کد خبر 649751
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۵:۱۱

بايد در مقابل جريان‌هايي که خود را متحد امريکا در داخل معرفي کرده يا آنکه مواضع حمايتي از منافع غرب را دنبال مي‌کنند هوشيار بود با اقتدار از قطب‌بندي اجتماعي روي موضوعاتي که با منافع ملي گره مي‌خورد، جلوگيري كرد.

به گزارش مشرق، محمد جواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
 
اظهارات اخير «جان‌کري»، وزير امور خارجه امريکا که ماه‌هاي پاياني عمر دولت اوباما را سپري مي‌کند، حاوي نکات مهمي از گذشته و حال سياست‌هاي رژيم ايالات‌متحده امريکا بود؛ سياست‌هايي که گرچه در تاکتيک‌ها تفاوت کرده، اما در ماهيت کلي و اهداف راهبردي همچنان بر مدار قبلي است.

کري در اين سخنان خود که هفته گذشته در دانشگاه شيکاگو ارائه نمود، تلاش کرد با لحني منتقدانه، سياست‌هاي پيشين دولت امريکا در قبال ايران را تحليل کند و البته به نقش اصلي امريکا در کودتاي 28 مرداد 1332 اذعان نمود. او همچنين به ‌صراحت از لفظ «دخالت در امور ايران» استفاده کرد. با اين‌ حال او وانمود مي‌کند که زمان اين نوع مواجهه امريکا با ايران گذشته است.
 
البته او توضيح نمي‌دهد که اگر حقيقتاً دولت امريکا از اين دخالت خيانت بار پشيمان است، چرا اثر آن در سياست‌هاي کنوني اين دولت مشاهده نمي‌شود. از سويي جاي اين پرسش هست که کدام‌يک از سياست‌هاي اعمالي امريکايي در مسير احترام به استقلال و حاکميت ملي ايرانيان بوده است؟

بيش از شش دهه از وقوع کودتاي امريکايي 28 مرداد مي‌گذرد و اين در حالي است که تنها قريب به دو دهه است که برخي مسئولان کاخ‌سفيد به دخالت امريکا در اين کودتا اذعان کرده و البته هيچ ‌يک به‌خاطر اين اقدام، از ملت ايران عذرخواهي نکرده‌اند. به ‌نظر مي‌رسد اين اذعان نيز از آن‌رو بود که بعد از گذشت دهها سال، سران امريکا از تأثيرگذاري منفي شديد اين اقدامشان بر ملت ايران که به تقويت روحيه استکبارستيزي و نفرت از امريکا انجاميد آگاه شدند و اين تغيير لحن محدود نيز براي جلوگيري از نفرت شديدتر ايرانيان است.

امريکايي‌ها در حالي كه مي‌کوشند در مورد 28 مرداد خود را پشيمان نشان دهند، همه‌روزه در حال وارد آوردن ضربات متعدد بر منافع ملت ايران هستند و جالب اينجاست که در دوره موسوم به «پسابرجام» نيز اين روند کاهش نيافته است.

اما فراز ديگري از سخنان کري به موضوعي اختصاص يافت که واکاوي در آن مي‌تواند از سناريوي آتي نظام سلطه عليه جمهوري اسلامي ايران رمزگشايي نمايد. کري در اظهاراتي مداخله‌آميز مدعي شد: «بين آنچه «مردم پارس» ناميده مي‌شوند که تعداد زيادي هم هستند با حکومت انقلابي که يک رويکردي کاملاً افراطي در قبال جهان، امريکا و منطقه، دنبال مي‌کند، شکاف بزرگي وجود دارد.»
 
کري در ادامه از کساني در ايران سخن گفته که خواهان «ايراني متفاوت» هستند، ايراني که به ادعاي او «با جهان تعامل مي‌کند، با مردم تعامل مي‌کند و با احترام و پذيرش وارد جامعه جهاني مي‌شود.» کري به‌ اين ‌ترتيب، مدعي شده است که امريکا با اين بخش از جامعه ايران که به ادعاي او «جمعيت بزرگي» هم هستند، اتحاد طبيعي دارد. البته کري مي‌گويد کساني هم در ايران هستند که با توافق هسته‌اي با امريکا مخالفند و «با هرگونه تماسي با غرب مخالفت مي‌کنند.» به‌ خاطر همين، تصويري که وزير خارجه اوباما از ايران ارائه مي‌کند جامعه‌اي درگير تنش است: «بنابراين نوعي تنش در آنجا وجود دارد.»

مداقه در اين فراز از اظهارت وزير خارجه امريکا نشان از تلاش وي براي القاي چند پيام مهم است: اولاً جامعه ايران دوقطبي است که يک قطب آن غربگرا و خواهان تعامل به‌اصطلاح با جهان است و قطب ديگر غرب‌ستيز. ثانياً جريان غربگرا متحد طبيعي امريکاست و روي آن مي‌توان حساب کرد؛ ثالثاً دوقطبي موجود در اين به تنش مي‌انجامد و در حدي از تنش است.

ناگفته پيداست که اين ادعاهاي کري بيش از آنکه توصيف و تشريح وضعيت کنوني جامعه ايران باشد، ترسيم مطلوب امريکايي از جامعه ماست و مختصات طرح‌ريزي استکباري براي تنش‌آفريني و بحران‌زايي در ايران را آشکار مي‌سازد. انقلابي زدايي از گفتمان عمومي ملت ايران، خط‌کشي و قطب‌بندي جامعه ايراني روي شکاف مطلوب امريکا، يارگيري از داخل کشور، کثيرنمايي حاميان غرب و نهايتاً ارتقاي اين قطب‌بندي سياسي به حدي از تنش و بحران اجتماعي ابعادي از پروژه امريکايي‌اي است که خواسته يا ناخواسته در اظهارات کري نهفته است.

به‌نظر مي‌رسد براي پيشگيري و مقابله با اين سناريوي غربي، لازم است نشانگاه‌هاي داخلي آن شناسايي شود و مانع از بروز و ظهور آن در سطح سياسي و اجتماعي کشور شد.
 
اکنون شش ماه تا انتخابات رياست جمهوري دوازدهم باقي است و رفته‌رفته، فضاي کشور رنگ و بوي انتخاباتي به خود مي‌گيرد و به اقتضاي اين فضا مباحث و زيادي در تريبون‌هاي رسمي و رسانه‌ها طرح مي‌گردد. به‌نظر مي‌رسد ضروري است با توجه به اين سناريوي پيچيده غرب، در مقطع پيش‌رو با هوشياري تمام در فضاي انتخاباتي وارد شده و از هرگونه اظهارات و اعمالي که پازل امريکايي را تکميل مي‌کند پرهيز گردد.
 
بايد در مقابل جريان‌هايي که خود را متحد امريکا در داخل معرفي کرده يا آنکه مواضع حمايتي از منافع غرب را دنبال مي‌کنند هوشيار بود با اقتدار از قطب‌بندي اجتماعي روي موضوعاتي که با منافع ملي گره مي‌خورد، جلوگيري كرد.