در این تحلیل میخوانیم: در این میان، منافقین تنها گروهی که همه حیثیت و هستی خود را در گرو جنگ نهاده بودند، برای خروج از بن بست، توطئهای که مأموریت اجرای آن را به عهده داشتند به مرحله اجرا درآوردند. آنها در تحلیلهای درون گروهی خویش، امکان قبول آتش بس از سوی ایران را ناممکن دانسته و باور داشتند که جمهوری اسلامی، زمانی قطعنامه را میپذیرد که از جنبههای سیاسی، نظامی و اقتصادی به بن بست کامل رسیده باشد و تحت چنین شرایطی، سقوط نظام اسلامی حتمی و قدرت به عناصر سازمان منافقین منتقل خواهد شد.
اطلاعات بدست آمده حاکی از آن بود که رژیم بعثی صدام درصدد بود در فاز جدید جنگ با استفاده از منافقین، اقدامات جدیدی صورت دهد. در این میان، منافقین طی دو عملیات تحت عناوین(آفتاب)در فکه و (چلچراغ) در مهران تا حدودی آمادگی خود را برای عملیات در داخل خاک ایران، نزد حاکمان بعثی به نمایش گذاشتند.
عملیات آفتاب در نیمه شب هفتم فروردین ۱۳۶۷ در مرزهای جنوبی کشور و در چهل کیلومتری شهر شوش انجام شده بود. این عملیات برای منافقین دستاوردی نداشت و آنها به سرعت مجبور به عقبنشینی شدند.
عملیات چلچراغ نیز در ساعت ۱۲ شب ۲۸ خرداد ۱۳۶۷ و در غرب کشور انجام شد. طی این عملیات که با حمایت کامل نیروهای رژیم بعثی صدام انجام شده بود شهر مهران به تصرف این نیروها درآمد. اما در اینجا نیز موفقیت زیادی نصیب این گروه نشد و آنان پس از سه روز مجبور به عقبنشینی و بازگشت به مواضع خود در داخل خاک عراق شدند.
منافقین فرصت پیش آمده بعد از پذیرش قطعنامه توسط ایران را زمان مناسبی دانسته و به رغم آنکه طرح حمله به ایران برای سالگرد شروع جنگ در 31 شهریور تدارک دیده شده بود، زمان آن را دو ماه به جلو انداختند.
از آنجا که رژیم بعثی صدام به خاطر پذیرش قطعنامه، بهانهای برای تجاوز جدید به ایران نداشت، با حمایت و پشتیبانی تسلیحاتی و هوایی از منافقین، نیروهای خود را از دخالت مستقیم در ورود به عمق خاک ایران بر حذر داشت و به همین منظور، ابتدا برای کاستن از حجم نیروهای خودی در غرب، اقدام به تک وسیعی در خرمشهر کرد و سپس با هجوم و آتش سنگین در منطقه سر پلذهاب و صالح آباد، این مناطق را به تصرف در آورده و ضمن تخلیه شهر قصر شیرین راه ورود منافقین به داخل خاک جمهوری اسلامی ایران را هموار ساخت. رژیم بعثی صدام همچنین پس از ورود منافقین به داخل خاک ایران جهت پشتیبانی در چندین نوبت، اقدام به بمباران هوایی خطوط نیروهای ایران کرد و بالگردهای نیروبر رژیم بعثی صدام در این مدت مرتباً به پشتیبانی منافقین مشغول بودند.
عناصر فریب خورده منافقین عملیاتی را تحت عنوان فروغ جاویدان طراحی و در تاریخ 3/5/1367اجرا و در قالب یک ستون نظامی مجهز وارد خاک ایران شدند، سرعت این ستون خودروئی موجب شده تا خیلی سریع با بهره¬گیری از اوضاع نامناسب داخلی در شهرهای مرزی که به واسطه حملات عراق به وجود آمده بود، به سر پل ذهاب، کرند و اسلام آباد رسیده و از آنجا به طرف کرمانشاه حرکت کنند.
هدف منافقین از حمله در عمق خاک ایران، تسخیر چندین شهر و فتح تهران طی یک برنامه زمانبندی شده ۳۳ ساعته و به دست گرفتن قدرت بود. طبق زمانبندی، نیروهای منافقین بایستی ساعت 1800 روز دوشنبه سوم مرداد1367 به کرند و ساعت 20 بامداد به اسلام آباد و 22 به کرمانشاه رسیده و در این شهر، استقرار دولت خویش را اعلام کنند. اگرچه منافقین در ساعتهای تعیین شده به کرند و اسلام آباد رسیدند، اما در مسیر اسلام آباد – کرمانشاه در گردنه حسنآباد، از پیشروی آنها جلوگیری شد.
نیروهای ایرانی با استفاده از موقعیت مناسب عملیات آفندی مرصاد را با رمز یا صاحبالزمان(عج) ادرکنی طراحی کردند. عملیات مرصاد آخرین عملیات رزمی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله است که قریب به 28 سال از آن میگذرد.این عملیات که آخرین برگ زرین دفاع جانانه ملت قهرمان ایران در جنگ هشت ساله است. نیروهای مسلح جان بر کف ایران اسلامی، متشکل از ارتشیان غیور،سپاهیان دلاور و نیروهای مخلص بسیج مردمی، موفق شدند حمله منافقین کوردل را که با سازماندهی همگانی نظامی رژیم بعثی عراق مسلح شده بودند و به شدت حمایت میشدند، درهم بشکنند و با جهاد مقدس خود، حامیان غربی خوشخیال آنان را مانند همیشه در عرصههای بینالمللی ناکام بگذارند.
این عملیات با سایر عملیاتهای دفاع مقدس تفاوت داشت. این بار در مقابل نیروهای ایرانی،نیروهای رژیم بعثی عراقی نبودند بلکه ایرانیانی بودند که در قالب نیروهای شبه نظامی موسوم به ارتش آزادیبخش ملی تحت رهبری مجاهدین خلق و با حمایت رژیم بعثی عراق به مرزهای ایران حمله کرده بودند. عملیات مرصاد در پاسخ به عملیات منافقین به نام فروغ جاویدان انجام شد.
استعداد نیروهای منافقین:
منافقین در طرح حمله خود یک برنامه زمانبندی شده ۳۳ ساعته را برای رسیدن به تهران طرحریزی کرده بودند و قصد داشتند:طی پنج مرحله خود را به تهران برسانند.این پنج مرحله عبارت بودند از «سرپل ذهاب - اسلام آباد»،«اسلام آباد - باختران»،«باختران- همدان»،«همدان- قزوین»،«قزوین- تهران».
در این عملیات مسعود رجوی فرماندهی ارتش و همسرش[مریم عضدانلو قجر]معاون او بود. آنها یک مسئول ستاد ارتش و یک مسئول قرارگاه داشتند و بعضی از کادر مرکزی در شورای این ستاد و بقیه آنها در تیپ و لشکرها به کار گرفته شده بودند. حدود ۲۵ تیپ در قالب ۷ لشکر زیر نظر قرارگاه مرکزی کار میکردند.
در هر تیپ حدود200 نفره، 50 دختر وجود داشت و بقیه پسر بودند. هر لشکر تا تهران مأموریت خاصی را در مراحل مختلف عملیات به عهده داشت و برای هر محور به تناسب اهمیت مأموریت دو یا چند تیپ در نظر گرفته شده بود.
نحوه عمل منافقین با حمایت رژیم بعثی صدام:
مقارن ساعت 1430سوم مرداد 1367منافقین با حمایت ارتش رژیم بعثی عراق عملیات خود را با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب و هلیبرن از جنوب گردنه پاتاق(نزدیکی سر پلذهاب) آغاز و به طرف شهر کرند پیشروی کردند و حدود ساعت 1830، اولین تانکهای رژیم بعثی صدام با نشان منافقین وارد شهر شدند. سپس در ساعت 2120 دوشنبه سوم خرداد67 به محض رسیدن به مدخل شهراسلامآباد، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و همچنین تیراندازی و آشفته نمودن اوضاع کردند. تعدادی از نیروهای نظامی و مردم با آنان درگیر شدند که علت عدم انسجام نیروها و آمیختگی منافقین با مردم، اوضاع از کنترل نیروهای نظامی خارج و شهر به تصرف منافقین درآمد.
منافقین تا گردنه حسنآباد در ۲۰ کیلومتری شرق شهر اسلامآباد، پیش رفتند و برای تجدید سازمان در آنجا مستقر شدند و منتظر شکست مقاومت بازدارنده نیروهای ایرانی در تنگه چهارزبر بودند تا به سوی کرمانشاه پیشروی کنند و تمام امکانات خود را در پشت این تنگه جمع کردند و آماده شدند تا به محض باز شدن راه در مدت کوتاهی شهر کرمانشاه را تصرف کنند.
با تدبیر و فرماندهی قاطع و مدبرانه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی بالگردهای هوانیروز و نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران ستون چندین کیلومتری خودروئی منافقین را در جاده اسلام آباد به طرف کرمانشاه در تنگه چهارزبر(مرصاد) مورد هجوم قرار داد و تقریباً نابود ساختند و یگانهای زمینی متشکل از نیروهای بسیج، سپاه و ارتش از طرف ایلام و کرمانشاه به منافقین هجوم آورده و آنان را محاصره کرده و هزاران نفر را کشته و زخمی کرده و تعداد قابل توجهی را به اسارت درآوردند. بدین ترتیب آخرین عملیات گسترده نظامی در 8 سال دفاع مقدس با پیروزی کامل رزمندگان ایرانی پایان یافت.
منافقین در این تجاوز دارای 12 دستگاه تانک سبک کاسکا و پل برزیلی، 40 دستگاه نفر بر PMP ، 30 عراده توپ 122 میلی متری،حدود 240 قبضه انواع خمپاره ، 1000 قبضه آرپیجی هفت، 700 قبضه تیر بار، توپ 106 میلی متری،60 قبضه مسلسل دوشکا و حدود 1000 دستگاه انواع خودرو بودند.
نتایج عملیات مرصاد:
1- عقب راندن دشمن از خاک جمهوری اسلامی ایران و باز پسگیری شهرهای اسلام آباد، قصرشیرین، سرپل ذهاب و دهها روستای منطقه.
2- در این عملیات بین 2000 تا 2500 نفر از منافقین به هلاکت رسیدند و حدود 1500 نفر مجروح ، حدود 1000 نفر در منطقه متواری و تعداد 150 نفر به اسارت در آمدند و تعدادی نیز با سیانورخودکشی کردند. همچنین بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 240 قبضه خمپارهانداز 80 و 60 میلی متری و 30 قبضه توپ 106 میلی متری منهدم شد.
3- غنائم به دست آمده، شامل، صدها قبضه آر.پی.جی-7، تیر بار و خمپاره انداز، دهها دستگاه تانک و نفربر، 12عراده توپ 122م.م و مقادیری تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی بوده است.
سخن پایانی:
کاروان متجاوز منافقین در یک اقدام هماهنگ به سرکردگی آمریکای جنایتکار و پشتیبانی ارتش رژیم بعث عراق،سرمست و غرق در غرور و غفلت با حمایتهای همه جانبه رسانههای غربی و صهیونیستی و مزدوران داخلی در یک تجاوز آشکار به سرزمین پاک و مقدس ایران حملهور شدند.
این منافقین سیاه دل،به خیال و تصور واهی خویش گمان میکردند که ظرف کمتر از 48 ساعت ایران اسلامی تسلیم نقشه شیطانی آنان خواهد شد. نیروهای غفلتزده نفاق، ابرههوار و مغرورانه بهپیش میآمدند که ناگاه رزمندگان اسلام با قدرتی خورشید گونه از زمین و هوا یورش برقآسای سهمگین خود را آغاز و خواب خوش منافقین متجاوز را بر هم زدند و ظرف کمتر از چهار ساعت آن چنان سرنوشتی برای خصم دون و اربابان آنان رقم خورد که هیچ یک از تحلیلگران رسانههای غربی و مزدوران آمریکایی و کارشناسان ستم تصور نمیکردند که مهلکترین ضربات را منافقین کوردل و لشکر دست نشانده آنها خواهد خورد.
بار دیگر دلاور مردان ایران اسلامی یکی دیگر از صحنههای با شکوه حماسه و ایثار را در تنگه مرصاد خلق کرده و برای چندمین مرتبه حقانیت و قدرت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در نزد جهانیان به نمایش گذاشتند.
مهمترین رهآورد این عملیات پیروزمندانه، هجوم و آمادگی مردم در صحنههای پیکار علیه باطل یا همان شور و شوق ابتدای انقلاب اسلامی و روزهای دفاع مقدس بود و نشان داد بعد از هشت سال جنگ تحمیلی با همه شداید و سختیها، هر زمان که نیاز باشد، باز هم فرزندان دلیر این ملت، دلاورانه در صحنههای خطر حضور مییابند و حماسه میآفرینند و نمونههایی از امداد الهی و تفسیر آیه شریفه 14سوره فجر( انربک لبالمرصاد) را با چشم خود عیان دیدند و نوای پیروزی شنیدند.
در این عملیات بیبدیل و غرورآفرین، توسط رزمندگان سلحشور ایران اعم از ارتشیان غیور،سپاهیان جان برکف و بسیج مردمی، ضربات مهلکی بر پیکر پوسیده منافقان از خدا بیخبر و ارتش رژیم بعثی صدام وارد آمد و در این بین نقش شهید سپهبد علی صیاد شیرازی که از طرف ستادکل نیروهای مسلح مسئولیت رهبری و هدایت عملیات مرصاد و به ویژه فرماندهی و هدایت بالگردهای هوانیروز قهرمان ارتش را بر عهده داشت بسیار تعیینکننده و سرنوشتساز و همچنین نقش عقابان تیز پرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که با دلاوری و ایثار بر دشمنان قسم خورده این ملت تاختند و آنان را به درک واصل نمودند، برکسی پوشیده نبوده و ستودنی است.
یاد و خاطره تمامی شهدای گرانقدر این عملیات را گرامی داشته و بر ارواح طیبه آنان درود وصلوات میفرستیم.