گروه بینالملل مشرق -
روزنامه لبنانی السفیر در مقالهای به قلم علی شهاب تحلیلگر مسائل راهبردی
منطقه نوشت: سمیر قنطار سردار اسرای لبنانی بالاخره به مراد دل خود رسید،
وی میگفت به لبنان آمده است تا به فلسطین بازگردد، بسیاری این سوال را
مطرح میکنند که سمیر قنطار در سوریه چه میکرد؟ البته انگیزههای طرح این
سؤال به ویژه برای کسانی که موافق حضور حزبالله لبنان در سوریه
نیستند،مشخص است.
اما تردید در پاسخ دادن به این سوال در مورد هویت فرد هدف قرار گرفته یا طرف برنده این ترور و شادی که مقامات اشغالگر صهیونیستی نتوانستند در واکنش به این خبر آن را مخفی کنند، خود را نشان میدهد. این در حالی بود که در طرف مقابل گروههای مقاومت فلسطین با وجود اختلاف مواضع خود نسبت به جنگ سوریه این عملیات ترور را محکوم کردند ، چرا که به خوبی از نقش باز و مستقیمی که قنطار در جنگ با اسرائیل ایفا میکند، اطلاع داشتند.
گزارشهای صهیونیستی از هفت سال پیش تاکنون از سمیر قنطار به عنوان یکی از افراد مرتبط با تأسیس زیرساختها و گروههای مقاومت بر ضد این رژیم در تمامی جبهههای مقابله با اشغالگری نام برده بودند. ولی از زمان آغاز بحران سوریه اطلاعات رصد اسرائیل بر نقش سمیر قنطار به همراه جهاد عماد مغنیه در تأسیس گروههای مقاومت بر ضد تلآویو در بلندیهای جولان متمرکز شدند، این اتهامزنی اسرائیل بر ضد قنطار تنها در حد سخن باقی نماند ، بلکه تلاشهای متعددی برای ترور وی نیز صورت گرفت.
بنابر آنچه که گفته شد مقاومت لبنان موضع خود را در مورد شهادت سمیر قنطار بخشی از محاسبات نامحدودی میداند که برخی رسانههای اسرائیلی سعی دارند پرونده آن را ببندند، به ویژه اینکه این شهید مقاومت از زمان انجام عملیات جسورانه خود در ساحل نهاریا تاکنون تأثیر گستردهای در افکار عمومی صهیونیستی داشته است.
توجه به این نکته لازم است که حزب لیکود به سرکردگی بنیامین نتانیاهو به دنبال انتخابات زودهنگام برای ریاست حزب است. حزب
مذکور در همین راستا دیروز بلافاصله تصاویری از قنطار را در صفحات
شبکههای اجتماعی منتشر کرده و بعد از انتشار خبر شهادت وی نیز جشن گرفت.
جمعه شب به همراه شهید قنطار شهدای دیگر نیز حضور داشتند که برخی از آنها فرماندهان نیروهای مقاومت ملی سوریه در جولان بودند، اما صرفنظر از شرایط و جزییات عملیات و نقش امنیتی جبهههای متحد اسرائیل در جنوب سوریه برای انجام این عملیات، نتایج و مبانی زیر از آن به دست میآید.
- مسائل و دلیلهای مطرح شده در مورد نحوه ترور که به صورت عملیات هوایی یا حمله موشکی از پایگاههای داخل اراضی اشغالی مطرح است، اهمیت چندانی ندارد. طرح فرضیه حمله هوایی نیز در این راستا به دنبال بازی با ائتلاف روسیه و ایران و حزبالله لبنان در سوریه است، به ویژه پس از اینکه سامانه موشکی اس 400 در این کشور مستقر شده و باید تمامی نفوذهای هوایی و اراضی سوریه را مهار نماید.
در حقیقت حتی اگر وجود تفاهم بین روسیه و اسرائیل برای اجازه دادن به پرواز جنگندههای اسرائیل در مناطق مشخص شده سودی ثابت شود، حزبالله لبنان هیچ ارتباطی با هر نوع از این تفاهمهای احتمالی نخواهد داشت ، چرا که نمیتواند قواعد درگیریها را براساس منافع اسرائیل تغییر دهد. تاریخ درگیریهای حزبالله لبنان با اسرائیل نشان میدهد که این حزب همواره باید به دنبال تحمیل قواعد درگیریها باشد، نه این که بر سر آنها تفاهم کند.
-
ارزیابیهای اولیه در سرزمینهای اشغالی مدعی است که واکنش حزبالله
لبنان با ملاحظه همراه خواهد بود. اقداماتی که در مرزهای شمالی در این
راستا انجام شده نیز اقداماتی در این سطح است. این ارزیابی منطقی و
متناسب با تجارب محور مقاومت در گذشته است ، اما ویژگی که ترور سمیر قنطار
دارد، به ویژه در تعیین نقش وی متفاوت است.
- رژیم اسرائیل در گذشته نیز سعی کرده بود سمیر قنطار را ترور کند، وی وقتی که بعد از خروج از زندانهای اسرائیل هم مسیر مقاومت را انتخاب کرد، میدانست که سرنوشتش شهادت خواهد بود. حتی اگر وی در مأموریتهای میدانی نیز وارد نمیشود، اسرائیل نیاز داشت که قنطار را شهید کنند. به این ترتیب باید گفت انجام این ترور متفاوت از ترور هر کدام از عناصر دیگر مقاومت است و تعامل با این پرونده باید با حالت نمادین خاصی در واکنش ها دنبال شود.
- ترور قنطار نمیتواند در شرایط کنونی جنگی را در منطقه ایجاد کند. اما مبنای اساسی که جنگ در سوریه آن را به تحولات موجود تحمیل کرده همواره باید مدنظر گرفته شود. اسرائیل در گذشته جبهه شمالی خود را با فرضیه آغاز جنگ از لبنان تا سوریه مورد بررسی قرار میداد ، اما امروز عرصه تحولات تغییر کرده و ارزیابیهای اسرائیل مبتنی بر فرضیات آغاز درگیریها از سوریه در نتیجه انجام عملیات نظامی موضعی و کشیده شدن آن به جنگ با حزبالله است. ترور سمیر قنطار نیز یکی از مجموعه حوادث سوریه است که در نهایت میتواند به این درگیری گسترده بینجامد.
-
در اندک ساعات همراه با ترور قنطار ، حزبالله لبنان عملیات سختی را در
حومه حلب دنبال کرده و از توان آتش بیسابقهای استفاده میکرد. اگر ما
بخواهیم روند درگیریها در غرب عراق را به عنوان یک محور واحد به این
تحولات اضافه کنیم، باید بگوییم که ترور سمیر قنطار یا هر یک از فرماندهان
دیگر مقاومت یک حادثه طبیعی در چارچوب مبارزات است ، به این معنا که موازنه
قدرت واقعی در درگیری با اسرائیل براساس تحولات میدانی به دست میآید،
تحولاتی که همچنان مسیر کند پیشروی خود را به صورت برنامهریزی شده به سمت
محور مقاومت ادامه میدهد.
بهطور خلاصه میتوان گفت که روند پروژه مقاومت در چارچوب مبارزه واقعی و پایانی با اسرائیل کاملاً مشخص است. ترور قنطار نیز در این میان تنها یک ایستگاه برای تسریع در روند محاسبات نامحدود است، حتی اگر اسرائیل تصور کند که این پرونده را بسته است. بنا بر تمام آنچه که مطرح شد میتوان گفت سمیر قنطار واقعاً به فلسطین بازگشت.
اما تردید در پاسخ دادن به این سوال در مورد هویت فرد هدف قرار گرفته یا طرف برنده این ترور و شادی که مقامات اشغالگر صهیونیستی نتوانستند در واکنش به این خبر آن را مخفی کنند، خود را نشان میدهد. این در حالی بود که در طرف مقابل گروههای مقاومت فلسطین با وجود اختلاف مواضع خود نسبت به جنگ سوریه این عملیات ترور را محکوم کردند ، چرا که به خوبی از نقش باز و مستقیمی که قنطار در جنگ با اسرائیل ایفا میکند، اطلاع داشتند.
گزارشهای صهیونیستی از هفت سال پیش تاکنون از سمیر قنطار به عنوان یکی از افراد مرتبط با تأسیس زیرساختها و گروههای مقاومت بر ضد این رژیم در تمامی جبهههای مقابله با اشغالگری نام برده بودند. ولی از زمان آغاز بحران سوریه اطلاعات رصد اسرائیل بر نقش سمیر قنطار به همراه جهاد عماد مغنیه در تأسیس گروههای مقاومت بر ضد تلآویو در بلندیهای جولان متمرکز شدند، این اتهامزنی اسرائیل بر ضد قنطار تنها در حد سخن باقی نماند ، بلکه تلاشهای متعددی برای ترور وی نیز صورت گرفت.
بنابر آنچه که گفته شد مقاومت لبنان موضع خود را در مورد شهادت سمیر قنطار بخشی از محاسبات نامحدودی میداند که برخی رسانههای اسرائیلی سعی دارند پرونده آن را ببندند، به ویژه اینکه این شهید مقاومت از زمان انجام عملیات جسورانه خود در ساحل نهاریا تاکنون تأثیر گستردهای در افکار عمومی صهیونیستی داشته است.
جمعه شب به همراه شهید قنطار شهدای دیگر نیز حضور داشتند که برخی از آنها فرماندهان نیروهای مقاومت ملی سوریه در جولان بودند، اما صرفنظر از شرایط و جزییات عملیات و نقش امنیتی جبهههای متحد اسرائیل در جنوب سوریه برای انجام این عملیات، نتایج و مبانی زیر از آن به دست میآید.
- مسائل و دلیلهای مطرح شده در مورد نحوه ترور که به صورت عملیات هوایی یا حمله موشکی از پایگاههای داخل اراضی اشغالی مطرح است، اهمیت چندانی ندارد. طرح فرضیه حمله هوایی نیز در این راستا به دنبال بازی با ائتلاف روسیه و ایران و حزبالله لبنان در سوریه است، به ویژه پس از اینکه سامانه موشکی اس 400 در این کشور مستقر شده و باید تمامی نفوذهای هوایی و اراضی سوریه را مهار نماید.
در حقیقت حتی اگر وجود تفاهم بین روسیه و اسرائیل برای اجازه دادن به پرواز جنگندههای اسرائیل در مناطق مشخص شده سودی ثابت شود، حزبالله لبنان هیچ ارتباطی با هر نوع از این تفاهمهای احتمالی نخواهد داشت ، چرا که نمیتواند قواعد درگیریها را براساس منافع اسرائیل تغییر دهد. تاریخ درگیریهای حزبالله لبنان با اسرائیل نشان میدهد که این حزب همواره باید به دنبال تحمیل قواعد درگیریها باشد، نه این که بر سر آنها تفاهم کند.
- رژیم اسرائیل در گذشته نیز سعی کرده بود سمیر قنطار را ترور کند، وی وقتی که بعد از خروج از زندانهای اسرائیل هم مسیر مقاومت را انتخاب کرد، میدانست که سرنوشتش شهادت خواهد بود. حتی اگر وی در مأموریتهای میدانی نیز وارد نمیشود، اسرائیل نیاز داشت که قنطار را شهید کنند. به این ترتیب باید گفت انجام این ترور متفاوت از ترور هر کدام از عناصر دیگر مقاومت است و تعامل با این پرونده باید با حالت نمادین خاصی در واکنش ها دنبال شود.
- ترور قنطار نمیتواند در شرایط کنونی جنگی را در منطقه ایجاد کند. اما مبنای اساسی که جنگ در سوریه آن را به تحولات موجود تحمیل کرده همواره باید مدنظر گرفته شود. اسرائیل در گذشته جبهه شمالی خود را با فرضیه آغاز جنگ از لبنان تا سوریه مورد بررسی قرار میداد ، اما امروز عرصه تحولات تغییر کرده و ارزیابیهای اسرائیل مبتنی بر فرضیات آغاز درگیریها از سوریه در نتیجه انجام عملیات نظامی موضعی و کشیده شدن آن به جنگ با حزبالله است. ترور سمیر قنطار نیز یکی از مجموعه حوادث سوریه است که در نهایت میتواند به این درگیری گسترده بینجامد.
بهطور خلاصه میتوان گفت که روند پروژه مقاومت در چارچوب مبارزه واقعی و پایانی با اسرائیل کاملاً مشخص است. ترور قنطار نیز در این میان تنها یک ایستگاه برای تسریع در روند محاسبات نامحدود است، حتی اگر اسرائیل تصور کند که این پرونده را بسته است. بنا بر تمام آنچه که مطرح شد میتوان گفت سمیر قنطار واقعاً به فلسطین بازگشت.