به گزارش مشرق، دکتر منوچهر محمدی؛ سالگرد حوادث و اتفاقات سیاسی- اجتماعی برای تحلیل گرایان سیاسی فرصتی به وجود می آورد که شباهت ها و افتراقات میان عملکرد حکومت ها در گذشته و حال را مورد بررسی قرار داده و به داوری و ارزیابی بنشینند. به بهانه 28 مرداد 1332 می توان به بررسی علل و عواملی که موجب سقوط دکتر مصدق گردید پرداخت واینکه آیا آن عوامل و علل در شرایط فعلی و دولت "تدبیر و امید" وجود دارد و تا چه اندازه احتمال دارد که این دولت هم به همان سرنوشت دچار گردد!
با توجه به اینکه حداقل این دو دولت در یک امر شریک هستند و آن این است که هر دو دولت به آمریکا اعتماد نموده و در زمین آمریکا و در راستای جلب رضایت آن دولت تلاش کرده اند.
دکتر مصدق که با قیام 30 تیر 1331 و با حمایت بی دریغ آیت ا... کاشانی مجدداً به قدرت رسیده بود، به جای اینکه با تکیه بر همین پشتوانه قوی مردمی و روحانیت در مقابل مستکبرین جهانی ایستاده و دولتی ملی و مردمی را به خدمت بگیرد، متأسفانه از همان آغاز تشکیل دولت با انتخاب عناصری وابسته و بیگانه پرست موجبات نارضایتی آیت ا... کاشانی و بعضی از نمایندگان مجلس شورای ملی گردید و در جهت جلب اعتماد دولت آمریکا و حمایت های آن اَبَرقدرت مسیری را انتخاب نمود که نه تنها او را هر چه بیشتر از پشتیبانی مردمی و پایگاه های اجتماعی محروم کرد، بلکه در نهایت و به راحتی با یک کودتای انگلیسی- آمریکایی از مقامش ساقط گردید.
او با کسب اختیارات قانونگذاری از مجلس راه خودکامگی را در پیش گرفت و جاده بازگشت سلطه گران خارجی را هموار نمود و با انحلال مجلس هر صدای مخالفی را خاموش کرد و به درخواست آمریکا لبیک گفته و از حضور مردم در صحنه برای مقابله با کودتا جلوگیری نمود و به خواست آیت ا... کاشانی برای مقابله با کودتا هم وقعی ننهاد و خود را کاملاً خلع سلاح نموده و بدینوسیله از سقوط خود و موفقیت کودتا استقبال کرد !! و به گفته خلیل ملکی (دبیر کل حزب زحمتکشان نیروی سوم و از یاران وفادار مصدق) راهی را در پیش گرفت که او را به جهنم می برد و یا به عبارتی دیگر در چاهی سقوط کرد که با لجبازی و عالماً و عامداً برای خود حفر نمود.
دولت جناب آقای حسن روحانی که در سال 1392 با رأی و پشتوانه مردمی ضعیفی و با 17/50 درصد آرا در رأس قوه مجریه قرار گرفت که به آنها وعده داده بود 100 روزه مشکلات آنها را از طریق مذاکرات هسته ای با کدخدا (یعنی آمریکا) حل نموده و کاری کند که هم سانتریفیوژ ها بچرخد و هم چرخ اقتصاد کشور. در واقع همچون دکتر مصدق حل مشکلات کشور را در دیدن دَم کدخدا دید نه در مقاومت در مقابل زیاده خواهی های این دولت مستکبر و این مذاکرات و تعامل را نه در شرایط برابر بلکه با دست بسته و نوعی انفعال آغاز نمود. از همان ابتدا و قبل از مذاکره شرایط ضعیف و دست خالی تیم مذاکره کننده را با اعلام اینکه "خزانه خالی است ! " یا "شرایط اقتصادی کشور بدتر از آنچه که قبلاً فکر می کرد می باشد" و یا "آمریکا می تواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را نابود کند"، به استقبال تیم آمریکایی رفت و از قبل هم اعلام کرده بود که با هر بهایی باید با کدخدا به توافق رسید.
آنجا که وزارت خارجه کمپینی راه انداخت که "هر توافقی بهتر از عدم توافق است."، طبیعی است نتیجه این مذاکرات چیزی جز همین برجام نخواهد بود. برجامی که از صنعت هسته ای ما به جز یک دکور باقی نگذارد و آمریکای دغلباز به هیچ یک از تعهدات و قول و قرارهایش در جهت رفع تحریم ها عمل نکرد.
این توافق در شرایطی صورت گرفت که به هشدارهای منتقدین دلسوز و الزامات 29 گانه مجلس شورای اسلامی، شورای عالی امنیت ملی و بالاتر از همه خطوط قرمز مقام معظم رهبری(دام ظله) بی اعتنایی نموده و صنعت هسته ای را تعطیل نمود به طوری که بر خلاف وعده ها امروز نه سانتریفیوژها می چرخد و نه چرخ اقتصاد کشور به حرکت درآمده است و به قول مسئولین دولتی، هیچ دستآوردی برای کشور نداشته است و در شرایطی که هنوز تحریم ها برداشته نشده، دولت تدبیر و امید به سراغ غرب رفته و قرارداد های خرید چند ده میلیاردی با ایتالیا، فرانسه و بوئینگ آمریکا بسته تا به جای چرخیدن چرخ اقتصاد کشور، چرخ اقتصاد در حال افول آن کشور ها به چرخش در آید!!
دولت تدبیر و امید علیرغم ناکامی در این مرحله از تعامل با کدخدا به جای درس گرفتن و پند آموزی و اصلاح راهبرد هایش همچنان در همان مسیر و در تحقق خواسته های آمریکا به دنبال اجرای برجام های دیگر می باشد.
علیرغم مخالفت نظام با ادامه مذاکره با آمریکا در مسائل مورد اختلاف دیگر با آمریکا، دولت همچنان سیاستی را دنبال می کند که کشور را تحت سیطره آمریکا و غرب قرار دهد. از یک طرف با توافق بانک مرکزی با کارگروه ویژه اقدام مالی FATF – که ساخته و پرداخته دولت های غربی می باشد - تعهداتی را بپذیرد که از کمک به نیروهای مقاومت و نهادهای تحت تحریم آمریکا حتی نهادهای داخلی مانند نیروی قدس (سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی) که خار چشم صهیونیست ها و آمریکا می باشد، خودداری کند و سیطره غرب و آمریکا را بر تراکنش های مالی برقرار نماید و از طرف دیگر وزارت نفت جمهوری اسلامی با طرح قراردادهای جدید نفتی IPC و بعد از گذشت 60 سال از ملی شدن صنعت نفت حاکمیت بر ذخایر و منابع نفتی را مجدداً به بیگانگان بازگرداند و وزارت خارجه که تجربه تلخ برجام را همچنان در اندوخته خود دارد و هنوز از آثار و تبعات خسارت بار آن فارغ نشده است، به دنبال این باشد که در مسائل منطقه با آمریکا به مذاکره نشسته و برجامی دیگر را رقم بزند.
متأسفانه این دولت همچون دولت دکتر مصدق تمام اندوخته های خود و تمام امید خود را در حل مشکلات داخلی در تعامل و تفاهم با کدخدا دیده و حاضر نیست لحظه ای تأمل نموده و از راه غلط و انحرافی بازگردد بلکه با خراب نمودن همه پل های پشت سر خود سرنوشتی خوش خیالانه برای خودش تعریف کرده است که انتهای آن ادغام در نظام سرمایه داری و امپریالیستی غرب و برقراری سلطه مجدد آمریکا بر کشور عزیز و انقلابی ما خواهد بود.
حوادث و اتفاقاتی که در اطراف مرزها و در خارج از کشور در حال رخ دادن است که هدف آن فشار بیشتر بر نظام اسلامی می باشد، همچون احیاء مجدد گروهک در حال موت منافقین و تلاش گروهک داعش و سایر گروه های تروریستی دست پرورده آمریکا به منظور ایجاد نا امنی در کشور، همه در تکمیل پازل دشمن می باشد که در واقع آنچه را که از بسیج همه نیروها و امکانات داخلی و خارجی در سال 1388 به دست نیاوردند، این مرتبه به دست آورند.
و این در شرایطی است که تجربه دولت مصدق نشان داد همان قدر که آن دولت توانست در جلب رضایت آمریکا با بازی در زمین آن دولت و پر کردن جدول خواسته های این دغلکار و به عبارت امام خمینی(ره) شیطان بزرگ موفق شود، دولت "تدبیر و امید" نیز چنین توفیقی خواهد یافت و مطمئناً به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که دولت دکتر مصدق دچار گردید.
با این تفاوت که دولت دکتر مصدق با بریدن از مردم و روحانیت 25 سال کشور را در دامان سلطه گران و مستکبران انداخت ولی این دفعه هم رهبری معظم انقلاب و هم مردم انقلابی هوشمندانه در صحنه حضور داشته و اجازه نخواهند داد که آمریکا به خواسته اش که همانا نفوذ و سیطره بر کشور عزیز ایران باشد، نائل شود.
در عین حال آمریکا با کمک دوستان و نفوذی های داخلی و همه عِدّه و عُدّه خود در داخل و خارج، فتنه ای راه خواهند انداخت که در آتش آن این دولت خواهد سوخت و ملت با خلق 9 دی دیگری آتش این فتنه را که بزرگتر از فتنه 88 می باشد، خاموش خواهند کرد.