به تابلوی سردر پادگان نگاه کردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «درود به روان پاک شهید میثم».

گروه جهاد و مقاومت مشرق - داوود امیریان در کتاب «فرزندان ایرانیم» می نویسد:

به تابلوی سردر پادگان نگاه کردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «درود به روان پاک شهید میثم». یک نفر که از من دو سه سال بزرگتر و موهای لَخت و صافش روی پیشانی ریخته بود، به بغل دستی‌اش گفت: «اون نوشته را می‌بینی؟ بچه محله‌مان می‌گفت شهید میثم فرمانده آموزش تو همین پادگان بوده. به قدری نیروهاشو می‌دوونده و خسته می‌کرده که اونا غش می‌کردن. وقتی شبا اونا از خستگی پوتین به پا می‌خوابیدند، شهید میثم موقع سرکشی پوتین اونا رو درمی‌آورده، گریه می‌کرده و کف پاشونو می‌بوسیده.»
 
جاخوردم. عجب آدمی بوده این شهید میثم.