به گزارش مشرق، خاتمی در دیدار جمعی از اعضای انجمن اسلامی معلمان، شهیدان رجایی و باهنر را دو معلم بزرگ انقلاب و جامعه یاد کرد و گفت: نماد انجمن اسلامی معلمان این دو بزرگوارند که، آدمهایی مؤمن، آگاه، دلسوخته برای انقلاب، عدالتگرا، مردمگرا و پایبند به موازین اصلی انقلاب بودند.
وی «احترام به مردم، دفاع از حقوق مردم، دفاع از فضای باز و آزاد سیاسی در مقابل جوهای امنیتی» را رویکردهای اصلاحطلبانه خواند و گفت: اصلاحطلبی از هویت خودش برنمیگردد و این رویکردهایی که برشمردم را نادیده نمیگیرد ولی اسلامیت نظام هم برای ما مهم است، جمهوریت نظام و رأی مردم هم برای ما مهم است.
وی با بیان این نکته که ممکن است کسانی به نام اصلاحطلبی شعارهای ساختارشکنانه داده باشند مدعی شد: ما همواره فاصلهمان را با آنان حفظ کردیم، همچنان که در اصولگرایی ممکن است کسانی به نام اصولگرایی مسئله حذف و بداخلاقی و تنگنظری را در جامعه حاکم کرده باشند. رشد ما سبب شده است که این مرزها تا حدود زیادی مشخص شود و به یک نوع بلوغ برسیم که این مسئله مهمی است.
خاتمی در ادامه با ادعای اینکه بیتردید و بدون تعارف از آزادی مردم و آزادی رأی مردم دفاع میکنیم گفت: این رویکرد ماست و این حرف کسانی است که محور نظامند و میبینید امام میگویند میزان رأی ملت است رهبری هم رأی مردم را حقالناس میدانند.
وی افزود: امروز ساختارشکنان نمیتوانند بیایند با بهانه اصلاحطلبی شعارهای بیربط بدهند و اگر بدهند کاملاً معلوم است که اینها اصلاحطلب نیستند. من معتقدم که اصولگرایان ما هم پایبند به اخلاق هستند و پذیرفتهایم همدیگر را تحمل کنیم. یعنی هم آن مسئله ساختارشکنی عریان شده و اگر بخواهد باشد نمیتواند خود را به جریانات درون نظام منتسب کند و هم آن جریاناتی که به نام انقلاب و به نام نظام بداخلاقی و فحاشی و حذف میکنند نمیتوانند و نباید خود را به جریانات درون نظام منتسب کنند. اینها ارزان به دست نیامده است و دوستان ما و شما و دیگران هزینه فراوانی دادند تا به اینجا رسیدیم.
خاتمی گفت: اگر گفته میشود که فضای امنیتی تبدیل به فضای سیاسی شود و سختگیریها کاهش یابد و زدن و محدود و محصور کردن و جلب کردن برداشته شود همه با توجه به این عقلانیت و همگرایی جامعه گفته میشود.
وی بیان کرد: ممکن است در مورد رفع حصر یا بازتر شدن فضای سیاسی بزرگان از جمله رهبری دغدغهها و نگرانیهایی داشته باشند، ما باید برویم و این نگرانیها را گوش بدهیم و صحبت کنیم و به رفع آنها کمک کنیم و انجمنهایی مثل شما با آن سابقهای که دارید میتوانند در این مسئله ورود کنند.
خاتمی تأکید کرد: بنده به ضرس قاطع میگویم هیچ کس در فکر انتقامگیری نیست، کسانیکه در حصر و حبس هستند اگر بیایند بیرون نمیخواهند انتقامگیری کنند اما جامعه ما آرام میشود و رو به سوی آینده خواهد داشت.
وی با بیان اینکه اصولگرایی و اصلاحطلبی باید بدون کنار گذاشتن هویت خود بتوانند با هم تعامل داشته باشند گفت: ما از سال 88 هم اعلام کردیم تعامل با حکومت، با مردم، با دیگران با حفظ هویت. نه آن طرف باید حاضر بشود که شما برای تعامل هویت را از دست بدهید و نه این طرف باید بگوید حفظ هویت من مستلزم تعامل نکردن است. نه! تعامل میکنیم. در ابتدا خودمان در درون خودمان تعامل و نقد میکنیم و در درجه دوم با جریانات دیگر بر پایه وجوه مشترک تعامل میکنیم و در درجه سوم هم سعی کنیم با حاکمیت و حکومت با حفظ اصول و معیارها تعامل کنیم.
گفتنی است همین سخنان ریاکارانه موجبات محاکمه و مؤاخذه خاتمی به خاطر خیانتهای انجام گرفته است.
1- شهیدان رجایی و باهنر به خاطر همراهی با امام و انقلاب و حراصت در مقابل ضدانقلاب، مغضوب منافقین واقع شدند. اما چرا طیفهای ضدانقلاب و نفاق بارها درقول و فعل (از جمله فتنه88) از طیف متبوع خاتمی حمایت کردهاند؟
2- «احترام به حقوق مردم و دفاع از رأی آنها» یعنی ایستادن مقابل رأی 24/5 میلیون نفری اکثریت جمهوریت و تدارک دیکتاتوری اقلیت؟!
3- بسترسازی برای به میدان آمدن گروهکهای برانداز در سالهای 78 و 88 و مدخلیت اصلی در آشوبی که به مرز خط کشیدن روی اسلام در عبارت جمهوری اسلامی، سر دادن شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و هتاکی علیه امامحسین(علیهالسلام) رسید، یعنی اصلاحطلبی؟! در کدام قاموس سیاسی و دینی این تحرکات منافقانه و براندازانه، به اصلاحطلبی و علاقه به نظام و انقلاب نسبت داده میشود؟!
4- کدام هویت اصلاحطلبانه؟ شما نشان دادید که نه به اسلامیت و نه جمهوریت و حقالناس پایبند نیستید. مگر شما نبودید که در جمعهای خصوصی اذعان کردید تقلبی انجام نگرفته است؟ پس چرا تا آنجا که فتنه مجال حضور در خیابان و تحمیل هزینه به نظام را داشت، پای آشوب نیابتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل ماندید و دروغ تقلب را هیزم آتشافروزی و تحریک هیجان منفی در جامعه کردید؟!
5- شما کجا فاصلهتان را با ساختارشکنان حفظ کردید؟ آیا جز این است که ساختارشکنان به واسطه خیانت و وطنفروشی شما جرئت کردند آفتابی شوند؟ آمریکا، طرفدار اسلامیت و جمهوریت بود یا انگلیس و اسرائیل که مدام از شما دفاع میکردند و به جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی بدگویی میکردند؟! چرا در حالی که نظام، مبغوض دشمنان و ملت، مورد تحریم آنان بود، شما تبدیل به سوگلیهای جبهه استکبار شدید؟ مگر ایرانی و مسلمان نبودید؟! شما به اعتبار نفاقتان، بدتر از گروهکهای نشاندار ضدانقلاب رفتار کردید؟
6- از کدام رشد حرف میزنید؟ هنوز هم بعد از 7 سال، حداقل شجاعت و مروت و انصاف و عقلانیت را حائز نیستید تا از ملت و نظام به خاطر خیانتهای عدیده عذرخواهی کنید.
7- فضای شاداب سیاسی را طیف شما با زیادهخواهی و دیکتاتورمأبی و اجرای نقشه دشمن امنیتی کردید و امنیت و منافع کلان ملی را به خطر انداختید و کسانی چون رابرت گیتس و هیلاری کلینتون را برای تشدید فشار و اعمال تحریمهای جدید به طمع انداختید.
8- موسوی و کروبی مفلوک، با طناب شماها در مجمع روحانیون و کارگزاران و مشارکت ته چاه رفتند و اگر قرار بود شما و آنها محاکمه شوید قطعاً حکم فساد فیالارض و محاربه و فتنهانگیزی که «اشد من القتل» است، در انتظارتان بود.
9- شما در کینهتوزی و عداوت با نظام و انقلاب هیچ کم نگذاشتید و اگر جایی غلطی نکردید، نتوانستید. حالا هم غلط زیادی است که میگویند محصورین اگر بیرون بیایند نمیخواهند انتقامگیری بکنند... جامعه هم با وجود طرد شماها آرام و باثبات است؛ برخلاف لافی که میزدید اگر فلان و بهمان دستگیر شوند، ایران قیامت میشود!!
10- جریان ناکثین زیادهخواه و یاغی و گردن شکسته، در حد و اندازهای نیستند که بلافند با حفظ هویت خود آماده تعامل هستیم. آنها اگر وزنی داشتند از امثال آقای روحانی که فتنهگران سال 78 را مزدوران آمریکا و اسرائیل خواند، آویزان نمیشدند و نامزد اصلاحطلب را مجبور به انصراف نمیکردند.