وزیر اسبق نفت با تاکید بر اینکه ترامپ هم سیاست اوباما را ادامه می‌دهد، گفت: کدام گشایش انجام شده که ترامپ بخواهد جلوی آن را بگیرد؟

سرویس اقتصاد مشرق - دومین نشست خبری دکتر سید مسعود میرکاظمی با موضوع بررسی عملکرد اقتصادی دولت یازدهم در پایگاه خبری تحلیلی مشرق برگزار شد. محورهای صحبت های وزیر اسبق نفت و بازرگانی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است. مشروح کامل این نشست به زودی منتشر می شود.

* بعد از برجام، دولت، کنگره و سیستم‌های امنیتی آمریکا اعلام کردند اجازه نمی‌دهیم ایران از نظر اقتصادی نفس بکشد. متأسفانه نگاه دولت تنها معطوف به 20 درصد از مشکلات بود که منشأ آن بیرونی است و آن را تبدیل به 100 درصد کرد و منتظر نشست تا آن مشکلات حل شود و همان انتظاری که ایجاد شد باعث تعمیق رکود در کشور شد.

* می گویند نهالی کاشتیم که سبز شود. شما این جمله را به فعال اقتصادی برسان. خب مسلم است که او دست نگه میدارد و صبر می کند و این بر رکود موجود دامن می زند.

* قبلا بحث حل مشکلات اقتصادی در بازه 3 یا 4 سال نبوده است. قبلا بحث حل مشکلات اقتصادی از سوی روحانی در 100 روز بوده است. متاسفانه گره زدن مشکلات به تحریم ها آدرس غلطی بود که دادند. نتیجه این آدرس غلط دادن ها چه شد؟ یکی از نتایج این بود که نقدینگی افزایش یافت و به یک اژدهای خفته ای که اقتصاد کشور را نابود می کند تبدیل گشت. تورمی را هم که می گویند کنترل شده است، با نقدینگی تطابق ندارد.


* می گویند هر کسی یک ساعت در هفته کار کند، شاغل محسوب می شود در حالیکه این با واقعیت تطابق ندارد. اگر بخواهند شاخص را با واقعیت ها در نظر بگیرند، آمار بیکاری واقعی بسیار افزایش می یابد. آمار اشتغال رد واحدهای تولیدی کشور منفی بوده است. باید پرسید کارخانجات و تولید در 3 سال گذشته به راه افتاده یا تعداد بیشتری از آنها تعطیل شدند. آماری که وزیر رفاه درباره سرعت از بین رفتن اشتغال ارائه داد نشان می‌دهد که خود دولتمردان این گفته را که از رکود خارج شدیم قبول ندارند.

* یک جاهایی خودشان می گویند از رکود خارج شدیم در حالیکه این حرف را حتی خود دولتمردان نیز قبول ندارند.

* بدون شاخص نباید نقد کرد، دولت باید با شاخص عملکرد خودش را با دولت های قبل مقایسه کند. مثلا بگوید چقدر سرمایه گذاری خارجی در کشور داشته است. چرا صداوسیما را خفه می کنند در حالیکه این مسئله ها باید در صداوسیما مطرح شود. چه میزان پروژه عمرانی در دولت یازدهم صورت گرفته است. این دولت چقدر پول داشته و متناسب با آن چقدر کار کرده است و دولت های قبلی چقدر پول داشتند و چقدر کار کردند؟
 


* علیرغم تمام سیاه نمایی هایی که می کنند و می گویند اگر به امریکا وصل نشویم، بی چاره ایم. علیرغم شیطنت هایی که در سه دهه گذشته داشته اند؛ وقتی اوضاع فعلی با قبل از انقلاب یا کشورهایی که با تحریم و جنگ مواجهه نبودند خود را قیاس می کنیم، می بینیم زیرساخت های خوبی در کشور وجود دارد.زیر ساخت های فیزیکی خوبی همچون جاده و انرژی و غیره داریم. نیروی انسانی تحصیل کرده و انقلابی و علاقمند به کشور فراوان داریم. این ها امکانات پیشران اقتصادی کشور هستند. موقعیت سوق الجیشی و دسترسی به آب های آزاد داریم. در منطقه ای هستیم که حجم بالایی از تقاضای کالا و خدمات در آن وجود دارد. پیشران اقتصادی کشور که فقط نفت و گاز نیست. اما سوالی که مطرح می شود اینکه چرا از این پیشران ها و زیرساخت ها به خوبی بهره وری نمی شود؟

 راهبردهای توسعه در هر کشوری بسیار مهم هستند. چرا برخی کشورهای توانستند پیشرفت داشته باشند و برخی دیگر علیرغم هزینه های بسیار موفق نبودند؟ در کشور ما مطالعات زیادی در این زمینه شده است. می توان گفت مشکلات راهبردی ما از زمان دولت کارگزاران شروع شد. راهبرد جایگزین واردات به جای توسعه صادرات که در زمان دیگری آن را کاملا توضیح خواهم داد.

اما مسئله این است که اگر تحریم ها نبودند، اگر رکود نبود برای از واحدهای ما باز هم صد درصد کار نمی کردند و بسیاری از ظرفیت ها همچنان خالی می ماند. باید پرسید چرا قدرت رقابت نداریم؟ چه کار باید کرد؟ چه کسانی این سیستم را آوردند؟  و چرا آن را پیاده کردند؟

راهبردهای توسعه ای آیا عدالت محور بودند؟ وقتی رشد اقتصادی اتفاق می‌افتد باید ارتقای شاخص‌های اجتماعی را هم ببینیم. چرا رهبر معظم انقلاب می فرمایند توسعه نگویید. بگویید پیشرفت و عدالت. آیا در آینده نیز می خواهیم با همین فرمان برانیم؟


* ممکن است در خصوص مسکن مهر نقدهایی بکنند که این طرح موجب افزایش نقدینگی کشور شده و تورم زا است. اگر بخشی از نقدینگی در دولت قبل صرف ساخت مسکن برای اقشار محروم کشور شده است، نقدینگی در این دولت در کجا مصرف شده است؟  نقدینگی در این دولت از 470 هزار میلیارد تومان در طول سه سال به 1200 هزار میلیارد تومان رسیده است. یکی از راه هایی که بتوان برای قشر محروم مسکن فراهم کرد، ارائه رایگان زمین است. ایجاد تعاونی های ساخت مردمی و ارائه تسهیلات به مردم برای ساخت مسکن است. حال این ها را شما حذف کنید. چه جایگزین دیگری می تواند باشد؟ اگر محل تأمین منابع ایراد داشت آن را اصلاح می‌کردیم نه اینکه کل آن را تعطیل کنیم و از یاد نبریم که تحمل مردم هم تا حدی است و ممکن است در آینده قابل کنترل نباشد. بعضی اقدامات اصل نظام را زیر سئوال می‌برد و سیاه‌نمایی بیش از حد نه به یک دولت بلکه اصل نظام را از بین می‌برد، چنانکه تشکیک و تزلزل در اعتقادات مردم راه را برای استعمار و تخریب بیشتر کشور باز خواهد کرد.


*  برای تخصیص منابع محدود کشور باید اولویت‌بندی کرد. آیا خرید هواپیما در اولویت است یا تخصیص منابع به تولید؟ هواپیما خریدن ایرادی ندارد اما اولویت کشور کجاست؟ بسیاری از واحدهای بزرگ ما به دلیل نداشتن نقدینگی تعطیل هستند و بخش مسکن هم در رکود به سر می‌برد و پشت سر آن صنایع زیادی نیز معطل مانده‌اند.

مردم وقتی می‌بینند نیازهای آنها زمین مانده است و دولت به فکر خریدن هواپیما است می‌گویند لابد دلال خرید این هواپیماها قدرت بیشتری داشته است.
 


* اگر در صنعت نفت بخواهیم پروژه ها را راه اندازی کنیم، سهم 14.5 درصدی از فروش نفت کافی نخواهد بود. بخشی از این سهم برای نگهداشت هزینه می شود. بخشی صرف اقساط بیع و متقابل و فاینانس های گذشته می شود. با این کاهش قیمت نفت، سهم وزارت نفت نیز کمتر شده است. لذا قطعا با این ارقام نمی توان کار کرد. پس اگر بخواهیم بدانیم یک مدیر چقدر کار کرده است، باید ببینیم چقدر منابع فراهم نموده است. وضعیت شبکه های اصلی و شهری و روستایی به چه صورت بوده است. در بحث پالایشگاه ها، دولت واردکننده بنزین شده یا صادرکننده و یا بی نیاز. درصد پیشرفت در مجموعه پارس جنوبی به چه میزان بوده است. در زمینه راه و شهرسازی، چقدر بزرگراه و جاده ایجاد شده و چه میزان مسکن ساخته شده است. در زمینه انرژی چند هزار مگا وات برق داشتیم و چه میزان به آن افزوده شده است. اگر نکات مثبت و منفی عملکرد مشخص شود تا بعد بتوانیم راه حلی را ارائه کنیم.


*  میزان جذب سرمایه‌گذاری در دولت قبل وضعیت بسیار بهتری از دولت فعلی داشت، چنانکه در سال 89 که تحریم‌ها شدید هم شده بودند میزان سرمایه‌گذاری جذب شده در صنعت نفت در تاریخ بی سابقه بوده است.


* هرکس در آمریکا به قدرت برسد تاثیری روی رفتار این کشور با ایران نخواهد داشت . هیچ تفاوتی بین هیلاری کلینتون و ترامپ نیست. عده ای می گفتند هیلاری فرشته نجات و ترامپ جهنم ایجاد می کند. در حالیکه سیستم امریکا استکباری است و منافعش در تضاد با منافع جمهوری اسلامی. اینکه عده‌ای مردم را از ترامپ بترسانند تا توافقات جدیدی امضا کنند، سیاست نخ‌نما شده‌ای است چرا که هیلاری هم کوچکترین حقی برای گشایش اقتصادی ایران قائل نبود. خانم کلینتون رسما گفته به 120 کشور سفر داشته تا داعش را ایجاد کند. این ها خون از دست و دندانشان می چکد. همین الان چندین هزار کودک در یمن و عراق و سوریه با موشک ها و سلاح های امریکایی کشته می شوند و بی حساب و کتاب امکانات در اختیار داعش و امثالهم از سوی اوباما و خانم کلینتون قرار گرفته است. همه شان یکی هستند. سرتا پا یکی هستند. همه اولوتشان رژیم صهیونیستی است. حتی اگر در انتخابات شعار علیه رژیم صهیونیستی بدهند همین که وارد کاخ سفید شوند، از آن حمایت می کنند.

ساده اندیشی است که بگوییم آن آقا رفته و این آقا می آید و همه چیز تغییر می کند. ترامپ سر و صدا می کند و آن یکی با پنبه سر می برد. هر دو بدتر از یکدیگر هستند. ترامپ هم بیاید مسیر اوباما را می رود. اصلا کاری از سوی اوباما صورت نگرفته که او بخواهد مانع شود. کدام گشایش از سوی امریکا در برجام شکل گرفته که ترامپ مانع آن شود؟

 

* آقایان می‌گویند کشتی‌های ما به اروپا می‌رود و کشتی‌های اروپایی به بنادر ما می‌آیند اما یادشان می‌رود بگویند وقتی سیستم بانکی عمل نمی‌کند ناوگان کشتیرانی جمهوری اسلامی نمی‌تواند بار دریافت کند و عملاً این مسئله به نفع آنها تمام شده است.


* در خصوص فروش نفت می گویند بعد از برجام یک میلیون افزایش فروش نفت داشتیم در حالیکه این افزایش هیچ ربطی به برجام ندارد. سیستم فروش نفت در دنیا خارج از برجام است. اداره اطلاعات انرژی امریکا موظف است که گزارش هایی از میزان عرضه و تقاضا نفت در جهان تهیه کند و به اوباما و کنگره ارائه دهد. این اداره موظف بود که پیچ تحریم نفتی ایران را به گونه ای تنظیم کند که قیمت نفت افزایش نیابد چرا که اقتصاد امریکا و اروپا بشدت ضعیف شده و افزایش قیمت نفت آسیب بیشتری به آن می زند.

قبل از برجام بازار با 2 میلیون افزایش تقاضا مواجهه بود. الان با این یک میلیون افزایش تولید ایران می بایست میزان مازدا به سه میلیون برسد ولی شاهدیم که تغییری در قیمت نفت جهانی رخ نداده است. میزان فروش نفت خام در دستان امریکاست و ورای برجام، امریکا آن را تنظیم می کند.


* گزارش هایی است که نشان میدهد ایران نفت خام خود را پایینتر از قیمت FOB خلیج فارس می فروشد. دولت باید گزارش عمومی بدهد و مشخص کند که نفت کشور را به چه قیمتی می فروشد. از این مقدار چقدر پول نفت به کشور باز می گردد و چقدر بلوکه می شود. دولت نفت بلوکه شده را به صندوق توسعه ملی تخصیص می دهد. از صندوق توسعه ملی بپرسید برای اعطای تسهیلات چقدر منابع آزاد شده در اختیار دارد؟


* با این شیوه صادر کردن نفت اگر نفت هم صادر نکنیم تفاوت چندانی نمی‌کند چرا که اثر این شیوه صادرات و نقد کردن پول آن به صورت ریال می‌تواند مشابه اثر استقراض برای کشور باشد.

 قبلاً می‌گفتند نقدینگی بی‌تردید باعث افزایش تورم می‌شود اما در این دولت همان افراد مبانی علم اقتصاد را ظاهراً عوض کردند و منکر ارتباط نقدینگی و تورم شده‌اند.

نقدینگی ابتدای دولت نهم 70 هزار میلیارد تومان بود و انتهای دولت دهم به 470 هزار میلیارد تومان رسید و در این دولت به 1200 هزار میلیارد تومان رسیده است و باید توضیح داده شود اجزای این نقدینگی چیست؟ این پول پر قدرت کجا می‌رود؟ این پول به بخش جاری می‌رود چنانکه اگر به بخش عمرانی می‌رفت تا این حد اثرات تخریبی نداشت.


* در میدان آزادگان بصورت بیع متقابل با چینی ها قرار داد بسته شد و در زمان اوج تحریم ها چینی ها پذیرفتند 8 میلیارد دلار سرمایه گذاری کنند. آقای که آمدند از دوق زدگی ای که فکر می کردند اروپایی ها می آیند، چینی ها را بیرون کردند. اما امروز پس از آنکه اروپایی ها وارد عرصه نشدند، کانال می زنند که چینی ها را برگردانید و متاسفانه چینی ها هم شکایت کردند.


* IPC انجام شدنی نیست. چرا که اصلا دعوا بر سر نوع قرارداد نبوده است. توتا حتی توان آوردن پول به داخل کشور برای اعطای حقوق کارمندانش را ندارد. چگونه می خواهد پول برای سرمایه گذاری بیاورد؟