فرمانده وقت لشگر ۱۰سیدالشهداء تهران با بیان اینکه از داخل جلسه شورای امنیت برای آشوب‌گران غائله 18 تیر پالس می‌فرستادند، گفت: مجریان غائله کوی دانشگاه برای شورش مسلحانه برنامه داشتند.

به گزارش مشرق،پس از شروع آشوب‌های جمعه هجدهم تیرماه سال 78 در کوی دانشگاه، تا چند روز خیابان‌های منطقه امیرآباد و میدان انقلاب عرضه تاخت و تاز اغتشاش‌گران می‌شود. ایجاد پست‌های ایست و بازرسی و سنگربندی چهارراه‌ها عملا این مناطق را از کنترل خارج می‌کند و هر روز هم درگیری‌های پراکنده گسترش می‌یابد.

نیروی انتظامی نیز که به خاطر حادثه کوی دانشگاه زیر فشار سنگین رسانه‌های زنجیره‌ای قرار گرفته عملا کاری از پیش نمی‌برد. در چنین شرایطی و علی‌رغم بحرانی‌بودن اوضاع، شورای امنیت‌ملی که در غیاب حسن روحانی –دبیر وقت این شورا که در سفر فرانسه به سر‌می‌برد- توسط رئیس‌جمهور اداره می‌شد با ورود سپاه و بسیج برای کنترل اوضاع تهران مخالفت می‌کند.

پس از سخنرانی رهبر انقلاب در روز دوشنبه 21تیر، 24 نفر از فرماندهان سپاه نامه‌ای گلایه‌آمیز در انتقاد از «نحوه‌ برخورد با حوادثی که همه‌ی ما شاهد شادی و رقص دشمنان پیرامون آن هستیم» خطاب به رئیس‌جمهور می‌نویسند. آنها در بخشی از این نامه با انتقاد از مدیریت غیرمسئولانه دولت نوشته بودند «جناب آقای خاتمی، تا کی با اشک بنگریم و خون دل بخوریم و با هرج و مرج و توهین، تمرین دموکراسی کنیم و به قیمت از دست رفتن نظام صبر انقلابی داشته باشیم؟»

چهارشنبه حسن روحانی دبیرشورای عالی امنیت ملی که به تازگی از سفر بازگشته سخنران راهپیمایی بیعت مردم با رهبری در دانشگاه تهران است. او در بخشی از سخنان خود از مصوبه دیشب شورای عالی امنیت ملی برای حضور سپاه و بسیج برای مبارزه با اغتشاشگران خبر داده و می‌گوید: «دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت‌طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند.(تکبیر حضار) مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصت‌طلب و آشوبگر - اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند کرد.»

 

سردار اسدالله ناصح فرمانده وقت لشگر 10سیدالشهداء تهران یکی از 24 فرمانده سپاهی بود که آن نامه معروف و تاریخی را امضاء کرده بودند. این فرمانده دفاع مقدس در گفت‌وگو با حبرگزاری قارس، به تشریح اتفاقات آن دوره و اقدامات صورت گرفته از سوی جریان تندروی اصلاحات برای عبور از نظام پرداخت.

ناصح با بیان اینکه سال‌های طولانی از این حادثه گذشته است و باید در فضای آن زمان این موضوع را واکاوی کرد، اظهار داشت: در شرایط فعلی با وجود جریان اصلاحات فعلی یا حتی جریان سال 88 شما نمی‌توانید آن غائله را تحلیل کنید، درست است که سرمنشأ هر دو جریان فتنه 88 و 18 تیر سال 78 یک مسئله است، اما عوامل مؤثر در هر یک از آنها باهم فرق دارد و آدم‌های آن متفاوت هستند.

این فرمانده دوران دفاع مقدس تأکید کرد: این دو موضوع درعین‌حال که یک جریان است، اما دو مسئله جداست و هرکدام را باید در شرایط خود بررسی کرد، یعنی سال 88 یک جریان انتخاباتی از شرایط سوءاستفاده کرده و جریانی را ادامه دادند.

وی درباره عناصر مشترک این دو فتنه تصریح کرد: آن‌ها دارای عناصر مشترکی بودند، اما خیلی مواقع در بخشی از حوادث آقای احمدی‌نژاد آتو دست آن‌ها داد، البته بنده خودم به آقای احمدی‌نژاد رأی داده بودم، ولی همان موقع ایشان مصاحبه‌ای کردند که بعداز آن من با یکی از اعضای خانواده‌ام بحثم شد؛ برخی می‌گفتند مناظره‌ احمدی‌نژاد و موسوی جالب بود و من گفتم بسیار مفتضح بود، ازاین‌جهت که هیچ‌کدام از آن‌ها نه موسوی و نه احمدی‌نژاد اصلاً مسائل امنیتی را نمی‌فهمند چرا که فهم این نکته خیلی مهم است.

ناصح ادامه داد: آن دو نفر نمی‌دانستند با یک جرقه و جروبحث علنی در انظار عمومی به‌ویژه در مباحث انتخاباتی چنین اتفاقاتی ایجاد می‌شود، چراکه کسانی که با کل نظام مسئله‌دارند، این موضوعات را آتو کردند و برخی به طرفداری از نامزدها به ستادهای دیگر نامزدها حمله کردند و این در حالی بود که محمل آن را نیز خودمان آماده کردیم.

*مو‌ج‌سواران غائله 18 تیر هر لحظه تغییر می‌کرد

فرمانده وقت لشگر 10سیدالشهداء تهران اظهار داشت: کار به‌جایی می‌رسید که هرچه اتفاق می‌افتاد آن‌ها نمی‌توانستند جواب دهند، در این مصاحبه ما به بررسی مسائل امنیتی هم می‌رسیم، به‌طور مثال در قضیه 18 تیر خیلی از جریانات و افرادی که لحظه‌به‌لحظه سوار موج می‌شدند، فرق می‌کردند، آن‌هایی که در خیابان جمهوری بودند با کسانی که جلوی وزارت کشور بوده و آقای تاج‌زاده با آن‌ها صحبت می‌کرد، افراد متفاوتی بودند.

وی خاطرنشان کرد: وقتی حرکت 18 تیر شکل گرفت و پیش رفت شما از نوع شعارها و جهت‌ حرکت کاملاً متوجه می‌شدید که این‌ها افراد دیگری هستند و از دانشجویان نبودند، ازاین‌رو در قضیه 18 تیر و انتخابات 88 دیدید کسانی که در درگیری‌ها دستگیر شدند اصلاً تا آن زمان رأی نداده بودند، اما به طرفداری یک جریان به خیابان آمده بود، بنابراین چنین فردی یا کل نظام مشکل دارد یا یک فرد مزدور است که می‌خواهد کاری انجام دهد.

*دولت  اصلاحات با طرح توسعه سیاسی خیلی از مرزها را شکست

فرمانده وقت لشگر 10سیدالشهداء تهران درخصوص  ریشه‌های شکل‌گیری غائله 18 تیر اظهار داشت: به خاطر تعطیلی یک روزنامه آن غائله صورت گرفت و یک عده جریانی را ایجاد کردند و دانشجویان نیز یک جریان راه انداختند،‌ البته روی آن کار سیاسی انجام‌شده بود، خود دولت آقای خاتمی به‌عنوان دولت اصلاحات یک جریانی در کشور راه انداختند که به «توسعه سیاسی» بر سایر مباحث اولویت داد، یعنی اولویت کشور را توسعه سیاسی گذاشته و بر این مبنا گفتند خیلی از حدومرزها باید شکسته شود.

*اصلاحات خود نظام را هم در طرح توسعه سیاسی برده بود

وی افزود: در بحث انتخابات پذیرش نتیجه بسیار مهم است، مثلاً در فرانسه آقای سارکوزی با همه کج روی‌هایی که داشت و کارهای غیرقابل‌پیش‌بینی که انجام می‌داد، وقتی در انتخابات شکست خورد، سریع اعلامیه می‌دهد و می‌گوید من با اولاند هیچ مشکلی ندارم و به‌این‌ترتیب منافع شخصی را کنار زد؛ اما در اینجا دولت اصلاحات برای توسعه سیاسی حاضر نشد حدومرزها را مشخص کند، یعنی برای هیچ‌کس مشخص نبود، حتی خود نظام هم در طرح توسعه رفته بود و آن‌ها می‌خواستند از خود نظام هم عبور کنند. این بحث عبور از نظام هم حتی برای اعضا توضیح داده نشد که بگویند ما مخالفیم، یعنی مرز آن مشخص نشد تا جایی که اصل نظام به خطر نیفتد.

*غائله 18 تیر برای عبور از نظام بود

سردار ناصح افزود: البته اصل اصلاحات نمی‌خواست نظام به خطر بیفتد، اما در نوع گزینه‌ها و اختلافاتی که بین خودشان داشتند، خلاف این عمل شد و در همان موقع آقایان طوری مطرح کردند که عبور از خاتمی هم ایجاد شد،‌ یعنی خاتمی به‌عنوان کسی که خودش جریان اصلاحات را حمایت کرده و آن‌ها هم کمکش کردند، مشمول این عبور شد چراکه خیلی از خط‌مشی او را هم قبول نداشتند، لذا یک جریان تندرو در دولت اصلاحات که قصد عبور از خاتمی را داشت، با بحث توسعه سیاسی قصد عبور از نظام را هم داشتند و شما در فتنه 18 تیر این را به‌وضوح می‌بینید.

فرمانده وقت لشگر 10سیدالشهداء تهران با اشاره به کسانی که خارج از جریان دانشجویی این مسئله را مدیریت می‌کردند، گفت: بنده در اجرا بودم و مأموریت کنترل بخشی از تهران را بر عهده داشتم و ازاین‌رو همه نیروهایی که در قالب کنترل قضیه بودند، تحت پوشش ما به پادگان حرّ آمدند، ما بر اساس مسائل امنیتی خط و مرزهایی بین خودمان داریم که مثلاً ناجا تا کجا می‌تواند برود و عمل کند، بالاخره بحث‌های زیادی است که چه زمانی باید از یک مرحله‌به‌مرحله دیگر برویم و در هرکدام از این‌ها وظیفه هر رده‌ای نیز مشخص‌شده است. البته قرار نیست ما به‌عنوان نیروی نظامی درباره آدم‌های سیاسی موضع بگیریم و وقتی جریانی راه افتاد مأموریت ما کنترل است، بحث هم نمی‌کنیم، اما ممکن است مانند نامه فرماندهان سپاه به خاتمی به او تذکر داده باشیم که حواستان باشد چه‌کار می‌کنید.

ناصح افزود: در جریان انتخابات 88 و حوادث بعدازآن ازجمله روز عاشورا که حرمت‌شکنی کردند، مشخص شد این جریان از کجا آب می‌خورد، عواملی هستند که ممکن است کامل شناخته‌شده نباشد، اما ما دیگر وظیفه رسیدگی به آن را نداریم.

*تحلیل غائله 18 تیر

سردار ناصح درباره تحلیل غائله 18 تیر توضیح داد: تحلیل من درباره 18 تیر این است که اتفاقی که در کوی دانشگاه افتاد و جرقه یک درگیری قوی‌تر را دامن زد، در این اتفاقات جریانات دیگر هم کمک کردند و چیزهای نهفته نیز بروز می‌کرد، البته از اقدامات سیاسی قبل از آن‌که از طرف جریان‌ اصلاحات شکل می‌گرفت و هرروز یکجا دعوا و تحصن بود، بگذریم؛ خیلی‌ها از خط قرمزها رد شدند و همین‌ها مشکل‌ساز است.

وی ادامه داد: در قضیه کوی دانشگاه، خیلی مسئولان آنجا رفتند که با دانشجویان صحبت کنند تا مشکل حل شود که نشد، حتی افراد وجیه‌المله هم که حالت وسط داشتند که اعتقاد محکمی هم به‌نظام نداشتند، رفتند صحبت کنند که بازهم بی‌فایده بود تا اینکه آن فتنه درگیری در کوی دانشگاه پیش آمد که بچه‌های نیروی انتظامی را گرفتند و بردند و زدند و کوبیدند و درگیری‌هایی اتفاق افتاد و جریاناتی که دنبال موضوع بودند وارد شدند.

«افرادی مثل تاج‌زاده فکر می‌کردند این فرصتی است که برای توسعه سیاسی که هم می‌توان از این جریان که روزنامه‌ای بسته‌شده وعده‌ای تحصن کرده‌اند، استفاده کرد، لذا مقابل وزارت کشور رفتند تا سخنرانی کنند و دانشجویان هم راه افتادند»

سردار ناصح ضمن بیان این مطلب تصریح کرد: برخی گفتند آقای خاتمی در مجموعه دولت یا برای جمعی که راه افتاده‌اند صحبت کند،‌ این اتفاقات که افتاد انسان می‌فهمد که چه جریاناتی پشت‌صحنه زدند. آقای تاج‌زاده فکر می‌کرد که دارد جریان را هدایت می‌کند، شعارها هم مشخص بود. آن زمان آقای خاتمی به‌عنوان رئیس‌جمهور در آن جمع مطرح نبود که علیه او شعار دهند، لذا تا آن زمان به آقا و آقای خاتمی توهین نمی‌کردند، جریان ازآنجا راه افتاد و به خیابان فلسطین رسیدند و ازآنجا به بعد یک جریان دیگری سوارکار شد که دیگر از خود‌ آقای خاتمی هم عبور کرد آن‌ها پایین‌تر که آمدند دیگر به آقا هم توهین می‌کردند.

*آقای رحیم صفوی گفت خط قرمز ما مشخص است

این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه همان زمان جلسه شورای امنیت بود و مطرح کردند که حالا که آن‌ها درخواست کردند که آقای خاتمی در مجلس یا دولت برای آن‌ها صحبت کند، مشکلی وجود ندارد، گفت: بنابراین آقای خاتمی گفت من حرفی ندارم و می‌روم صحبت می‌کنم، به‌محض اینکه این اتفاق می‌افتد آقای رحیم صفوی آنجا موضع می‌‌گیرد و می‌گوید هرکسی هرجا می‌خواهد برود صحبت کند، برود اما خط قرمز ما مشخص است و اجازه نمی‌دهیم یک نفر از خیابان جمهوری عبور کند؛ از آن‌طرف سریع به ما دستور دادند که نیروها را در خیابان جمهوری آرایش دهید و هیچ‌کس حق ندارد به سمت پایین برود.

وی خاطرنشان کرد:‌ این را خیلی‌ها نمی‌فهمند یعنی چه، نه اینکه بگوییم بدون شعور هستند، اما حساسیت‌ها نسبت به مسائل امنیتی را متوجه نمی‌شوند، نمی‌دانند اگر در یک جریانی یک عده جمع شدند، آن جمع دیگر قابل‌کنترل نیست که بگوییم فرض کنید تا پشت سیم‌خاردار یا پشت نرده آمده و ما برویم با آن‌ها صحبت کنیم. یک جمع هیجانی دیوار را هم خراب می‌کند و رد می‌شود و اگر دیوار را خراب کردند شما دیگر نمی‌توانید کاری کنید و اصلاً نمی‌توان آن موقع کنترل کرد.

 

سردار ناصح تأکید کرد: به‌محض اینکه دستور آقای رحیم صفوی صادر شد، در جلسه شورای امنیت مطرح شد و یک‌دفعه جمعیتی که از خیابان فلسطین به سمت مجلس در حرکت بود، وسط راه همه برمی‌گردند، چه کسی به آن‌ها اطلاع داد؟ بعد رئیس دفتر آقای خاتمی، آقای ابطحی می‌خواست به آن سمت برود که مسئول سپاه حفاظت می‌گوید به من گفته‌اند که تا خیابان جمهوری خط قرمز است و احدی حق ندارد جلو بیاید، آقای ابطحی با آن فرمانده سپاه حفاظت جروبحث می‌کند که او می‌گوید بحث نکن، اگر اینجا بایستی تو را هم می‌زنم و درگیری لفظی پیدا می‌کنند.

*از داخل جلسه شورای امنیت برای آشوبگران غائله 18 تیر پالس می‌فرستادند

این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: اگر قرار است کسی به سمت پایین نیاید دیگر فرقی نمی‌کند آن نفر هرکسی می‌خواهد باشد از طرف دولت باشد یا شخص دیگری باشد فرقی ندارد، به‌محض اینکه این بحث آنجا مطرح و به ما ابلاغ می‌شود، جمعیت خودش برمی‌گردد، خودشان می‌گویند نروید که می‌زنند و فهمیدند دیگر شوخی نیست، این حرف که در خیابان پخش نشده بود، پس چه کسی در جمع مسئولان بود که گفته بود بروید و بعد به آن‌ها اعلام کرد که برگردید؟

*برای شورش مسلحانه در 18 تیر هم برنامه داشتند

وی تصریح کرد: در جریان 18 تیر بخش جناح تندرو اصلاحات دنبال عبور از نظام بودند، این‌ها نقشه برای کل نظام داشتند و ما برای کنترل خود مردم آنجا را بسیج کردیم و به بازاری‌ها اعلام کردیم حواستان باشد که دارند به سمت بازار می‌آیند و هر کس هرچه داشت دستش گرفت، فقط این نیست که بازار را بگیرند، تاراج می‌کنند تا آشوب درست کنند، گفتیم تا نیروی ما برسد، خودتان وظیفه‌دارید از خودتان دفاع کنید. من گزارشی به دستم رسید که همان‌جا دسته پول به کارگرها دادند و آن‌ها را مأمور به انجام کار می‌کردند، یعنی بزنند و بکوبند و بشکنند؛ حتی گزارش به ما رسید که یک جریان اسلحه هم آورده تا بین جریان خاصی توزیع کند تا اگر اوضاع کمی دیگر به هم‌ریخت، با اسلحه هم به میدان بیایند، یعنی روی قضیه کارشده بود.

سردار ناصح بابیان اینکه نمی‌توان گفت این مسئله خواسته دولت بوده است، ادامه داد:‌ آن‌ها نمی‌خواستند این‌طور شود، اما نمی‌دانستند که نمی‌توانند قضیه را کنترل کنند، شاید برخی اعضای اصلاحات دنبال برخی مسائل بودند و بسته به شرایط تصمیم می‌گرفتند.

وی درباره اینکه چطور از جلسه شورای امنیت ملی چنین پالسی به فتنه‌گران داده شد، گفت: آقای تاج‌زاده می‌گوید پیش رئیس‌کل بروید تا صحبت کنید، این جریان را می‌فرستند به آنجا برود، اما این جریان که می‌خواهد برود تا خود آقا برای آن‌ها صحبت کند، شروع به توهین کردن به خود آقا می‌کنند، ولی چطور می‌شود جریانی که راه افتاد و به سمت پایین می‌رود به‌محض اینکه ابلاغ صورت می‌گیرد که خیابان جمهوری خط قرمز ماست و دیگر اجازه نمی‌دهیم کسی بیاید، دوباره به خیابان فلسطین بازمی‌گردند؟ چه کسی به آن‌ها پالس می‌دهد؟

*بهره‌برداری عناصر تندروی دولت اصلاحات از غائله 18 تیر

سردار ناصح ادامه داد: ممکن است برخی اعضای دولت و برخی عناصر تندرو دنبال این بوده‌اند که این مسئله را جور دیگری حل کنند، همه را که نمی‌توان از دم تیغ گذراند، بحث این بود که متفرق کنید، به‌هرحال احساس من این است که این جریان سازمان‌دهی شده بوده است.

وی اظهار داشت: هنوز که هنوز است وقتی یاد 18 تیر می‌کنند، می‌گویند فردی را از بالا به پایین پرت کردند، درحالی‌که اگر فردی ازآنجا به پایین پرت شود چیزی از او نمی‌ماند، در تجمعی در پارک لاله پلاکارد آوردند که 2 نفر کشته‌شده‌اند و سرگرد نیروی انتظامی گفت؛ این افرادی که می‌گویند چه کسانی هستند و کجایند؟! چه زمانی کشته شدند؟ حتی گفت آن آقایی که این پلاکارد را زده بیاید توضیح دهد که این‌ها کجا کشته‌شده‌اند؟ دیگر موضوع عوض شد و ناچار شدند پلاکارد را جمع کنند و کار دیگری انجام دهند.

*سپاه به‌عنوان حافظ انقلاب به آقایان اصلاحات تذکر داد

ناصح در ادامه درباره نامه جمعی از فرماندهان به خاتمی و اساس شکل‌گیری این نامه توضیح داد: سپاه به‌عنوان حافظ انقلاب آن زمان احساس کرد که آقایان خیلی راه را کج می‌روند، یعنی دولت و اصلاحات، کل نظام را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند و بحث عبور از نظام مطرح است، لذا برای کنترل این جریان به خاتمی به‌عنوان رئیس دولت اصلاحات که به دنبال توسعه سیاسی بود، گفته شد، حواستان باشد، این انقلاب مفت به دست نیامده که عده‌ای آن را به باد می‌دهند، آن‌هم در هماهنگی با خارج و جوی که آن‌ها ایجاد کردند، چراکه این‌طور نیست که به‌سادگی بگذریم و کل انقلاب را دو دستی به آن‌طرف تقدیم کنیم.

فرمانده وقت لشگر 10سیدالشهداء تهران، با اشاره به احساس خطر جمعی از فرماندهان سپاه در عبور از نظام تصریح کرد: شما فکر نکنید از طریق سیستم فرماندهی سپاه چنین اتفاقی افتاد، خود فرماندهان احساس تکلیف کردند که هشدار بدهند تا آقایان حواسشان باشد، البته خیلی‌های دیگر پشت این جمع بودند و نیامدند امضا کنند، یعنی نیروی رزم سپاه به این سادگی در مقابل آن اقدامات کوتاه نمی‌آمدند.

وی بابیان اینکه این اقدام سازمان‌دهی شده نبود، گفت: اینکه فرمانده سپاه موضع خاصی خارج از سیکل نظامی در قبال دولت بگیرد، نبود؛ لذا آن 24 فرمانده این نامه را امضا کردند و ما این نامه را به دولت دادیم و خیلی حساسیت نداشتیم که پخش نشود.

سردار ناصح درباره واکنش دولت به این نامه نیز گفت:‌ نتیجه‌ای که باید می‌گرفتند از این نامه گرفتند.

فرمانده وقت لشگر 10سیدالشهداء تهران بابیان اینکه از چند زاویه باید مسئله 18 تیر را دید، اظهار داشت: ابتدا باید به بازخوانی این موضوع پرداخت که جریانی باعث وقوع این حادثه شد؛ اتفاقی که برای آقای حجاریان افتاد، اتفاق کوچکی نبود. کسی که عامل ترور بود به یک جریان حزب‌اللهی وصل شد، ولی خودم اعتقاد ندارم او از این جریان است، بلکه معتقدم یک جریان دیگر او را هدایت کرد که این اقدام را انجام دهند و آن جریان کاملاً مقابل حزب‌الله است، آن‌ها در آن اقدام تبعات کار را بررسی نکرده بودند، خدا خواست و آقای حجاریان زنده ماند، ولی در اصل آن‌ها می‌خواستند این اتفاق را به حزب‌اللهی‌ها و نظام و خود آقا وصل کنند.

منبع: فارس