کد خبر 628018
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۷

چگونه دلسوزان آسیب‌های اجتماعی که دلواپس نقش قصاص در تکمیل خشونت شده‌اند، نقش توحش برهنه‌ «لانتوری» در دامن زدن به خشونت در جامعه را در نظر نمی‌گیرند و وزیر محترم ارشاد نیز، این فیلم را قرآنی می‌خواند؟

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - «لانتوري» فيلمي كه در نظر وزير محترم ارشاد «فيلمي قرآني» مي‌نمود، حالا چند روزي است كه از دهان بازيگرانش با عبارت «چرخه خشونت» تفسير مي شود. «لانتوري»، فيلمي كه خشونت از لحظه‌‌لحظه‌اش مي‌بارد و هر مخاطبي را با بغض و نفرت از هر كس و هر چيز از سينما خارج مي‌كند، حالا مانيفست افرادی شده كه حتی قادر نیستند چرخه‌ی یک نقد سالم سینمایی را بدون استفاده از خشونت کلامی کامل کنند. آن قدر خشن‌اند كه حتي در مقابل حرف بزرگتر از دهانِ «قصاص» به عنوان حلقه‌ی تکمیل چرخه‌ی خشونت»، تحمل نقد يك متخصص مسائل اجتماعي را هم ندارند اما حق اعتراض به نص صریح قرآن را همچنان براي خود محفوظ داشته‌اند.
 

 
 
آن‌ها كه تا با فيلم‌شان بر اساس قوانين مصوب اين كشور برخورد كوچك نظارتي مي‌شود، در برلين و كن، پيش چشم آقاهاي غربي‌شان، فرياد برمي‌آورند كه آزادي از ما سلب شده و تيغ سانسور، زبان‌مان را بريده است. حال آن‌كه فيلم‌شان را ساخته‌اند و اكران كرده‌اند و خودشان خوب مي‌دانند كه اولين‌هاي اين جريان تند و خشن و فحاش نيستند، در داخل به دور زدن سیستم‌های نظارتی و‌ این که وزیر ارشاد را در تشخیص قرآنی یا ضدقصاص بودن فیلم‌شان، به گمراهی انداخته‌اند، می‌بالند و اما خارج از کشور همواره از محدودیت‌های سانسور نالانند.

لانتوري‌ها كه براي تز عدالت‌ اجتماعي مدنظر خودشان مرثيه‌اي خشونت‌بار مي‌سازند و از مرتكبين توحش و بدویتی در حد روسپي‌گري و حيله‌گري و زورگيري و اسيدپاشي در خيابان‌هاي شهر، قهرمان مي‌سازند، حالا عَلَم «چرخه خشونت» را به دست گرفته‌اند و در دانشگاه و روزنامه دوره افتاده‌اند كه قانون خدا، مسبب دامن زدن به آسيب‌هاي اجتماعي است و بازیگر نقش يك فعال به اصطلاح حقوق بشري، بيش از خدا مي‌فهمد كه دارد «چرخه خشونت را با كاري كه مي‌كند نابود مي كند و حركتش يك حركت انساني است».
 

 

آن هم انساني كه در جهان فيلم، چيزي بيش از يك لانتوري قابل ترحم اما قهرمان نيست؛ يك وحشي افتاده به جان اجتماع كه اول با روسپي‌گري و فريب، هر كسي كه يك ماشين مدل بالا سوار است، او را به دام مي‌اندازد، بعد خيلي‌انساني، عاشق مي‌شود و بعد هم در اوج انسانيت عشقش را با اسيدپاشي ابراز مي‌كند. او را بايد بخشيد البته نه چون بخشيدن، ايثاري بزرگوارانه و خدايي است كه اصلا خدايي در فيلم وجود ندارد؛ بلكه چون قصاص، «چرخه خشونت» را تكميل مي‌كند! اصولا آدم بايد يك انسان منطقي باشد و مثل انسان‌های جهان پيشنهادي فيلم، اول به جان شهروندان ديگر بيفتد و خونشان را با زورگيري و وحشي‌گري بمكد بعد هم مثل هر آدم منطقي ديگري عشقش را خيلي سالم (!) ابراز كند، بعد هم چون همه‌ی آدم‌هاي جهان لانتوري همين قدر منطقي هستند، چرخه خشونت‌هاي او را تكميل نخواهند كرد و مي‌گذارند برود در اتاقش بنشيند و كمي به كارهاي بدش فكر كند.
 
 

«نظر شخصي من اين است كه خشونت نبايد در دور تسلسل بيفتد. نبايد جواب توحش را با توحش داد. بايد نوك پيكان را به سمت قانون مملكت گرفت كه راهي بهتر از قصاص پيش پاي ما نمي‌گذارد.» و اين را كسي مي‌گويد كه در برابر انتقادي ساده به خشونت وحشيانه‌ی فيلم، تاب شنيدن ندارد و جلسه را ترك مي‌كند. اين را كسي مي‌گويد كه اگر فيلمش مطابق قانون توقيف شود يا اصلاحاتي براي آن لازم باشد، احتمالا به قانون تمكين نمي‌كند و اگر كساني، با استفاده از سكوت قانون (و نه ضدیت با آن)، با اكران فيلمش همراهي نكنند، فرياد قانون‌مداري بلند مي‌كند.
 
حقيقت آن است كه این رفتار تبدیل به اخلاق متداولي در ميان گروهی شده كه حق اعتراض به هر چيزي را از جمله قانون‌خدا باور دارند اما هيچ انتقادي را برنمي‌تابند. اسيد مي‌پاشند و توقع بخشش دارند. قانون تا وقتي كه با آن‌ها همراه باشد خوب است و از جايي كه مزاحم آزادي‌هاي خارج از اندازه قانونی ایشان شود، بايد نوك پيكان را به سمتش گرفت.

«قانون سابق که در صدر مشروطیت تصویب شده بود به وسیله ملت، و متمم قانون را، با جدیت مرحوم شیخ فضل الله نوری، به آن ضم کردند و ملت به او رأی دادند، شما بیایید به آن قانونی که سابق بود و حالا برای او می‌خواهید سینه بزنید، و رفیق شفیق شما آن وقت که می‌خواست آشوب کند و در ایران بود، قبل از فرارش، می‌گفت بیایید به قانون عمل کنید! خوب، شما هم به این قانون عمل کنید. این قانون می‌گوید که: هر قانونی که بر خلاف اسلام است قانون‌ نیست. پس قوانین باید قوانین اسلامی باشد. شما آن را هم که قبول ندارید! می‌گویید که قصاص، این قانون واضح اسلام، این قانون ضروری اسلام، این قانونی که قرآن به آن تصریح کرده است، این قانونی که مصلحت و امنیت کشور را تأمین می‌کند، شما این را یک قانون «غیر انسانی» می‌دانید. شما از ریشه‌هایتان خراب بودید! ولی حالا من نظرم با این جمعیتی است که اینها را تأیید می‌کنند. یک قدر اصلاح کنید خودتان را آقا! چرا برای دنیا این قدر دست و پا می‌زنید؟ انسان این قدر برای دنیا دست و پا بزند که یک جمعیتی که قرآن را سبّ می‌کنند و یک جمعیتی که کمونیستها را دعوت می‌کنند برای ضدیت با اسلام، شما تأییدشان بکنید. شما ناهی از منکر! مفسر قرآن خوب، بیایید در مقابل اینها بایستید. در مقابل اینها بگویید این امری که گفتند اینها کفر است. اینکه کسی بگوید حکم خدا «غیر انسانی» است، اسلام غیر انسانی است، این کافر است سخنرانی امام خمینی (ره) درباره‌ی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، 25 خرداد 60
 
كاش مي شد به ياد بياوريم كه فرياد عقلانيت و قانون‌مداري برخی، خشونت را به كف خيابان برد اما حالا لانتوري‌ترين قهرمان فيلم در پریشان‌گویی‌هاي شبه‌عاشقانه‌اش مدام به خود تلقين مي‌كند كه «عقلتو بكش» و تازه، بعد از اكران متوجه مي‌شويم كه پایبندی به قانون، شامل قانون قصاص نمي‌شده است!

«آقایان در هرچه صحبت می‌کنند و در هرچه اعلامیه می‌دهند، یکی از مطالبشان این است که قانون. از اول هم قانون باید به آن عمل بشود. این سال هم «سال قانون» اسم گذاشته شد؛ یعنی اجرای قانون. آقایان این همه بساطی که الآن به حسب قانون در ایران بر پا است. مجلس شورای اسلامی یک مجلسی است که قانون او را تأیید کرده است، و شورای نگهبان آنی است که قانون تعیین کرده، و دولت هم آنی است که مجلس شورا تعیین کرده، این هم دولت قانونی، قوه قضائیه هم این است که قانون تعیین کرده؛ خوب، شما اگر واقعاً به قانون می‌خواهید عمل بکنید، و ما هم می‌خواهیم که همه شماها بیایید به قانون عمل کنید» سخنرانی امام خمینی (ره) درباره‌ی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، 25 خرداد 60
 
 

اما سال‌هاست كه قانون مسئله‌ اين جماعت نيست. اصرار به نمایش هرج‌و‌مرج‌طلبي و تبليغ ونداليسم در آثار سینمایی و تصویری این جماعت، نمونه‌‌ای از تعلق خاطراين گروه به بي‌قانوني است. حالا اما با این اوصاف و با توجه به رفتارهای این گروه میشود حدس زد که در نظر ایشان، چيزي كه بيش از همه مانع است، ايدئولوژي الهي‌ایست (كه جمهوري اسلامي بر آن بنا شده) و به زعم آقايان موجب آبروريزي در جامعه جهاني است؟

«آقایان تمام تکلیفها را به جا آوردند و عمل کردند، فقط یک تکلیف مانده و آن جمهوری اسلامی را به هم زدن؟! تمام تکلیفهایی که برما و شما متوجه است، چه از قشر نویسندگان و روشنفکران و جبهه‌ها و نهضتها و سایرین، تمام تکالیف فقط منحصر به این شده است که این جمهوری اسلامی را در خارج از کشور، طور دیگری که هست نمایش بدهید، ومردم را دعوت کنید که بر خلاف جمهوری اسلامی شورش کنند؟! دیگر همه چیز درست شده است، فقط این یکی مانده؟! در وقتی که سرتاسر ایران آشوبگران مشغول آشوب هستند، منافقان مشغول فعالیت هستند، و ابتلا به جنگ با قدرتهای بزرگ داریم، و مملکت ما آنجا مبتلا به جنگ است و در داخل مبتلا به این دستجات مختلفی است که به بهانه اسم شماها در خیابانها می‌ریزند و جوانان ما را زخمی می‌کنند و گاهی هم می‌کشند، اینها نهی از منکر نمی‌خواهد؟ اینها را دعوت به شورش می‌کنید این امر به منکر نیست؟ این امر به فساد نیست؟[...] فقط نهی از منکرتان این است که بعضی از علمای اسلام را شما هی تضعیف کنید، بعضی از نهادهای اسلامی را تضعیف کنید. این نهی از منکر همه‌اش خلاصه شده است در همین هرچه اعلامیه می‌دهند آقایان و هرچه صحبت می‌کنند و هرجا می‌روند صحبت می‌کنند، همّ و غمّشان این است که این جمهوری اسلامی به درد نمی‌خورد! ما حتماً باید یا در آغوش امریکا باشیم تا بتوانیم زندگی کنیم؛ [...] بیایید با هم برادر بشوید، این مملکت را به پیش ببرید. هی ننشینید و بگویید که این مملکت را دارند خراب می‌کنند. آخرکجا، کی دارد خراب می‌کند جز شماها؟ کی دارد مملکت را خراب می‌کند؟ حساب کنید آخر! ملت بنشینند حساب کنند این دولتی که با تمام توانش دارد زحمت می‌کشد و دارد راهسازی می‌کند و دارد به جنگزدگان کمک می‌کند و دارد به جبهه‌ها کمک می‌کند، و عیبش فقط این است که می‌گوید من مسلمانم! من به غیر اسلام هیچ فکر نمی‌کنم، شما این یک عیب را صرفنظر بکنید!» سخنرانی امام خمینی (ره) درباره‌ی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، 25 خرداد 60

حالا فيلمي كه از اسمش هم خشونت مي‌بارد، و كارگردان آن با بغض و عصبانيت، روي ردكارپت فستيوال‌هاي خارجي قدم مي‌زند، بايد براي ايران نسخه خروج از چرخه خشونت را ترسيم كند. عامل ترويج خشونت و دامن زدن به توحش، را اصلا نبايد شهوت و نفسانيت افسارگسيخته‌ عده‌اي براي مطرح شدن در جشنواره‌هاي جهاني حتي به قيمت تصوير كردن برهنه‌ خشونت –كه در همه جاي دنیا يكي از مهمترين موارد نظام‌هاي ريتينگ براي اكران فيلم‌هاست- دانست بلكه همان طور كه خودشان مي‌گويند قانون الهي قصاص، افتادن در دور تسلسل توحش است!

«در یک کشور اسلامی این‌طور سبّ بر قرآن و سبّ بر اسلام در مرئی‌ و منظر مسلمین بشود، و فلان مقام هم تأیید کند و دعوت به شورش! در مقابل چه؟ در مقابل نص صریح قرآن؟! امروز، دو بعد از ظهر دعوت به راهپیمایی است. به حسب چیزی که در اعلامیه‌شان ثبت شده است، دعوت به راهپیمایی است در مقابل این حکم «غیر انسانی» اسلام! [...] لکن بسیار غفلت می‌خواهد و بسیار ساده اندیشی می‌خواهد که [...] مسلمانها هم همین بنشینند تماشا کنند که به ضد اسلام مقاله بنویسند و سبّ اسلام بکنند و حکم ضروری اسلام را «غیر انسانی» بخوانند!» سخنرانی امام خمینی (ره) درباره‌ی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، 25 خرداد 60

چگونه است که دلسوزان آسیب‌های اجتماعی و داعیه‌داران به تصویر کشیدن دردهای جامعه بر پرده‌ی سینما که دلواپس نقش قصاص در تکمیل خشونت شده‌اند، نقش این توحش برهنه‌ی فیلم در دامن زدن به خشونت را در جامعه در نظر نمی‌گیرند؟ اما بعد از همه‌ این‌ها عجیب‌تر از همه آن است که چنین اشتباهات فرهنگی غیرقابل باوری رخ دهد و وزیر محترم ارشاد آن را قرآنی بخواند و باقی ماجرا مسکوت بماند. عوامل فیلم تلاش دارند تا مدیران فرهنگی و مخاطبان‌شان را به صراحت از آدرس اشتباهی که رفته‌اند بازگردانند و افکار عمومی را متوجه معنای اصلی فیلم کنند اما افتخار نشان عالی «فیلم قرآنی» از آن‌ها پس گرفته نمی‌شود.

«اما شمایی که مسلمان هستید و هیچ گاه نمی‌خواهید به ضد اسلام قیام کنید چرا این قدر هواهای نفسانیه زیاد شده است که نمی‌فهمید دارید چه می‌کنید؟ چرا این قدر شیطان در نفس ماها سلطنت پیدا کرده است که چشمهای ما را کور کرده است و قلبهای ما را وارونه کرده است؟ بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا [...] آن‌ها هم قبول دارند که این حکم - حکم قصاص - که در قرآن کریم و ضروری بین همه مسلمین است، «غیر انسانی» است؟ آیا این نماز شب خوان‌ها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشسته‌اید. مگرنهی از منکر فقط باید من را نهی کنید؟» سخنرانی امام خمینی (ره) درباره‌ی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، 25 خرداد 60