به گزارش مشرق، دو روز پیش بود که وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در بازدید از یک مرکز اقامتی میان مدت ترک اعتیاد زنان از زنانه شدن اعتیاد خبر داد و افزود:«1142 مرکز ترک اعتیاد در کشور وجود دارد که در این بین 93 مرکز و تیم درمانی آن مخصوص زنان است که 41 هزار و 685 زن تحت پوشش این مراکز هستند.نسبت تعداد زنان معتاد به این مراکز به مردان حدود 10 درصد است که این رقم را میتوان به کل جامعه تعمیم داد».
علی ربیعی همچنین با اشاره به اینکه برخی از زنان این مرکز از کودکی درگیر اعتیاد بودهاند، گفت:«ما در اینجا خط اعتیاد را گرفتیم، یک خط اعتیاد احساس تنهایی شدیدی بود که برخی از این زنان داشتند و اعتیادشان نیز ناشی از این احساس تنهایی بود که باعث میشد این افراد پس از مدتی با یک دختر و یا پسر معتادی ارتباط بگیرند».
او به معضل افراد بهبود یافته نیز اشاره کرد و گفت:« وقتی فرد معتاد به خصوص زن معتاد مرحله سخت ترک اعتیاد را پشت سر میگذارد و از مراکز بیرون میآیند مجددا احساس تنهایی شدید کرده و باید در این دوره مراکز مشاوره خود را به طور گستردهای تقویت کنیم، زیرا بیشترین مسالهای که باعث حل بحران در این افراد میشود، هم صحبتی و قرار گرفتن آنها در اجتماع است».
به گزارش«مهرخانه» روند رو به رشد زنان وابسته به مواد در سراسر جهان یکی از پدیدههای اجتماعی است که از ربع آخر قرن بیستم نمایان شده است و ایران نیز از این تحول جهانی مصون نمانده است. اعتیاد زنان معضلی چندوجهی است و علل و عوامل متعددی نظیر علل فردی، خانوادگی و اجتماعی در بروز آن مؤثر است.
یکی از مهمترین عوامل مؤثر در سوءمصرف مواد و همچنین پرهیز از مواد مخدر، خانواده و نحوه عملکرد آن است. خانواده نخستین نهاد جامعهپذیری کودک و یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده شکلگیری شخصیت است. خانواده ارزشها را انتقال میدهد، اخلاق را بهبود میبخشد و رفتار را اصلاح میکند. پژوهشها نشان دادهاند مشکلات در عملکرد خانواده، با اعتیاد در نوجوانان بهویژه دختران مرتبط است.
عملکرد خانواده به چگونگی روابط اعضای خانواده، تعامل و حفظ روابط، چگونگی تصمیمگیریها و حل مشکلات اعضای خانواده مربوط میشود. هرچه نابهسامانی خانواده بیشتر باشد، احتمال معتادشدن نیز بیشتر خواهد بود. ازهمگسستگی خانواده زن و شوهری نیز از عوامل کشش زنان به سمت اعتیاد است. بسیاری از زنان پس از مشکلاتی که با همسر دارند، ترک خانواده توسط همسر یا پس از طلاق، به سمت مواد مخدر سوق پیدا میکنند.
از سوی دیگر، طبق آمارها بیش از 50 درصد زنان معتاد، متأهلاند و در اکثر موارد، پس از ازدواج به اعتیاد دچار شدهاند. مرد معتاد همسر خود را از طرق مختلف نظیر اجبار یا فریب، معتاد کرده است تا مطمئن شود همسر او اقداماتی نظیر شکایت یا طلاق را در پیش نخواهد گرفت و همچنین میتواند از او در مقاصدی نظیر خرید و فروش مواد مخدر یا جابهجایی مواد استفاده کند. به طور نمونه طبق مصاحبهای که با زنان معتاد در زندان اوین صورت گرفته است، 42 درصد این زنان، اولین فرد آشناکننده آنها با مواد مخدر را همسرانشان دانستهاند.
پیامدهای یک وضعیت نامطلوب
بسیاری از زنان برای تأمین هزینه اعتیاد خود، به انحرافاتی نظیر سرقت، تکدیگری و خودفروشی دست میزنند. شایعترین نوع بزهکاری زنان جرایمی نظیر سرقت، حمل و توزیع مواد مخدر و روسپیگری است که در این میان آمار خودفروشی بیشتر است در نتیجه میتوان گفت یکی از پیامدهای مهم اعتیاد زنان (که در اعتیاد مردان مطرح نیست)، گسترش فحشا در جامعه است. طبق پژوهشهای متعدد بیشتر زنان معتاد مورد آزمون برای تأمین مواد و مکان زندگی، مرتکب جرمهایی مانند تنفروشی و دزدی شده بودند
دخترانی که به اعتیاد روی میآورند، فرصت تشکیل خانواده را ازدست میدهند. آنها در اغلب موارد از خانواده پدری خود طرد شده و به جای تشکیل خانواده و تربیت فرزندان سالم، به عوامل گسترش فحشا در جامعه تبدیل میشوند.
همچنین اعتیاد یک مادرموجب میشود که دایماً به فکر رفع نیازها و وابستگیهای خود باشد و نتواند وظایف مادری را به خوبی انجام دهد. فرزندان این خانواده از ابراز احساسات و عواطف مادری محروماند، مادر نظارتی بر رفتار آنان ندارد، ارتباط آنان با اقوام و دوستان بسیار محدود است و الگوی نامناسبی چون یک مادر معتاد پیش روی خود دارند که همه این عوامل سبب ایجاد مشکلات روحی و روانی فراوان در آنان خواهد شد. همچنین تحقیقات نشان میدهد تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانیشدن کودکان حتی از اعتیاد پدر بیشتر است.
از سوی دیگر، قایممقام ستاد مبارزه با مواد مخدر از افزایش 33 درصدی مرگ زنان معتاد درسال 93 خبر داده است طبق تحقیقات، رفتارهای پرخطر نظیر استفاده از سرنگهای آلوده در زنان بیشتر است. همچنین تأثیر سوءمصرف مواد مخدر بر بدن زنان شدیدتر است. بر اساس آمارهای جهانی، اعتیاد در زنان عوارض خطرناکتری نسبت به مردان ایجاد میکند؛ به عنوان مثال فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد تا تزریق مواد در زنان، 2 سال و در مردان 8 سال است. بدینترتیب زنان 6 سال زودتر از مردان به عرصه وابستگی شدید کشیده میشوند که طبعاً درمان سختتر و عوارض جسمی و روانی آن بیشتر است.
مراجعه به آمار نشان میدهد که نرخ رشد اعتیاد در زنان بیشتر از مردان است و از 5 درصد در سال 85 به 10 درصد در سال 90 افزایش یافته است. واقعیت این است که اعتیاد زنان وابسته به جریان اعتیاد در کشور است و نمی توانیم آن را مجزا از سیاستهای کلی در این زمینه در نظر بگیریم.
در حالی که در آخرین آماری که «علیرضا جزینی» قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر ارائه داده، 10درصد معتادان کل کشور زن هستند؛ طبق گزارشها در حوزه زنان از میان جمعیت یک میلیون و 325 هزار نفری کل معتادان کشور، 3/9درصد یعنی حدود10 درصد زن هستند که این فقط نسبت به دوره قبل که جمعیت زنان معتاد 5 درصد بود، رشد یافته است.
وقتی اعتیاد رنگ و بوی زنانه می گیرد
به گزارش «سلامت نیوز» یک روانپزشک معتقد است: آمار زنان معتاد طیسالهای گذشته دو برابر افزایش پیدا کرده و در این میان تبلیغات دروغین شبکههای ماهوارهای باعث افزایش آمار اعتیاد آنان شده است.
پریناز فاتح پور افزود: زنان به دو علت در باتلاق اعتیاد سقوط میکنند یکی به خاطر اثبات وفاداری و علاقه به مرد مورد نظرشان که ناشی از فریب خوردن و اجبار است و یا با این باور دروغ که موادمخدر صنعتی و روانگردان اعتیاد ندارد به دام اعتیاد گرفتار میشوند. در این میان هم بعضی از مردان برای سوءاستفاده در توزیع و فروش مواد مخدر آنها را به تار عنکبوتی خود می کشند.
از سوی دیگر کنجکاوی و خودبزرگ نمایی برای عقب نماندن از غافله دوستان از علل دیگر بروز اعتیاد در زنان است. متاسفانه مراکز ترک اعتیاد ویژه زنان بسیار محدود است و نمیتوان اقدامات درمانی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را برای آنان انجام داد.
این روانپزشک ادامه داد: با توجه به دستگاه عصبی و فیزیکی زنان، مواد مخدر صناعی و روانگردانها تا شش برابر مردان بر روی آنان اثر منفی دارد و در مدت کوتاه زنان را دچار پیری زودرس، یائسگی و مرگ ناخواسته میکند. بسیاری از زنان به دلیل نداشتن اطلاعات کافی از عواقب اعتیاد به مصرف مواد روی میآورند، آنان در بار اول مصرف، احساس شادی و خوشایند کاذبی را میکنند و این باعث میشود که در روزهای دیگر مقدار بیشتری از مواد را مصرف کنند.
شاید مهم ترین خلاء مبارزه با اعتیاد را باید در موازی کاری و نبود سیاستی واحد و جامع در این حوزه دانست . این آشفتگی در بحث اعیتاد زنان نیز به طریق اولی دیده می شود. ضمن این که حساسیت های خاص اعتیاد زنان نیز بر پیچیدگی های آن افزوده است.اگرچه اقدامات قابل توجهی در یکی دوسال اخیر و با جدی شدن این معضل اجتماعی صورت گرفته اما برای خارج شدن از رویکرد انفعالی که تاکنون اعمال می شد، نهادهای مسئول هنوز راه زیادی پیش رو دارند.
منبع:پایگاه رصد