نمی‌تونم درباره این صحبت کنم که آل پاچینو طرفدارش هست یا نه-حتی نمی‌دونم اسم سریال به گوشش خورده یا نه- اما قسم می‌خورم که اون یه مرد سرپاست.

گروه فرهنگی مشرق - آخرین فصل سریال بریکینگ بد هم اکنون در شبکه نمایش خانگی توزیع شده است آنچه در پی می آید آخرین گفتگوی تهیه کننده این سریال با امپایر است.

*چی شد که تصمیم گرفتی صحنه تماشای صورت زخمی رو از تو قسمت پایلوت در بیاری و بعد تو نیمه اول فصل آخر بذاریش؟

متنفرم از این که قبولش کنم، اما تو این یکی دارم شکست می‌خوردم. خیلی وقت پیش بود. یادم میاد قسمت اول، چون من خیلی حریص بودم، خیلی طولانی بود. می‌خواست هر ایده‌ای که قرار بود «برکینگ بد» رو شکل بده بریزم بیرون برای قسمت پایلوت خیلی بی صبر بودم.

می‌دونی چیه؟ الان به خاطر میارم، راست می‌گی، قرار بود لحظه‌ای باشه که والتر تو قسمت اول، صورت زخمی را تماشا می‌کنه و فکر می‌کنم حقیقتاً وقت تموم کردیم. قرار بود یکی، دو تا صحنه دیگر تو قسمت اول باشه و ما برای وارد کردن همه این ایده‌های بامزه وقت کم آوردیم.




*آل پاچینو طرفدار سریاله؟


نمی‌تونم درباره این صحبت کنم که آل پاچینو طرفدارش هست یا نه-حتی نمی‌دونم اسم سریال به گوشش خورده یا نه- اما قسم می‌خورم که اون یه مرد سرپاست(stand-upguy اشاره به فیلم stand-upguys با بازی پاچینو). اون به عنوان نقش اصلی صورت زخمی حق داره از طریق انجمن صنفی بازیگران حرفه‌ای در آمریکا، بگه آیا می‌خواد تصویرش در «برکینگ بد» دیده بشه یا ممکنه و بالاتر، اون نگفته که ما باید یک میلیون بهش بپردازیم- اون می‌تونست هر رقمی می‌خواهد بگه- اما از اون جایی که من ارتباط مستقیمی باهاش ندارم، از سونی شنیدم که گفته آره، مشکلی نداره.

و اون یه مبلغ به عنوان حق الزحمه خواست که برای ما خیلی قابل قبول بود و خیلی احساس خوش شانسی می‌کنم که بگم با این که ما پول کافی برای ساخت این سریال داریم و من خیلی از این بابت خوشحالم،‌ اما این فقط در حد کفایت است (می‌خندد) . ما خیلی پول نقد زیادی نداریم،‌ پس این حقیقت که اون گفت آره، صورت زخمی تو سریال شما خواهد بود و من قرار نیست برای پول بچلونمتون ... فکر کردم کار جوونمر دونه‌ای باید باشه.



خیلی جالبه که کلیپی از آل پاچینو بزرگ اونم از یکی از فیلم‌های محبوبم داشته باشم که توش نقش تونی مونتاتا رو بازی می‌کنه و بتونم از طریق اون،‌ نزول والت رو نشون بدم.

والت از اون چیزی که خیلی از ما ترس تبدیل شدن بهش رو داریم هم شرورتره اما  در ضمن اونم همون رویاهای بچه مدرسه‌ای‌ها رو داره؛ که آدم سرسختی بشه و اونم مثل هر کدوم از ما فیلم‌های گنگستری رو دوست داره و این که بشه اونو تو لحظه‌ای که مشغول خوش گذروندن با پسرشه نشون داد، جالب بود. اونم با تماشای فیلمی که پیش‌تر هم نسلای من خیلی دوستش دارن.



*خودت شخصاً محبوبیت سریال رو چه قدر تخمین می‌زنی؟


این سوال 64000 دلاریه. سوال خیلی خوبیه و سوالی که می‌ترسم جواب خیلی خوبی براش نداشته باشم. تا این روز من شگفت زده‌ام که «برکینگ بد» تا جایی که باید، دوام آورده. اصلا اول از همه همین که پخش شد تعجب کردم. همون طور که معمولا تو مصاحبه‌ها می‌گم، ساخته شدن «برکینگ بد» روی کاغذ اصلا با عقل جور در نمی‌اومد، چون درباره مرد میان سالیه که خیلی سریع تو قسمت اول متوجه می‌شه داره از سرطان می‌میره، بعد تصمیم می‌گیره شیشه درست کنه و پول دربیاره. اینا سه تا ضربه بودن: خیلی جوون  و خوش تیپ می‌خواهید که قطعا میان سال نباشه-و بعد،‌ مردن از سرطان ضد حاله و مورد شیشه واقعاً نامعقوله- همین که این سریال رو آنتن رفته خیلی حیرونم.

حالا که من اینو گفتم،‌ حالا که رفته رو آنتن، چه طور با مردمی که باید باهاشون صحبت کنه صحبت می‌کنه؟ من دنبالشم ولی بهترین جواب‌های من اینا هستن اول، برایان کرنستون بهترین بازیگر برای این نقشه. اون بازیگر فوق العاده‌ایه که می‌تونه به طرز خنده‌داری بامزه،  بی کیفیت و احمق باشه،‌ بعد با سریع‌ترین جرخش می‌تونه ناگهان خیلی خطرناک، ترسناک، قوی و عصبانی بشه. کنترل عجیبی روی ابزار خودش داره. اگه بخواهید، کنترل عجیبی روی احساساتش داره، جوری که می‌تونه هر چیزی رو نمایش بده. هر چیزی از یک دیو شیطان صفت ترسناک تا آدمی وزوز کننده و مهربون و گیج و سر به هوا. دامنه کار اون حیرت انگیزه. اما چیز مهمه‌تر،‌ جدا از هنرپیشگی، اینه که اون خیلی دوست داشتنیه این چیزیه که دست پیدا کردن بهش سخته، چیزیه که آرزو می‌کنید کاش می‌تونستید بریزید تو بطری و بفروشیدش، اما برای این توانایی تعریفی وجود نداره. وقتی ببینید می‌فهمیدش و برایان کرنستون تا دلتون بخواد اونو داره.



اون قادره شخصیتی رو به تصویر بکشه که گاهی کاملا ترسناکه، که کارهای پست و ناگفتنی انجام می‌ده و باز هم شما هرگز وجه انسانی شخصیت و توانایی همدلی برانگیزی‌ش رو از دست نمی‌دید و این کاملا به خاطر برایان کرنستونه.

من و نویسنده‌ها تمام سعی‌مون رو کردیم که والت رو باور پذیر خلق کنیم، اما اگه بازیگر دیگه‌ای این نقش رو بازی می‌کرد، فکر نمی‌کنم «برکینگ بد» به همین اندازه راضی کننده می‌بود و فکر نمی‌کنم به همین اندازه هم باور پذیر می‌شد. خلاصه فکر نمی‌کنم اصلا می تونست پخش بشه.

جدا از این،‌ فکر می‌کنم یه هیجان غیرمستقیمی هست که اونایی که ترن هوایی و فیلم‌های گنگستری دوست دارن،‌ وقتی سوار ترن هوایی می‌شن و فیلم گنگستری می‌بینن بهشون دست می‌ده: هیجان سهیم شدن تو اون لحظات هیجان آور و اون زندگی‌های تیره و تار،‌ حتی اگه شده برای یه بار. این اجازه به ما داده شده که زندگی والتر وایت رو کنارش تجربه کنیم و بعد می‌تونیم شونه‌ای بالا بیندازیم و همه این‌ها رو از خودمون بشوریم و بریم دنبال زندگی خودمون و مجبور نیستیم هزینه کارهای وحشتناک اون رو بپردازیم.

اما ما به عنوان مشتری‌های صنعت سرگرمی از این هیجان نیابتی خودمون لذت می‌بریم. این بهترین جوابیه که می‌تونم بدم، با وجود ناکامل بودنش.



*تو طول سریال هیچ وقفه مشخصی بود که براتون شانس آورده باشه؟


نگه داشتن آرون پل تو فصل اول  و رفتن به آلبو کرکی به دلایل مالیاتی،‌ بهترین مثال‌ها هستن. اوقات خوش شانسی خیلی زیادی وجود داشته آدمایی که دور و برم داشتم و این سریال رو با من ساختن، تهیه کننده‌ها، کارگردان‌ها، بازیگرها ... در مورد این سریال تو هر پیچ حساسی،‌ ورای خوش شانسی، ورای اقبال خوب، احساس خوش شانسی می‌کنم. در واقع احساس خوشبختی می‌کنم احساس خوش اقبالی می‌کنم از این که هست و این که این جوری هم هست. حتی نمی‌دونم این شانس کی تموم می‌شه. یه حسی دارم مثل – و ما این عبارت رو این جا زیاد به کار می‌بریم- رعد و برق داخل بطری(بحر در کوزه) وقتی شما می‌گید رعد و برق رو کردید تو بطری، اولین سوال اینه که چه طوری گرفتیدش؟‌ و حتی نمی‌تونم شروع به تعریفش کنم و همینه که منو نسبت به آینده مضطرب می‌کنه.

با خودم فکر می‌کنم،‌ بعد از این که رعد  و برق رو داخل بطری کردیم و گذاشتمش رو طاقچه، چه طوری یه بطری دیگه رو از رعد و برق پر کنم؟  و جواب اینه: حتی یه ذره هم نمی‌دونم(می‌خندد) اما به خودم می‌گم، من یه بطری پر از رعد و برق دارم و این باید برای هر کسی بس باشه.



*نگران این نیستی که این سریال فرعی درباره سال گودمن که ساختنش محتمله، برند «برکینگ بد» رو کم رنگ کنه؟


شخصاً‌ دوست دارم که ساخته بشه، فکر می‌کنم که اون آفرینش و آفریده خودش رو داره و فکر‌ می‌کنم می‌تونه تو دنیای برکینگ بد وجود داشته باشه، همون طور که حول شخصیته که جزء جدای ناپذیر برکینگ بوده، اما فکر می‌کنم اون،‌ چیزی مربوط به خودشه. این مثل مقایسه یه پرتقال و یه سیب می‌مونه. یا شیشه سفید با شیشه آبی.

همه تلاش‌مون رو می‌کنیم که یه سریال واقعاً‌ خوب ازش بسازیم،‌ همون طور که همیشه در مورد «برکینگ بد» انجام می‌دادیم. این سوال نامحسوس مطرحه که آیا مخاطب‌ها رو تحت تأثیر قرار خواهد داد یا نه، آیا اونا رو به اندازه سریال اصلی تکون خواهد داد یا نه و هیچ جواب واقعی براش وجود نداره. در واقع، محتاطانه‌ترین جواب اینه که: احتمالا نه به اون اندازه.