حسینیه مشرق - پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ. کسی که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بالا می برد».[1] طبق این روایت شریف کسی که در پیشگاه الهی خاضع باشد و زمین بخورد خداوند او را رفعت بخشیده و نزد خودش و حتی در چشم دیگران او را بزرگ جلوه میدهد مانند آبشار که از بالا به پایین جاری میشود و هرچه از ارتفاع بالاتری سرازیر شود، هم دیدنیتر است و هم صدای بیشتری از آن به گوش میرسد.
سالار شهیدان علیه السلام در پیشگاه پروردگار عالم چنان زمین خورد که کسی آنچان به زمین نخورده است و لذا خدایی که جبار است، آنقدر به اباعبدالله سلام الله علیه رفعت مقام بخشید و بالا برد که مصباح الهدی شد. لذا هر چیزی که متعلق و منسوب به ابا عبدالله علیه السلام است از چنان قداستی برخوردار است که برای آن نظیری پیدا نمیشود.
در اینجا به یک نمونه از آنها اشاره میکنیم:
خوردن هر خاکی حرام است اما خوردن تربت سیدالشهدا علیه السلام به قصد استشفاء(طلب شفاء یافتن) اشکالی ندارد. لذا روایت شده است «در ازای شهادت امام حسین سه چیز به او داده شده است... که یکی از آنها شفاء در تربت ایشان است».[2]
حتی به ما فرمودهاند که شروع زندگیتان با تربت سید الشهداء علیه السلام باشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: «حَنِّکُوا أَوْلَادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهَا أَمَانٌ. کام کودکانتان را با تربت حسین علیهالسلام بردارید؛ چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه مى کند».[3]
آیت الله شبیری زنجانی نقل میکند که: «زمانی مرحوم آقای خویی به من فرمود: ما در نجف اشرف در خانه 20 الی 30 متری زندگی میکردیم. خانمم روضه میگرفت و مزاحم مطالعه من بود، من به ایشان گفتم: روضه خوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه تعطیل شد ولی چشم من مبتلا به دردی شد که هرچه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مایوس شدند. متوسل شدیم، در عالم خواب به من گفته شد: بنا بود شما کور شوی، ولی حالا که متوسل شدید با تربت استشفاء کنید. با تربت استشفاء کردم و چشمم خوب شد».[4]
شفاء، بوسیله خاکی است که به ظاهر از ارزش چندانی برخوردار نیست و آنچنان مورد توجه قرار نمیگیرد ولی از آنجایی که به سالار شهیدان منسوب است قداست پیدا میکند. همانطور که پرده کعبه هم از آن جهت که بر روی خانهی خدا آویزان شده ارزشمند است و گرنه با پارچههای دیگر فرقی نداشت.
مراجع تقلیدی چون آقای بروجردی که وصیت می کنند به همراه ایشان تربت سیدالشهداء علیه السلام را دفن کنند بیجهت نیست.
این همه فضیلت که کتابها در مورد آن نوشته شده است، آنهم برای خاک؛ فقط بخاطر تعلقی است که به سالار شهیدان دارد، و گرنه که خاک فی نفسه مقدس نیست و تنها این انتساب به آن قیمت داده است.
این خود درسی است برای ما و آن اینکه اگر ما بخواهیم ارزشمند و دارای قداست باشیم، باید با کسانی پیوند بخوریم که عندالله(در نزد خدا) محبوباند و از اولیای او به شمار میروند و در پیوند هم، باید سنخیتی بین دو چیز وجود داشته باشد. مثلا نهال آلبالو را به درخت گیلاس پیوند میزنند تا شیرین شود، چرا اینکه بین این دو میوه سنخیت وجود دارد، اما هیچگاه آلبالو را به درخت پرتقال پیوند نمیزنند چون هیچ سنخیتی باهم ندارند. ما هم باید سنخیتی با الگوهای زندگی خود که معصومین علیهم السلام هستند پیدا کنیم تا با آنان پیوند بخوریم و در نهایت مرضی خداوند باشیم.
- - - - - - - - -
پی نوشت:
[1]. الکافی (ط - الإسلامیة). کلینی. باب التواضع . ص 121
[2]. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) یَقُولَانِ: «إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) عَوَّضَ الْحُسَیْنَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لَا تُعَدُّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ». الأمالی (للطوسی). المجلس الحادی عشر. ص317
[3]. مناسک المزار (للمفید) باب فضل طین قبر الحسین. ص 143
[4]. روزنه هایی از عالم غیب. محسن خرازی. ص 361
سالار شهیدان علیه السلام در پیشگاه پروردگار عالم چنان زمین خورد که کسی آنچان به زمین نخورده است و لذا خدایی که جبار است، آنقدر به اباعبدالله سلام الله علیه رفعت مقام بخشید و بالا برد که مصباح الهدی شد. لذا هر چیزی که متعلق و منسوب به ابا عبدالله علیه السلام است از چنان قداستی برخوردار است که برای آن نظیری پیدا نمیشود.
در اینجا به یک نمونه از آنها اشاره میکنیم:
خوردن هر خاکی حرام است اما خوردن تربت سیدالشهدا علیه السلام به قصد استشفاء(طلب شفاء یافتن) اشکالی ندارد. لذا روایت شده است «در ازای شهادت امام حسین سه چیز به او داده شده است... که یکی از آنها شفاء در تربت ایشان است».[2]
حتی به ما فرمودهاند که شروع زندگیتان با تربت سید الشهداء علیه السلام باشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: «حَنِّکُوا أَوْلَادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهَا أَمَانٌ. کام کودکانتان را با تربت حسین علیهالسلام بردارید؛ چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه مى کند».[3]
آیت الله شبیری زنجانی نقل میکند که: «زمانی مرحوم آقای خویی به من فرمود: ما در نجف اشرف در خانه 20 الی 30 متری زندگی میکردیم. خانمم روضه میگرفت و مزاحم مطالعه من بود، من به ایشان گفتم: روضه خوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه تعطیل شد ولی چشم من مبتلا به دردی شد که هرچه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مایوس شدند. متوسل شدیم، در عالم خواب به من گفته شد: بنا بود شما کور شوی، ولی حالا که متوسل شدید با تربت استشفاء کنید. با تربت استشفاء کردم و چشمم خوب شد».[4]
شفاء، بوسیله خاکی است که به ظاهر از ارزش چندانی برخوردار نیست و آنچنان مورد توجه قرار نمیگیرد ولی از آنجایی که به سالار شهیدان منسوب است قداست پیدا میکند. همانطور که پرده کعبه هم از آن جهت که بر روی خانهی خدا آویزان شده ارزشمند است و گرنه با پارچههای دیگر فرقی نداشت.
مراجع تقلیدی چون آقای بروجردی که وصیت می کنند به همراه ایشان تربت سیدالشهداء علیه السلام را دفن کنند بیجهت نیست.
این همه فضیلت که کتابها در مورد آن نوشته شده است، آنهم برای خاک؛ فقط بخاطر تعلقی است که به سالار شهیدان دارد، و گرنه که خاک فی نفسه مقدس نیست و تنها این انتساب به آن قیمت داده است.
این خود درسی است برای ما و آن اینکه اگر ما بخواهیم ارزشمند و دارای قداست باشیم، باید با کسانی پیوند بخوریم که عندالله(در نزد خدا) محبوباند و از اولیای او به شمار میروند و در پیوند هم، باید سنخیتی بین دو چیز وجود داشته باشد. مثلا نهال آلبالو را به درخت گیلاس پیوند میزنند تا شیرین شود، چرا اینکه بین این دو میوه سنخیت وجود دارد، اما هیچگاه آلبالو را به درخت پرتقال پیوند نمیزنند چون هیچ سنخیتی باهم ندارند. ما هم باید سنخیتی با الگوهای زندگی خود که معصومین علیهم السلام هستند پیدا کنیم تا با آنان پیوند بخوریم و در نهایت مرضی خداوند باشیم.
- - - - - - - - -
پی نوشت:
[1]. الکافی (ط - الإسلامیة). کلینی. باب التواضع . ص 121
[2]. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) یَقُولَانِ: «إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) عَوَّضَ الْحُسَیْنَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لَا تُعَدُّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ». الأمالی (للطوسی). المجلس الحادی عشر. ص317
[3]. مناسک المزار (للمفید) باب فضل طین قبر الحسین. ص 143
[4]. روزنه هایی از عالم غیب. محسن خرازی. ص 361