سرویس جهان مشرق - علی شهاب کارشناس و تحلیلگر لبنانی نوشت: چند روز بعد از جنگ جولای 2006 کارشناسان آمریکایی نتیجه نظرسنجی مرکز ابنخلدون در مصر را دریافت کردند که نشان میداد سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در میان افکار عمومی مصر به محبوبیت 82 درصدی دست یافته است. این میزان محبوبیت برای خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس حدود 60 درصد بود. این در حالی بود که هیچ یک از حاکمان عربی در میان 10 چهره برتر محبوب این نظرسنجی حضور نداشتند.
موفقیت حزبالله لبنان در کنار زدن حساسیتهای مذهبی در سطوح ملت عرب در جریان جنگ 33 روزه با وجود مخالفت بخش گستردهای از سیاستمداران وقت لبنان با وی و موضع خصمانه رسمی رژیم های عربی با او در معرض توجه مراکز مطالعاتی آمریکا قرار گرفت و آنها در چارچوب درس های گرفته شده از جنگ 33 روزه این موضوع را نیز مورد بررسی قرار دادند.
در روز هشتم مارس 2005 یعنی تقریباً یک ماه بعد از ترور رفیق حریری نخست وزیر لبنان، مایکل هرتزوگ سرتیپ اسرائیلی در آکادمی مطالعات خاور نزدیک واشنگتن در زمینه راهکارهای ممانعت از پر شدن خلأ موجود در لبنان به وسیله ایران و حزبالله لبنان سخنرانی کرد. وی در آن زمان مجموعه پیشنهاداتی را مطرح کرد که شامل موارد زیر بود:
- انتشار دموکراسی! در لبنان نیازمند اقداماتی فراتر از عقبنشینی سوریه از این کشور است.
- خلع سلاح حزبالله لبنان احتمالاً به وجود عناصر صلح (لبنانی، منطقهای یا بینالمللی ) نیازمند است.
- در استقرار نیروهای حافظ صلح بینالمللی در لبنان باید دقت زیادی به کار گیرد.
پیشنهادات مطرح شده از سوی هرتزوگ در ماهیت اصلی خود از ضرورت اقدام نظامی به عنوان مراحل ابتدایی خبر میداد. پس از گذشت بیش از یک سال از این توصیهها ، جنگی که ناظران براساس تحلیلهای مراکز معتبر و مطالعات غربی وقوع آن را پیشبینی میکردند به راه افتاد. دقت نظر در نحوه مدیریت آمریکا در ترسیم سیاستهای خاورمیانه این کشور و حوادث کنونی در سایه پایداری حزبالله لبنان در سال 2006 نکات زیر را نشان می دهد:
- عبارت هلال شیعی بعد از اشغال عراق و محبوبیت روزافزون جنبشهای مقاومت مورد حمایت ایران در این کشور به محور اصلی ادبیات تصمیمسازان آمریکایی تبدیل شد. ویروس این اصطلاح در ادامه دامن حاکمان رژیمهای عربی را نیز گرفت ، همانهایی که در زمان جنگ 33 روزه حزبالله لبنان را " ماجراجو" توصیف کرده بودند. نظرسنجی که در بالا بدان اشاره شد و نشان دهنده محبوبیت سید حسن نصرالله در مهمترین دولت عربی سنی بود، چالش اساسی در برابر نظریهپردازانی بود که تصور میکنند درگیریهای موجود در منطقه مذهبی است. لذا بر اساس چیزی که آکادمی بروکینگز به آن اعتراف کرده است، آنها چارهای نداشتند جز اینکه اقدامات جدیدی را در راستای تقویت دیدگاههای خود و تخریب وجهه حزبالله لبنان در جهان اهل تسنن انجام دهند.
- جنگ ژولای نتایج بسیار مهمی را در زمینه ترسیم شکل درگیریها با ایران به جای گذاشت. یکی از نتایج جنگ لبنان کاهش یافتن فرصت انجام هر حمله نظامی بر ضد ایران بود. این موضوع را پاتریک سیل نویسنده فقید انگلیسی چهار روز بعد از پایان جنگ مطرح کرد. مارتین کرامز کارشناس مطرح بینالمللی و نشریه اکونومیست نیز در گزارشهای خود به همین موضوع رسیدند. آنها معتقد بودند که جنگ لبنان احتمال حمله بر ضد ایران را متوقف کرد.
به این ترتیب دیدگاه آمریکا در قبال ایران بین دو گزینه "مهار" و "قدرت نرم" در جریان بود ، آن هم در فضای منطقهای که عربستان سعودی به دنبال ایفای نقش منطقهای و موازی [ با ایران] بود، اما نمیدانست که قرار گرفتن این کشور در دایره تقابل ، میتواند هر نوع احتمالی برای پیروزی سیاستهای آمریکا را به صفر برساند. چرا که جامعه ایرانی بازدارندگی داخلی بالایی نسبت به عرب ها و بویژه سعودی ها دارند .
تزلزل آمریکا در قبال ایران باعث شد گزینه داعش تا زمانی که سردار قاسم سلیمانی از مرزهای موصل و الرقه دور است، به بهترین گزینه تبدیل شود، اما اوضاع کنونی این چنین نیست. این اوضاع باعث میشود در آیندهای نزدیک تحولاتی منطقهای در وزن داعش از زاویه منافع آمریکا ایجاد شود.
- پاتریک سیل تحلیلگر مسائل بینالملل در تبیین نتایج ژئو پلتیک جنگ جولای سؤالی را در زمینه سرنوشت حکام به اصطلاح معتدل عربی مطرح کرده که بر سقوط ماجراجویان ! حساب کرده بودند.
شاید بررسی شرایط بهار عربی قبل از استقرار مرزهای تاریخی و جغرافیایی و به نتیجه رسیدن انقلاب های پراکنده آن زود باشد، اما چیزی که قطعی است اینکه برگه داعش از مهار خارج شده و دیگر نمیتوان ایده دولت خلافت را با فشردگی گذشته به عنوان جایگزینی حتی برای رژیمهای مرتجع و مستبد مطرح کرد.
موفقیت حزبالله لبنان در کنار زدن حساسیتهای مذهبی در سطوح ملت عرب در جریان جنگ 33 روزه با وجود مخالفت بخش گستردهای از سیاستمداران وقت لبنان با وی و موضع خصمانه رسمی رژیم های عربی با او در معرض توجه مراکز مطالعاتی آمریکا قرار گرفت و آنها در چارچوب درس های گرفته شده از جنگ 33 روزه این موضوع را نیز مورد بررسی قرار دادند.
در روز هشتم مارس 2005 یعنی تقریباً یک ماه بعد از ترور رفیق حریری نخست وزیر لبنان، مایکل هرتزوگ سرتیپ اسرائیلی در آکادمی مطالعات خاور نزدیک واشنگتن در زمینه راهکارهای ممانعت از پر شدن خلأ موجود در لبنان به وسیله ایران و حزبالله لبنان سخنرانی کرد. وی در آن زمان مجموعه پیشنهاداتی را مطرح کرد که شامل موارد زیر بود:
- انتشار دموکراسی! در لبنان نیازمند اقداماتی فراتر از عقبنشینی سوریه از این کشور است.
- خلع سلاح حزبالله لبنان احتمالاً به وجود عناصر صلح (لبنانی، منطقهای یا بینالمللی ) نیازمند است.
- در استقرار نیروهای حافظ صلح بینالمللی در لبنان باید دقت زیادی به کار گیرد.
- عبارت هلال شیعی بعد از اشغال عراق و محبوبیت روزافزون جنبشهای مقاومت مورد حمایت ایران در این کشور به محور اصلی ادبیات تصمیمسازان آمریکایی تبدیل شد. ویروس این اصطلاح در ادامه دامن حاکمان رژیمهای عربی را نیز گرفت ، همانهایی که در زمان جنگ 33 روزه حزبالله لبنان را " ماجراجو" توصیف کرده بودند. نظرسنجی که در بالا بدان اشاره شد و نشان دهنده محبوبیت سید حسن نصرالله در مهمترین دولت عربی سنی بود، چالش اساسی در برابر نظریهپردازانی بود که تصور میکنند درگیریهای موجود در منطقه مذهبی است. لذا بر اساس چیزی که آکادمی بروکینگز به آن اعتراف کرده است، آنها چارهای نداشتند جز اینکه اقدامات جدیدی را در راستای تقویت دیدگاههای خود و تخریب وجهه حزبالله لبنان در جهان اهل تسنن انجام دهند.
- جنگ ژولای نتایج بسیار مهمی را در زمینه ترسیم شکل درگیریها با ایران به جای گذاشت. یکی از نتایج جنگ لبنان کاهش یافتن فرصت انجام هر حمله نظامی بر ضد ایران بود. این موضوع را پاتریک سیل نویسنده فقید انگلیسی چهار روز بعد از پایان جنگ مطرح کرد. مارتین کرامز کارشناس مطرح بینالمللی و نشریه اکونومیست نیز در گزارشهای خود به همین موضوع رسیدند. آنها معتقد بودند که جنگ لبنان احتمال حمله بر ضد ایران را متوقف کرد.
به این ترتیب دیدگاه آمریکا در قبال ایران بین دو گزینه "مهار" و "قدرت نرم" در جریان بود ، آن هم در فضای منطقهای که عربستان سعودی به دنبال ایفای نقش منطقهای و موازی [ با ایران] بود، اما نمیدانست که قرار گرفتن این کشور در دایره تقابل ، میتواند هر نوع احتمالی برای پیروزی سیاستهای آمریکا را به صفر برساند. چرا که جامعه ایرانی بازدارندگی داخلی بالایی نسبت به عرب ها و بویژه سعودی ها دارند .
- پاتریک سیل تحلیلگر مسائل بینالملل در تبیین نتایج ژئو پلتیک جنگ جولای سؤالی را در زمینه سرنوشت حکام به اصطلاح معتدل عربی مطرح کرده که بر سقوط ماجراجویان ! حساب کرده بودند.
شاید بررسی شرایط بهار عربی قبل از استقرار مرزهای تاریخی و جغرافیایی و به نتیجه رسیدن انقلاب های پراکنده آن زود باشد، اما چیزی که قطعی است اینکه برگه داعش از مهار خارج شده و دیگر نمیتوان ایده دولت خلافت را با فشردگی گذشته به عنوان جایگزینی حتی برای رژیمهای مرتجع و مستبد مطرح کرد.