یک روز پس از سخنرانی دبیر کل حزبالله لبنان، درباره نبرد حساس و سرنوشتساز حلب، اخباری درباره آغاز عملیاتی وسیع و گسترده در شمال این کشور منتشر شد.
سید حسن نصرالله تأکید کرده بود که نبرد در استان حلب سوریه، نبردی راهبردی و بزرگ خواهد بود و وعده داد شمار نیروهایش در این نبرد را افزایش خواهد داد. از اوایل هفته جاری، ارتش سوریه در کنار رزمندگان مقاومت، تحرکات خود برای محاصره تروریستها در حلب به خصوص در مناطق شرقی با هدف بیرون راندن کامل آنان از این شهر را آغاز کردهاند. ارتش سوریه با همکاری حزبالله لبنان طی چند ماه گذشته از چند جهت حلب را محاصره کردهاند تا بتوانند تجربه بازپسگیری استان حمص را در این استان تکرار کنند.
اهمیت سیطره و تصرف این شهر به این دلیل است که این شهر به نقطه کانونی حمایت ترکیه از گروههای تروریستی بدل شده و از این رو، نیروهای مقاومت تلاش میکنند که دو سنگر مهم برای جلوگیری از رسیدن کمکهای ترکیه و در نهایت محاصره کامل آن، ایجاد کنند. برنامهای که طبق گزارشها برای این کار تدارک دیده شده، ابتدا قطع جاده مهم «کاستیلو» واقع در شمال حلب است.
اهمیت این جاده به این دلیل است که تنها گذرگاه زمینی مناطق تحت اشغال تروریستها در حلب میباشد. نیروهای مقاومت همچنین در حال پیشروی به سوی مرزهای سوریه و ترکیه هستند تا مناطق تحت کنترل خود در استانهای ادلب و لاذقیه را به مناطق تحت تصرف کردها در رقه و حسکه متصل نمایند، از این طریق، استان حلب را از مرز ترکیه منفک نموده و تا زمان بازپسگیری، این محاصره را ادامه دهند.
از سوی دیگر، تروریستهای مستقر در استان حلب هم قصد دارند تا خطوط امدادرسانی و ترابری خود را با ترکیه به هر قیمتی تثبیت کنند اما تدارک گسترده ارتش سوریه، جبهه مقاومت و نیروهای مستشاری ایران با پشتیبانی هوایی روسیه، از یکسره کردن توطئه بزرگ عبری-عربی-غربی در حلب با اهداف زیر خبر میدهد:
1- به دست گرفتن ابتکار عمل از تروریستها و بازگرداندن آنان به حالت دفاعی
2- بازپسگیری کامل مناطقی که اخیراً سقوط کرده است؛ به خصوص مناطقی که طی آتشبس اخیر دوباره اشغال شد تا از این طریق، روحیه نیروها تقویت و بازیابی شود
3- فراهم نمودن زمینه مناسب برای تکمیل طرح محاصره همه جانبه حلب و قطع امدادرسانی از سوی ترکیه
4- سنگین کردن وزنه سیاسی دولت سوریه در مذاکرات ژنو
نکتهای که باید به آن توجه داشت، اختلافات شدید کشورهای حامی گروههای تروریستی در سوریه است اما با این وجود، نبرد حلب برای همه گروههای معارض از داعش و جبههالنصره تا جیش الاسلام و جیش الفتح و ... از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، چرا که هزینههای سنگین جنگ برای ترکیه و عربستان به آنها انگیزه مضاعفی داده تا به هر صورتی که ممکن باشد، پیروز نبرد حلب باشند.
این کشورها و حامیان غربی آنان که در آغاز جنگ سوریه، عمر دولت بشار اسد را حداکثر 6 ماه تخمین میزدند، اکنون خود را در نبرد مغلوبی میبینند که بیش از 5 سال از مدت آن گذشته و لذا با تمرکز همهجانبه بر نبرد سرنوشتساز حلب، قصد دارند به نوعی حیثت خود را اعاده کنند.
این احساس شکست به خصوص زمانی بیشتر شد که مقاومت، ارتش سوریه و نیروهای مردمی به پیروزیهای چشمگیری طی ماههای اخیر دست یافتند.
تمام ناظرانی که تحولات سوریه را دنبال میکنند، اذعان نمودهاند که تغییرات قابل توجهی در عرصه سیاسی و نظامی به نفع دولت این کشور حاصل شده است. شرکت نیروی هوایی روسیه در نبرد علیه تروریستهای تکفیری و هماهنگی مسکو با تهران در هدف قرار دادن مواضع تروریستها با موشکهای دوربرد، موازنه قوا را بیش از گذشته به نفع سوریه تغییر داد.
تحلیلهای منصفانه و بیطرفانه ثابت میکنند که شاخصهای امنیتی و اقتصادی سوریه افزون بر مؤلفههای سیاسی و نظامی، بهبود قابلملاحظهای یافتهاند و کشورهای مخالف جبهه مقاومت، فرضیه تغییر نظام این کشور را کنار گذاشتهاند چرا که تحولات میدانی، بیفایده بودن این فرضیه را به اثبات رسانده است.
سفرهای متعدد نمایندگان مجالس و دولتهای اروپایی برای برقراری مجدد ارتباط با دولت سوریه در زمینههای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و بشردوستانه، از دیگر نشانههای پیروزی دولت سوریه و محور مقاومت در این عرصهها به شمار میآید.
همانگونه که مقامات سوریه بارها اعلام کردهاند، تروریستهای سوریه تابعیت بیش از 92 کشور را دارند و مقایسه حجم انبوه کمکهای غرب و اعراب به آنها در مقابل تنها یک ارتش و برخی همپیمانانش، ارزش پیروزیهای سوریه را مشخص میکند. به خصوص اینکه واقعیتهای این جنگ برای مردم دنیا مشخص شده است.
بروز بحرانهای بیسابقه پس از جنگ جهانی دوم، نظیر آوارگی مردم عراق و سوریه و شکل جدیدی از توحش، از نتایج آتشی است که طرفداران به اصطلاح دموکراسی و حقوق بشر در جهان بر پا کردهاند و لذا تلاش چندباره آنان برای پیروزی در جبهههای مختلف از جمله حلب، نتیجهای جز شکست و فضاحت نخواهد داشت.
اعلام قاطعانه دبیر کل حزبالله برای حضور در حلب، تنها به معنای حضور در دومین شهر بزرگ این کشور نیست بلکه به مفهوم شکست طرح خطرناک غرب، رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع برای به شکست کشاندن خط مقدم جبهه مقاومت است، افزون بر اینکه، سقوط سوریه به معنای پیشروی دشمن به پشت مرزهای ایران و تکمیل طرح خاورمیانه بزرگ به شمار میآید.
بنابراین، همانگونه که بارها ثابتشده است، پازل شکست نظام سلطه و همپیمانانش در سوریه، دیگر اجزای شکست آنان از جمله در عراق، یمن، بحرین، فلسطین و لبنان را کامل و ثابت خواهد کرد که بر اساس سنت الهی، جبهه مقاومت، همواره پیروز میدان خواهد بود.