به گزارش مشرق، «تنها شانس آقای روحانی در انتخابات آتی فقدان آلترناتیو است!» شاید عجیب به نظر برسد که این سخنان نه از سوی یک اصولگرا بلکه بهوسیله تئوریسین جریان اصلاحات، آقای محمدرضا تاجیک مطرح شده است، گویا سرانجام تنها 6 ماه مانده به انتخابات، جریان اصلاحطلب هم به ناچار ناکارآمدی دولت را اعتراف کردند و حتی معتقدند گفتمان 92 با شکست مواجه شده است.
شاید خوششانسی!
تاجیک در گفتوگویی که روز گذشته با روزنامه آرمان داشته است، صراحتاً اعلام کرده روحانی در انتخابات 96 از آرای کمتری برخوردار است و درباره دلیل آن گفته است: «(کمی فکر میکند) اگر بخواهم صریح بگویم تنها شانس آقای روحانی در انتخابات آتی فقدان آلترناتیو است. آقای روحانی نه اینکه آلترناتیو برتر جامعه باشد و نه اینکه تنها بازیگر مقبول کشور درعرصه سیاست باشد اما چون بازی دیگری نیست، با کارت دیگری نمیشود بازی کرد، آلترناتیوهای دیگر از مشروعیت عمومی برخوردار نیستند که بتوانند به مثابه رقیب عمل کنند و همچنین به علت چهره نامقبولی که دارند، با دست پر در صندوق آقای روحانی رأی میریزند. بسیاری از اصلاحطلبان بر این تحلیل هستند که چون آلترناتیوی وجود ندارد تنها گزینه و کارتی که میشود با آن بازی کرد آقای روحانی است.»
کارنامه مردودی دولت
وی عملکرد دولت یازدهم را هم نقد کرده و اعتقاد دارد که چندان کارنامه مقبولی از خود به جای نگذاشته است. تاجیک در اینباره گفته است: «شاید برای اینکه آلترناتیوهایی که در مقابل ایشان قرار دارند، تصویر فاجعه در ذهن ترسیم میکنند پس برای فرار از این فاجعه عدهای به آلترناتیو کمتر کریه و زشتتر تن میدهند بنابراین فرض من این است که در شرایط عادی همین اتفاق خواهد افتاد، نه به علت اینکه دولت کنونی دولت موفقی در عرصههای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بوده است چرا که دولت کنونی چندان کارنامه موفقی از خود بهجا نگذاشته است اما اینکه مانعی میشود روحانی در انتخابات ۹۶ بهعنوان آلترناتیو اول انتخابات مطرح شود پاسخ خیر است، چرا که آلترناتیو رقیب ایشان به هر علتی از صحنه خارج شد و آلترناتیوهای بالقوه و بالفعلی که قرار است در مقابل ایشان مطرح شوند از این استعداد و مقبولیت و مشروعیت برخوردار نیستند که در مقابل روحانی بازیگری داشته باشند.»
شاید خوششانسی!
تاجیک در گفتوگویی که روز گذشته با روزنامه آرمان داشته است، صراحتاً اعلام کرده روحانی در انتخابات 96 از آرای کمتری برخوردار است و درباره دلیل آن گفته است: «(کمی فکر میکند) اگر بخواهم صریح بگویم تنها شانس آقای روحانی در انتخابات آتی فقدان آلترناتیو است. آقای روحانی نه اینکه آلترناتیو برتر جامعه باشد و نه اینکه تنها بازیگر مقبول کشور درعرصه سیاست باشد اما چون بازی دیگری نیست، با کارت دیگری نمیشود بازی کرد، آلترناتیوهای دیگر از مشروعیت عمومی برخوردار نیستند که بتوانند به مثابه رقیب عمل کنند و همچنین به علت چهره نامقبولی که دارند، با دست پر در صندوق آقای روحانی رأی میریزند. بسیاری از اصلاحطلبان بر این تحلیل هستند که چون آلترناتیوی وجود ندارد تنها گزینه و کارتی که میشود با آن بازی کرد آقای روحانی است.»
کارنامه مردودی دولت
وی عملکرد دولت یازدهم را هم نقد کرده و اعتقاد دارد که چندان کارنامه مقبولی از خود به جای نگذاشته است. تاجیک در اینباره گفته است: «شاید برای اینکه آلترناتیوهایی که در مقابل ایشان قرار دارند، تصویر فاجعه در ذهن ترسیم میکنند پس برای فرار از این فاجعه عدهای به آلترناتیو کمتر کریه و زشتتر تن میدهند بنابراین فرض من این است که در شرایط عادی همین اتفاق خواهد افتاد، نه به علت اینکه دولت کنونی دولت موفقی در عرصههای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بوده است چرا که دولت کنونی چندان کارنامه موفقی از خود بهجا نگذاشته است اما اینکه مانعی میشود روحانی در انتخابات ۹۶ بهعنوان آلترناتیو اول انتخابات مطرح شود پاسخ خیر است، چرا که آلترناتیو رقیب ایشان به هر علتی از صحنه خارج شد و آلترناتیوهای بالقوه و بالفعلی که قرار است در مقابل ایشان مطرح شوند از این استعداد و مقبولیت و مشروعیت برخوردار نیستند که در مقابل روحانی بازیگری داشته باشند.»
بیمهریهای روحانی
بعد از انتخابات 92 و شکلگیری کابینه روحانی و سهم بالای کارگزارانیها در آن، انتقادها و گلایههای اصلاحطلبان را بهدنبال داشت، چراکه بیشترین آرای ریخته شده به نفع روحانی در صندوقها به علت کنارهگیری عارف و حمایت اصلاحطلبان از شیخ اعتدال بود. عدهای معتقدند این بی مهری روحانی سبب میشود تا در سال 96 اصلاحطلبان به دنبال عبور از وی باشند و این درحالی است که دولت و حامیان آن معتقدند پیروزی روحانی توانست، نفسی تازه بر پیکره بیجان اصلاحات بدمد و آن را نجات دهد. تاجیک در پاسخ به این نظریات تصریح کرد: «جلوگیری از محو شدن اصلاحات بهواسطه پیروزی آقای روحانی سطحیترین و نامنصفانهترین تحلیل است. بیتردید آنچه بهنام جریان اعتدالگرا مطرح شد نه دارای پایگاه گفتمانی و نه دارای گفتمانی بود، هر چند بهصورت تساهل و تسامح اسمش را میگذارند گفتمان اعتدالگرا اما هیچچیز از این گفتمان بهره نبرده است و هنوز نتوانسته خودش را در قامت گفتمان عرضه کند و هیچ گرانیگاه و خاستگاه وسیع طبقاتی نداشت و اگر اصلاحطلبان این فضا را فراهم نمیکردند بیتردید شرایط برای این جریان مهیا نمیشد و در آینده هم به اعتقاد من، همینطور است که اگر بزرگان و کل جریان اصلاحطلبی در پشت آقای روحانی فعال نشوند، ایشان فاقد پایگاه طبقاتی است، بنابراین مطالبی را که برخی آقایان مطرح میکنند جدی نگیرید و بیشتر یک طنز تاریخی است.»
استراتژیهای متفاوت اصلاحطلبان
او البته هم طیفیهای خود را نیز بهدلیل حمایت بیچون و چرا از روحانی نقد میکند و میگوید: « نقدی را به اصلاحطلبان وارد میکنم که تاکید خیلی جدی دارند که بدون هیچ شرط و درخواستی همه اندوخته خود را برای حمایت از آقای روحانی میگذاریم. این رفتـــــار را هر چه بـــــدانم کنش عقلایی نمیدانم. تقاضایم از هر اصلاحطلبی این است که به هر استراتژیای که بــــــرای انتخابات میاندیشند آن را بهنام تمام اصلاحطلبان مطرح نکنند و آن را بهنام جریان اصلاحات خرج نکنند. همگان مطلع هستند که در فضای اصلاحطلبی نسبت به مواضعی که دولت درباره آنها گرفته و همچنین درباره شرایط کنونی نقد وجود دارد، بنابراین نمیتوان فرض کرد همه اصلاحطلبان در انتخابات آتی با یک استراتژی وارد صحنه شوند.» تاجیک معتقد است هر اجتماعی در بطن خود شروطی دارد و لزوم شرطگذاری از سوی اصلاحطلبان برای حمایت از آقای روحانی برای انتخابات 96 باید مورد توجه قرار گیرد.
استراتژیهای متفاوت اصلاحطلبان
او البته هم طیفیهای خود را نیز بهدلیل حمایت بیچون و چرا از روحانی نقد میکند و میگوید: « نقدی را به اصلاحطلبان وارد میکنم که تاکید خیلی جدی دارند که بدون هیچ شرط و درخواستی همه اندوخته خود را برای حمایت از آقای روحانی میگذاریم. این رفتـــــار را هر چه بـــــدانم کنش عقلایی نمیدانم. تقاضایم از هر اصلاحطلبی این است که به هر استراتژیای که بــــــرای انتخابات میاندیشند آن را بهنام تمام اصلاحطلبان مطرح نکنند و آن را بهنام جریان اصلاحات خرج نکنند. همگان مطلع هستند که در فضای اصلاحطلبی نسبت به مواضعی که دولت درباره آنها گرفته و همچنین درباره شرایط کنونی نقد وجود دارد، بنابراین نمیتوان فرض کرد همه اصلاحطلبان در انتخابات آتی با یک استراتژی وارد صحنه شوند.» تاجیک معتقد است هر اجتماعی در بطن خود شروطی دارد و لزوم شرطگذاری از سوی اصلاحطلبان برای حمایت از آقای روحانی برای انتخابات 96 باید مورد توجه قرار گیرد.
تهدید به سبک روحانی
به سراغ آقای حسامالدین آشنا، مشاور رییسجمهور رفتیم تا درباره گلایههای اصلاحطلبان از آقای روحانی پرسوجو کنیم که در ابتدا وی حاضر به مصاحبه نشد و گفت: مصاحبه آقای تاجیک را خواندهام اما مایل نیستم جواب وی را بدهم و میتوانید این را هم به عنوان ضعف تیم اطلاعرسانی روحانی حساب بکنید که جواب تاجیک را نمیدهد.» اما در ادامه وی حاضر به پاسخگویی شد تاکید کرد: «اگر اصلاحطلبانی که تجربه عبور از خاتمی را دنبال کردند به نتایج مثبتی رسیدند این تجربه را میتوانند یکبار دیگر تکرار کنند اما دیگرانی که تجربه اصلاحطلبان را مایه عبرت میدانند مایل به تکرار تجربه آنها نیستند.»
جهلالرجال در جریان اصلاحات
آقای حمیدرضا ترقی، عضو شورای سیاستگذاری حزب موتلفه اسلامی درباره نبود چهرههای شاخص برای رقابت با روحانی در انتخابات 96 گفت: این سخنان ناشی از جهلالرجال است و افرادی که چنین اظهاراتی را مطرح میکنند هنوز در بعد جامعهشناسی رأی مردم نتوانستهاند واقعیتهای جامعه را درک کنند و این در حالی است که رفتارشناسی انتخاباتی مردم نشان میدهد، گرایششان تغییر کرده است و به علت بر زمین ماندن مطالباتشان بهدنبال کسی هستند که بتواند خواستههایشان را محقق کنند.
وی ادامه داد: کسانی هستند که میتوانند با مدیریت جهادی و روحیه انقلابی مطالبات مردم را تحقق ببخشند و مشکلات آنها را بهسرعت حل کنند، در این میان حتی میان اصلاحطلبان هم اختلاف نظر است و بعضی از جریانهای اصلاحات به دنبال فرد دیگری برای جایگزینی روحانی هستند و طبیعتاً در نقطه مقابل اصلاحطلبی هم افرادی هستند که میتوانند بهعنوان آلترناتیو وارد عرصه انتخاباتی شوند.
بیتدبیریهای دولت تدبیر
این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، درباره انتقاد اصلاحطلبان از عملکرد روحانی و اعتراف به اینکه گفتمان اعتدالگرایی وجود ندارد، تصریح کرد: این سخنان نشانگر این است که از ابتدا دولت بر اساس یک گفتمان مشخص و دارای عقبه فکری وارد عرصه مدیریت اجرایی نشده است و این گفتمان یک شعار موقتی بود که بتواند راهش را از اصولگرایی و دولت قبل جدا کند و بیشتر از اینکه گفتمانی دارای عقبه فکری و تئوریک باشد، وجه تمایز بوده است. ترقی در پایان تاکید کرد: اصلاحطلبان به این باور رسیدهاند که گفتمان اعتدال نتوانسته است در دل مردم جای گرفته، نفوذ پیدا کند و گرایشی را پدید بیاورد بلکه روز به روز از طرفدارانش در جامعه کاسته شده است و بهخاطر بیتدبیریهای مکرر موجب ناامیدی مردم از این شعار و روش مدیریتی در کشور شده است.
*صبح نو