* کامور بخشایش: نسل دوم شهدا هم ادامه دهنده شهدای نسل اول هستند
بر اساس این گزارش جواد کامور بخشایش در این مراسم ضمن اشاره به اینکه این انجمن یکی از فعالین در معرفی رزمندگان گمنام امام زمان (عج) است اظهار داشت: انجمن پیشکسوتان سپاس امروز این افتخار را دارد که یکی از آثار برجسته خود را در این حوزه رونمایی کند. این کتاب اختصاص به زندگی شهید جواد میرزاعلی مازندرانی دارد.
وی با بیان اینکه ضرورت دارد به اهمیت فعالیتهای انجمن اشاره کنم گفت: شهیدان رفتند و نسل دوم شهیدان ما هم راهرو همان نسل اولیها هستند که مازندرانی را میتوان جز نسل اول تلقی کرد،شهیدان نسل دوم در مرزهای معنوی میجنگند و نشان میدهند هر جا نام اسلام باشد جوانان این مرز و بوم همانجا خواهند بود.
این نویسنده با بیان اینکه انجمن پیشکسوتان سپاس در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت فعالیت میکند، اظهار داشت: تا کنون از سوی انجمن 2 هزار ساعت مصاحبه و گفتوگو با خانواده شهدا انجام شده که در زمره شهدای اطلاعات عملیات شمرده میشود. در واقع شهدای گمنامی که سربازان گمنام امام زمان (عج) شناخته شدهاند آنها رفتند تا بمانند و ماندگار شوند. تلاششان بود تا گمنام بمانند و تا امروز هم اینچنین بودهاند.
وی به قلم مؤلف این اثر خانم آدینه اشاره کرد و گفت: با قلم او بار دیگر شهید مازندرانی جلوهای دیگر بار یافت گفت: انجمن سپاس نهادی غیردولتی است که توسط عدهای پیشکسوت که سالهای دور مردان جنگ و مبارزه بودند و امروز میخواهند آن تجربیات را در حوزه دفاع مقدس و ایثار و شهادت به کار برند و یاران خود را به جامعه معرفی کنند، تشکیل شده است. این انجمن هدفش تکریم و احترام به جایگاه شهدا و خانواده آنها است.
وی با ادای احترام به روح شهید مازندرانی اظهار داشت: یقین دارم که روح شهید ناظر رونمایی این مراسم است.
کامور ضمن بیان اینکه تا کنون 20 جلد کتاب به همت انجمن سپاس منتشر شده و 20 جلد دیگر در مرحله تولید به فیلمهای مستند این انجمن و راهیابی آن به جشنوارههای مختلف و همچنین تدوین فیلمنامههای زیادی اشاره کرد.
* آدینه: شهدا را فرزندان خودم میدانم/ انسانهای بزرگی داریم که قهرمان هستند و میتوانند شخصیتهای جهانی شوند
آدینه نویسنده کتاب «زلال مثل لبخند جواد» به چگونگی تدوین این اثر اشاره کرد و گفت: من در کنار مادر شهید و همرزمان ایشان احساس کوچکی میکنم شعار نیست همیشه برای خودم زمزمه میکنم ای کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردید.
این نویسنده اثر داستانی شهید مازندرانی را دومین کار خود عنوان کرد و گفت: همواره خود را سرزنش میکنم که کم کار هستم اما واقعیت این است که ما به کار دعوت نمیشویم کنگرههایی پیمانکار فرهنگی شدهاند ولی وقتی با انجمن پیشکسوتان سپاس آشنا شدم فارغ از هر گرایش سیاسی و استفاده ابزاری از شهدا برای بالا رفتن آنها را با خلوص دیدم. افرادی که خود به نوعی یک شهید هستند.
وی ضمن اشاره به تألیف خاطره شهید مجد عبدی و سفر برای مصاحبه به دوستانش به هویزه و سوسنگرد اشاره کرد و گفت:تاریخ جنگ ما در دنیا بینظیر است باید گفت در کشورهای دیگر که متجاوز هم بودهاند چنان قهرمانسازی میکنند و اسطوره میسازند که غیرقابل باور است. اما جالب اینکه ما این همه انسانهای بزرگ داریم که هر یک میتوانند شخصیت جهانی باشند و حتی ادبیاتمان را جهانی کنیم اما کم کاریم.
به گفته وی،ما اگر بتوانیم این خاطرات را حفظ کنیم و برای آیندگان ثبت شود آنها این شهدا را جهانی خواهند کرد.
آدینه ضمن اشاره به اینکه من به عنوان نویسنده این آثار همانند مادر شهید احساس مالکیت میکنم و از آن با عبارت «شهید من»یاد میکنم، افزود: زمان برای نوشتن کم بود مصاحبههای در اختیارم قرار گرفت و من سعی کردم حداقل برای آیندگان مطلبی بنویسم.
وی به روند تشکیل این کتاب اشاره کرد و از در اختیار قرار گرفتن لیستی از نام برخی از شهدا گفت: در دفتر انجمن لیستی از نام شهدا برای تألیف کتاب در اختیارم قرار گرفت و من شهید مازندرانی را انتخاب کردم. مصاحبههای انجام شده و پروندهها را با خود به منزل بردم.
وی گفت: در کتابهایی که نوشتم توانستم با شهدا ارتباط برقرار کنم. از ابتدا از شهید عصبانی شدم چرا که پسری فوقالعاده مظلوم بود.
این نویسنده در مورد قالب کتاب آن را زندگینامه و بدون دخل و تصرف دانست و عنوان کرد: هدف از تألیف منبع بودن برای تأئید و عرضه آثار بعدی بود. اما در حال نوشتن هم مدام فکر میکردم که مادر شهید که دختر نوجوان بود چطور اجازه داد که فرزندش به جبهه برود چرا که او میدانست ممکن است این راه بدون بازگشت باشد.
وی به انتخاب نام کتاب اشاره کرد و گفت: کتاب را نوشتم اما برای نامش دچار مشکل بودم که زلال مثل لبخند جواد انتخاب شد زیرا شهید عزیز ما خیلی دوستداشتنیتر از آن چیزی است که در خاطرات دوستانش آمده است لبخندش همیشه قاب و تصویر شده که نشان میدهد چقدر خالص بوده است. کتاب نوشته شده هر چند نقدهایی دارد. اما اگر فرصتی باشد و خاطرات جدیدی به دستمان برسد تصحیح خواهیم کرد.
بدریسادات میرابوالفتحینژاد مادر شهید مازندرانی در این مراسم با تشکر از تألیف این کتاب از خواهر شهید درخواست کرد تا صحبتهایی ارائه کند.
* خواهر شهید مازندرانی: خدا را برای وجود برادر نازنینم «جواد» شکر میکنم/ ما مدیون تمام جوادهایی هستیم که رفتند تا ما آزاد و مستقل زندگی کنیم
مهناز میرعلی مازندرانی خواهر شهید مازندرانی با بیان اینکه در این کتاب بسیار از من نام برده شده چرا که من و شهید با هم همراه بودیم و اغلب امور را با هم انجام میدادیم گفت: خدا را شکر میکنم برای وجود برادر نازنینم جواد، که از بدو تولد تا شهادت برای خانواده منشأ خیر و برکت بود و هست. امروز میخواهم از دل غریب مادرمان، اشکهای خواهر بزرگمان و خاطرات کودکانه خواهر کوچکمان و حتی از برادر کوچکترمان بگویم که جز یک عکس چیزی به یاد ندارد ولی رسالت خون تو را به دوش کشید و در سنگر علم و دانش همچون تو افتخار آفرید.
وی که از روی یادداشتی سخن میگفت ادامه داد: جوادم، اگر تو اینجا نیستی یاد تو با ماست. کوچکتر بودیم همیشه برایم از خوبی نماز شبها، قول و قرارها و حالا بعد از رفتنت از ایثار و فداکاری تو میگویند ما از تو همینها را به خاطر داریم. هنوز لبخندهای دلبرانه تو به خاطر داریم. خبر داری پدرمان پس از تو طاقت نیاورد. مادرمان شکسته شد. و دلمان برایت پر میکشد. با اینکه جواد رفت و مهربانی کمنظیرش را برد اما دوستانش از هیچ کمکی دریغ نمیکنند و همراه مادرمان هستند. ما مدیون تمام جوادهایی هستیم که رفتند تا ما آزاد و مستقل زندگی کنیم.
* زندیه: افتخار میکنم کتاب در کتابخانهام باشد/ قرارهای سالانه همرزمان شهید در جمعه آخر ماه مبارک رمضان
مهدی زندیه از همرزمان این شهید در سخنانی ضمن تسلیت به خانواده شهید مازندرانی برای درگذشت دایی این خانواده بزرگوار و گرامیداشت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر گفت: به عنوان یک معلم دانشگاهی مفتخرم که این سعادت را دارم تا کتابخانه شخصی من مزین به کتابی باشد که خانم آدینه زحمت تألیف آن را کشیده است.
وی یادی از زندهیاد سعید علیجانی کرد و افزود: ایشان در جمع ما نیستند اما روح ایشان به سمت خدا پر کشید حتی پس از معالجات به دلیل عارضه شیمایی باز هم در میان ما نماند و روحش پر کشید.
وی به حضور فعال برادر شهید مازندرانی در عرصه پزشکی و کرسیهای عالی دانشگاهی اشاره کرد و گفت: محمدجواد برادر این شهید بزرگوار خوشبختانه امروز در مراحل والای جامعه علمی قرار گرفته و میتواند خادم خوبی برای جامعه دانشگاهی باشد.
زندیه به قرارهای سالانه برای میهمانی جمعه آخر ماه رمضان در منزل شهید مازندرانی اشاره کرد و آن را برگ برنده برای خود و دوستانش دانست.
وی با بیان اینکه شهید مازندرانی سال 63 به شهادت رسید،به جمله مفتخرآمیز خواهر شهید اشاره کرد و گفت:خواهر شهید مازندرانی در سخنان خود اشاره کردند که خدایا شکرت که جواد برادرم بود. ما هم شاکریم که چنین همرزمی داشتهایم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه کلمه زلال در نام کتاب به درستی و زیبا انتخاب شده چرا که هر کس نمیتواند زلال باشد بنابر این با زیرکی خاص این نام انتخاب شده است،تصریح کرد:حتماًدر کلاسهای دانشگاهیم در مورد این کتاب صحبت میکنم این کتاب را تبلیغ و به کتابخانه اهدا میکنم تا نسل جدید در پی این کتابها باشند چرا که از فرمایشات مقام معظم رهبری بوده است.
وی در پایان سخنان خود شهید را علاقهمند به ادعیه و دعاهای طولانی دانست و گفت: من غبطه میخورم و باید بگویم برای اینکه به خدا متصل شویم و نیازها را بیان کنیم احتیاج به فضاسازی نداریم ما جا ماندیم سعی کردیم توفیق داشته باشیم بلکه در جایگاههای مختلف پذیرفته شویم ولی پذیرفته نشدیم امیدواریم رهرو خوبی باشیم.
* سردار موسوی: نام فلاح را برای شهید مازندرانی انتخاب کردیم چرا که چهره ای نورانی داشت
در پایان این مراسم سردار موسوی ضمن اشاره به اینکه اولین بار جوان 20 ساله و رعنا و نورانی را در قرارگاه بعثت ارومیه با نام مازندرانی شناختم، گفت:این شهید چهرهای بسیار نورانی داشت، خوشسیما، مؤدب بود و به همین دلیل و ویژگیهایی که داشت در مهمترین بخش یعنی اطلاعات وارد فعالیت شد و ما به این دلیل نام فلاح را برایش برگزیدیم.
سردار موسوی در پایان سخنان خود به زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا اشاره کرد و گفت:این شهید بزرگوار هر لحظه در زندگی با من است. ما در زمان امام به تکلیفمان عمل کردیم و الان نیز باید مثل شهدا باشیم.
در پایان این نشست کتاب با حضور نویسنده، مادر شهید و همرزمانش در خبرگزاری فارس رونمایی شد.
کتاب «زلال مثل لبخند جواد» تلاش میکند گوشهای از حوادث و رخدادهای امنیتی غرب ایران اسلامی و همچنین رشادتها و دلاوریهای رزمندگان را در سالهای مبارزه و آشوب در جریان زندگی این شهید بزرگوار به تصویر بکشد.
شهید جواد میرزاعلی مازندرانی معروف به محمدحسین فلاح 19 اردیبهشت 1341 در تهران و در خانوادهای مقید و مذهبی به دنیا آمد. شهید مازندرانی در دوره نوجوانی به فعالیتهای انقلابی و مبارزه علیه رژیم شاه مشغول بود و در تظاهراتها شرکت داشت. با ورود امام خمینی (ره) جزء کمیته حفاظت از امام بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای بحث و ارشاد گروهکهای ملحد به مطالعه کتب در زمینههای مختلف میپرداخت و در مباحثات با منحرفان شرکت میکرد. پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در سال 61 به عضویت این نهاد مقدس درآمد.
وی در ابتدا برای مبارزه نظامی و فرهنگی به غرب کشور عزیمت کرد. با توجه به فعالیتهای حزب دموکرات و احزاب مورد حمایت عراق و ایجاد ناامنی توسط آنها در منطقه شهید مازندرانی و همرزمانش برای به دام انداختن منافقان و نجات مردم محروم کُرد تلاش شبانهروزی میکردند. سرانجام جواد میرزا علی مازندرانی با نام مستعار «محمدحسین فلاح» در سیامین روز اردیبهشت سال 1363 در مهاباد در حالی که روزه بود و پس از نجات چند تن از همرزمانش هنگام شناسایی یک خانه تیمی متعلق به حزب دموکرات و درگیری با ضدانقلاب به شهادت رسید.