زمینه اصلی نوشتن او از شبی شروع شد که در قبرستان بر سر مزاری در حال خواندن قرآن بود که با دقت روی نوشته سنگ قبر متوجه می شود که از اتفاق آنجا مزار فرد مورد علاقه اش است و این موضوع جرقه ای شد در ذهن وی تا خالق داستانهایش شود.
وی همچنین از رایزنی های خود با ناشران مختلف برای چاپ کتاب هایش نیز می گوید و اینکه چون هیچ ناشری حاضر به سرمایه گذاری برای چاپ کتاب هایش نبود او در نهایت با سرمایه اندکی که خودش جمع آوری کرده بود داستان هایش را به چاپ می رساند.
عمو سبحان هر سال برای فروش کتاب هایش خود را به نمایشگاه کتاب تهران می رساند و در مدت اقامت خود در تهران در اتاق پشت نانوایی یکی از اقوامش در یکی از محل های شرق تهران ساکن می شود و در خیابان های پایتخت کتاب هایش را دستفروشی می کند.
او اکنون پس از چند سال به چهره ای شناخته شده در تهران تبدیل شده و در انجمن های ادبی عضویت دارد.
عمو سبحان که شنبه شب مهمان برنامه ماه عسل بود، زندگی خود را از راه فروش کتاب هایش و کشاورزی می گذراند.
{$sepehr_album_41388}