سلیمی‌نمین می‌‌گوید:مصدق نه یک الگو برای سیاسیون است و نه یک عنصر خائن؛او را باید به درستی شناخت و از تجربه‌اش درس گرفت.

به گزارش مشرق، در آستانه سالگرد کودتای آمریکایی-انگلیسی 28 مرداد که منجر به سرنگونی دولت مصدق شد، میزگردی با حضور عباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران و خسرو معتضد کارشناس مسائل تاریخی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
 
در این میزگرد که بیش از 2 ساعت به طول انجامید بحث‌های مفصلی درباره شخصیت دکتر مصدق، شرایط سیاسی اجتماعی دوران وی و همچنین تحلیل چرایی سرنگونی دولت او مطرح شد. 

عباس سلیمی‌نمین در این میزگرد با اشاره به اینکه درباره دکتر مصدق مانند بسیاری دیگر از پدیده‌های سیاسی دچار افراط و تفریط شده‌ایم، گفت که البته این افراط و تفریت در سال‌های اخیر تا حدی جایش را یک نگاه محققانه تا حدی داده است؛ ولی اوج افراط و تفریط‌ها در دهه 60 نسبت به دکتر مصدق وجود داشت.

وی با این بیان که جریانی دکتر مصدق را بسیار غیرواقعی و در قالب یک قهرمان ملی بی عیب و نقص و به عنوان یک اسوه که می‌تواند الگویی در همه دوران‌ها باشد معرفی می‌کرد، خاطرنشان کرد: این جریان نه اینکه به این مسئله اعتقاد داشت، بلکه در قالب یک تقابل سیاسی با انقلاب اسلامی برای تضعیف رهبری نظام اینگونه به مصدق تمسک می‌جست و یک جریان هم که جریان مقابل این بود دکتر مصدق را به صورت غیرمنصفانه بسیار لگدمال می‌کردند و کارکرد او و نقش او در تاریخ معاصر ایران را تحریف می‌کردند.

سلیمی‌نمین ماجراهای دکتر مصدق را تجربه‌ای گران‌سنگ برای کشور و ملت ایران توصیف کرد که باید از آن درس آموخت  و به همین دلیل باید از افراط و تفریط درباره وی اجتناب کرد. 

وی از یک سو تاکید می‌کند که یقیناً دکتر مصدق شخصیتی پیشتاز، پیشقراول و پیشاهنگ در مسائل سیاسی نیست و این تصویری است که خود مصدق هم از خودش در خاطراتش ارائه کرده است. با این حال سلیمی‌نمین تاکید می‌کند که علیرغم نقدهای جدی به مصدق، او را نباید مانند برخی، وابسته به آمریکا و انگلیس دانست چرا که از نظر تاریخی چنین چیزی صحت ندارد. 

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران همکاری مصدق با اشغالگران و پلیس جنوب را یکی از اشتباهات تاریخی مصدق توصیف کرده و در مباحثه‌ای که با خسرو معتضد بر سر چرایی این امر صورت گرفت، تاکید کرد که این مسئله از عدم بینش سیاسی مصدق ناشی می‌شد. با این حال خسرو معتضد معتقد بود مصدق "ناچاراً" به همکاری با اشغالگران روی آورده است. معتضد می‌گوید مصدق چاره‌ دیگری نداشت، اما سلیمی‌نمین با رد دیدگاه معتضد تاکید می‌کند که اگر چنین استدلالی را بپذیریم، باید همواره بگوییم اگر زوری پرزور باشد باید در مقابل آن گردن خم کنیم، بنابراین هیچ مقاومتی در برابر زورگویان در تاریخ قابل توجیه نخواهد بود. حال آنکه این دیدگاه یقیناً پذیرفته نیست. 

سلیمی‌نمین در بخش دیگری از این میزگرد با تشریح دلایل خود می‌گوید که ایده ملی شدن صنعت نفت، ایده دکتر مصدق نبوده است بلکه وی از جایی به بعد با این مسئله همراهی می‌کند. سلیمی‌نمین می‌گوید که ایده ملی شدن صنعت نفت در دهه 20 به تدریج شکل گرفت و حتی خود انگلیسی‌ها هم به نوعی در شکل‌گیری این ایده نقش داشتند چرا که تصور می‌کردند نهایتاً به جهاتی به نفع آنها تمام خواهد شد.

وی خوش‌باوری مصدق به آمریکایی‌ها و نیروهای جدید سلطه‌گر را پاشنه‌آشیل او معرفی می‌کند. و این مسئله را در کودتای 28  مرداد و سرنگونی دولت مصدق "کلیدی" توصیف می‌کند.

سلیمی‌نمین تجربه مصدق را برای دولت فعلی بسیار گران‌قیمت توصیف می‌کند و از این دولت می خواهد که از این تجربه درس بیاموزد؛  وی می‌گوید: دولت فعلی نباید اشتباه مصدق را تکرار کند. مصدق هم به جای تکیه به داخل و استفاده از ظرفیت ملت، چشم به آمریکا دوخته بود تا چرخ صنعت ایران را بچرخاند و تولید ثروت کند؛ اما نتیجه آن کودتای 28 مرداد شد. 

این کارشناس ارشد مسائل تاریخی درباره جمله معروف امام مبنی بر اینکه "مصدق به اسلام سیلی زد" نیز تحلیل جالبی ارائه می‌کند. وی می‌گوید در این زمینه سه روایت وجود دارد. دو روایت مستقیم از امام و یک روایت هم به نقل از آیت‌الله خامنه‌ای. روایت اول این بود که امام پیش از انقلاب و در دیدار با جمعی از دانشجویان، دکتر مصدق را فردی معرفی می‌کند که قصد خدمت به کشور را داشته اما اشتباهات بزرگی هم داشت.  روایت دوم مربوط به سال 1360 است. در آن مقطع عده‌ای تلاش می‌کردند تا رهبری جعلی برای ایران بتراشند. آنها می‌خواستند رهبر واقعی را که امام بود تضعیف کنند و او را زیر سایه رهبر بدلی قرار دهند. آنها می‌خواستند مصدق را رهبر اصلی ایران و انقلاب معرفی کنند در صورتی که خود دکتر مصدق هم در زمان حیات چنین ادعایی نداشت. امام که شرایط را این‌گونه دید به مقابله با این جریان ضددین و ضدملی برخاست. اما روایت سوم در سال 64 بود و  آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه یک تحلیل تاریخی درباره نهضت ملی شدن صنعت نفت و مرحوم مصدق ارائه  کردند. امام خمینی در برابر تحلیلی که آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه انجام می‌دهند مخالفتی نکردند، و در واقع موضع رسمی انقلاب اسلامی در قبال آقای دکتر مصدق در نماز جمعه آیت‌الله خامنه‌ای در سال 64 بیان شده است. 

خسرو معتضد هم در این میزگرد ضمن اشاره مفصل به وقایع تاریخی دوران مصدق گفت که مصدق در دوران جوانی‌اش و زمان که والی فارس بود چاره‌ای جز همکاری با پلیس جنوب نداشته و این ناشی از درایت و زمان‌شناسی او بوده است.

وی گفت که بعدها و پس از ضعیف شدن انگلیس، مصدق هم به مخالفت با این دولت برخاست. اما اگر پیش از این با انگلیس مبارزه می‌کرد خودش از بین می‌رفت.

معتضد در بخشی از این میزگرد می‌گوید که مصدق می‌خواست دموکراسی از نوع سوئیسی را در ایران حکمفرما کند. آزادی بیان، 800 امتیاز روزنامه در زمان مصدق داده می‌شود به صورت عنان گسیخته که 40 روزنامه حزب توده اجاره کرده بود. 

او معتقد است که این اقدامات مصدق، "مهار گسیخته" بود. 

با این حال سلیمی‌نمین با ذکر استناداتی می‌گوید که اساساً مصدق را نمی‌توان چهره‌ای دموکراتیک محسوب کرد زیرا برخورد وی با منتقدانش از جمله فدائیان اسلام کاملا روشن است. ضمن اینکه آزادی دادن مصدق به حزب توده هم ناشی از اعتقاد وی به آزادی بیان نبود.

معتضد که بسیار بیشتر از سلیمی‌نمین از وجوه شخصیتی و سیاسی مصدق دفاع می‌کرد و برخی از نقدهای سلیمی‌نمین به مصدق را نمی‌پذیرفت، در بخش دیگری از این میزگرد درباره مشابهت‌سازی برخی رسانه‌ها بین محمدجواد ظریف و دکتر مصدق و مشابهت سازی میان برجام و ملی شدن صنعت نفت می‌گوید که من سه سال پیش ده‌ها مقاله در مورد ظریف نوشتم اما الان از همه این مقالاتم تبرئه می‌جویم. آقای ظریف به نظر من فریب خورد.من قبلا می‌نوشتم که او چقدر عالی انگلیسی صحبت می‌کند و چقدر خوب جواب مطبوعات آمریکا می‌دهد. اما آخرش به نظر من اشتباه عمل کرد.

معتضد می‌افزاید: درباره برجام باید منتظر باشیم و به مردم امید بدهیم، ولی به نظر من خیلی بد جلو رفتیم و(برای رفع تحریم‌ها و عمل طرف مقابل به تعهداتش) هیچ تضمینی نگرفتیم. ما همه کاری کردیم،  بتن ریختیم، سیمان ریختیم ولی حقیقت این است که من با دیدن این وضعیت افسرده شدم. فعلا که چیزی دست ما نیامده است.