سرویس جهان مشرق - ایران از روند اجرای برجام و تأثیر آن بر زندگی عادی شهروندان ایرانی راضی نیست و دلیل عمده مشکلات در اجرای برجام را هم بدعهدی آمریکا میداند. البته آمریکاییها مدعی هستند که تمام تعهدات برجامی خود را انجام داده و حتی فراتر از متن برجام هم تلاش کردهاند تا لغو و تعلیق تحریمها موجب بازگشت کشورهای اروپایی به بازار ایران شود.
با این وجود، آن بدعهدیای که از آمریکاییها انتظار میرفت و در عمل هم در اجرای توافق هستهای دیده شد، چیز عجیبی نیست، بلکه درباره همه توافقهای بینالمللی آمریکا با کشورهای دیگر هم اتفاق افتاده است. اگر یک بررسی تاریخی انجام دهید، متوجه خواهید شد که آمریکا عملاً هر توافقی را که امضا کرده، بلافاصله یا بعد از مدتی نقض نموده است.
لندمن با اشاره به اینکه سنگاندازیهای آمریکا مقابل برنامه مشروع دفاع موشکی ایران یکی از بهانههای واشینگتن برای اعمال تحریمهای جدید علیه تهران بعد از توافق هستهای است، میگوید این در حالی است که اوباما به سلاحهای هستهای، بیولوژیک و شیمیایی رژیم صهیونیستی و دیگر متحدان کشورش اعتراضی نمیکند.
این کارشناس آمریکایی در ادامه تأکید میکند که رئیسجمهور بعدی آمریکا احتمالاً کلینتون خواهد بود؛ زن خطرناکی که به شدت ضدایرانی است و چه بسا جنگ با ایران یا جنگ هستهای با کشورهایی مانند روسیه و چین در دوره ریاستجمهوری او رقم بخورد. لندمن در سوی دیگر، ترامپ را نامزدی ناشناخته میداند که اگرچه مواضع بهتری نسبت به کلینتون اتخاذ کرده، اما هنوز انگیزهها و عملکردش قابلپیشبینی نیست. آنچه در ادامه میخوانید متن کامل گفتوگوی مشرق با استیون لندمن است.
حسن روحانی رئیسجمهور ایران بعد از نشست امسال در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک گفت که آمریکاییها قول دادهاند به تعهدات خود در توافق هستهای عمل کنند. به نظر شما با توجه به اینکه حدود یک سال از توافق هستهای میگذرد و در این مدت شاهد بدعهدی آمریکاییها بودهایم، چه اندازه امکان دارد این قول مقامات آمریکایی اکنون عملی شود؟
بگذارید خیلی رُک به شما بگویم: من تاریخ آمریکا را به خوبی میدانم و باید به شما بگویم که عملاً تکتک توافقهایی که آمریکاییها پایش را امضا کردهاند، چه با بومیان سرزمین خودشان و چه با کشورهای دیگر، خواه پیماننامه، خواه کنوانسیون، و خواه دیگر انواع توافقها، همیشه توسط دولت آمریکا نقض شدهاند؛ معمولاً هم این اتفاق بلافاصله بعد از عقد قرارداد رخ داده است.
این تصور که «آمریکا به توافقهایی که امضا کرده پایبند خواهد ماند» چیزی بیشتر از یک توهم و تخیل نیست. احتمال اینکه توافق هستهای با ایران هم از «امتحان گذر زمان» موفق بیرون بیاید [و با گذر زمان پایدار بماند] عملاً صفر است. یکی از ترسهای بزرگ ما سرنوشتی است که اگر هیلاری کلینتون بعد از اوباما به کاخ سفید راه پیدا کند (که احتمال زیادی هم دارد) انتظار توافق هستهای را میکشد.
نمیدانیم هیلاری کلینتون چه کار خواهد کرد؟ او به طرز خصمانهای ضدایرانی و جنگطلب است. البته ترس اصلی من این نیست که وی توافق هستهای را لغو کند، هرچند این هم خیلی محتمل است؛ اما ترس بزرگتر من این است که اگر کلینتون به قدرت برسد و رئیسجمهور شود، به جنگ با ایران برود.
گفتید تاریخ آمریکا را به خوبی میدانید. آیا توافق یا قراردادی بینالمللی را سراغ دارید که آمریکا امضا و سپس نقض کرده باشد؟
[با خنده] من قراردادی را سراغ ندارم که آمریکا به آن پایبند مانده و آن را نقض نکرده باشد. توافقهای مهم زیادی از این دست سراغ دارم؛ چه توافقهای بینالمللی و چه معاهدههای دوجانبه. نقض از سوی آمریکا، سرنوشت بسیاری از توافقهای دوجانبه این کشور با شوروی بوده است. گاهی مدتی طول میکشد تا آمریکا این توافقهای بینالمللی را نقض کند؛ گاهی بلافاصله بعد از امضا زیر آنها میزند.
اگر بخواهم مثال برایتان بزنم، قراردادهای تحدید زرادخانه هستهای میان آمریکا و روسیه مثالهای خوبی هستند. آمریکا هیچگاه به این قراردادها پایبند نبوده است. البته واشینگتن سلاحهای هستهای خود را از بین میبرد، اما برای آنکه میخواهد سلاحهای جدیدتر و پیشرفتهتر را جایگزین آنها کند. این چه نوع خلعسلاح هستهای است؟
آمریکا یک عادت بسیار بد دارد و آن این است که آنچه «میگوید» با آنچه «میکند» کاملاً متفاوت است. قراردادهای آمریکا با شوروی، روسیه و توافق کنونی با ایران مصداقهای همین عادت بد آمریکا هستند. با توجه به 37 سال دشمنی آمریکا با ایران، سخت است باور کنیم که این دشمنی طی چند ماه یا چند سال یکباره برطرف شده باشد. چهطور ممکن است آن «آمریکای بد» یکمرتبه به «آمریکای خوب» تبدیل شود؟
به نظر من، توافق هستهای با ایران هم بالأخره توسط آمریکا نادیده گرفته خواهد شد، حتی اگر صراحتاً این را اعلام نکنند. در مورد برجام هم دیدید که آمریکا تقریباً از همان ابتدای اجرای توافق، شروع به نقض آن کرد، از جمله با اعمال تحریمهای جدید علیه اشخاص و شرکتهای ایرانی. توجه داشته باشید که حتی اگر دلیلی برای این کار [نقض توافق و اعمال تحریمهای ضدایرانی] وجود نداشته باشد، آمریکا چنین دلیلی را میسازد. به عنوان مثال، قابلیتهای مشروع دفاعی ایران، از جمله برنامه موشکی، را بهانه قرار میدهد.
آمریکا وقتی متحدانش چنین موشکهایی میسازند، اعتراضی به آنها نمیکند. ایرادی به زرادخانه گسترده هستهای، بیولوژیک و شیمیایی اسرائیل و آمادگی این رژیم برای استفاده از آنها در صورت تشخیص، نمیگیرد. آمریکا هیچ حرفی از این نمیزند که اسرائیل علیه غزه و احتمالاً سال 2006 در جنگ علیه لبنان از سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی استفاده کرده است؛ جامعه جهانی هم هیچ حرفی در اینباره نمیزند.
این در حالی است که وقتی نوبت به برنامههای [نظامی] مشروع ایران، از جمله موشکهای این کشور برای دفاع از خود، میرسد، بدون آنکه هیچکس توجه کند که ایران [مدرن] و نظامهای پارسی قبل از آن، از حدود 200 یا 300 سال قبل، هیچگاه به هیچ کشوری حمله نکرده است؛ وقتی مورد حمله قرار گرفته، از خود دفاع کرده، اما هیچگاه به کشوری حمله تهاجمی نکرده است؛ کاری که آمریکا و متحدانش دائماً دارند انجام میدهند.
یک سال پیش و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران، دقیقاً مانند صحبتهای امسال حسن روحانی بعد از نشست در نیویورک، گفت که آمریکاییها قول دادهاند به تعهدات خود در برجام به طور کامل عمل کنند. آیا طی این یک سال، آمریکاییها وقت کافی را نداشتند تا نشان دهند که واقعاً میخواهند به تعهدات خود عمل کنند؟
[موضوع، اصلاً یک سال یا یک ماه نیست.] آمریکاییها باید از همان روز اول به تعهدات خود عمل میکردند. یک ضربالمثل آمریکایی هست که میگوید «گواه [خوشمزگی] پودینگ در خوردن آن است» (یا معادل فارسی آن حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی!!). گواه پایبندی آمریکا به تعهداتش در توافق با ایران هم در سیاست خارجی این کشور است؛ واشینگتن تا کنون نشان داده که علاقهای به عمل به تعهداتش تحت برجام ندارد و اتفاقاً بسیار مایل است که توافق را با اعمال تحریمهای بیشتر و خودداری از آزاد کردن تمام داراییهای مسدودشده ایران، نقض کند، در حالی که حتی یک دلار از این داراییها هم از ابتدا نباید مسدود میشد.
وقتی قراردادی میان ایران و آمریکا منعقد شد، باید همه این داراییها آزاد میشدند؛ همه تحریمها[ی هستهای و غیرهستهای] لغو میشدند؛ و عادیسازی روابط در دستورکار آمریکا قرار میگرفت؛ اما چنین سیاستهایی در واشینگتن اتخاذ نشدند و قطعاً تحت ریاستجمهوری کلینتون هم اتخاذ نخواهند شد.
به نظر شما سرنوشت برجام و روابط آمریکا و ایران در صورت انتخاب دانلد ترامپ و هیلاری کلینتون چه خواهد شد؟
من نمیدانم دانلد ترامپ چه کار خواهد کرد، چون او سابقه علنی سیاسی ندارد و فقط در حوزه تجارت سابقه دارد. بنابراین نمیتوانیم با قطعیت بگوییم که چه خواهد کرد. این در حالی است که در مورد هیلاری کلینتون میتوانیم بر اساس 25 سال تجربه سیاسی او، از دهه 1990 تا الآن و به خصوص دوره وزارت خارجهاش که اوایل سال 2013 پایان یافت، عملکرد او را پیشبینی کنیم. سابقه کلینتون وحشتناک، تأسفبار و نفرتانگیز است.
من حتی نمیتوانم تصور کنم اگر کلینتون به عنوان [رئیسجمهور و] فرمانده کل قوای ارتش آمریکا، انگشتش روی ماشه [سلاحهای زرادخانه] هستهای این کشور قرار گیرد، چه خواهد کرد. در آن صورت خواهد توانست دستورات اجراییای را [برای جنگ با کشورهای مختلف] امضا کند، حتی اگر کنگره با وی همراه نباشد. این زن بسیار خطرناک است و اگر او رئیسجمهور آمریکا شود من انتظار بدترین اتفاقاتی را دارم که ایران و همه بشریت را تحت تأثیر قرار خواهد داد [و گرفتار خواهد کرد].
با توجه به سابقهای که از کلینتون سراغ دارید و ناشناس بودن ترامپ در دنیای سیاست، به نظرتان انتخاب ترامپ برای ایران و دنیا بهتر از کلینتون خواهد بود؟
هر دوی اینها نامزدهای نفرتانگیزی هستند و من از هیچیک از آنها حمایت نمیکنم. تفاوت آنها این است که من میدانم هیلاری کلینتون چه کار خواهد کرد و بزرگترین ترسم این است که به جنگ روسیه یا چین یا ایران برود و یا دست به استفاده از سلاحهای هستهای بزند. اینها بزرگترین ترسهای من در صورت ریاستجمهوری کلینتون هستند.
استفاده از سلاحهای هستهای دیوانگی مطلق است و هر کشوری که از آنها استفاده کند، مورد حمله با سلاحهای هستهای هم قرار خواهد گرفت و در چنین جنگی، همه طرفها و همه بشریت بازنده خواهد بود. ترس من از ریاستجمهوری کلینتون این است و در اینباره هم به اندازه کافی از سابقه او خبر داریم.
تفاوت ترامپ این است که ما درباره او خیلی چیزی نمیدانیم. البته این را میدانیم که او یک تاجر [میلیاردر] است و [در نظام آمریکا تقریباً] هیچکس نیست که با «خوب بودن» [و پایبندی به ارزشها] میلیاردر شده باشد. قطعاً احترامی برای ارزشها[ی انسانی] قائل نیست. اطراف خود را هم پر کرده از افراد افراطی و جنگطلب؛ که این کارش بسیار نگرانکننده است. من قبلاً مقالهای درباره نومحافظهکاران جنگطلبی نوشتهام که مشاور کمپینهای هم کلینتون و هم ترامپ هستند. این یعنی صرفنظر از اینکه چه کسی رئیسجمهور میشود، شرایط اصلاً خوب پیش نخواهد رفت.
به هر حال، ما نمیدانیم ترامپ دقیقاً به دنبال چیست. بنابراین وقتی اظهاراتی میکند مانند اینکه مثلاً میخواهد روابط بهتری با روسیه برقرار کند، این سیاست خوبی است؛ هیچکس در [میان مقامات سیاسی شناختهشده] آمریکا چنین حرفی را نمیزند. من نمیدانم آیا به این سیاست عمل خواهد کرد یا نه، اما یک دلیل اینکه ساختار قدرت در آمریکا اینقدر با ترامپ دشمن است، همین است که او درباره عادیسازی روابط با روسیه صحبت میکند.
البته این عادیسازی روابط کاری است که باید انجام شود، چراکه روسیه آمریکا را تهدید نمیکند؛ چین تهدیدی برای آمریکا محسوب نمیشود؛ ایران آمریکا را تهدید نمیکند؛ پس چرا آمریکا نباید با این کشورها و تمام کشورهای دیگر روابط عادی داشته باشد؟ با این حال، ترامپ درباره توقف جنگهای آمریکا حرفی نمیزند. میگوید ناتو «تاریخمصرفگذشته» است، که به خودی خود حرف خوبی است. اما در ادامه حرفش میگوید باید از ناتو برای هدف قرار دادن داعش استفاده کنیم. و منظورش این است که بقیه تروریستها را هم به کمک ناتو از بین ببریم.
بنابراین وی اشارهای نمیکند که داعش و همه این گروههای تروریستی دیگر ساخته خود آمریکا هستند. لازم نیست با ارتش آمریکا به دنبال [نابود کردن] آنها بروید. تنها کافی است حمایت از آنها را متوقف کنید. راه شکست دادن آنها همین است.