ابرقهرمان‌ها بی‌روحیه مثل مگنتو و میستیک زیادی سرخورده و ناامید هستند و بیشتر زمان فیلم به راضی کردن آنها می‌گذرد تا بالاخره کره زمین را نجات بدهند. با این حال دیدن فیلم «ایکس من: آخر الزمان» کار چندان آسانی نیست.

سرویس فرهنگ و مشرق - تعریف کردن خلاصه داستان این فیلم از سخت‌ترین کارهایی بود که انجام دادم. به عنوان کسی که طرفدار و فن پر و پا قرص فیلم‌های ابرقهرمانی نیستم و فقط سوپرمن و بتمن را می‌شناختم و اخیرا با ثور و کاپیتان آمریکا و مرد آهنی هم به لطف انبوه فیلم‌های ابرقهرمانی که هر سال ساخته می‌شود، آشنایی پیدا کرده‌ام، دیدن فیلم «ایکس من: آخر الزمان» کار چندان آسانی نبود.
 
 
 
 
این فیلمی است که در آن همه ابرقهرمان و جهش یافته‌ هستند. احتمالا فقط چند نفر از گروه فیلمبرداری آدم‌های معمولی بوده‌اند! هیچ کاراکتر معمولی و عادی در فیلم وجود ندارد. آنقدر که گاهی گیج می‌شوید قدرت هر کدام از این کاراکترها چه بوده و کجا قرار است به کار بیاید.
 
 
 
در ضمن اگر قسمت‌های قبلی داستان‌های مربوط به این ابرقهرمان‌ها را ندیده‌اید مشکلی در تماشای این قسمت نخواهید داشت و فقط یک سری جزئیات را از دست می‌دهید. نمی‌شود انکار کرد که برایان سینگر کارگردان خیلی خوبی است. اکشن فیلم درخشان است و ریتمش آنقدر نفس گیر است که نزدیک به دو ساعت و نیم فیلم را می‌توانید یک نفس تماشا کنید. مشکل از قصه‌های درهم و برهمی است که آنقدر تعدادشان زیاد است، گاهی با هم مخلوط می‌شوند و حتی در جهان فانتزی ابرقهرمانی هم لزوم و دلیل علت-معلولی‌شان را از دست می‌دهند.
 
 

در ضمن این ابرقهرمان‌ها بی‌روحیه مثل مگنتو و میستیک زیادی سرخورده و ناامید هستند و بیشتر زمان فیلم به راضی کردن آنها می‌گذرد تا بالاخره کره زمین را نجات بدهند. فیلم البته که به نسبت سری‌های قبلی مثل «ولورین» گام رو به جلویی است و اصلا با آنها قابل مقایسه نیست. به جایش شخصیت منفی فیلم خیلی کلیشه‌ای از کار درآمده. کاراکتری که مثلا قرار بوده از دل افسانه‌های شرقی و اهرام ثلاثه مصر سر دربیاورد. بگذارید خیالتان را راحت کنم: در «ایکس من: آخرالزمان» دنبال هیچ چیز جدی نباشید؛‌ نه دیالوگ جدی، نه صحنه ویژه تکان دهنده و نه جهان بینی که فیلمساز با آن بخواهد تحت تأثیرتان قرار بدهد.
 
 
 
 
اینجا تنها شخصیت واقعا جالب ماجرا چارلز است و تنها نکته اینکه فیلم به شدت سرگرم کننده است. از نظر بصری ضیافتی است، نه فقط به خاطر سکانس‌های اکشن که به خاطر میزانسن‌ها و فیلمبرداری و نکاتی که جزء به جزء رعایت شده تا تماشاگر از دیدن فیلم لذت ببرد. شخصا «انقام جویان»‌ را به این یکی ترجیح می‌دهم. آنجا کاراکترها جاندارتر هستند.
 
 
 
شخصیت‌های مشخصی دارند و گاهی شوخی طبعی هم از خودشان نشان می‌دهند. اینجا همه مشغول غر زدن از وضعیت نابهنجارشان در جهانی هستند که موجودات جهش یافته را درک نمی‌کنند. رویارویی با یک اسطوره شرقی که امکان ندارد اسکار آیزاک را زیر گریم سنگینش تشخیص بدهید، تقریبا هدر رفته است و تبدیل شده به جنگ با موجودی که می‌تواند مثلا یکی از دشمنان «پلیس آهنین» باشد.
 
 

نویسنده روزنامه هفت صبح در ادامه اشاره می کند: مشکل اصلی به نظرم این همه کاراکتری است که دور هم جمع شده‌اند و هر کدام هم قصه خودشان را دارند. اگر قصه کمی خلوت‌تر بود نه تنها به فیلم لطمه نمی‌زد که فضای بیشتری برای نزدیک شدن به شخصیت‌‌ها به مخاطب می‌داد. شخصیت‌هایی که الان هر 30 ثانیه می‌بینیم و بعد باید سراغ یکی دیگرشان برویم. راستش را بخواهید بیشتر نگران قسمت بعدی هستم. آخر فیلم و بعد از تیتراژ بذری کاشته می‌شود که احتمالا قرار است در قسمت‌های بعدی برداشت شود. این یعنی اضافه شدن یک موجود جهش یافته جدید و یک داستان دیگر. بعید می‌دانم اگر طرفدار فیلم‌های ابرقهرمانی نیستید، طاقتش را داشته باشید.
 
 
 
 
 
 


شناسنامه فیلم «مردان ایکس: آخرالزمان»
کارگردان: برایان سینگر
فیلمنامه نویس: سیمون کینبرگ
بازیگران: جیمز میک آووی، مایکل فاسبندر، جنیفر لارنس، الیویا مون، اسکار آیزاک، سوفی ترنر
ژانر: اکشن ماجراجویانه فانتزی/ابرقهرمانی
امتیاز در IMDB: 2/7از 10
امتیاز در متاکریتیک: 52 از 100
مدت زمان: 144 دقیقه
فروش:‌ 6/543 میلیون دلار/ بودجه تولید: 178 میلیون دلار
خلاصه داستان: داستان از مصر شروع می‌شود. جایی که قرار است یکی از فراعنه تبدیل به یک موجود جهش یافته بشود. این عمل در حین انجام با اتفاقاتی روبه‌رو می‌شود که او برای مدت طولانی و قرن‌ها به خواب می‌رود. حالا در دوره‌ای هستیم که جهان پر از موجودات جهش یافته است که توانایی‌های مافوق انسانی دارند. گروهی از آنها زمانی دور هم جمع شده بودند و گروه ایکس من را تشکیل داده بودند ولی گروه حالا از هم پاشیده. از میان آنها چارلز اگزاویه تصمیم گرفته مدرسه‌ای تأسیس کند تا گونه‌های مختلف جهش یافته آنجا دور هم جمع بشوند و بتوانند نیروهایشان را در جهت خیر کنترل کنند. اما فرعون بیدار شده و چند نفر از مهم‌ترین نیروهای جهش یافته از جمله اریک(مگنتو) را به خودش جلب کرده تا زمین را خراب کند و جهانی از نو بسازد. چند نوجوان که تازه وارد مدرسه شده‌اند موفق می‌شوند از دست اف.بی.آی و نیروهای شر فرار کنند تا بقیه را نجات بدهند.
*جمله تبلیغاتی: فقط قوی‌ها هستند که نجات پیدا می‌کنند.