به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از ایسنا، رفيقدوست بواسطه حضور در هياتهاي موتلفه، مبارزات قبل از انقلاب و رانندگي براي خودروي حامل امام(ره) از مهرآباد تا بهشت زهرا(س) در 12 بهمن 57 به عنوان يك شخصيت انقلابي، بواسطه حضور در بين موسسان و قديميهاي سپاه و حضور در جنگ، به عنوان يك شخصيت نظامي و بواسطه حضور در بنياد مستضعفان، ماموريتش براي مصادره اموال در ابتداي انقلاب و كارهاي اقتصادي بنيادش (بنياد نور) به عنوان يك شخصيت اقتصادي شناخته ميشود.
با وجود دلبستگي انكار ناشدني رفيقدوست به جناح راست و اعتقادش به اصولگرايي سياسي، او امروز يكي از منتقدان دولت محسوب ميشود؛ هرچند كه به گفته خودش به دليل توصيههاي برخي بزرگان در بسياري از مواقع سكوت كرده است.
وي از جمله افرادي است كه در دوران قبل و بعد از انتخابات 88 اظهارات جنجال برانگيزي مطرح كرده بود و همواره از منتقدان سرسخت اصلاحطلبان محسوب شده است، به طوريكه معتقد است كه «تمام اصلاحطلبان زنداني، ضد ولايت فقيه هستند»؛ با اين وجود وي تاكيد ميكند كه «همه اصلاحطلبان پيرو ولايت فقيه ميتوانند در انتخابات شركت كنند و شوراي نگهبان هم نميتواند آنها را رد صلاحيت كند.»
خبرنگار ایسنا با اين شخصيت انقلابي، سياسي، نظامي و اقتصادي گفتوگويي تفصيلي انجام داده است كه متن كامل آن را در ذيل ميخوانيد.
او در اين گفتوگو از سپاه و فعاليتهاي سياسي و اقتصادي آن دفاع و از اصلاحطلبان و دولت انتقاد و در عين حال بر لزوم "جذب حداكثري و دفع حداقلي" تاكيد كرده است.
* در مورد روزهاي پاياني منتهي به انقلاب اسلامي توضيح دهيد واينكه چطور شد شما به عنوان راننده خودروي حامل امام از فرودگاه تا بهشتزهرا انتخاب شديد؟
رفيقدوست: 26 دي ماه شاه از ايران رفت و روز 27 دي امام(ره) گفتند كه در اولين فرصت به ايران باز ميگردند. ابتدا قرار بود 5 بهمن بيايند كه بختيار فرودگاه را بست و بعد در اثر فشار مردم فرودگاه باز شد. در همين روزها كميته استقبال تشكيل شده بود. من در اين كميته دو مسووليت داشتم كه يكي تداركات استقبال و ديگري حفاظت از شخص امام بود. براي حفاظت از حضرت امام(ره) يك ماشين بليزر تهيه كرديم و 8 خودروي ديگر به اضافه 10 موتور هزار سيسي نيز به مديريت مرحوم محمد بروجردي تدارك ديده شد. من ماشين بليزر را به مدرسه رفاه رساندم. كنار ماشين كه ايستاده بودم، مرحوم مفتح از كنار من رد شد و پرسيد چه كسي قرار است راننده اين خودرو شود و من هم گفتم هر كس كه شوراي انقلاب بگويد. مرحوم مفتح گفت؛ من، تو را بهترين فرد براي اين كار ميدانم و الان با بقيه آقايان هم صحبت ميكنم و بدين ترتيب من راننده خودروي حامل امام(ره) شدم.
امام(ره) به مبارزه مسلحانه كه اشخاص را ترور كنيم معتقد نبود
*شما در روند مبارزات پيش از انقلاب به مبارزه مسلحانه اعتقاد داشتيد؟
رفيقدوست: هياتهاي موتلفه را عملا خود امام(ره) تشكيل داده بودند و من از اول در آن بودم. در هياتهاي موتلفه يك شاخه نظامي تشكيل شد كه يكي از اعضاي آن شاخه نظامي، مرحوم شهيد اندرزگو بود و من با ايشان در ارتباط بودم. تا سال 53 با همكاري شهيد اندرزگو، به سازمانهاي مسلحي مثل مجاهدين كه آن موقع قبول داشتيم، كمك تسليحاتي ميكرديم، يعني اسلحه تهيه ميكرديم و در اختيار آنها قرار ميداديم.
* اين اسلحهها را از كجا تهيه ميكرديد؟
رفيقدوست: اغلب از لبنان و كردستان عراق تهيه ميكرديم. بعد كه فهميديم اين گروهها خدمت امام(ره) رفتند و امام(ره) آنها را رد كردهاند، خودمان نمايندهاي خدمت امام(ره) فرستاديم و پرسيديم آيا اجازه ميدهيد، ما به اين سازمانهاي مسلحانه بپيونديم؟ ايشان پاسخ دادند راه نجات ملت اينها نيست و ملت براي آزادي بايد بيدار شود؛ بنابراين ارتباطمان را با اين گروهها قطع كرديم و با آنها كار نكرديم و اصولا امام(ره) هم به اين نوع مبارزه مسلحانه كه اشخاص را ترور كنيم معتقد نبود.
چگونگي تشكيل سپاه پاسداران
* اگر موافق باشيد، به دوران پس از انقلاب برويم؛ فكر تشكيل سپاه از كجا به ذهن رسيد و اساسا هدف اصلي از تشكيل اين سازمان چه بود؟
رفيقدوست: قبل از پيروزي انقلاب، يكي از افراد مبارزي كه از ايران فرار كرده بود، مرحوم شهيد محمد منتظري بود. ايشان پيش از ورود امام(ره) به ايران به كميته استقبال آمد. او انسان روشنبين و آيندهنگري بود و ميگفت كه انقلاب همين روزها پيروز ميشود. البته يك ماه پيش از آن هم، شهيد بهشتي بعد از بازگشت از پاريس گفت كه برادران كمربندها را محكم كنيد و كفشها را محكم بپوشيد؛ چراكه امام(ره) ساعت رفتن شاه، ساعت ورود خود و ساعت پيروزي انقلاب را هم ميداند. مرحوم منتظري ميگفت ارتش در برخورد با ملت در حال ضعيف شدن است و البته اصولا در هر كشوري ارتش بايد حافظ مرزها باشد و در ايران يك انقلاب در حال رخ دادن است اين انقلاب به نيرويي براي حفاظت از خود نياز دارد، پس بيايد دور هم جمع شويم و مقدمات تشكيل «گارد انقلاب» را فراهم كنيم. او براي انجام اين كار مرتب جلسه ميگذاشت و عدهاي را دعوت ميكرد، تا اينكه امام آمد. آن روزها اين حرف بين همه گردانندگان انقلاب مطرح شده بود. من از ابتداي ورود امام تا اينكه همراه ايشان به قم رفتم و برگشتم، مدير مقر اقامت امام بودم و آنجا را اداره ميكردم.
در حالي كه مشغول انجام كارها در مدرسه علوي بودم شهيد بهشتي، شهيد مطهري، شهيد مفتح، مقام معظم رهبري و آقاي هاشمي رفسنجاني به اتفاق آقاي موسوي اردبيلي به من گفتند كه الان دولت موقت حكم تشكيل سپاه پاسداران را گرفته و حكم را به آقاي لاهوتي داده است. عدهاي از طرف دولت موقت در پادگان عباسآباد جمع شده بودند. من به آنجا رفتم و ديدم آقاي صباغيان، آقاي تهرانچي و آقاي دانش و عده ديگري حضور دارند. اكثر آنها دانشجوياني بودند كه از انجمن اسلامي خارج از كشور آمده بودند و من هم آنجا نشستم و روي يك كاغذ نوشتم «بسمالله الرحمن الرحيم، سپاه پاسداران انقلاب تشكيل شد. 1- محسن رفيقدوست». آنها تعجب كردند و من هم گفتم شوراي انقلاب مرا فرستاده است كه به اين سپاه بيايم. در آن جلسه يك شوراي فرماندهي 7 نفره انتخاب شد و قرار شد كه آقاي دانش فرمانده سپاه شود و پستهاي ديگر هم تقسيم شود.
خدمت آقاي دكتر يزدي كه معاون نخستوزير در امور انقلاب بود رفتيم و مساله را اطلاع داديم و ايشان هم محل ركن چهارم ساواك را نوشتند و ما هم به آنجا رفتيم و سپاه در آنجا تشكيل شد. چند روزي از تشكيل سپاه گذشته بود كه آقاي محمد منتظري در گارد دانشگاهها تشكيلاتي به اسم «پاسا» يعني "پاسداران انقلاب" تشكيل داده بود؛ چراكه سپاه زيرنظر دولت موقت را قبول نداشت. او با مرحوم شهيد بهشتي ارتباط داشت. ابوشريف كه تازه از خارج آمده بود با عدهاي در پادگان جمشيديه رفته بود و با آقاي موسوي اردبيلي در ارتباط بود و در آنجا گارد انقلاب را تعليم مي داد. تقريبا همزمان با اين سه تشكيلات، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي هم اعلام موجوديت كرد كه در آن يك شاخه نظامي نيز بود. من ديدم كه اين وضعيت مناسب نيست و حتي بعضا درون شهر با هم تداخل داشتيم، به طوري كه مثلا ستاد خبري به ما خبر ميداد كه در فلان خيابان عدهاي در يك خانه تعداد زيادي اسلحه جمع كرده و ما هم به آنجا ميرفتيم كه ميديديم از طرف تشكيلات محمد منتظري زودتر آمدهاند و دارند اسلحهها را ميبرند. به خاطر همين مشكلات، يك روز محمد بروجردي از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، محمد منتظري از گارد دانشگاهها و ابوشريف از پادگان جمشيديه را در محل اصلي سپاه جمع كردم و گفتم اين سپاه آن سپاهي كه امام ميخواهد نيست و تشكيلات شما نيز غيرقانوني است، پس بيايد در هم ادغام شويم. بحث چند ساعتهاي در گرفت و حتي من اسلحهاي كه داشتم را درآوردم و گفتم اگر امشب توافق نكنيم، اول شما سه نفر را ميكشم و بعد هم خودم را! در نهايت توافق انجام شد و قرار شد از هر مجموعه سه نفر انتخاب شوند و اين 12 نفر جلساتي بگذارند و اين مراكز را در هم ادغام كنيم و اين كار هم انجام شد و دوم ارديبهشت 58 كه امروز به عنوان روز تشكيل سپاه شناخته ميشود، عملا تشكيل دوم سپاه است. من خبر اين ادغام را به شوراي انقلاب خدمت آقاي بهشتي و آقاي هاشمي دادم و آقاي هاشمي هم از طرف اين شورا مامور شد كه در جلسات ما حضور يابد و قرار شد يك شوراي فرماندهي جديد انتخاب شود. بدين ترتيب قرار شد جواد منصوري، فرمانده، من مسوول تداركات، ابوشريف مسوول عمليات و بشارتي مسوول اطلاعات باشيم و سمتهاي ديگر هم مشخص شد و احكام آنها را هم مرحوم بهشتي امضا كردند و در تاريخ دوم ارديبهشت 58 ابلاغ شد.
* پس آقاي ابوشريف اولين فرمانده سپاه نبود؟
رفيقدوست: خير. ايشان بعد از چند نفر ديگر بودند؛ يعني ابتدا آقاي دانش بود، سپس منصوري و دوزدوزاني بودند و پس از آن آقاي ابوشريف فرمانده شد و بعد هم مرتضي رضايي و محسن رضايي فرمانده سپاه شدند.
در ابتداي انقلاب حداقل 67 گروهك عليه انقلاب درست شد
* هدف اصلي تشكيل سپاه چه بود؛ يعني در آن زمان دقيقا چه هدفي را دنبال ميكرديد؟
رفيقدوست: وقتي سپاه تشكيل شد اين پرسش مطرح بود كه آيا اين تشكيلات براي كوتاه مدت است يا دراز مدت و اينكه ماموريت آن چيست؟ اين بحثها با تشكيل خبرگان و نوشتن قانون اساسي همزمان بود. اكثر بزرگان مجلس خبرگان گفتند سپاه بايد بماند؛ چراكه با جهاد سازندگي، كميته انقلاب، بنياد شهيد و نهضت سوادآموزي فرق ميكند؛ لذا متني در قانون تدوين شد كه كاملا پاسخ پرسش شما را ميدهد. اصل صد و پنجاه قانون اساسي ميگويد "سپاه پاسداران انقلاب اسلامي براي حفاظت از انقلاب و دستاوردهاي انقلاب باقي ميماند و حدود وظايف و خط و مرز وظايف آن را قانون معين ميكند". بدين ترتيب ماموريت و هدف اصلي سپاه حراست از انقلاب و دستاوردهاي انقلاب است و دولت، مجلس شوراي اسلامي، شوراي نگهبان، قوه قضاييه و همه اينها از جمله دستاوردهاي انقلاب است. حفاظت از انقلاب به عهده سپاه و حفاظت از مرزهاي كشور به عهده ارتش است.
ممكن است اولين پرسشي كه مطرح شود اين باشد كه پس شما (سپاه) در جنگ چه ميكرديد؟ پاسخ اين است كه وقتي ما جنگ را تحليل كرديم، ديديم عملا جنگ عليه فقط تكهاي از خاك ما نيست و دشمن ما هم از سوي آمريكا و هم از سوي شوروي به شدت تجهيز شده بود. وقتي انقلاب پيروز شد، از همان ابتدا، هم گروهكهايي كه از قبل بودند، مخالف ما شدند و هم گروهكهاي جديدي درست شد كه طبق آمارهاي مختلف، حداقل 67 و حداكثر بيش از صد گروهك درست شد و نيرويي بايد با آنها مقابله ميكرد. وقتي از اين كار نتيجه نگرفتند، آشوبهاي منطقهاي درست كردند كه همه آنها نظير پاوه، گنبد، آمل و سيستان را سپاه خنثي كرد. وقتي از اين كار و حتي چند كودتا هم نتيجه نگرفتند، همه دنيا عليه ما وارد عمل شدند و از عراق حمايت كردند به طوري كه صدام پس از سخنراني معروف خود در آغاز جنگ، گفت كه شش روز ديگر در تهران خواهد بود. وقتي ما احساس كرديم كه اين جنگ عليه انقلاب است وارد عمل شديم. جنگ تجربه خوبي بود و سپاهي كه وارد جنگ شد، با سپاهي كه از جنگ خارج شد، هيچ شباهتي نداشتند.
* يعني پختهتر شد؟
رفيقدوست: بله. هم يك سازمان نظامي منظم براساس ارتشهاي كلاسيك دنيا با تيپها و لشكرهاي مختلف شد و هم از نظر دانش نظامي در سطح بالايي است.
انقلاب را رصد ميكنيم تا كسي به آن نگاه چپ نكند
* وضعيت امروز چطور است؟
رفيقدوست: سپاه الان به وظيفه خود كه در قانون اساسي آمده است عمل ميكند؛ يعني انقلاب را رصد ميكنيم تا كسي به اين انقلاب و دستاوردهاي آن نگاه چپ نكند و اگر هم روزي از نظر سرزميني تحت فشار قرار بگيريم و ارتش نياز به كمك داشته باشد، به كمك ارتش خواهيم رفت.
* روندي كه سپاه بعد از پايان جنگ تا امروز طي كرده چقدر در راستاي اهداف اوليه تشكيل اين سازمان بوده است؟
رفيقدوست: صد در صد.
قرارگاه سازندگي خاتم در پروژههاي كمتر از هزار ميليارد تومان شركت نميكند
* يعني ورود سپاه به بخشها و فعاليتهاي اقتصادي را در همان راستا ميبينيد؟
رفيقدوست: كاري كه سپاه انجام ميدهد، بخشي از كار اقتصادي است؛ چراكه كار عمراني هم نوعي كار اقتصادي است، ولي كار اقتصادي شامل عمران، تجارت، كشاورزي،صنعت، خدمات و بخشهاي مختلف است. پس از جنگ و تا امروز كه سپاه وارد اين فعاليتها شد - تا جايي كه من اطلاع دارم - در كار عمراني وارد شد. تا چند وقت قبل، قرارگاه سازندگي خاتمالانبيا(ص) سپاه كه مسوول كار عمراني سپاه ـ و به قول شما كار اقتصادي سپاه ـ است، پروژههاي كوچك هم انجام ميداد و من به اين مساله اعتراض داشتم؛ چراكه در بنياد مستضعفان هم كه بودم اعتقاد داشتم بنيادها و سپاه نبايد به دنبال پروژههاي كوچك بروند كه خود مردم ميتوانند اين كار را انجام دهند. در حال حاضر قرارگاه سازندگي خاتم الانبياء(ص) سپاه در پروژههاي كمتر از هزار ميليارد تومان شركت نميكند، چون معتقدند پيمانكارهاي بخش خصوصي توان انجام كارهاي كوچكتر را دارند.
* ولي مدت زيادي اين طور نبود و قرارگاه خاتم الانبياء در پروژههاي بسيار كوچك شهري هم وارد ميشد؟
رفيقدوست: آن موقع در اينگونه پروژهها كسي زير بار نميرفت و كم كم جرات پيدا كردند.
سپاه خريد و فروش نميكند و كارخانه غيرنظامي ندارد
* بخش خصوصي وارد پروژهها نميشد؟
رفيقدوست: بله، حاضر نميشدند. هرچقدر كه بخش خصوصي بيشتر ميداندار شود، هم نهادها و هم سپاه عقبنشيني ميكنند. در گذشته اين طور نبود و مثلا اگر سد كرخه را قرار بود كسي غير از سپاه بسازد دهها سال طول ميكشيد و معلوم نبود تا الان هم ساخته شده باشد، ولي الان بنا بر اين شده است كه كارهاي كوچك را انجام ندهند و اگر قرار است در كارها رقابت صورت بگيرد، با خارجيها رقابت كنند. مثلا در عسلويه مناقصه بزرگي انجام ميشود و كسي از داخل شركت نميكند، ولي سپاه در آن شركت و با خارجيها رقابت ميكند و برنده ميشود. اين كار، كار خوبي است و البته در بخشهاي عمراني هم هست. سپاه خريد و فروش نميكند و كارخانه غيرنظامي ندارد.
* اصلا؟
رفيقدوست: سپاه به هيچ عنوان كارخانه غيرنظامي ندارد. سپاه، كشاورزي، دفتر هواپيمايي و خدمات توريستي ندارد، ولي قرارگاه خاتم حجم عظيمي از امكانات عمراني را دارد و به نفع خود و نظام است كه از اين ظرفيت استفاده كند. سپاه، بستر بزرگتري به نام بسيج دارد كه درياي عظيمي از نيروها در صنفهاي مختلف است. اين نيروي بسيج دوبار در طي سه روز در ايران و افغانستان كاري كرد كه اگر وزارت بهداشت ميخواست انجام دهد ظرف يك سال هم نميتوانست، ولي بسيج فلج اطفال را ريشهكن كرد. امروز سپاه در جايگاه واقعي خود قرار دارد، در همه مراكز استانها مستقر است، رصدبان انقلاب و حافظ دستاوردهاي انقلاب است.
* ولي چندين شركت و موسسه در بخشهاي مختلف توليد و ارائه كالا و خدمات نظير توليد صنايع غذايي يا حمل و نقل بين شهري منسوب به سپاه هستند.
رفيقدوست: صنايع غذايي را خود من زماني كه وزير سپاه بودم ايجاد كردم؛ چراكه آن زمان براي تهيه غذاي جبههها مشكل داشتيم، چون هم تامين آن از بازار مشكل بود و هم بنا نبود غذاي مردم را به جبهه ببريم؛ بنابراين تصميم گرفتيم خودمان اين مواد غذايي را توليد كنيم و اتفاقا بيشتر آن كارخانههاي صنايع غذايي را به مردم واگذار كرديم و الان ممكن است تنها برخي از آنها براي تامين غذاي كنسرو شده سپاه وجود داشته باشد كه البته مطمئن هم نيستم كه هنوز وجود داشته باشد، ولي اگر هم باشد، الان ايجاد نشده است، بلكه زمان جنگ من ايجاد كرده بودم و خيلي هم ايجاد كرديم، ولي از همان زمان هم شروع به واگذاري آنها به مردم كرديم.
مَثل كساني كه از فعاليتهاي سياسي سپاه انتقاد ميكنند، مَثل يزيد است
* از نظر سياسي چطور؟ گاهي برخي اظهارنظرهاي سياسي از سوي مقامات سپاه مطرح ميشود و همچنين برخي از مديران كشور سوابق زيادي در سپاه داشته و دارند و به همين خاطر انتقاداتي به اين مساله مطرح ميشود و اين مساله را برخلاف فرمايش امام(ره) مبني بر وارد نشدن نظاميان به سياست ميدانند و به آن انتقاد ميكنند.
رفيقدوست: مَثل كساني كه اين انتقاد را مطرح ميكنند، مَثل يزيد است. به يزيد گفتند؛ چرا نماز نميخواني؟ گفت در قرآن آمده "لاتقربوا الصلوة". گفتند پس از آن هم آمده "و انتم سكاري" و يزيد گفت من قرآنخوان پدرت نيستم! به او گفتند؛ چرا اينقدر ميخوري؟ گفت؛ در قرآن نوشته "كلوا و اشربوا". گفتند پس از آن هم نوشته "و لا تصرفوا" كه باز هم يزيد گفت من قرآنخوان پدرت نيستم. كسي كه اعتراض ميكند و ميگويد سپاه در امور سياسي دخالت ميكند و به حرف امام هم استناد ميكند، اصلا امام را قبول ندارد و امروز در مقابل امام، ايده امام و آنچه مورد علاقه امام بوده، ايستاده است و براي دفاع از خودش سپاه را متهم ميكند. هم امام و هم مقام معظم رهبري در مورد سياست و سپاه يك نظر دارند و آن اين است كه سپاهي سياست را بفهمد، ولي در سياست دخالت نكند. چرا برخي افراد از سپاه ناراحت هستند؟ به اين دليل است كه يكبار در 18 تير سال 78 برنامهاي چيدند كه نظام را جمع كنند، ولي سپاه دخالت كرد و شكستشان داد چون انقلاب را در خطر ميديد و درست مطابق وظيفه خود عمل كرد. اگر آنها اعتراض دارند، بگويند قانون اساسي را عوض كنيد و اين وظيفه را از سپاه بگيريد و سپاه نبايد از دستاوردهاي انقلاب دفاع كند. يكبار ديگر در سال 88 سپاه وارد صحنه شد. هرگاه سپاه وارد صحنه شده، سياسي نيامده است، بلكه برحسب وظيفه خود به صورت امنيتي وارد شده است.
اينكه ميبينيد من اينطور از سپاه دفاع ميكنم در حالي است كه هنوز سپاهي هستم، ولي 22 سال است كه در سپاه نيستم، يعني از سال 67 كه بيرون آمدم، مستعفي و بازنشسته نشدم و هنوز سپاهي هستم و سپاه را هم دوست دارم و دلم ميخواهد باز هم به سپاه برگردم ولي كنار مينشينم و نگاه ميكنم.
* در مورد ورود سپاه در حوادث سال 88 ميگفتيد.
رفيقدوست: يكي از مسايلي كه مجوز بسيار بالايي براي من بود كه سپاه بايد وارد شود، اين بود كه دو يا سه شب قبل از روز قدس، صداي آمريكا، بيبيسي و راديو اسراييل را گوش كردم و شنيدم كه شعار «نه غزه، نه لبنان، ايران براي ايران» از آنجا آمد. هر با شعوري حتي صد در صد مخالف اين نظام باشد، بايد بفهمد كه نبايد اين شعار را بدهد. وقتي عين همين شعار در روز قدس و در حال روزهخواري داده ميشود، سپاه نبايد برخورد كند؟ فرماندهي در تلآويو، لندن و آمريكاست و پياده نظام آنها هم در اينجاست و سپاه بايد با آن برخورد كند. قبل از انقلاب معلمي به نام حبيب كه چريك فدايي و تقريبا هم سن و سال من بود و با هم در يك زندان بوديم، به من ميگفت در ايران شعارهاي كمونيستي و ضد دين جواب نميدهد. او ميگفت زماني براي آماده كردن فضاي يك روستا و تبليغ عقايد خودم به آنجا رفتم در آنجا مدرسه و جاده ساختم و كارهاي زيادي انجام دادم و آنها هم من را خيلي دوست داشتند، ولي من زير بار ساخت حسينيه و مسجد نميرفتم. يك روز كه خود اهالي روستا در حال برپايي تكيه بودند، به يكي از پيرمردان آنجا گفتم كه اين حضرت عباس كه اين همه خودتان را برايش ميكشيد، چه جايگاهي دارد؟ فقط همين سوال را پرسيدم كه مردم به سمت من هجوم آوردند و با چوب و چماق مرا كتك زدند! حالا هم كسي كه فضا را مناسب ميبيند كه در روز عاشورا بخواهد عليه عاشورا حرف بزند و رفتار كند، بايد خيلي كوتهفكر باشد و بايد با چنين فردي برخورد شود و اين برخورد هم كار سپاه است.
حركاتي كه برخلاف مسير انقلاب است، از داخل مردم نيست
* دو تحليل در اين رابطه وجود دارد؛ يك تحليل همين است كه شما گفتيد، يعني مقر فرماندهي در تلآويو و لندن و واشنگتن و پياده نظام در تهران است، ولي تحليل ديگر ميگويد كه اين فعل و انفعالات از داخل كشور به وجود ميآيد و عدهاي به هر دليلي به مسالهاي معترض ميشوند و بدين ترتيب موج از درون خود كشور ايجاد ميشود، ولي عدهاي در خارج كشور سعي ميكنند بر روي اين موج سوار شوند. تحليل دوم، متفاوت با آن چيزي است كه شما گفتيد...
رفيقدوست: حركاتي كه برخلاف مسير طبيعي انقلاب است، قطعا از داخل مردم نيست.
* يعني شما ميگوييد هيچ بخشي از مردم ايران اعتراضي ندارند؟
رفيقدوست: اعتراض مردم در انتخابات مشخص بود، به طوري كه 13 ميليون نفر به شخص ديگري راي دادند و اين نوعي اعتراض است.
* ولي اين مساله بيشتر تفاوت عقايد است تا اعتراض.
رفيقدوست: اعتراض به چه چيزي؟
* اعتراض به برخي رفتارهاي صورت گرفته در كليت نظام.
رفيقدوست: حالا من از شما سوال ميكنم كه آيا براي اعتراض به برخي از رفتارهاي نظام بايد به مقدسات اهانت كرد؟ آيا راه ديگري نيست؟ راههاي ديگري وجود دارد.
* شما معتقديد كه سران اين جريان وابسته به بيگانه هستند، ولي برخي از بزرگان كشور اين نوع وابستگي را رد كردهاند و اشاراتي هم به اين مساله داشتند و اظهار كردند كه اين دعواها، دعواهاي خانوادگي است.
رفيقدوست: آنچه گفته شده درست است. از من پرسيدند كه با اتفاقاتي كه بين اصولگرايان و اصلاحطلبان راه افتاد، در انتخابات مجلس آينده، اصلاحطلبان هم جايي دارند؟ من گفتم كساني كه ولايت فقيه را قبول ندارند، هر تعداد كه باشند، در جايگاههاي سياسي كشور ما جايي ندارند، تا وقتي كه به اكثريت برسند. من بر روي انتخابات اخير خيلي مطالعه كردم و حتي در ميتينگ سبز هم رفتم.
* پس از انتخابات؟
رفيقدوست: نه، قبل از انتخابات. بعد از انتخابات همانهايي كه يا امين خارجي بودند يا ندانسته اين كار را ميكردند، گفتند تقلب شده است، در حالي كه فردي از اصلاحطلبان كه در وزارت كشور بوده و الان هم در زندان است، ميگويد در انتخابات رياست جمهوري نميشود، تقلب كرد. واقعا هم نميشود تقلب كرد؛ آن هم 10 ميليون و 20 ميليون . روز 9 دي براي من روز تعيين كننده و درسآموزي بود. من به سرعت به ميدان انقلاب رفتم و بعد گفتم ميخواهم برگردم و مردم را ببينم. بسياري از كساني كه قبل از انتخابات در ميتنيگ سبز بودند به آن راهپيمايي آمده بودند و ميگفتند نظام در خطر است. اشتباه آقايان اين بود كه آن 13 ميليون راي را به خودشان گرفتند، در حالي كه 2 ميليون راي به آنها بود و 11 ميليون فقط ميگفتند اگر ايشان بيايد بهتر است، ولي پيرو ولي فقيه بودند.
سران جريانات اعتراضي را وابسته به بيگانه نميدانيم
* من پاسخ سوال خودم را نگرفتم. بحث ارتباط با بيگانه چه شد؟
رفيقدوست: هيچگاه گفته نشد كه در حركات روز عاشورا، روز قدس و برخي حركات ديگر خارجيها دخيل نبودند. البته ما هم سران جريانات اعتراضي را وابسته به بيگانه نميدانيم. متاسفانه اين افراد را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند، ولي بر روي اين مساله هم تحقيق كنيد كه ندا آقاسلطان را چه كسي آورد، كشت و ميخواهد بهرهبرداري كند يا آن جرياني كه به پايگاه بسيج حمله كرد، كار چه كساني بود. در فيلمهايي كه با موبايل گرفته شده بود همه چيز مشخص است. فردي يك خشاب فشنگ به ديوار پايگاه بسيج شليك ميكند و بسيجيها هم شروع ميكنند به تيراندازي كردن و آن هم فرار ميكند. حتي يكبار يكي از اين افراد يك نفر ديگر را ميكشد، اسلحه را كنارش مياندازد و شروع به داد و فرياد ميكند. فيلم اين جريان گرفته شده و البته آن فرد هم دستگير شده است. همه اينها برنامهريزي شده است.
* يعني فيلمهايي كه از شليك گلوله توسط چند بسيجي از بالاي يك ديوار پخش شده، درست است، ولي شما ميگوييد در پاسخ به شليكهاي عده ديگري بوده است؟
رفيقدوست: بله. همه اين فيلمها را بايد پخش كنند. بگذاريد اين حرفها را جمعبندي كنيم. به هرحال به نظر من سپاه در حال حاضر در ماموريت خود عمل ميكند و كار اقتصادي هم به معناي مصطلح، انجام نميدهد و به محض اينكه توان بخش خصوصي بالاتر برود و بتواند كارهاي بزرگتر انجام دهد، به دنبال اين خواهيم بود كه بگوييم همين كارها را هم متوقف كنند. سپاه در حال حاضر به كشور خدمت ميكند و به هيچ وجه رقيب بخش خصوصي نيست، البته ميشود گفت رقيب وزارتخانهها است - كه اشكالي هم ندارد - ولي رقيب بخش خصوصي نيست.
كسي كه ولايت فقيه را قبول ندارد، نميتواند وكيل و وزير و رييس شود
* با توجه به اتفاقاتي كه در دو سال اخير افتاده و با توجه به عميقتر شدن شكافها بين جريانات سياسي، شما انتخابات آتي مجلس را چطور ميبينيد؟
رفيقدوست: ملاك در كشور ما براي حضور در ميدان سياست، ولايت فقيه است. مردم در كشور ما رييسجمهور را انتخاب ميكنند، ولي آن فرد رييسجمهور نيست تا اينكه ولي فقيه حكم او را امضا كند. رييس قوه قضاييه را رهبر تعيين ميكند و مجلس شوراي اسلامي نيز مشروعيت خود را از رهبري ميگيرد، پس مساله رهبري و ولايت فقيه مسالهاي نيست كه از كنار آن ساده عبور كنيم. هركس در اين كشور زندگي ميكند و ميخواهد كار سياسي كند بايد رهبري را قبول داشته باشد و كسي كه قبول ندارد، نميتواند وكيل و وزير و رييس شود. برخي جرات نميكنند اين طور حرف بزنند، ولي من راحت اين حرفها را ميزنم.
* اصلاحطلبان از اين نظر چه وضعيتي دارند؟
رفيقدوست: در ميان اصلاحطلبان دو دسته وجود دارند؛ يك دسته ضد ولايت فقيه و يك دسته پيرو ولايت فقيه هستند. تفاوت اصلاحطلبان پيرو ولايت فقيه با اصولگراياني كه پيرو ولايت فقيه هستند، اين است كه روشهاي متفاوتي براي اداره كشور دارند. اين دسته از اصلاحطلبان ميتوانند در انتخابات شركت كنند و مردم هم به آنها راي بدهند و به مجلس بروند. مگر همين الان در مجلس90 نماينده از جناح اقليت نداريم كه اكثرا هم از اصلاحطلبان هستند؟
* البته كمتر از 90 نفر و حدود 70 نفر هستند.
رفيقدوست: به قول شما 70 نفر. من درست اينها را نميشناسم. چند وقت پيش يكي از مجلات با من مصاحبه كرد و من در آن گفتوگو حتي از چند نفر از اصلاحطلبان كه ميتوانند در انتخابات شركت كنند اسم بردم.
همه اصلاح طلبان زنداني، ضد ولايت فقيه هستند
* در حال حاضر عدهاي از اصلاحطلبان در زندان هستند يا تازه از زندان آزاد شدهاند؛ به نظر شما نسبت آنها به مساله ولايت فقيه چيست؟
رفيقدوست: همه آنها ضد ولايت فقيه هستند.
* يعني همه آنها؟
رفيقدوست: بله، بله، بله.
* به زعم شما چند درصد از كل اصلاحطلبان ضد ولايت فقيه هستند و چند درصد پيرو ولايت فقيهاند؟
رفيقدوست: من نميدانم، چون خط كش نگذاشتهام و هر كس خودش ميداند كه چگونه است. نميشود كه در اين مملكت بود، ولي تابع قانون اساسي نبود.
همه اصولگرايان پيرو ولايت فقيه هستند
* اصولگرايان از اين نظر چه وضعي دارند؟
رفيقدوست: همه آنها ولايت فقيه را قبول دارند.
* و همه آنها پيرو و پشتيبان ولايت فقيه هستند؟
رفيقدوست: بله هستند. گاهي اوقات انتقاد هم ميكنند، حرفشان را هم ميزنند، نامه هم مينويسند، ولي اساس اصولگرايي، اعتقاد به قانون است و اصوليترين اصل قانون اساسي هم اصل ولايت فقيه است.
براي انتخابات فقط يك شرط ميگذاريم و آن، ولايت فقيه است
* در بين مسوولان كشور كه تقريبا همگي از اصولگرايان هستند، دو نوع برخورد در برابر شركت اصلاحطلبان در انتخابات ديده ميشود؛ برخورد اول، اظهارنظرهايي نرمتر است نظير آنچه رييس مجلس گفتند كه حذف اصلاحطلبان حذف واقعيت است، ولي در مقابل، برخي ديگر از اصولگرايان خيلي سختتر برخورد ميكنند و مثلا ميگويند اصلاحطلبان هيچ حقي براي شرط گذاشتن ندارند...
رفيقدوست: اينكه بخواهند شرط بگذارند با آنچه ما ميگوييم، متفاوت است. ما فقط يك شرط ميگذاريم و آن، ولايت فقيه است. وقتي ولايت فقيه را قبول داشته باشيد، ديگر چه شرطي ميخواهيد بگذاريد؟ وقتي ولايت فقيه را قبول كنيد يعني همه لوازم آن را هم قبول كردهايد.
* با قضاياي پس از انتخابات 88، عدهاي معتقدند كه يك نوع قهر يا سرخوردگي در طيفي از جامعه سياسي كشور به وجود آمد. حالا پس از گذشت بيش از دو سال، اين طيف سعي كرده است شرطهايي را بگذارد كه در انتخابات مشاركت كند تا بدين ترتيب ديدگاههاي مختلف در انتخابات آتي مجلس ديده و در نتيجه مشاركت مردم هم بيشتر شود. اين عده معتقدند كه به جاي برخوردهاي سخت، بايد از اين شرطها استقبال و حمايت كرد؛ نظر شما چيست؟
رفيقدوست: شما يكي از اين شرطها را بگوييد.
* مثلا يكي از اين شرط ها را فراهم شدن شرايط يك انتخابات عادلانه را عنوان كردهاند.
رفيقدوست: وقتي سازمان مجاهدين خلق شعار "جامعه بيطبقه توحيدي" سر داد، امام گفت چرا فقط نميگوييد توحيدي؟ چرا از لفظ بيطبقه استفاده ميكنيد؟ عبارت جامعه بيطبقه مربوط به كمونيستهاست و ما جامعه توحيدي داريم كه به طور طبيعي يك نوع طبقه در آن به وجود ميآيد، ولي اين طبقهها در مقابل يكديگر وظايفي دارند و مثلا وقتي فردي ثروتمند ميشود هزار جور حق به گردن اوست. شرطهايي هم كه اصلاحطلبان ميگذرند به همين شكل است يعني از اول ميگويند عدالت نيست و بعد ميگويند بايد شرايط عادلانه فراهم شود. شرطهاي اصلاحطلبان را چون نفي حقانيت ماست، نميپذيريم. من هميشه گفتهام كه در انتخابات مختلف كشور ما فقط در انتخابات مجلس در حوزه تهران ميتوان تقلب كرد (با خنده) چون 732 نفر كانديدا تاييد ميشوند و 30 نفر از بين آنها بايد انتخاب شوند و كنترل آن مشكل است و ميتوان تقلب كرد، مگر اينكه انتخابات رايانهاي شود و فساد جمع شود.
* بخشي از اين شرايط عادلانه به پيش از انتخابات برميگردد و مثلا به شرايط تبليغات و نوع برخورد صداوسيما در مواجهه با افراد و طيفهاي مختلف مربوط ميشود.
رفيقدوست: اين شرايط بايد يكي باشد.
* فكر ميكنيد شرايط تبليغات تا الان كاملا عادلانه بوده است؟
رفيقدوست: بله
* برخورد صدا وسيما چطور؟
رفيقدوست: بگذاريد اين طور بگويم؛ چند روز قبل صدا وسيما اطلاعيه داد و گفت برخورد هر كس با نظام و قانون اساسي، ملاك اين است كه ما او را در تلويزيون نشان بدهيم يا خير. اين يك حق است. بيرون از ايران را نگاه كنيم. امروز مردم آمريكا در انتخاب رييس جمهور چقدر آزادي دارند؟ دو حزب هستند كه تنها همينها كانديدا معرفي ميكنند در حالي كه الان صداي مردم آمريكا به آسمان بلند شده است كه ما اين دو حزب را نميخواهيم. در هيچ كجاي دنيا انتخابات مردمي مثل كشورما وجود ندارد. آنها از قبل كار خود را كردهاند و وقتي نزديك انتخابات آمريكا باشد، همه دنيا از يك هفته قبل ميدانند چه كسي رييسجمهور ميشود.
از سرتا پا به اين دولت انتقاد دارم
* وضعيت دولت را چطور ميبينيد؟
رفيقدوست: چون من مقيد هستم كه از رهبري جلوتر نروم، خيلي جاها سكوت ميكنم و گرنه انتقاد زيادي به اين دولت دارم و از سرتا پا انتقاد دارم و از اولش هم داشتهام. خيلي اوقات به افرادي كه ميدانستم مسوولان دولتي را ميبينند اين حرفها را گفتهام. امروز هم معتقدم با وجود همه حمايتهاي آقا (مقام معظم رهبري) كه آن همه براساس اصل آرامش داشتن نظام است، دولت از اين حمايتهاي رهبري به خوبي استفاده نميكند.
انتقاد از علني شدن نام مجرمان اقتصادي
* يكي از شعارهاي دولت، معرفي مفسدان اقتصادي، مبارزه با مفاسد اقتصادي و مبارزه با مافياهاي اقتصادي بود. امروز چقدر اين شعار محقق شده و دولت چقدر به اين مساله اهتمام داشته است؟
رفيقدوست: البته اين حرف را بايد مسوولان قوه قضاييه پاسخ دهند.
* منظور من بيشتر بحث معرفي مفسدان اقتصادي است.
رفيقدوست: دولت حق چنين كاري را ندارد، كه يك فرد متهم را معرفي كند. دولت بايد به دادگاه معرفي كند و دادگاه صالحه رسيدگي كند. اخيرا هم در فرمايش آقا و هم در صحبتهاي رييس قوه قضاييه تاكيد شده بود كه بايد مجازات شوند، ولي اعلام اسامي براي چيست؟ فردي كه عمدا يا سهوا كار خلافي در حوزه اقتصادي انجام داده است، بازداشت و جريمه ميشود، ولي فرزندان او چه گناهي كردهاند؟ يكي از افرادي كه به جرم اقتصادي در زندان است و شخص معروفي هم هست، توسط وكيل خود نامهاي به من داد و از من خواست وساطت كنم تا اسم بچه او را در مدرسه بنويسند؛ چراكه به خاطر اسم پدرش او را ثبتنام نميكردند. آن بچه چه گناهي دارد؟
* يعني شما موافق اعلام اسامي مفسدان اقتصادي يا متهمان جرايم اقتصادي نيستيد؟
رفيقدوست: من نظر خاصي اعلام نميكنم و نظري ندارم. من ميگويم هرچه اسلام، قانون و شرع ميگويد عمل كنيم و عقيده شخصي در اين مساله ندارم ولي تاكيد ميكنم كه هركس در جاي خود بايد كار خود را انجام دهد. چند روز قبل از يكي از افراد سطح بالاي قوه قضاييه پرسيدم ليستي كه دولت داده چطور است؟ آن شخص گفت يكسري از اسامي مربوط به پروندههايي بود كه قبلا رسيدگي و پرونده آن بسته شده بود و در يك تعداد ديگر از پروندهها هم چيزي پيدا نكردهايم و مشغول بررسي هستيم. اصلا من يك چيز ديگر ميگويم؛ شما به من بگوييد راه آهن اصفهان- شيراز چه زماني افتتاح شد؟
* فكر ميكنم حدود سه سال قبل
رفيقدوست: هنوز 50 كيلومتر از ريل اين خط آهن كشيده نشده است. برخي از حرفها هم به صورت غيركارشناسي مطرح ميشود. البته من برخي موارد خلافي كه ميبينم، به جاهاي مختلف نامه مينويسم ولي چون آقا گفتند اين حركات را رسانهاي نكنيد، من هم چيزي نميگويم، ولي به هر حال ميبينم كه خيلي از حرفها پايه و اساسي ندارد، بلكه براي انتخابات و راي گرفتن است. من با اين كارها مخالفم.
انتخابات خوبي برگزار خواهد شد
* بحث حركت جلوتر يا عقبتر از رهبري را مطرح كرديد؛ در دوران پس از انتخابات 88، آيا همه اصولگرايان اين مساله را رعايت كردند و پشت سر رهبري حركت كردند؟
رفيقدوست: خير، به برخي از آنها انتقاداتي بود. كساني كه در راس هستند و از قديميها محسوب ميشوند سعي ميكردند تندتر از رهبري نروند؛ البته كندتر هم نبايد رفت ،ولي ما در دو سال گذشته بحران بزرگي را از سر گذرانديم و من غير از اينكه هم آقا را دوست دارم، هم پيروايشان و هم مقلد ايشان هستم و هم سابقه 50 ساله با ايشان دارم، معتقدم كه ايشان با مديريت بينظيري كشور را تا اينجا آوردند وگرنه الان خيلي مشكلات ميداشتيم.
* با توجه به اينكه در ماههاي منتهي به انتخابات مجلس هستيم و مدتي پس از آن هم فضاي كشور تحت تاثير انتخابات آتي رياست جمهوري خواهد بود، ارزيابي شما از فضاي پيشرو چيست؟
رفيقدوست: اتفاقات زيادي خواهد افتاد. انشاءالله فضا آماده ميشود و انتخابات خوبي برگزار خواهد شد.
كساني كه معترضند، ولي اصل نظام را قبول دارند بايد احساس كنند دفع نميشوند
* فضا چگونه آماده ميشود؟ شخصيتهاي تاثيرگذار و با تجربه كشور چه وظيفهاي دارند؟
رفيقدوست: مطلبي را مقام معظم رهبري چند بار تاكيد كردند كه اين طور مواقع بايد به آن دقت كرد. آقا فرمودند "جذب حداكثري و دفع حداقلي". عقلاي جامعه به خصوص در اين فضا كه كم كم به سمت انتخابات ميرويم بايد ببينند چطور ميشود اين فرمايش را در جامعه پياده كرد. من اصلاحطلبان مخالف نظام را قبول ندارم و اصلا بگوييد هرجا ميخواهند بروند، بروند زندان، بروند خارج ولي موافقان نظام و معترضان به سيستم دولت و اداره مملكت در انتخابات شركت كنند و اشكالي ندارد.
* يعني شما معتقديد كساني كه نه تنها انتقاد بلكه اعتراض هم دارند ميتوانند در انتخابات شركت كنند؟
رفيقدوست: بله، كساني كه معترض هستند ولي اصل نظام را قبول دارند بايد احساس كنند كه دفع نميشوند. اگر از من ميپرسيد، من ميگويم برادران اصلاحطلبي كه ولايت فقيه را قبول داريد، تشريف بياوريد و شوراي نگهبان نميتواند شما را رد صلاحيت كند، ولي كساني كه حرفي زده يا كاري كردهاند كه با ولايت فقيه و قانون اساسي مخالفت داشته است، رد صلاحيت ميشوند.
مبادا به اسم مردم به مردم دروغ بگوييم
* فكر ميكنيد ممكن است محسن رفيقدوست به عالم سياست برگردد؟
رفيقدوست: در عالم سياست هستم.
* به عنوان يك فرد جلوي پرده سياست نه پشت پرده!
رفيقدوست: نه. سن من بالاي هفتاد سال است و معتقدم اگر انسان ميدان را براي جوانترها ولايقترها باز كند بهتر از اين است كه ديگران اين كار را با او انجام دهند. من الان در سياست هستم، مصاحبه، اظهارنظر، سخنراني و اعتراض ميكنم ولي مگر حتما بايد مثلا وارد مجلس شوم؟ نه؛ علاقهاي ندارم. خيليها هم به من گفتند ولي من گفتم علاقهاي ندارم.
* مهمترين دغدغه امروز شما چيست؟
رفيقدوست: مهمترين دغدغه من، مردم، معيشت مردم و زندگي مردم است و اينكه مبادا ما به اسم مردم به مردم دروغ بگوييم.
کد خبر 60481
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۴
محسن رفيقدوست ـ و به قول اطرافيانش، حاج محسن ـ از آن دسته از قديميهاي انقلاب است كه نام و كارهايش هميشه با حواشي و حرف و حديثهايي همراه بوده است؛ از كارهاي انقلابي و نظامياش تا تهيه اسلحه در پيش و پس از انقلاب و كارهاي اقتصادي مختلفي كه به او منسوب ميشود.