*****
روزنامههای زنجیرهای اصلاحات اولین روز هفته را به جای تلاش برای پاسخگویی دولت نسبت به مطالبات اقتصادی مردم به تصویر خوانندهی که به تازگی درگذشته است؛ اختصاص دادند.
مهمترین محورهای که امروز روزنامههای زنجیرهای اصلاحات به آن پرداختند، عبارتاند از:
1
آنچه مهم است اين است كه تصميم خاص و در لحظه خاص براي عبور از يك بحران خاص ميگيريد كه اين تصميم را اقطاب سياسي ايران و پس از آن احزاب گرفتند.» از سوی دیگر «مشاور استراتژیک روحانی» حضور احمدی نژاد را «عملیات روانی» توصیف کرد و در همین راستا اظهار داشت: « يك پروژهاي تحت عنوان ايجاد هراس سياسي براي حضور آقاي احمدينژاد در جامعه دارد در حوزه رسانهاي تعريف ميشود كه يك نوع عمليات رواني است. به اعتقاد من ظرفيت آقاي احمدينژاد در كشور مشخص است. در حالي كه ظرفيت دكتر روحاني فراتر از ظرفيت سال ٩٢ خواهد بود. آقاي دكتر روحاني در ٩٦ در رقابت با راديكاليسم راي بالاي ملت را خواهد داشت.»
2
صادق زیباکلام در گفتوگو با روزنامه وقایع اتفاقیه اظهار داشت: « به نظر میرسد اصلاحطلبان مشکلی در حمایت از روحانی ندارند. به عبارتی دیگر روی اینکه روحانی نامزد شود اجماع کاملی میان اصلاحطلبان وجود دارد، مگر اینکه به دلایلی روحانی خودش نخواهد رئیس جمهور شود و بنابه دلایلی ترجیح دهد به مجلس خبرگان برود اما اگر خودش تمایل داشته باشد که در دوم نامزد بشود قطعا اصلاحطلبان روی او اجماع دارند.»
3. اخطار جدی اصلاحات به روحانی؛ «پیامدهای ناخوشایند» برای «دولت» رقم خواهد خورد؛ این گزاره از سوی فعالان سیاسی اصلاحات به صراحت بیان می شود؛ آنان «مطالبات» خود را در طول سه سال اخیر را فراموش شده تلقی میکنند و به دولت یازدهم «اخطار» جدی میدهند. محمدجوادحق شناس در گفتوگو با روزنامه آرمان امروز اظهار داشت: « در ٣ سال گذشته روحاني به مطالبــات اصلاحات توجه جدي نكرده است. روحاني نبايد پلهاي پشت سر خود را خراب كند؛ چون اين مساله پيامدهاي ناخوشايندي براي دولت و اصلاحات خواهد داشت.»
4
در همین راستا داریوش قنبری در گفتوگو با روزنامه مردمسالاری افزود: «آقاي روحاني يک ارزيابي از عملکرد وزراي خود داشته باشد. حالا چه اقتصادي و چه غيراقتصادي و آن وزرايي را که به هر حال نمره خوبي نگرفته اند و نتوانستند قبول شوند، آنها را جايگزين کند.
اين ترميم کابينه قطعا به نفع دولت و به نفع کشور خواهد بود، و خودم شخصا از اين موضوع حمايت ميکنم. مستقليني هم که وارد شدهاند معمولا سيال هستند که به هر دو طرف گرايش پيدا ميکنند. مستقلين در مجموع به اقتضاي شرايط، مقداري به سمت اصلاحطلبان يا به سمت اصولگرايان يا به سمت معتدلين حرکت ميکنند اما در کل من فکر ميکنم که بيشتر مستقلين هم به سمت همين اصلاحطلبان و معتدلين اصولگرا گرايش دارند.»
5. آرامش قبل از طوفان؛ بار دیگر برنامهریزی برای ایجاد آشوب در سخنرانیهای سیاسی از سوی اصلاحطلبان در دستور کار قرار گرفته است؛ آنان که برداشتن عمامه از سوی موسوی لاری و چاقوکشی یک عضو تشکلهای دانشجویی اصلاحطلب در یاسوج را به «رقیب سیاسی» خود منتسب کردند؛ اینبار زمزمههای از استمرار هیاهو لغو سخنرانی ها در نشریات خود بیان میکنند تا کم کم آرامش قبل از طوفان کنار برود؛
در همین راستا روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: «لغو سخنرانیها و میتینگهای سیاسی ترجیعبند روایت کنشهای سیاسی ایران شده است، آن هم زمانی که عاملیت آن به نام کسانی رقم میخورد که گویی هیچ نشانی از آنها در پیگیریهای بعد نمیتوان پیدا کرد، چراکه همه جستوجوها به کلیدواژه خودسرها میرسد. هرچند آبان سال گذشته خودسرها با سرانشان آمده بودند تا عمامه از سر وزیر کشور دولت خاتمی بیفتد و دیگر نتوان از نام خودسرها برای آنها استفاده کرد. آن روز یکی از نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری هم همراه خودسرها در ورامین حضور داشت تا مانع سخنرانی اصلاحطلبان شود.»
6
آنها به دنبال تسویهحساب هستند و رهروانیها هم که این را بهخوبی میدانند، از هماکنون زمزمههای فراکسیون سوم را پررنگ کردهاند. رهروانیها نه به دلیل اینکه در ماجرای ریاست مجلس با عارف به تقابل برخاستند، بلکه به همان دلایلی که باعث میشد در دفاع از جنتی و فرجیدانا، احتیاط کنند، امروز هم در قرارگرفتن زیر چتر امید، احتیاط میکنند. اما قطعا نمیتوانند زیر چتر کسانی که محور وحدتشان، تلاش برای حذف لاریجانی بوده است نیز سکنی پیدا کنند. اینگونه است که جدایی رهروان از اصولگرایان، گزینه اجتنابناپذیر برای هر دو طرف است.»
7
در همین راستا روزنامه ایران نوشت: « طیف نخست حامیان اصولگرای روحانی بودند که برخی چون حجتالاسلام ناطق نوری پیش از انتخابات هواداریش از وی را علنی کرده بود و برخی چون علی لاریجانی بعدا در جبهه حامیان دولت ایستاد. این طیف، همچنان که بر حمایت تمام قد اصلاح طلبان از روحانی آگاه هستند، با رقیب سنتی خود در دفاع از او اتفاق نظر دارند. همین قرابت نسبی بود که باعث شد اصلاح طلبان، تشکلهای میانه رویی چون «اعتدال و توسعه» و علی لاریجانی و شماری از نزدیکانش در انتخابات مجلس دهم در چارچوب فهرست «ائتلاف امید» کنار هم قرار بگیرند. اهالی رسانه این طیف از اصولگرایان را با عنوان «میانه رو» یا «اعتدالی» متصف و شناسنامه دار کردهاند.»
هرگونه انتقاد نسبت به دولت یازدهم از سوی حامیان آنان تعبیر به «تخریب» می شود؛ حامیان دولت یازدهم حتی نسبت به چرایی عدم تحقق سخنان تحولخواهی و بهبودبخشی اقتصادی حسن روحانی در طی این سه سال سکوت کردهاند.
کاظم موسوی بجنوری در یادداشت روزنامه اعتماد همانند دیگر حامیان دولت به جای پاسخگویی به مطالبات مردمی از شعارهای اقتصادی دولت، این مطالبه را رفتاری برای « ناکارآمد» نشان دادن دولت دانستند و در همین راستا نوشت: « به نظر ميرسد كه تشديد حملات به ظريف پس از پيروزي ياران برجام در انتخابات مجلس و كمتر از يك سال تا انتخابات رياستجمهوري، بخشي از تلاش سازمان يافته و هدفمند مخالفان براي زمينگير كردن دولت روحاني است كه ميتوان آن را «استراتژي مهار چندجانبه» ناميد. جوانب مختلف اين استراتژي را ميتوان ناكارآمد نشان دادن دولت و كمارزش و كم جلوه دادن موفقيتهاي آن در اذهان عمومي، ايجاد اختلاف و چندگانگي ميان گروههاي مختلف حامي دولت، حاشيهسازي براي دولت و سوق دادن توجه آن از كارهاي اصلي به حاشيهپردازي، تخريب شخصي و شخصيتي دولتمردان و در نهايت نااميد و دلسرد كردن مردم از دولت آقاي روحاني دانست. بايد هوشيار باشيم كه دشمني با ظريف قطعا يك عمل ضد ملي و ناديده گرفتن اخلاق، وجدان و قضاوت ايراني و نوعي خودزني كامل است.»