دشمن صهیونیستی، دولتهای زیادی خواه و سلطهطلب غربی و دولتهای خائن و وابسته عربی و در راس آن دولت عربستان سعودی که هنوز در جاهلیت مانده است، چند سالی است با هدف مقابله با اراده امت عربی که در قامت بیداری اسلامی رخ نمایاند، با تعریف و ایجاد و مدیریت فتنه تکفیری در منطقه ناامنی را در جهان اسلام نهادینه کردهاند و در گسترش آن در کل جهان اسلام تلاش دارند.
نتیجه این فتنهانگیزی هم خارجسازی فلسطین از اولویت ملتهای منطقه و به هیچ انگاری آرمان آزادسازی فلسطین و قدس شریف از اشغال دشمن صهیونیستی و در نهایت تنهاگذاری ملت مظلوم و محصور فلسطین در برابر جنایتکاریهای اشغالگران صهیونیست است.
دولت ترکیه و برخی دولتهای عربی به جای آنکه توان سیاسی، رسانهای و نظامی خود را که با اموال امت اسلام جمع شده است، در مقابله با دشمن مشترک امت یعنی صهیونیسم بینالملل و استکبار جهانی به کار گیرند، این ظرفیتها را علیه امت و با هدف تضعیف روزافزون امت در برابر دشمن صهیونیستی به کار گرفتهاند؛ سوریه را ویران کردهاند، یمن را به خرابی تبدیل کردهاند، عراق در آستانه ویرانی است، لبنان به سوی بیثباتی کشانده میشود، لیبی گرفتار جنگ داخلی است، در مصر اراده مردمی را کشتهاند، در بحرین ستمکاری زوزه میکشد، پاکستان از نقض مستمر حاکمیتش توسط امریکاییها رنجور است، در افغانستان طالبان مرده را احیا کرده و پای داعش را به آن گشودهاند، نیجریه از تلخی بوکوحرام و سلطه صهیونیستها بر امورات حکومتی، کام تلخ گشته است و تونس برای فرار از نابسامانی و جنگ داخلی ناگزیر باوری را که برای آن سالها هزینه پرداخت کرده بود رها کرده است.
اینک طرحهایی همزمان به صورت قطعههای یک پازل در حال پیگیری است
که نتیجهاش حراج فلسطین و تقویت روزافزون رژیم اسرائیل و گسترش سلطه این
رژیم صهیونیستی بر ملل عربی منطقه است. با دولت استعماری فرانسه که میدان
آمده و تلاش دارد با کنفرانس پاریس رونده مرده و سترون گفتوگوی اسرائیلی –
فلسطینی (البته جناح سازش و خائن فلسطین را که علیه انتفاضه قدس جوانان
فلسطینی با نیروهای امنیتی اسرائیل همکاری میکند) را زنده کند، البته رهبر
کودتا در مصر نیز در اقدامی مشابه به تسریع این فرایند کمک خواهد کرد.
دولت سوئیس نیز در چارچوب کنفرانسی به بهانه آشتی ملی فلسطین میکوشد سلاح
مقاومت را از دست حماس خارج سازد؛ اقدامی که دولت کودتا در مصر نیز دنبال
آن است.
دولت بلژیک نیز توانمندسازی اقتصادی فلسطین را بهانه کرده تا
مقاومت را خنثی سازد و خطرناکتر از همه طرح دولت وهابی عربستان است که با
همکاری اردن، امارات متحده عربی، بحرین و کویت ارائه شده است و آن تعدیل
طرح سازش عربی پادشاه سابق عربستان ملک عبدالله است که در آن جولان کشور
سوریه را به اسرائیل بخشیدهاند.
آوارگان فلسطینی را بهرغم تأکید قطعنامه سازمان ملل متحد که تأکید بر حق بازگشت آوارگان به خانه و کاشانه خویش و دریافت غرامت دارد، در آوارگی رها کرده و بازگشت آنان را منتفی دانستهاند. از بیتالمقدس که پایتخت ابدی فلسطین است حساسیتزدایی کردهاند. یهودی بودن دولت صهیونیستی را به رسمیت شناختهاند و این به معنی تأیید آوارهسازی مجدد 1/5 میلیون فلسطینی مناطق اشغالی سال 1948 و 2/5 میلیون فلسطینی کرانه باختری است.
مجموعه این پازل تصویر توطئهای خطرناک علیه آرمان ملت فلسطین را به دست میدهد که در صورت تحقق آن سایر ملتها و دولتهای اسلامی از پیامدهای منفی آن بینصیب نخواهند شد.
پیوند سعودیها و صهیونیستها در شرایطی حاصل شده است که ملتهای منطقه درگیر جنگ برادرکشی هستند و غفلت از این پیوند طرح سایکس پیکوی جدید را رقم خواهد زد. فلسطین بهانه است، هدف تضعیف و تسلیم جهان اسلام در برابر نظام سلطه است، به هوش باشیم.