*داودآبادی اسلحه را زمین گذاشت و قلم برداشت
گلعلی بابایی در این نشست با اشاره به ویژگی صراحت و شفافیت در آثار داودآبادی گفت: از صراحت و شفافیت مطالب این کتاب لذت بردم. حمید داودآبادی از نسل اولیهای جنگ است که اسلحه را پس از جنگ زمین گذاشت و قلم دست گرفت و کتاب نوشت.
وی افزود: صداقت، صراحت و جسارت سه نکتهای است که رهبر انقلاب در تقریظی که بر کتاب داودآبادی نوشته بودند، به آن اشاره کرده بودند که ما نیز این سه نکته را در اکثر آثار داودآبادی میبینیم. در کتابهای داودآبادی معمولاً دیگران مطرح میشوند و کمتر خود نویسنده دیده میشود، در حالی که در برخی کتب، نویسنده بیشتر خود را مطرح میکند.
*ماجرای شکایت از داودآبادی به خاطر صراحت در کتابهایش
این پژوهشگر عرصه ادبیات دفاع مقدس گفت: مردمی بودن جنگ در آثار داودآبادی دیده میشود که این نیز یکی دیگر از ویژگیهای آثار او است. آن صراحت و صداقت که پیش از این به آن اشاره کردم، در کتاب «مثل آب خوردن» دیده میشود.
او اضافه کرد: من از کتاب «مثل آب خوردن» یکصد نسخه برای پیشکسوتان لشکر ۲۷ خریداری کردم و به آنها هدیه دادم تا بلکه به واسطه خواندن آن، شروع به نوشتن خاطرات خود از دوران دفاع مقدس کنند. صراحت داودآبادی در آثارش تا جایی است که موجب آزردگی برخی نیز میشود. یکی از فرماندهان من را دید و گفت میخواهیم از داودآبادی در دادسرای نظامی شکایت کنیم، سوال کردم به چه دلیل؟ گفت چون او در کتابش نوشته که فلان جا در جنگ فلان لشکر نیامد و بچههای ما قتلعام شدند. من گفتم: بالاخره اینطور بوده یا نبوده؟ زیرا داودآبادی فقط مشاهدات خود را نوشته است، و او فرمانده پاسخ داد: قرار نیست هر چه را دیدم را بنویسیم، من گفتم: به نظرم این مسئله جرم نباشد.
*یک هزارم رزمندگان کتاب نداریم
بابایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اگر از کتاب «مثل آب خوردن» صد نفر نیز درس بگیرند، داودآبادی اجر خود را برده است، امیدوارم این کتاب تلنگری به افراد بزند و تابوی نوشتن از جنگ بشکند. این در حالی است که امروز در حال ترویج این دید هستند که باید یک فرد مصاحبه کند و یک نویسنده حاصل خاطرات یک رزمنده را بنویسد. در صورتی که به نظرم این دید در داودآبادی وجود ندارد و باید اصلاح شود.
او در پایان گفت: ما امروز یک هزارم افرادی که در جنگ داشتیم، کتاب در رابطه با جنگ داریم و امید است این کتاب برخی را دست به قلم کند، زیرا خاطرات آنها در گذر زمان فراموش میشود. باید این کتاب تلنگری باشد برای رزمندگان تا نترسند و بنویسند. این کتاب باید دست به دست شود و به دست رزمندگان برسد.
*در جنگ فرمانده بد هم داشتیم، همه فرشته نبودند
حمید داودآبادی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس که کتاب «مثل آب خوردن» رونمایی میشد، گفت: این کتاب ثمره ۳۰ سال خاطره نویسی من است، من همیشه میگویم دو مرتبه متولد شدم، یک مرتبه ۲۵ مهر ۱۳۴۴ از مادرم و مرتبه دوم ۲۵ مهر ۱۳۶۰ در منطقه سومار. بعد از اولین نامهای که به مادرم از جبههها نوشتم، ماجرای نوشتن من از جنگ شروع شد، زیرا در آن نامه به سبک روایت ماوقع و مشاهدات برای مادرم اتفاقات را بازگو کرده بودم.
وی با اشاره به سخنان مجری برنامه مبنی بر معرفی دو شهید توسط داودآبادی گفت: اگر بعد از جنگ دو ثمره داشته باشم برای من کافی است، آن هم معرفی شهید مصطفی کاظم زاده و دیگری شهید سعید طوقانی است.
داودآبادی گفت: کتاب «مثل آب خوردن» چکیده تمام مشکلاتی است که در این ۳۰ سال با آنها درگیر بودهام، من معتقدم قرار نیست در جنگ فقط فرماندهان مشهور و خوبها را ببینیم، بلکه ما در جنگ فرمانده بد هم داشتیم و جوانان نباید فقط همه را فرشته ببینند، بلکه باید همه خوب و بد جنگ را با هم مشاهده کنند.
*داوآبادی آرنولد و راکی نبوده است
او با اشاره به حالتهای خود در دوران دفاع مقدس که در کتابهایش بیان کرده، گفت:داودآبادی آرنولد و راکی نبوده است، من هم در خط مقدم ترسیدهام و بر خود لرزیدهام.
نویسنده کتاب «مثل آب خوردن» گفت: احمد دهقان، سعید تاجیک، داود امیریان، احمدرضا احدی، گلعلی بابایی و حمید داودآبادی کسانی هستند که شاید دیپلم هم نداشته باشند، اما در جلسهای بزرگان و پژوهشگران جنگ فرانسه جلوی آنها زانو زدند.
*بزرگترین کتابخانههای دفاع مقدس در لندن و پاریس
وی افزود: ما به واقعیت قضیه درست اشاره نکردهایم و من معتقدم یک روز مجبور میشویم که محققان خود را برای تحقیق پیرامون جنگ هشت ساله به اروپا بفرستیم، زیرا امروزه معتبرترین کتابخانههای دفاع مقدس در لندن و فرانسه است. یکی از عالیترین کتابهای جنگ فرانسه برای یک کارگر است، ما وظیفه داریم واقعیت جنگ را بگوییم و نشان دهیم که مردم بودند که در جنگ شرکت کردند و دکتر، مهندسها فقط به جنگ نرفتند و به خاطر نگفتن این واقعیتها، نسل آینده یقه ما را خواهد گرفت.
داودآبادی گفت: کتاب «مثل آب خوردن» حاصل دغدغههای خودم بود و معتقدم رزمندگان ما ۱۰ سال دیگر نهایتاً هستند و فرصت دارند خاطرات خود را بنویسند. ابتدا در فکر این بودم که یک کتاب خاطرهنویسی بنویسم، اما دیدم آن چیز دیگری میشود و ترجیح دادم به صورت مشخص در مورد دفاع مقدس بنویسم. حتی به ناشر کتاب گفتم که روی جلد عکس یک رزمنده بگذارد تا مشخص شود که این کتاب در مورد دفاع مقدس است.
*کتابی که در زنگ تفریح کتابهای دیگرم نوشتم
این نویسنده در پایان سخنانش با اشاره به اینکه هر مشکلی که در کتابهایش است متوجه خود او میشود، گفت: من عقیدهای به ویراستاری ندارم و غلطهای تایپی و نگارشی برعهده من است و ناشر تقصیری ندارد. کتاب «مثل آب خوردن» به تعبیری زنگ تفریح من در هنگام نوشتن سه کتاب سنگین بود که هر وقت از نوشتن آنها خسته میشدم، این کتاب را مینوشتم.
در پایان این مراسم از کتاب «مثل آب خوردن» با حضور جمعی از علاقمندان به عرصه دفاع مقدس رونمایی شد.