به گزارش مشرق، دیوید بروک، روانشناس برجسته آمریکایی در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «دونالد ترامپ روز به روز ترامپیتر میشود».
منظور دیوید بروک از ویژگی ترامپی، خصوصیات اخلاقی خاص دونالد ترامپ است که روز به روز و با کاهش فاصله زمانی تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پررنگتر میشوند.
شاید هم برجسته شدن ویژگیهای شخصیتی و رفتاری دونالد ترامپ به این دلیل باشد که روز به روز شناخت ما از او بیشتر میشود.
بروک در مقاله خود مینویسد: اگر قرار باشد نمودار رفتاری دونالد ترامپ را رسم کنید این نمودار را میتوان بر اساس صحبتهای او با معاونش مایک پنس، رسم کرد.
به نوشته بروک، ترامپ با معاون خود به صورت زیر صحبت میکند:
هی پنس! نظر من درباره عراق درست بود....پنس.....هیلاری کلینتون فقط یک دروغگوی مزخرف است.....دیدی نظر من درباره برگزیت درست از آب درآمد...پنس......هیلاری کلینتون فقط دروغ میگوید......پنس......ما باید صنعت زغال سنگ را دوباره راه بیندازیم.....مسیحیان من را دوست دارند.....پنس.......من با متخصصین آمار صحبت کردم.....پنس....من چقدر خوش تیپم، نه؟......هتل من در واشنگتن خیلی خیلی عالیه......پنس.......پنس...........
ترامپ اخیرا به عنوان نامزد نهایی جمهوریخواهان معرفی شد و حالا احساس بزرگترین پیروزی زندگیاش را دارد، اما به نظر میرسد که بیش از گذشته، حسی از انتقام در او میجوشد و خواهان جنگی رو در رو است. او در کنوانسیونهای سیاسی حسی از پیروزی و غرور را دارد، چرا که حالا فقط او مانده است و هیلاری کلینتون. اما بیشتر از حرکات و اقدامات تخریبی همحزبیهایش هم بیمناک است تا حملات جبهه حریف. او به همه کس و همه چیز بدبین است و نمیتواند به کسی اعتماد کند و دائماً به تخریب فرد یا گروهی خاص میپردازد.
بروک در ادامه مینویسد: این که در سر او چه میگذرد مشخص نیست، اما علم روانشناسی به ما در این رابطه یک کلید و راهکار داده است. روانشناسان در تردید هستند که آیا خودخواهی و خودپسندی شخصیت افراد خودشیفته را میسازد یا این که شخصیت آنها ساخته و پراخته سطح پایینی از اعتماد به نفس و خودخواهی است که این گونه افراد تلاش میکنند آن را پنهان کنند. اما نظر کلی روانشناسان این است نوعی از خویشتندوستی ناپایدار سبب میشود که افرادی نظیر ترامپ رفتارهایی بیثبات و دمدمی داشته باشند و هر دقیقه، هر ساعت و هر شبانه روز تغییر کنند، وعدههای عجیب و غریب بدهند و به چیز متفاوتی بیاندیشند و خواستههای نامعقول و عجیب بسیاری داشته باشند.
اعتماد به نفس افرادی نظیر دونالد ترامپ میتواند هم بالا باشد و هم پایین و شکننده. بنابراین این افراد حس میکنند که پیرامون آنها تهدیدات زیادی وجود دارد، پس سعی میکنند از طریق رفتارهایی غیرقابل پیش بینی به دفع این تهدیدات بپردازند. شاید اگر از افرادی مثل ترامپ یک سوال ساده چندبار با فاصله زمانی چند روز پرسیده شود، آنها هربار جواب متفاوت و متناقضی بدهند، بنابراین نمیتوان پیش بینی دقیقی از این گونه افرد داشت.
دونالد ترامپ سال 1998 گفته است اگر روزی بخواهد وارد کارزا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شود، از جبهه جمهوریخواهان وارد میشود، چرا که جمهوریخواهان بسیار سادهاندیش و نادان هستند و به راحتی حرفها و نوشتههای رادیو، تلویزیون و یا خبر فاکس نیوز را باور میکنند. شاید همین گفته هم نشانگر طرز فکر ترامپ درباره مردم باشد.
به دلیل این که برآورد شخصی ترامپ از موفقیت و محبوبیتش در میان آمریکاییها افزایش یافته است، او بازهم خواهان سطوح بالاتری از این موفقیت خیالی است، و برای دستیابی به این نوع از موفقیت به انجام هرکاری دست خواهد زد. او برای نیل به اهدافی که فکر میکند برایش دست یافتنی هستند، دیگران را تخریب میکند، به خودنمایی و نمایش خانودادهاش میپردازد، به نقاط مختلف سفر میکند، اظهار نظرهای عجیبی میکند، دروغ میگوید و حتی به اقلیتها و افرادی حمله میکند که محبوبیت زیادی ندارند.
اما با تمامی این موارد پیش بینی، به ویژه در عرصه سیاست، بسیار سخت است و باید منتظر ماند و دید که آیا تا روز چه چیزی رقم میخورد، آیا جامعه آمریکا میتواند او را بپذیرد و به عنوان رئیس جمهورش انتخاب کند یا خیر؟
شاید ترامپ باعث بزرگترین و موثرترین تغییر در عرصه سیاست آمریکا باشد و شاید هم در نقش نابودگر عمل کند و تیشه به ریشه آمریکا بزند.
منظور دیوید بروک از ویژگی ترامپی، خصوصیات اخلاقی خاص دونالد ترامپ است که روز به روز و با کاهش فاصله زمانی تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پررنگتر میشوند.
شاید هم برجسته شدن ویژگیهای شخصیتی و رفتاری دونالد ترامپ به این دلیل باشد که روز به روز شناخت ما از او بیشتر میشود.
بروک در مقاله خود مینویسد: اگر قرار باشد نمودار رفتاری دونالد ترامپ را رسم کنید این نمودار را میتوان بر اساس صحبتهای او با معاونش مایک پنس، رسم کرد.
به نوشته بروک، ترامپ با معاون خود به صورت زیر صحبت میکند:
هی پنس! نظر من درباره عراق درست بود....پنس.....هیلاری کلینتون فقط یک دروغگوی مزخرف است.....دیدی نظر من درباره برگزیت درست از آب درآمد...پنس......هیلاری کلینتون فقط دروغ میگوید......پنس......ما باید صنعت زغال سنگ را دوباره راه بیندازیم.....مسیحیان من را دوست دارند.....پنس.......من با متخصصین آمار صحبت کردم.....پنس....من چقدر خوش تیپم، نه؟......هتل من در واشنگتن خیلی خیلی عالیه......پنس.......پنس...........
ترامپ اخیرا به عنوان نامزد نهایی جمهوریخواهان معرفی شد و حالا احساس بزرگترین پیروزی زندگیاش را دارد، اما به نظر میرسد که بیش از گذشته، حسی از انتقام در او میجوشد و خواهان جنگی رو در رو است. او در کنوانسیونهای سیاسی حسی از پیروزی و غرور را دارد، چرا که حالا فقط او مانده است و هیلاری کلینتون. اما بیشتر از حرکات و اقدامات تخریبی همحزبیهایش هم بیمناک است تا حملات جبهه حریف. او به همه کس و همه چیز بدبین است و نمیتواند به کسی اعتماد کند و دائماً به تخریب فرد یا گروهی خاص میپردازد.
بروک در ادامه مینویسد: این که در سر او چه میگذرد مشخص نیست، اما علم روانشناسی به ما در این رابطه یک کلید و راهکار داده است. روانشناسان در تردید هستند که آیا خودخواهی و خودپسندی شخصیت افراد خودشیفته را میسازد یا این که شخصیت آنها ساخته و پراخته سطح پایینی از اعتماد به نفس و خودخواهی است که این گونه افراد تلاش میکنند آن را پنهان کنند. اما نظر کلی روانشناسان این است نوعی از خویشتندوستی ناپایدار سبب میشود که افرادی نظیر ترامپ رفتارهایی بیثبات و دمدمی داشته باشند و هر دقیقه، هر ساعت و هر شبانه روز تغییر کنند، وعدههای عجیب و غریب بدهند و به چیز متفاوتی بیاندیشند و خواستههای نامعقول و عجیب بسیاری داشته باشند.
اعتماد به نفس افرادی نظیر دونالد ترامپ میتواند هم بالا باشد و هم پایین و شکننده. بنابراین این افراد حس میکنند که پیرامون آنها تهدیدات زیادی وجود دارد، پس سعی میکنند از طریق رفتارهایی غیرقابل پیش بینی به دفع این تهدیدات بپردازند. شاید اگر از افرادی مثل ترامپ یک سوال ساده چندبار با فاصله زمانی چند روز پرسیده شود، آنها هربار جواب متفاوت و متناقضی بدهند، بنابراین نمیتوان پیش بینی دقیقی از این گونه افرد داشت.
دونالد ترامپ سال 1998 گفته است اگر روزی بخواهد وارد کارزا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شود، از جبهه جمهوریخواهان وارد میشود، چرا که جمهوریخواهان بسیار سادهاندیش و نادان هستند و به راحتی حرفها و نوشتههای رادیو، تلویزیون و یا خبر فاکس نیوز را باور میکنند. شاید همین گفته هم نشانگر طرز فکر ترامپ درباره مردم باشد.
به دلیل این که برآورد شخصی ترامپ از موفقیت و محبوبیتش در میان آمریکاییها افزایش یافته است، او بازهم خواهان سطوح بالاتری از این موفقیت خیالی است، و برای دستیابی به این نوع از موفقیت به انجام هرکاری دست خواهد زد. او برای نیل به اهدافی که فکر میکند برایش دست یافتنی هستند، دیگران را تخریب میکند، به خودنمایی و نمایش خانودادهاش میپردازد، به نقاط مختلف سفر میکند، اظهار نظرهای عجیبی میکند، دروغ میگوید و حتی به اقلیتها و افرادی حمله میکند که محبوبیت زیادی ندارند.
اما با تمامی این موارد پیش بینی، به ویژه در عرصه سیاست، بسیار سخت است و باید منتظر ماند و دید که آیا تا روز چه چیزی رقم میخورد، آیا جامعه آمریکا میتواند او را بپذیرد و به عنوان رئیس جمهورش انتخاب کند یا خیر؟
شاید ترامپ باعث بزرگترین و موثرترین تغییر در عرصه سیاست آمریکا باشد و شاید هم در نقش نابودگر عمل کند و تیشه به ریشه آمریکا بزند.