هاشمی اگر توانایی داشت بواسطه مذاکره با آمریکا، سایه جنگ را دور کند، قبلش با مذاکره، محکومیت قضایی خود در دادگاه آلمان را از بین می‌برد.

سرویس سیاست مشرق - مذاکره با آمریکا یکی از چالشی‌ترین موضوعات سیاسی در جمهوری اسلامی که طرفدارانی نیز داشته است؛ از دولت موقت گرفته تا بسیاری از دوم‌خردادی‌ها، احمدی‌نژاد و در حال حاضر، به شکل افراطی روحانی؛ اما دراین‌بین هاشمی نه‌تنها آرزوی مذاکره با شیطان بزرگ را داشت و دارد، یکی از افرادی بود که ادعا می‌کرد مذاکره با آمریکا مشکلات کشور را حل می‌کند و همین مذاکره با آمریکا باعث دور شدن سایه جنگ از کشور شده است.

در ادامه به بررسی نظرات هاشمی رفسنجانی و سرنوشت وی در این رابطه خواهیم پرداخت.

استدلال‌هایی که هاشمی نتوانست جوابش را بدهد

اکبر هاشمی رفسنجانی در زمان در اختیار داشتن دولت در سال‌های دهه هفتاد به دنبال برقراری رابطه با آمریکا بود و در این زمینه با مقام معظم رهبری اختلاف‌نظر داشت. جعفر شیرعلی‌نیا در صفحه 675 کتاب زندگی و زمانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به نقل از رئیس‌جمهور اسبق می‌نویسد: هاشمی گفت: «در صحبت امام و رهبری استدلال محکمی خوابیده که باید به این جواب داد. آن‌ها می‌فرمایند ما خصومت آمریکا را باقی می‌بینیم و آمریکا با اصل نظام ما مخالف است و او وقتی می‌گوید بیایید مذاکره کنید و مسائل را حل کنیم، حسن نیت ندارد. می‌خواهد از این استفاده کند و قدم‌های بعدی را برای خصومت بردارد. این یک بحث جدی است و باید یک‌بار برای همیشه حل شود. منتها ما همین‌جا با توجه به این نظریه و با توجه به شرایط، فرمولی درست کردیم و گفتیم اگر حسن نیتش را نشان بدهد، می‌تواند مصداق حرف امام باشد که آدم شده است.»

هاشمی در ادامه می‌گوید: «در زمان ریاست جمهوری، آقای روحانی مشاور من و رئیس شورای عالی امنیت ملی بود. نظر او هم مثل من است که ما باید مسئله‌مان را با آمریکا حل کنیم. آقای روحانی برای منافع و ضررهای این کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر و ضمن اینکه خودم هم نظراتی داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا صحبت کردم. خیلی بحث کردیم. یکی دو ساعت بحث کردیم و به نتیجه نرسیدیم. معمولاً وقتی با ایشان اختلاف داشته باشم، نهایتاً نظر ایشان را برای خودم حجت می‌دانم. چون ایشان رهبر هستند و حق اظهارنظر قاطع دارند.»

اما رهبر انقلاب باگذشت 20 سال از این مباحث، در دیدار اخیر با دانشجویان به دیدار با یکی از رؤسای جمهور سابق اشاره می‌کنند- که به نظر می‌رسد آقای هاشمی بوده‌اند- و می‌فرمایند: «چرا بنده این‌قدر اصرار دارم که ارتباط با آمریکا نبایستی برقرار بشود حتّی مذاکره، جز در مسائل مشخص و معیّنی که حالا اقتضای مصلحت باشد؛ علّتش چیست؟ خب این یک دلیلی دارد؛ این دلیل را سیاستمدارهای حتّی طرفدار با آمریکا هم یک جاهایی تأیید کردند. گفتم من، یک وقتی یکی از این آقایان رؤسای جمهور این دوره‌های مختلف، با من راجع به این قضیّه بحث‌های متعدّدی می‌کرد در جلسات مختلف؛ بعد رفته بود در شورای عالی امنیّت ملّی گفته بود فلانی استدلال‌هایی دارد که من جوابی برایش ندارم. راست هم می‌گفت. بنده برای ردّ ایجاد ارتباط با آمریکا استدلال‌هایی داشتم که ایشان برای پاسخ به این استدلال‌ها حرفی نداشت، راست می‌گفت. استدلال‌ها استدلال محکمی است، این‌جوری نیست که راحت بشود این استدلال را برطرف کرد، رد کرد. خب، اگر چنانچه به این استدلال‌ها رسیدید که می‌توانید برسید [آن‌ها را تبیین کنید].[1]

رأی دادگاه برلین بر محکومیت هاشمی!

به نظر می‌رسد یکی از استدلال‌های مقام معظم رهبری این است که آمریکا هیچ‌گاه از خوی استکباری‌اش دست برنمی‌دارد، حتی هنگامی که شما می‌خواهید با او مذاکره کنید. در همین سال‌هایی که هاشمی دم از مذاکره با آمریکا می‌زند، دادگاهی در آلمان برگزار می‌شود و وی و برخی دیگر از مقامات جمهوری اسلامی را محکوم می‌کند.

در میانه سال 1996، بی‌بی‌سی گزارش داد که ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور سابق ایران، در دادگاه برلین حاضر و علیه مقامات ایرانی شهادت داد.

ادعای بنی‌صدر مبنی بر داشتن مدارکی که نشان می‌دهد مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی در کشتار میکونوس دست داشته‌اند، به سرعت در صدر اخبار رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. بنی‌صدر دامنه ادعاهای خود را تا آنجا گسترد که مقامات درجه اول نظام را نیز متهم به دخالت در میکونوس کرد. عاقبت بنی‌صدر در دادگاه برلین حاضر شد. او مردی را همراه خود آورد که مدعی بود قبلاً در استخدام وزارت اطلاعات ایران بوده و حاضر شده به طور ناشناس علیه مقامات ایرانی شهادت دهد.

شاهد C که بعدها مشخص شد نامش ابوالقاسم مصباحی است و مدعی بود که «از سال 1984 در جریان اقدامات سرویس امنیتی ایران در سفارت ایران در پاریس بوده تا اینکه توسط مقامات فرانسوی اخراج شده است» ادعا کرد که «اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهوری ایران و علی‌اکبر ولایتی وزیر امور خارجه از نقشه ترورها مطلع بوده و علی فلاحیان مسئولیت نظارت بر اجرای طرح‌های ترور را بر عهده داشته است.» ادعایی که بلافاصله توسط هاشمی رفسنجانی تکذیب شد.[2]

اعتراف هاشمی بر اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران

خود هاشمی بعدها اعتراف کرد که آمریکا و اسراییل پشت پرده این دادگاه بودند و آمریکا از بهبود روابط ایران با اروپا ناراضی بود. او در مصاحبه‌ای در سال 82 با اشاره به نقش آمریکا در دادگاه برلین و قضیه میکونوس می‌گوید: معمولاً کشورهای اروپایی همیشه خواهان روابط با ایران هستند و اصرار دارند در کنار کارهای تجاری و فنی، دارای روابط سیاسی هم باشند. از همین رو در زمان دولت گذشته، گفتگوهایی شروع شد که البته با عنوان انتقادی بود، یعنی آن‌ها مایل بودند به ما انتقاد کنند و ما هم در موارد بسیاری از جمله فلسطین، حمایت از اسرائیل و صدام و به‌ویژه موضوع سلاح‌های شیمیایی به آن‌ها انتقاد داشتیم. آمریکایی‌ها و اسراییلی‌ها وقتی متوجه شدند که انتقادات ما بیشتر است و دارد در بین مسئولین اروپایی جای خود را باز می‌کند، دست بکار شده و با توطئه «دادگاه میکونوس» به تخریب این روابط پرداختند. اتفاقاً در آن ماجرا هم صحنه‌گردان اصلی، منافقین و لیبرال‌ها بودند که به‌عنوان مزدوران آمریکا و اسراییل عمل کردند.[3]

هاشمی در سال 76 و تنها چند ماه پس از رأی دادگاه برلین در محکومیت مقامات ایرانی در مصاحبه‌ای تلویزیونی اعلام می‌کند که در قضیه میکونوس، عامل اصلی را آمریکا و اسراییل می‌داند. وی معتقد است: عامل این جریان را ما در تحلیل خودمان آمریکا و اسرائیل می‌دانیم؛ همان‌هایی گفتم فعلاً دشمن در صحنه ما هستند به‌هرحال نفوذ کردند توی دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی آلمان و این پوست خربزه را زیر پای آلمانی‌ها گذاشتند. آلمانی‌ها بیشتر از هر کشور اروپایی در این دوران چالش‌های که بود در مقابل آمریکا می‌ایستادند که آمریکا می‌خواست تحمیل کند برای آن‌ها انزوای ایران را و آن‌ها نمی‌پذیرفتند. این جریان را برای‌شان درست کردند آن‌ها را در مقابل افکار عمومی خودشان قرار دادند. به‌هرحال ما فکر می‌کنیم آلمان فریب خورد و این کار را انجام داد.[4]

همان‌گونه که هاشمی نیز اعتراف می‌کند، پشت پرده بسیاری از اقدامات علیه جمهوری اسلامی، آمریکا و اسراییل قرار دارند و از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا به جمهوری اسلامی ضربه بزنند. یکی از این ضربه‌ها،‌ همین محکومیت رئیس‌جمهور اسبق ایران، هاشمی رفسنجانی و برخی دیگر از مقامات جمهوری اسلامی بوده است و جالب اینجاست که این محکومیت و اقدامات خصمانه در همان زمانی صورت می‌گیرد که هاشمی به دنبال مذاکره با آمریکاست و در پی راضی کردن مقام معظم رهبری برای مذاکره مستقیم با آمریکاست.

هاشمی نمونه‌ای از رؤسای جمهوری بود که ادعا می‌کرد مذاکره با آمریکا توانست سایه جنگ را از روی کشور دور کند حال‌آنکه هاشمی اگر توانایی داشت بواسطه مذاکره با آمریکا، سایه جنگ را دور کند، قبلش با مذاکره، محکومیت قضایی خود در دادگاه آلمان را از بین می‌برد و برداشتن سایه جنگ ادعایی، بماند برای بعد.

اوضاع زمانه هاشمی عبرتی است برای دیگر رؤسای جمهور، شاید که پند گیرند.


[1] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/600440/

[2] -http://rasekhoon.net/article/show/156342/

[3] - http://rafsanjani.ir/view.php?id=13181

[4]-http://rafsanjani.ir/view.php?id=13050