریب نشده اما رفتاری که با جلالی و نعمتی در برخی رسانهها میشود، برخورد مناسبی نیست؛ آن هم در شرایطی که اینان در 4 سال گذشته خدمات ارزشمندی داشتند و بیشترین کمک را به دولت و فضای موجود در مجلس داشتند و فکر میکنم این رفتار تأثیر منفی بسیاری بر روی جریان مستقل در مجلس گذاشت.
سؤال را درست بپرسید /فائزه هاشمی و بهائیت چرا در فتنه به هم رسیدند؟
رئیس روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام به جای اعتراض به هم پیوند فائزه هاشمی با گروهک صهیونیستی بهائيت، علما و مراجع معترض را مورد تخطئه قرار داد.
رضا سلیمانی در مقالهای که به شکل زنجیرهای از سوی روزنامههای آرمان، اعتماد، قانون و سایتهای انتخاب، آفتاب، جماران، شفقفا و... منتشر شده مینویسد: صرفنظر [؟!] از اقدام خانم فائزه هاشمی که شاید ناخواسته در دام یک توطئه و سناریوی از پیش طراحی شده افتاده باشد که البته به هیچوجه قابل دفاع هم نبوده و بنا به گفته شخص آیتآلله هاشمی رفسنجانی، «اشتباه بدی انجام شده و باید به نحوی جبران شود»، ولی چند ابهام به ذهن انسان میرسد که در این مقال به دو مورد آن که به سادگی نمیتوان از کنار آن گذشت، اشاره میشود.
بر اساس اسناد و سوابق زندان، خانم فائزه هاشمی برای اولین بار نبوده که با یک فرد بهایی دیدار داشته است، بلکه حدود شش ماه، دوره محکومیت خود را در زندان اوین با این فرد، هم سلول بوده و آنگونه که قبلا خود وی نیز اعلام کرده بود، متاسفانه شب و روز خود را با این خانم بهایی و منافقینی که دستشان به خون فرزندان این مملکت آغشته است، گذرانده و به عبارتی با این جماعت زندگی کرده است. آنهم نه به اختیار و میل خود، بلکه به اجبار حکم قضایی و جبر قانون زندان.
وی میافزاید: اگر واقعا آنگونه که این چند روز خانم فائزه هاشمی و به تبع آن، شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی که اقدام فرزندش را تقبیح نیز کرده است، باید به خاطر یک ملاقات کوتاه[!] سرزنش و آماج حملات و توهینهای ریز و درشت، آن هم به صورت زنجیرهای و ادامهدار از تریبونهای رسمی نظام، مجلس شورای اسلامی، رسانه ملی، سایتهای خبری، روزنامهها و حتی برخی مراجع دینی قرار گیرند، بهتر نیست قبل از هر چیز، به این سوال منطقی پاسخ داده شود که چطور ممکن است یک خانم شیعه محجبه و فرزند یکی از شخصیتهای برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران، بالاجبار، حدود 6 ماه با یک خانم عضو فرقه ضاله و ساخته استعمارگران برای ایجاد شبهه و اختلاف در دین اسلام، در یک بند، هم سفره و همنشین شده باشد؟!
سوال بعدی که امیدوارم منصفانه، غیرجناحی و سیاسی به آن پاسخ داده شود، اینکه، بینیوبینالله اگر فائزه هاشمی دختر آیتالله هاشمی رفسنجانی نبود و هدف تخریب شخصیت برجسته و مورد اعتماد امام(ره)، رهبری و مردم، به ویژه پس از انتخابات اخیر نبود، باز هم همین موضعگیریها و توهینها علیه ایشان و پدرشان!! به خاطر این ملاقات انجام میشد؟
در پاسخ این تقلای رسانهای برای رد گم کنی و تحریف صورت مسئله باید گفت:
1- ماجرا از ملاقات فائزه هاشمی با یکی از سران بازداشتی گروهک صهیونیستی - انگلیسی بهائیت شروع شده اما آقای مدیر روابط عمومی ترجیح میدهد داستان را از میانه آن آغاز کند آن هم با یک کلمه «صرفنظر از اقدام خانم هاشمی»! چرا؟! چرا باید صرفنظر کرد در حالی که همین خانم دو بار پیش از این در مصاحبه با روزنامههای بهار و فیگارو تصریح کرده بازداشتیهای گروهک تروریستی منافقین و حزب بهائیت را دوستان خوب خود میداند و اصرار دارد به منافقین «سازمان مجاهدین خلق بگوید؟!» کجای این قصه را میتوان «افتادن ناخواسته در دام یک توطئه و سناریوی از پیش طراحی شده» قلمداد کرد؟ او که حتی بعد از توصیه پدرش هم گفت اشتباهی مرتکب نشدهام!
2- آیا برای هر طیف از زندانیان ضدانقلاب باید یک زندان اختصاصی ساخت؟ سابقه ارتباط فائزه هاشمی با سلطنتطلبها، سازمان منافقین و... به سالهای دور برمیگردد و یک ارتباط سازمان یافته تعریف شده است که به تعبیر مهدی هاشمی یک تقسیم کار در انجام وظایف است. آقای سلیمانی میگوید دست سازمان منافقین به خون فرزندان مملکت آغشته است اما از خود یا فائزه هاشمی نمیپرسد که چرا خانم فائزه، همین جماعت را حاضر نیست منافقین بخواند و دوستان خوب سازمان مجاهدین خلقی توصیف میکند! قضیه بو دار نیست؟!
آیا عجیب نیست فائزه هاشمی در همان فتنه آمریکایی - انگلیسی نقشآفرینی میکرد و بازداشت شده که برخی اعضای شبکه بهائیت (از جمله در ماجرای هتاکی عاشورای 88)؟! اما آقای سلیمانی به نحوی درباره فائزه هاشمی سخن میگوید (یک خانم شیعه محجبه) که انگار با بیگناهی یا مثلا بدهکاری و عدم امکان به تامین چک برگشت خورده به زندان افتاده است! فتنهگر، فتنهگر است و بهایی و کارگزارانی و مشارکتی و سلطنتطلب و نهضتآزادی، ندارد. نه به جمهوریت و اسلامیت جمهوری اسلامی، شعار علنی این جماعت بود که دور اسلام خط کشیدند و گفتند انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است.
4- سؤال برعکس مطرح میشود. چرا باید دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت مدام دوز آلودگی و پیوند با ضدانقلاب را به خاطراحساس حاشیه امنیت پدری ارتقا دهد و کار را به اظهار دوستی با منکران خاتمیت و مهدویت و شبکه جاسوسی اسرائیل برساند؟ اما اگر او دختر آقای هاشمی و عضو مرکزیت حزب صاحب سهم در دولت نبود یک تفاله سیاسی در عداد بسیاری از تفالههای ضدانقلاب محسوب میشد و اگر مورد اعتراض واقع میشود، اعتراضی به قبحزدایی از ارتباط با شبکه جاسوسی دشمن است ضمن اینکه ماهیت فتنه سبز بیشتر آشکار میشود و معلوم میگردد فتنه 88 حقیقتا فتنهای ضدانقلابی و ضد اسلامی بود و نه دعوای انتخاباتی. بنابراین از حقوقبگیر رسمی روابط عمومی یک نهاد ارشد وابسته به جمهوری اسلامی انتظار میرود به جای شخصگرایی و حزبزدگی، مدافع اصل اسلام و انقلاب باشد یا دست کم تبدیل به میرزابنویس فاسدان و مفسدان آلوده به بهائیت نشود و سکوت کند.
مدیران دولتی گویا به این سبک زندگی «درویشی» عادت کردهاند!
برگزاری همایش استانداران برای پیگیری اقتصاد مقاومتی در اشرافیترین و گرانترین هتل کشور با اعتراض صاحبنظران مواجه شده است.
استانداران کشور هفته گذشته به نام همایش اقتصاد مقاومتی، در هتل درویشی مشهد گردهم آمدند و این در حالی است که ساماندهی هزینههای اشرافی و لوکس و غیرضرور جزو اولویتهای اقتصاد مقاومتی است. ریخت و پاشهایی از این دست در حالی صورت میگیرد که برخی اقشار کارمند و کارگر در تأمین اولویتهای زندگی خود دچار مشکل هستند و دولت متأسفانه مشکلاتی نظیر رکود، بیکاری، تبعیض و حقوقهای چند ده میلیون تومانی برخی مدیران خود را برطرف نکرده است.
سبک مدیریت اشرافی هر از چند گاهی در دولت رخ نشان میدهد. از حضور و مانور رئیسجمهور در میان کارگران مپنا با یک خودروی لوکس شاسیبلند تا حقوقهای 70-80 میلیونی برخی از مدیران بیمه و بانک و نفت، و خرید سفارش هواپیمای اشرافی از فرانسه که تنها در یک فرودگاه کشور قابلیت نشست و پرواز دارد، و... صف کشیدن نشانهای تجاری اشرافی و لوکس و زینتی نظیر کاواللی و ورساچه و سفورا.»
اعتماد: در صهیونیستی بودن بهائیت هیچ تردیدی نیست
افتضاح اخیر فائزه هاشمی در دیدار با یکی از سران شبکه صهیونیستی بهائیت حتی صدای روزنامه زنجیرهای اعتماد را هم درآورد.
این روزنامه که برخی از همکاران فراری آن هماکنون با شبکه بیبیسی انگلیس (حامی عمده بهائیت در قرن اخیر) همکاری میکنند، نوشت: فائزه هاشمی، فرزند آیتالله هاشمیرفسنجانی به دنبال آزاد شدن برخی زنان بهایی از زندان، به ملاقات آنان رفت و به دنبال آن، عکسی هم از آن جلسه در فضای مجازی و سایتها انتشار یافت. طبیعی است که بسیاری از اقشار جامعه از این اقدام ناراضی شوند و به او بتازند و به دنبال آن، به شخص رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم حمله کنند. بهائیت اساسا از نظر ما نه یک دین است و نه یک مذهب و نه حتی یک جریان اجتماعی ملی بلکه از اساس با توطئه خارجی تاسیس شد و طی دهها سال گذشته خود را با حمایت دولتهایی مشخص، به صورت یک دین در دنیا عرضه کرد و با بهرهبرداری از فرصتهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی برخی جوامع، توانست جای پایی در آن کشورها پیدا کند و اکنون بخش تشکیلاتی آن برای جمهوری اسلامی به مثابه یک فرقه و سازمان ضدامنیتی تلقی میشود که مقر آن در اسرائیل است و باید از ارتباط تشکیلاتی بهائیان با دشمن اصلی اسلام و مسلمین، نگران بود.
اعتماد میافزاید: به قول یکی از دوستان «هیچ دولت دارای حق حاکمیت نمیپذیرد که بخشی از شهروندانش از سازمانی که مرکزیت آن در بیرون از مرزهایش مستقر است، تبعیت اکید کنند. بخشی از بهائیان به دستور بیتالعدل مستقر در «حیفا»ی اسرائیل، بهرهمندی خود از حقوق شهروندی ایران را منوط کردهاند به پذیرش بهائیت به عنوان «دین» و این دوره از حیات خود را «انکشاف» نام نهادهاند. این رفتار کاملا سیاسی و تبلیغاتی است و مغایر است با رویه بیتالعدل در دوران پهلوی که با وجود حضور بهائیان در سطوح عالی حکومت ایران، بر کتمان دین تاکید میکرد.»
در این وضعیت که کلیت نظام هرگونه ارتباط تشکیلاتی میان فرقه بهائیت در ایران با سازمان اصلی آن در اسرائیل را جرم تلقی میکند و برخی از این عناصر تشکیلاتی را به دلیل ارتباط با دشمن، مجرم میشناسد، یک چهره سیاسی شناخته شده به این دلیل که مدتی را با چند بهایی در زندان بوده، به ملاقات آنان میرود و اساسا لحاظ نمیکند که پیشینه خودش چیست، به کدام جریان سیاسی تعلق دارد و فرزند چه کسی است.
اعتراف اسرائیل به نقشآفرینی در جنگهای سوریه، یمن و عراق
رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی اذعان کرد ایجاد جنگهای نیابتی در منطقه، در راستای ایجاد امنیت برای اسرائیل بوده است.
به گزارش یدیعوت آحارونوت، گادی آیزنکوت با طرح این سؤال که اگر ایران و حزبالله درگیر جنگهای نیابتی نبودند، اکنون با چه کسی میجنگیدند، گفت: ما در غزه، لبنان، سینا، سوریه و ایران دشمنانی داریم که برای هر کدام از آنها برنامههایی در نظر گرفتهایم و آنها را در نوبت قرار دادهایم. غزه تنها جبههای نیست که باعث ایجاد دردسر برای اسرائیل میشود.
وی میافزاید: ما با تهدیدهای زیاد از جانب دشمنان قسم خوردهمان روبهرو هستیم که از آن جمله میتوان به گروه تروریستی حزبالله که گروه نیابتی ایران در لبنان است، اشاره کرد. اکنون دشمنان ما مشغول مشکلات خود هستند اما اگر این مشکلات نبودند، واقعاً آنها با چه کسی میجنگیدند؟ مشخص است؛ اسرائیل.
اگر حزبالله اکنون درگیر سوریه نبود، بدون شک در حال نقشهچینی علیه ما بود. یکی دیگر از دشمنان ما ایران است که اکنون درگیر جنگهای نیابتی در سوریه،عراق، یمن و بسیاری از مناطق دیگر شده است.»