به گزارش مشرق، فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلیس در صدر هیاتی برای سفر و دیدار با مقامات چند کشور عربی حاشیه خلیج فارس از جمله کویت، امارات، عمان و بحرین وارد منطقه شده است. وزیر خارجه انگلیس البته در ایستگاه اول مهمان سعودی ها در ریاض بود.
آنگونه که هاموند در یادداشتی در روزنامه عرب زبان الحیات پیش از آغاز سفرش گفته بود هدفش رایزنی برای تقویت راهکارهای صلح و آشتی در یمن و ممانعت از افزایش خشونت در این کشور است. او البته از رفتارهای ائتلاف باصطلاح عربی به رهبری سعودی در پایبندی به آتش بس در یمن تمجید کرده و ناقضان اتش بس را گروههای مقابل این ائتلاف معرفی کرده بود.
صرف نظر از این پیام تبلیغاتی هاموند به نظر می رسد وزیرخارجه انگلیس با توجه به شرایط منطقه ای و جهانی اهدافی چند را از این سفر منظور دارد که برخی مربوط به ناکامی های متحدان آنان در منطقه و برخی دیگر در چارچوب رقابت درون گروهی اروپایی ها در دست یازی به منافعی جدید در غرب آسیا و شمال آفریقا است:
نخست؛ بی شک سوریه محوری ترین موضوعی است که وی برای ساماندهی وضعیت آن با میزبانان رایزنی خواهد کرد. ناکامی دشمنان سوریه در رسیدن به اهدافشان و نیز طراحی آنان برای گسترده کردن دامنه بحران در این کشور از اهداف سفر هاموند به منطقه است.
رفتارهای غربی - عربی در قبال سوریه جز تشدید بحران نتیجهای نداشته چرا که آنان به دنبال حل بحران نیستند و همچنان طرحهای غیر منطقی همچون تجزیه سوریه و تشکیل دولت دست نشانده خود را مطرح میکنند.
دوم؛ در خصوص یمن آقای هاموند در حالی از صلح و آشتی و آتش بس در این کشور جنگ زده سخن می گوید که از یک سو جنایات سعودی که با بمبهای آمریکایی و انگلیسی صورت میگیرد همچنان ادامه دارد و از دیگر سو مقاومت مردمی یمنی ها هم امری قابل توجه است چه اینکه مانع از تحقق اهداف استعماری غرب شده است.
سفر هاموند را میتوان رایزنی برای فرار ائتلاف آمریکایی- سعودی از باتلاق یمن دانست چنانکه اخیرا آمریکا از روی اجبار اقدام به اعزام نیروی نظامی به این کشور در لوای نام مبارزه با القاعده کرده تا شاید بتواند از شکستهای ائتلاف سعودی بکاهد.
هاموند در حالی در یادداشتش در الحیات گروههای مقاومت مردمی یمن را به نقض اتش بس متهم می کند که طبق گزارش نهادهای حقوق بشری، انگلیس سلاحهای کشتار جمعی به سعودی ها می فروشد و این نهادها نسبت به رفتار غیر اخلاقی انگلیسی ها اعتراض دارند. نشریه آبزرور در گزارشی نوشت که انگلیس به کشورهای سرکوبگر و ظالمی که درلیست ناقضان حقوق بشر وزارتخارجه خودش نام برده شدهاند، تعداد بالایی تسلیحات و تجهیزات نظامی فروخته است.
سوم؛ از اهداف احتمالی سفر هاموند به منطقه احتمالا ادامه تلاش هدفمند انگلیسی ها برای ایران هراسی در لوای اطمینان دادن به کشورهای عربی در باب مقابله با رفتارهای باصطلاح بحرانساز ایران در منطقه است. جمهوری اسلامی ایران در حالی از سوی انگلیس متهم به بحران سازی است که ملت های منطقه بدبختی ها و بحران های موجود را ناشی از رژیمی می دانند که انگلیسی ها 68 سال پیش بزرگترین نقش را در تاسیس آن ایفا کردند. کیست که نداند بحران ایجاد شده در سوریه،لیبی،یمن،لبنان، فلسطین با هدف تامین امنیت رژیم صهیونیستی است. با این وجود آیا نقش ایران در امنیت منطقه مخرب است یا نقش انگلیس که مادر تروریسم را در منطقه ایجاد کرده؟ اگر انگلیس و سایر کشورهای اروپایی و غربی مشکل حضور این رژیم غاصب را که با اشغال و کشتار ملت فلسطین در منطقه بوجود امده به نوعی حل و فصل کنند نیازی به سفراقای هاموند برای حل و فصل بحران یمن و سوریه نیست. اساسا وجود رژیم اسراییل مولد بحران در منطقه از 68 سال پیش تاکنون شده است. ایران در حالی به بحران سازی در منطقه متهم است که با بحرانهای ساخته شده توسط همین انگلیس مبارزه می کند تا در تقویت امنیت سازی منطقه نقش داشته باشد. تروریست های داعشی و گروه وهابی – تروریستی النصره و سایر متعلقاتشان در سوریه و عراق در اوایل بحران از سوی لندن گروههای معارض قلمداد می شدند.
چهارم؛ نکته مهم دیگر در سفر هاموند ادامه رقابت میان کشورهای غربی برای توسعه بیشتر حضور خود در منطقه است که تحرکات فرانسه و انگلیس برای به اصطلاح روند صلح خاورمیانه نمودی از آن است که بخشی از سفر هاموند نیز معطوف به این مسئله است. فرانسویها به این منظور کنفرانس پاریس برای طرح سازش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی را در دستور کار دارند و انگلیسی ها هم بنا ندارند از این قافله عقب بمانند. علاوه براین منابع آگاه فرانسوی فاش کردند که دولت فرانسه با حمایت آموزشی از کُردهای سوریه، آنها را برای تشکیل ارتشی مستقل و ایجاد اقلیم کردستان در مرزهای مشترک سویه و ترکیه توانمند میسازد.
پنجم؛ نکته بسیار مهم در باب سفر هاموند طراحی غرب برای اجرای عملیات نظامی در لیبی است. تجربه نشان داده غرب برای کاهش هزینههای خود ائتلاف جهانی به راه می اندازد چنانکه در جنگ گذشته لیبی نیز هزینه جنگ را کشورهای عربی دادند. کما اینکه در سوریه نیز هزینه جنگ بر عهده سه کشور عربستان، قطر و ترکیه بود. تقارن سفر هاموند به منطقه با طرح انگلیس برای عملیات نظامی در لیبی این سناریو را تقویت میسازد که وی به دنبال سوق دادن این کشورها به مشارکت در جنگ لیبی برای تامین هزینههای جنگ است. از سوی دیگر رقابتی سخت میان سعودی، قطر و امارات برای نفوذ و توسعه جایگاه خود در لیبی در این سالها روی داده است و غرب به دنبال استفاده از این رقابت برای منافع خود است.
آنگونه که هاموند در یادداشتی در روزنامه عرب زبان الحیات پیش از آغاز سفرش گفته بود هدفش رایزنی برای تقویت راهکارهای صلح و آشتی در یمن و ممانعت از افزایش خشونت در این کشور است. او البته از رفتارهای ائتلاف باصطلاح عربی به رهبری سعودی در پایبندی به آتش بس در یمن تمجید کرده و ناقضان اتش بس را گروههای مقابل این ائتلاف معرفی کرده بود.
صرف نظر از این پیام تبلیغاتی هاموند به نظر می رسد وزیرخارجه انگلیس با توجه به شرایط منطقه ای و جهانی اهدافی چند را از این سفر منظور دارد که برخی مربوط به ناکامی های متحدان آنان در منطقه و برخی دیگر در چارچوب رقابت درون گروهی اروپایی ها در دست یازی به منافعی جدید در غرب آسیا و شمال آفریقا است:
نخست؛ بی شک سوریه محوری ترین موضوعی است که وی برای ساماندهی وضعیت آن با میزبانان رایزنی خواهد کرد. ناکامی دشمنان سوریه در رسیدن به اهدافشان و نیز طراحی آنان برای گسترده کردن دامنه بحران در این کشور از اهداف سفر هاموند به منطقه است.
رفتارهای غربی - عربی در قبال سوریه جز تشدید بحران نتیجهای نداشته چرا که آنان به دنبال حل بحران نیستند و همچنان طرحهای غیر منطقی همچون تجزیه سوریه و تشکیل دولت دست نشانده خود را مطرح میکنند.
دوم؛ در خصوص یمن آقای هاموند در حالی از صلح و آشتی و آتش بس در این کشور جنگ زده سخن می گوید که از یک سو جنایات سعودی که با بمبهای آمریکایی و انگلیسی صورت میگیرد همچنان ادامه دارد و از دیگر سو مقاومت مردمی یمنی ها هم امری قابل توجه است چه اینکه مانع از تحقق اهداف استعماری غرب شده است.
سفر هاموند را میتوان رایزنی برای فرار ائتلاف آمریکایی- سعودی از باتلاق یمن دانست چنانکه اخیرا آمریکا از روی اجبار اقدام به اعزام نیروی نظامی به این کشور در لوای نام مبارزه با القاعده کرده تا شاید بتواند از شکستهای ائتلاف سعودی بکاهد.
هاموند در حالی در یادداشتش در الحیات گروههای مقاومت مردمی یمن را به نقض اتش بس متهم می کند که طبق گزارش نهادهای حقوق بشری، انگلیس سلاحهای کشتار جمعی به سعودی ها می فروشد و این نهادها نسبت به رفتار غیر اخلاقی انگلیسی ها اعتراض دارند. نشریه آبزرور در گزارشی نوشت که انگلیس به کشورهای سرکوبگر و ظالمی که درلیست ناقضان حقوق بشر وزارتخارجه خودش نام برده شدهاند، تعداد بالایی تسلیحات و تجهیزات نظامی فروخته است.
سوم؛ از اهداف احتمالی سفر هاموند به منطقه احتمالا ادامه تلاش هدفمند انگلیسی ها برای ایران هراسی در لوای اطمینان دادن به کشورهای عربی در باب مقابله با رفتارهای باصطلاح بحرانساز ایران در منطقه است. جمهوری اسلامی ایران در حالی از سوی انگلیس متهم به بحران سازی است که ملت های منطقه بدبختی ها و بحران های موجود را ناشی از رژیمی می دانند که انگلیسی ها 68 سال پیش بزرگترین نقش را در تاسیس آن ایفا کردند. کیست که نداند بحران ایجاد شده در سوریه،لیبی،یمن،لبنان، فلسطین با هدف تامین امنیت رژیم صهیونیستی است. با این وجود آیا نقش ایران در امنیت منطقه مخرب است یا نقش انگلیس که مادر تروریسم را در منطقه ایجاد کرده؟ اگر انگلیس و سایر کشورهای اروپایی و غربی مشکل حضور این رژیم غاصب را که با اشغال و کشتار ملت فلسطین در منطقه بوجود امده به نوعی حل و فصل کنند نیازی به سفراقای هاموند برای حل و فصل بحران یمن و سوریه نیست. اساسا وجود رژیم اسراییل مولد بحران در منطقه از 68 سال پیش تاکنون شده است. ایران در حالی به بحران سازی در منطقه متهم است که با بحرانهای ساخته شده توسط همین انگلیس مبارزه می کند تا در تقویت امنیت سازی منطقه نقش داشته باشد. تروریست های داعشی و گروه وهابی – تروریستی النصره و سایر متعلقاتشان در سوریه و عراق در اوایل بحران از سوی لندن گروههای معارض قلمداد می شدند.
چهارم؛ نکته مهم دیگر در سفر هاموند ادامه رقابت میان کشورهای غربی برای توسعه بیشتر حضور خود در منطقه است که تحرکات فرانسه و انگلیس برای به اصطلاح روند صلح خاورمیانه نمودی از آن است که بخشی از سفر هاموند نیز معطوف به این مسئله است. فرانسویها به این منظور کنفرانس پاریس برای طرح سازش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی را در دستور کار دارند و انگلیسی ها هم بنا ندارند از این قافله عقب بمانند. علاوه براین منابع آگاه فرانسوی فاش کردند که دولت فرانسه با حمایت آموزشی از کُردهای سوریه، آنها را برای تشکیل ارتشی مستقل و ایجاد اقلیم کردستان در مرزهای مشترک سویه و ترکیه توانمند میسازد.
پنجم؛ نکته بسیار مهم در باب سفر هاموند طراحی غرب برای اجرای عملیات نظامی در لیبی است. تجربه نشان داده غرب برای کاهش هزینههای خود ائتلاف جهانی به راه می اندازد چنانکه در جنگ گذشته لیبی نیز هزینه جنگ را کشورهای عربی دادند. کما اینکه در سوریه نیز هزینه جنگ بر عهده سه کشور عربستان، قطر و ترکیه بود. تقارن سفر هاموند به منطقه با طرح انگلیس برای عملیات نظامی در لیبی این سناریو را تقویت میسازد که وی به دنبال سوق دادن این کشورها به مشارکت در جنگ لیبی برای تامین هزینههای جنگ است. از سوی دیگر رقابتی سخت میان سعودی، قطر و امارات برای نفوذ و توسعه جایگاه خود در لیبی در این سالها روی داده است و غرب به دنبال استفاده از این رقابت برای منافع خود است.