پ.ک.ک در دو سال گذشته، در میادین جنگ در کوهستان، مناطق روستایی، جنگ خیابانی و جنگ تبلیغاتی، در برابر ترکیه متحمل شکست سخت و سنگینی شده و علاوه بر آن که در بُعد نظامی متحمل تلفات و خسارات فراوانی شده، در حوزه رسانهای و تبلیغاتی نیز، تصویر یک گروه آنارشیست و تروریست را از خود نشان داده که در مذاکره، سردرگم و افزون خواه و در جنگ، قابل مدیریت و قابل پیش بینی است.
هنوز هم کسی به درستی نمیداند که استراتژی سران پ.ک.ک در کوهستان قندیل برای طراحی جنگ خیابانی با استفاده از حفر کانال در شهرهای کردنشین و تسلیح نوجوانان کم سن و سال در لوای گروه تازه تاسیس «واحدهای دفاع مدنی» (YPS) چه بود. نوجوانانی که چیزی از رزم و درگیری نمیدانستند و نهایت آموزشهایی که فرا گرفته بودند، در حد بازوبسته کردن سلاح و تیراندازی به سوی نیروهای پلیس بود و به همین خاطر، بیش از چهارصد نفر از آنان در درگیریها کشته شدند و حدود سیصد نفر از آنان نیز تسلیم یا دستگیر شدند.
اگر چه رسانههای طرفدار حزب عدالت و توسعه اعلام کردهاند که در طول دوران مذاکرات صلح بین پ.ک.ک و ترکیه، برخی از سران جریان فتح الله گولن، به پ.ک.ک وعدههایی داده و به آنان سلاح و مهمات رساندهاند تا در دوران پس از کودتا و حذف اردوغان، حقوق بیشتری به کردها داده شود، اما قطعاً این همه ماجرا نیست و خطای محاسباتی و پیش بینیهای غلط سران پ.ک.ک، در کنار مواضع ضعیف سران و نمایندگان کُرد عضو حزب دموکراتیک خلقها (HDP) نقش مهمی داشته و نتایج به گونهای رقم خورد که امروز، پ.ک.ک نه تنها در مذاکره با آنکارا مورد اعتماد و طرف خطاب نیست، بلکه توانی برای ادامه حملات خود علیه ترکیه ندارد و صاحب یک گفتمان جذاب اجتماعی در ترکیه و خارج از مرزهای ترکیه نیست.
اگر زمانی پ.ک.ک از طریق نهادهای اقماری قانونی خود همچون حزب دموکراتیک خلقها، میتوانست صدای خود را به همه برساند و بر گفتمان برادری ترک و کُرد تاکید کند، امروزه چنین امکان و تریبون عظیم و اثرگذاری در دست نیست و اقدامات تروریستی، انتحاری و بمب گذاریهای پ.ک.ک موجب آن شد که صلاح الدین دمیرتاش رهبر موفق ه.د.پ و چندین نماینده و چندین شهردار کُرد، سر از زندان دربیاورند تا ثابت شود که تصمیم برای صلح و پایان دادن به فعالیت مسلحانه در اختیار اوجالان و دمیرتاش نیست و فقط سران پ.ک.ک در قندیل، میتوانند حرف اول و آخر را بزنند.
البته این همه خسارت ناشی از خطاهای بزرگ سران پ. ک.ک نیست و جنگ لجوجانه، نابرابر و بی هدف و بی اثر آنان در برابر ترکیه، فقط به کردهای ترکیه ضربه نزد. بلکه این اقدامات، باعث آن شد که ترکیه و به ویژه شخص اردوغان در واکنشی تند و کینه توزانه، استراتژی خود علیه کردهای سوریه را نیز تغییر دهد و اقدامات آشکاری برای ضربه زدن به حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) انجام دهد و اگر تا دیروز صالح مسلم رهبر این حزب اقماری پ.ک.ک برای گفتوگو و مذاکره به استانبول و آنکارا دعوت میشد، هم اکنون نام او از سوی ترکیه به عنوان تروریست تحت تعقیب، اعلام شده است!
صد البته در این معادله، همه خطاها از آنِ پ.ک.ک نیست و قطعاً نمیتوان حکومت آکپارتی را به عنوان حکومتی تعریف کرد که در تمام مراحل و مقاطع، بر اساس اصول دموکراسی و مذاکره سالم رفتار کرده و نهایتاً گرفتار یک گروه تروریستی و آنارشیست شده است. خیر. چنین نیست. ترکیه در مسیر مذاکرات صلح با پ.ک.ک، دست به تعلل و وقت کشی زد و در مراحل دیگر نیز در سرکوب پ.ک.ک و به ویژه در مقابله با شاخههای شهری، سرکوب و حملات نظامی را به یک حد و نقطه افراطی رساند که نظیر آن را در حملات چند سال اخیر نمیتوان دید.
اما در فضای بعد از انتخابات اول سال 2014، این پ.ک.ک بود که با کشتن افسران پلیس در منازل آنان و در مقابل چشم خانوادههایشان، پیروزی را در سینی طلا نثار اردوغان و داوداوغلو کرد. دیدیم که پیش از آن، به خاطر استقرار آتش بس و ثبات نسبی، کردهای طرفدار پ.ک.ک، یک پیروزی تاریخی به دست آورده و صاحب 80 کرسی از 550 کرسی پارلمان شدند و کاری کردند که داوداوغلو نتواند به تنهایی کابینه تشکیل دهد، اما پس از حملات پ.ک.ک، ورق برگشت و تعداد کرسیهای دمیرتاش و یاران او به 59 رسید و با احتساب شکست حزب حرکت ملی به رهبری باغچهلی، پیروزی به شکلی قاطعانه از آنِ حزب عدالت و توسعه شد.
اما در مقطع پس از کودتای نافرجام، این اردوغان بود که با درهم پیچیدن طومار فعالیت سیاسی و حقوقی نمایندگان کُرد در مجلس و زندانی کردن دمیرتاش و چندین نماینده و شهردار، مرتکب خطایی بزرگ شد و مهمترین شانسها و فرصتهای ترکیه برای رسیدن به استقرار و صلح را به زندان فرستاد.
در شرایط کنونی، ترکیه و پ.ک.ک به بن بست رسیدهاند. پ.ک.ک به سختی شکست خورده، اما همچنان تهدیدی جدی علیه ترکیه است. از دیگر سو، ترکیه پیروزیهای بزرگی به دست آورده، اما همچنان نتوانسته پرونده معضل کردها را به فرجام برساند و در این میان، آنان که بیشترین آسیب را دیدهاند و در حق آنها جفا شده، مردم کُردزبان استانهای شرق و جنوب شرقی ترکیه هستند. آنان دچار چنان یاس و ناامنی مشهودی شدهاند که نه حاضرند همچون گذشته از پ.ک.ک و ه.د.پ حمایت کنند و نه مانند سابق، به اردوغان و آکپارتی اعتماد دارند.
در این شرایط، فعلاً امیدی به گفتوگو و مذاکره وجود ندارد. باید صبر کرد و دید آیا مانند سال 2013 باز هم گفتوگوهای پنهانی بین هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت و عبدالله اوجالان رهبر زندانی پ.ک.ک در جریان است، یا این که اردوغان عزم خود را جزم کرده تا پرونده مذاکره با پ.ک.ک، حالاحالاها روی رف بماند.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه