کد خبر 606433
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۳

رژیم‌های رسمی عربی در قبال حزب‌الله لبنان و شاخه نظامی مقاومت اسلامی در این کشور هرچه می‌خواهند بگویند، این سازمان یک گروه تروریستی نیست، بلکه یک جنبش مقاومت مردمی است که از کشورش دفاع می کند و اراضی اشغالی را بدون امتیازدهی به دشمن آزاد کرده است.

سرویس جهان مشرق -  عبدالمنعم ابو الفتوح رئیس حزب مصر قوی در مقاله ای با اشاره به دهمین سالروز پیروزی حزب الله لبنان در تجاوز 33 روزه رژیم صهیونیستی به لبنان به ذکر 10 نکته در این رابطه اشاره کرد. وی که در گذشته یکی از از شخصیت های ارشد جماعت اخوان المسلمین بوده و به علت اختلاف با سران این جنبش در زمان محمد مرسی از این گروه جدا شد، یکی از رهبران جنبش سیاسی جدید و مستقل مصر است. وی با وجود اختلاف نظر با اخوان االمسلمین، از سیاست های عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور این کشور حمایت نمی کند و خط مشی مستقلی را در پیش گرفته است. آنچه در این مقاله می خوانید بخشی از دیدگاه های این شخصیت سیاسی مصر نسبت به محور مقاومت منطقه ای است.

اول: رژیم‌های رسمی عربی در قبال حزب‌الله لبنان و شاخه نظامی مقاومت اسلامی در این کشور هرچه می‌خواهند بگویند، این سازمان یک گروه تروریستی نیست ، بلکه یک جنبش مقاومت مردمی است که از کشورش دفاع می کند و اراضی اشغالی را بدون امتیازدهی به دشمن آزاد کرده است.
 
حزب‌الله هیچ توافق و سازشی با اسرائیل امضا نکرده و حق رژیم صهیونیستی در موجودیت اراضی فلسطین را به رسمیت نشناخته و سازش با اشغالگران را به عنوان گزینه استراتژیک خود مطرح نکرده است. حزب‌الله همچنین وارد مذاکرات مستقیم با اسرائیل نشده و اخیرا نیز هیچ یک از تجاوزهای رژیم اسرائیل به لبنان را بدون واکنش نظامی فوری رها نکرده است.
 
دوم: این پیروزی در درجه اول مدیون شهدای مقاومت و جانبازان و خانواده‌های آنها است که مصیبت‌های فراق دوستان و تخریب منازل را تحمل کردند. در درجه دوم این پیروزی برای تمامی ساکنان لبنان و همسایگان آن ، شامل لبنانی‌ها ،سوری‌ها ، فلسطینی‌ها و دیگران است که خانه‌های خود را به روی برادران خود از اهالی جنوب باز کردند. این پیروزی در نتیجه وحدت امت در تمامی طوایف و شجاعت نیروهای مقاومت به دست آمد.
 
 
 
سوم: دهمین سالروز این پیروزی در حالی است که امت اسلام غرق در جنگ داخلی در سوریه و عراق و دیگر کشورهای عربی هستند. این جنگ باعث بروز بزرگ‌ترین پدیده پناهندگی و آوارگی در جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم شده است. جنگی که قربانیانش در سوریه بر اساس کمترین برآوردهای بین المللی و سازمان ملل متحد بالغ بر 300 هزار نفر هستند و پیش از دو میلیون نفر نیز مجروح و مفقود شدند. 4 میلیون نفر پناهنده شده و 8 میلیون نفر نیز آواره هستند. این جنگ  به خودی خود یک تهدید موجودیتی برای امت اسلام به شمار می‌رود ، به گونه‌ای که بیش از 20 برابر کشتار سال 1967 برای جامعه اسلام خطرآفرین بوده است.
 
چهارم: طبعاً مسئولیت آغاز جنگ داخلی در سوریه و سپس در عراق متوجه مقاومت لبنان نیست، با این وجود تمامی طرف‌های حاضر در این جنگ در برابر وجدان خود و امت اسلام و تاریخ، مسئول اقدامات خود هستند.
 
پنجم: در جنگ‌های داخلی و در نتیجه تغییر ائتلاف‌ها و خصومت‌ها، تعهد ما به مبانی اخلاقی و ملی ثابت تنها راه نجات خواهد بود. بنابراین در هیچ حالتی و تحت هیچ بهانه‌ای موشک باران مناطق غیرنظامی و گرسنه نگه داشتن مردم و شکنجه اسرا و استفاده از گفتمان فرقه‌ای و تحریکات مذهبی و حمایت از مداخله جویی‌های نظامی خارجی از سوی هیچ یک از طرف‌های مرتبط در بحران پذیرفته شده نیست. ارتکاب برخی جنایت‌ها از سوی یک طرف نمی‌تواند توجیهی برای ارتکاب جنایت‌های مشابه از سوی طرف مقابل باشد.
 
ششم: حمایت از هر یک از جریان‌های مقاومت عربی از جمله مقاومت فلسطین و لبنان در برابر خطر اسرائیل، دیروز و امروز و فردا یک فریضه برای تمامی امت اسلامی است. وحدت امت و تعهد به جبهه داخلی در راستای اهمیت سلاح و حتی مهم‌تر از آن ارزیابی می‌شود.
 
 
 
اگر روش اسرائیل در جنگ‌های گذشته با لبنان موشک باران غیرنظامیان مناطق جنوبی بوده و این جنگنده ها اقدام به مهاجرت دادن و آواره کردن آنها به سمت مناطق شمالی و شرقی می کردند، بنابراین آمادگی اهالی شمال و شرق لبنان برای پذیرش مردم جنوب رکنی اساسی در رویکرد دفاع از لبنان به شمار می‌رود. به این ترتیب هر اقدام نظامی یا سیاسی یا تبلیغاتی در لبنان و خارج از این کشور چه از طرف دوستان یا دشمنان که این همبستگی داخلی را تهدید کرده و باعث خونریزی بین مردم شود، در راستای آسیب رساندن به مقاومت خواهد بود.
 
هفتم: هر ظلمی که در جریان این جنگ داخلی انجام می‌شود، باعث مشخص شدن تکلیف جنگ نمی‌شود، بلکه زمان آن را طولانی‌تر می‌کند. استبداد و و تکفیر و مداخله نظامی خارجی از سوی قدرت‌های بزرگ راه حل این بحران نیست. حل نظامی این مشکل غیرممکن است و اگر هم ممکن باشد، به صورت ریشه‌ای بحران را حل نمی‌کند، بلکه در بهترین شرایط آنان به تعویق انداخته و باعث می‌شود درگیری‌ها در آینده بار دیگر به شکلی شدیدتر و خشن‌تر آغاز شود.
 
هشتم: ما در خلال تجربه مصر و دوره های متوالی این کشور اعتقاد داریم که استبداد و استعمار دو بیماری هستند و هیچ یک از آن‌ها نمی‌تواند دارویی برای طرف مقابل باشد. استبداد با انگیزه خوب و یا بد نمی‌تواند باعث چیره شدن بر فریب کاری‌های استعمار شود، چرا که استبداد باعث می‌شود انسان به مزدور استعمار تبدیل شود.
 
ما اعتقاد داریم که به صورت مشخص، انقلاب مصر اگر موفق شود بدون شک به بزرگ‌ترین پشتیبان مقاومت عربی بر ضد استعمار و صهیونیسم به ویژه مقاومت لبنان و فلسطین تبدیل شده و از ورود در دام استبداد جلوگیری می‌کند و اجازه نمی‌دهد حاکمیتی استبدادی روی کار آید که ضررش برای ملت و متحدانش بیش از دشمنانش باشد.
 
 

نهم: ما همچنین اعتقاد داریم که انقلاب مصر و قبل از آن انقلاب تونس و سایر تحرکات بزرگی که در میان افکار عمومی عربی رخ داده، تلاشی برای ایجاد پل ارتباطی بین امت ها است و موفقیت آن بویژه  در مصر ابزارهای جدید منطقه ای جدید را ایجاد کرده یا راهکارهای منطقه ای موجود را تحت تاثیر قرار خواهد داد، به گونه ای که این تمایل وحدت بخش را نشان داده و این چارچوب ها منطقه را برای حل بحران ها و مهار آن ها و ایجاد مصونیت بر ضد مداخله بین‌المللی و خارجی و سرکوب رژیم‌ها و رویکردهای قبیله‌ای و فرقه‌ای آماده کند.
 
دهم: هر اندازه که این مأموریت مشکل باشد، همگی ما باید برای وحدت امت اسلام تلاش کنیم، چرا که ایجاد تفرقه در امت به معنی از بین رفتن آن است. چرا که این جنگ تمامی طرف‌ها را به فرسایش شده و در نهایت باعث اشغالگری خارجی در منطقه می‌شود و مصیبت‌هایی را ایجاد می‌کند که بین سنی و شیعه و مسلمان و مسیحی و اسلام ‌گرا و لائیک تفاوت قائل نیست.
 
امت اسلام در هیچ چیز به اندازه آرمان فلسطین و مقاومت در برابر اسرائیل به اجماع نمی‌رسد، بنابراین، باید از اینجا شروع کرد. اگر ما فعالیت در قبال اسرائیل را شروع نکنیم، این رژیم با ایجاد این خودکشی جمعی از مشغول بودن منطقه به نفع خود بهره‌برداری کرده و در تمامی بخش‌ها گسترش پیدا خواهد کرد تا دایره نفوذ خود را به منابع آبی نیل و هند و یونان برساند و روابط گسترده‌ای را با دولت‌ها و جریان‌های مخالف متعدد عربی ایجاد کند.
 
عدل و انصاف و کنار گذاشتن معیارهای دوجانبه اولین قدم برای رسیدن به وحدت است. ما نباید جنایت‌های دشمنان خود را رد کنیم و به جنایت‌های متحدان خود راضی باشیم. خون برادر مسلمان هیچ گاه نباید کم ارزش تلقی شود، چرا که روزی فرا می‌رسد که پیروز در این جنگ ها به شکست خورده ها نیازمند می شود. قوی همیشه کسی نمی‌ماند و ضعیف نیز همیشه ضعیف نیست.