سفر فرستاده نظامی چین به دمشق بار دیگر گمانه حضور نظامی پکن در سوریه را به تیتر رسانه‌ها تبدیل کرد، اما واقعاً این مداخله تا چه حد محتمل است؟

سرویس جهان مشرق- ژنرال گوان یوفی، مدیر دفتر همکاری‌های بین‌المللی کمیته مرکزی ارتش چین در سفر به دمشق با ژنرال فهد جاسم الفریج وزیر دفاع سوریه دیدار کرد.
 
 
 
به گزارش رویترز مهمان چینی از تمایل دولتش برای همکاری‌های نظامی با میزبان خبر داد اما اعلام کرد در این سفر صرفاً به توافقی در زمینه کمک‌های بشردوستانه دست یافته‌اند. گوان گفت «ارتش چین و سوریه از گذشته‌ روابط دوستانه‌ای داشته‌اند و ارتش چین تمایل دارد تبادلات و همکاری با ارتش سوریه را تقویت کند». او همچنین با یک ژنرال روسی در این سفر دیدار کرد که جزئیات آن منتشر نشده است.
 
اظهارات فرستاده نظامی پکن در حالی صورت می‌گیرد که از اواخر سال گذشته میلادی یعنی زمانی که گروه تکفیری «دولت اسلامی» به قتل اسرای چینی اقدام کرد و خبرهایی مبنی بر میزبانی دمشق از مستشاران نظامی چینی منتشر شد، گمانه‌زنی ها در مورد مداخله چین در مبارزه با داعش بیش از پیش مطرح شد. پس از آن نیز بارها از حضور یا عدم حضور این دولت در منازعه سوریه سخن رفته است، اما هیچ گاه موضع‌گیری قطعی در این زمینه اعلام نشده است. شاید مهمتر از مبارزه با داعش، بحث دیگری مطرح است.
 
مقامات چینی صرفاً در این حوزه، خبر می‌سازد اما تصمیم قطعی به مداخله نظامی نگرفته‌اند. گاهی با مقامات فرانسه، گاهی سوریه و گاهی دیگر کشورها در این رابطه گفتگوی خبرساز انجام می‌دهند. اگر پکن اراده سیاسی لازم برای مبارزه را داشت، طی 4-5 سال منتظر اجازه از این و آن نمی‌ماند.
 
 
محدوده‌ای که ابوبکرالبغدادی برای تصرف در سال‌های بعد اعلام کرده، شامل ناحیه مسلمان‌نشین سین‌کیانگ چین نیز می‌شود، بنابر این پکن در راستای تضعیف داعش تلاش می‌کند، اما این به معنای پذیرش هزینه مداخله مستقیم نظامی نیست
 
به نظر می‌رسد پکن تنها می‌خواهد وزنه جبهه مقابله با داعش را هم به عنوان یک تهدید بین‌المللی و هم به عنوان گروهی که تعدادی از جدایی‌طلبان ناحیه سین‌کیانگ در آن به دریافت آموزش نظامی مشغولند، سنگین‌تر کند، اما فعلاً ضرورتی برای اقدام مستقیم نمی‌بیند زیرا اگر بخواهد در این مسیر گام بردارد، از جانب گروه‌های داخلی و قدرت‌های خارجی تحت فشار قرار می‌گیرد.
 
به دلیل وجود جمعیت گسترده مسلمانان در آن کشور که گروه‌هایی از آنان به نظامی‌گری، تندروی و تجزیه‌طلبی تمایل دارند، مداخله قدرتمند چین منجر به تهدیدهای امنیتی در داخل خواهد شد، به ویژه اگر مستقلاً اقدام کند و این یعنی کاهش امنیت سرمایه‌‌گذاری در چین. در سوی دیگر اگر قصد شرکت در ائتلافی برای مبارزه با داعش را داشته باشد، از آنجا که تنها به حضور قدرتمند و اصطلاحاً در شأن تسلیحات خود قانع خواهد شد، حضور در هر کدام از ائتلاف‌های آمریکایی-اروپایی یا ایرانی-روسی ممکن است به منافع پکن در روابطش با جبهه دیگر خدشه وارد کند.
 
بنابر این چین که معمولاً در راستای تقویت قدرت اقتصادی خود از حضور در منازعات سیاسی جهان خودداری می‌کرد، هنوز قصد ندارد این برگ برنده یعنی مداخله نظامی را با توجه به شرایط فعلی در سوریه خرج کند. خبرسازی در مورد حضور نظامی در سوریه هم می‌تواند پرستیژ چین به عنوان یک ابرقدرت بین‌المللی را که نباید نسبت به منازعات کلیدی در جهان بی‌تفاوت باشد تقویت کند و هم به افزایش قراردادهای فروش تسلیحات مدرن چینی یاری رساند.
 
تصویری از تربیت کودکان ایغوری در مناطق تحت تصرف داعش در سوریه
بسیاری از این اقلیت قومی در استان سین‌کیانگ چین تمایلات تجزیه‌طلبانه دارند
 
 
اما این همه ماجرا نیست. پکن علاوه بر این قصد دارد با این سفرها حساسیت رقیب بین‌المللی خود یعنی واشنگتن را برانگیزد. خاورمیانه در طی قرون اخیر حیات خلوت قدرت‌های اروپایی و از نیمه قرن 20 حوزه منافع ایالات متحده آمریکا بوده است، در حالی که شرق آسیا در اختیار قدرت‌هایی چون روسیه و چین بوده است. پکن در ماه‌های اخیر بر سر دریای چین شرقی و جنوبی با همسایگان خود به اختلاف برخورده است و نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده به حمایت از کشورهایی چون فیلیپین و ویتنام عرض اقیانوس آرام را طی کرده‌اند.
 
بنابراین اصلاً عجیب نیست که چین نیز برای مقابله به مثل هر ازچندگاهی از حضور نظامی در خاورمیانه دم زند تا آمریکا از مداخله بیشتر در دریای چین شرقی و جنوبی برحذر دارد.
 
به هر حال ممکن است تغییر شرایط در ماه‌های آتی تصمیم‌سازان چینی را متقاعد کند که زمان تماشاگری به پایان رسیده است. در صورت قدرت‌گیری داعش مقامات پکن قطعاً دست به سلاح خواهند برد اما در صورت تداوم وضعیت جاری اقدامی فراتر از چند سفر خارجی و گفتگوی تلفنی صورت نخواهد گرفت.
 
 منابع