این معلمِ خادم متولد سال 1350 است و در رابطه با خادمی میگوید: شلمچه قطعهای از بهشت است. انسان وقتی در شلمچه است انگار در کنار شهداست و همراه با آنان نفس میکشد و زندگی میکند. شلمچه فضای معنوی خاصی دارد. غرب نیز حال و هوای خودش را دارد. من خیلی دوست دارم برای دانشآموزان از شهدا و ایثار و جهاد بگویم؛ به همین خاطر به ذهنم رسید برای اینکه بهتر بتوانم پیامهایم را به دانشآموزان منتقل کنم باید خادمی در یادمانهای شهدا را تجربه کنم.
او خاطرنشان میکند: فضایی که در یادمانهای شهدا حاکم است، فضای معنویت است و دیگر شغل، منصب و مقام مهم نیست. اینجا همه خادمند و در فضای خادمی زندگی میکنند. خادمی هم یعنی عشقبازی و خودسازی. خادمی تجربهی زندگی شهدا در جبهههای جنگ است. روزهای خادمی فرصتی برای آشنایی با سبک زندگی شهداست. آنهایی که عاشقانه زندگی کردند و عاشقانه پر کشیدند.
رمضانخانی تاکید میکند: برای اینکه بتوان سبک زندگی شهدا و وصیتهای شهدا را به نسل جوان و نوجوان منتقل کرد باید آن فضایی که شهدا در آن زیستهاند را درک کرد. آن وقت حرفی که گفته میشود برآمده از دل است و حرفی که از دل برآید، بر دل نشیند.
این معلم خادم عنوان میدارد: زوج جوانی مراسم ازدواج خود را در یادمان شهدای شلمچه برگزار کردند. این حرکت بسیار حرکت زیبایی بود؛ اما متاسفانه توسط رسانهها و به خصوص رسانه ملی پوشش داده نشد. چند روز پیش در همین یادمان شهدای بازیدراز مادری با سختیهای فراوان کودک خود را به بالای ارتفاعات آورد و این کار را با عشق انجام میداد. این حرکت نشان از عشق است و باید تصاویر این حرکتهای عاشقانه منتشر شود.
او میگوید: بسیاری از زوایای دفاع مقدس مخفی مانده است که یکی از آنان جنگ در غرب و شمالغرب کشور است. مردم بیشتر مناطق عملیاتی جنوب را میشناساند و شناخت یادمانهای غرب و شمالغرب نیازمند یک اراده ملی همراه با روحیه جهادی است.
رمضانخانی بیان میکند: بازیدراز محل فداکاری و رشادتهای رزمندگان بسیاری همچون سردار شهید محسن وزوایی است. ارتفاعات بازیدراز یادآور دلیریها و شجاعتهای شهید شیرودی است؛ که مردم سرپل ذهاب و گیلانغرب از این رشادتها خاطرات بسیاری به یاد دارند.
وی میگوید: ایثار را میتوان در وصیت شهید وزوایی یافت؛ که گفت حتی جنازه من را بر روی میدان بگذارید تا جنازه من هم به این نظام و انقلاب اسلامی کمک کند. این نهایت انسانیت و ایمان یک فرد است.