به گزارش مشرق، مصاحبه با شهریار فوتبال ایران و جهان از هر دری که باشد، خواندنی است. به ویژه اینکه این روزها متقاعدکردن دایی برای حرف زدن، کار سختی است. فوتبالی ها اعتقاد دارند دایی اخلاقش تغییر کرده و مدتی است که سعی می کند حرف های دلش را رسانه ای نکند و در فضایی آرام به کارش ادامه دهد هرچند که برخی مشکلات در باشگاه نفت او را دل آزرده کرده است. سخت بود دایی را با انبوهی از مشغله های مختلف پای گفت و گو بنشانیم ولی روی قولش با ما ماند و راس ساعتی که وعده کرده بود، آمد و به تمام پرسش ها با متانت و صبورانه پاسخ داد. در این مصاحبه یا بهتر است بگوییم گپ دوستانه حرف هایی زد که شاید تاکنون در هیچ مصاحبه ای بر زبان نیاورده بود.
این فصل با قبول هدایت تیم نفت دوباره ریسک بزرگی کردید و با باشگاهی همکاری می کنید که هنوز مالک آن مشخص نیست و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کند.
کارکردن در فوتبال ایران همیشه با ریسک همراه است. فرق نمی کند کجا باشد! وقتی که به نفت آمدم این باشگاه را به «بهنام پیشرو کیش» واگذارکرده بودند. زمانی هم که در پرسپولیس بودم اسپانسر باشگاه همین شرکت بود و آشنایی مختصری با آن ها داشتم. با توجه به اینکه در سال های اخیر، دقیقه نود، تیم ها را تحویل گرفتم با شرایط نفت ناآشنا نبودم. شما اسم این کار را ریسک می گذارید اما من با اعتقادی که به خودم، همکاران و بازیکنان دارم، هدایت نفت را قبول کردم.
اگر به اول فصل برگردیم با توجه به شرایط به وجود آمده باز هم هدایت تیم نفت را قبول می کنید؟
شرایط خاصی به وجود نیامده است. تصمیم گرفته ام کار کنم و تا آخر فصل هم ادامه می دهم. امیدوارم مشکلاتی که هست، حل شود و تا آخر فصل نتایج خوبی بگیریم. تیم ما اگر حمایت شود و مشکلی از لحاظ مالی نداشته باشد می تواند نتایج خوبی در ادامه فصل بگیرد.
چنین اتفاقی سال پیش در صبا افتاد و تیم شما در حال اوج گرفتن بود، اما به دلیل مشکلات مالی به یکباره افت.
متاسفانه در فوتبال ما به غیر از چند تیم دولتی که دولت از آن ها به نوعی حمایت مستقیم یا غیرمستقیم می کند، بقیه تیم ها دچار مشکل مالی هستند.
سال قبل بازیکنان تیم صبا بعد از نیم فصل، دیگر یک ریال هم پول نگرفتند و بیشتر اعضای تیم از این باشگاه طلب دارند. حال آنکه معیشت و تامین هزینه زندگی خانواده بسیاری از بازیکنان باشگاه ها بستگی به محقق شدن قراردادشان دارد و براساس آن برنامه ریزی کرده اند.
نمی دانم این باشگاه ها در شرایطی که هنوز حق و حقوق بازیکنان را پرداخت نکرده اند چطور به کارشان ادامه می دهند. البته این ماجراها در فوتبال ما کم اتفاق نمی افتد.
با توجه به این اتفاقات انتظار می رفت این فصل تیمی را انتخاب کنید که حداقل مشکل مالی نداشته باشد.
روز اول به ما گفتند به هیچ عنوان شما مشکل مالی نخواهید داشت. فقط به فوتبال فکر کنید. تنها خواسته ام این بود که من را وارد مسائل مالی نکنند و فقط بگذارند کار فنی انجام دهم.
متاسفانه کشمکش های بین وزارت نفت و شرکت «بهنام پیشرو کیش» سبب بروز برخی مشکلات شده و تمرکز تیمی ما را بر هم زده است. فوتبالیست باید تمرکز داشته باشد تا بتواند راحت تمرین کند. امیدوارم این مسائل حل شود. تیم ما چیزی کم ندارد و از لحاظ فنی از خیلی تیم ها بهتر است. با ادامه این روند و در صورت حمایت بیشتر می توانیم در میان دو سه تیم بالای جدول لیگ قرار بگیریم.
مردم دوست دارند شما را در تیم های بزرگ ببینند مثل پرسپولیس و تیم ملی با تیم های سرمایه دار و پرتماشاگر...!
پرسپولیس، مربی ای که می خواست را گرفته و تیم ملی هم که مربی بزرگی مثل آقای کی روش دارد. اگر به دلیل برخی مسائل نبود، به هیچ عنوان در فوتبال کار نمی کردم. اتفاقاتی که می افتد، حق هایی که ناحق می شود، خیلی روی من تاثیر می گذارد. متاسفانه یا خوشبختانه به فوتبال علاقه دارم و اگر این دلبستگی و عشق نبود شاید هزار سال دیگر هم سراغی از آن نمی گرفتم.
تیم ملی نتایج خوبی می گیرد و مردم راضی هستند. شما عملکرد تیم کی روش را چگونه ارزیابی می کنید؟
تیم ملی، کادر فنی و تمام دست اندرکارانش تا الان علی کار کرده اند و به آن چیزی که مردم می خواستند، رسیده ایم. البته نباید هیچ تیمی را دست کم بگیریم. امیدوارم این روند ادامه دار باشد و بتوانیم به جام جهانی صعود کنیم. آرزوی همه مردم است که تیم ملی را در بین تیم های بزرگ ببینند. من از اول گفتم تیم ملی همیشه به باشگاه ها ارجحیت دارد. باید همیشه پشت تیم ملی باشیم.
زمان فعالیت شما به عنوان سرمربی تیم امکانات لازم فراهم نبود. اما الان هرچه سرمربی بخواهد، فراهم می شود!
باید اینطور باشد ما آماتور بودیم که شرایط را قبول کردیم. اگر تجربه الان را داشتم به هیچ عنوان با آن شرایط سرمربیگری تیم ملی را قبول نمی کردم. برای اینکه تیم ملی نتیجه بگیرد و موفق باشد باید تمام شرایط مهیا باشد.
در دوره سرمربیگری شما در تیم ملی برخی اتفاقات خبرساز شد؛ از جمله اینکه گفته می شد بعد از بازی با عربستان، احمدی نژاد رییس جمهور وقت را به رختکن راه ندادید و به خاطر همین ماجرا از سمت خود برکنار شدید!
نمی خواهم به عقب برگردم. برخی اتفاقات افتاده و تمام شده است. ما هم فراموش کردیم و کنار گذاشتیم! دیگر دلیلی نمی بینم که بخواهم درباره این مسائل حرف بزنم.
کی روش برای اینکه امکانات برای او و تیمش فراهم شود، مصاحبه های تندی را علیه مسئولان انجام می دهد. آیا شما موفق این شیوه هستید؟
اگر ما دنبال این هستیم که تیم ملی در جام جهانی نتیجه بگیرد و در آسیا حرف اول و آخر را بزند باید امکانات لازم را فراهم کنیم. بدیهی است وقتی آقای کی روش به عنوان نفر اول باید جوابگو باشد باید تلاش کند بهترین امکانات برای تیم ملی فراهم شود.
گویا شما رابطه دوستانه ای با کی روش دارید؟
من تیم ملی را دوست دارم و کسانی که در تیم ملی هستند و زحمت می کشند برای من عزیز هستند، چون موفقیت آنها، موفقیتی ملی برای من محسوب می شود. همه ما منتظریم تیم ملی به جام جهانی برود. کی روش برای تیم ملی دل می سوزاند و کارش را می کند. کوچک ترین کار، حمایت از تیم ملی است. تیم ملی برای مردم است و همیشه ما باید طوری رفتار کنیم که حاشیه ای درست نشود.
عده ای از مربیان معتقدند نتایج خوب تیم ملی به این دلیل است که حریفان ما در آسیا ضعیف شده اند.
چرا حریفان ضعیف شده اند؟ اتفاقا آنها برنامه ریزی منسجم تری دارند و هزینه به مراتب بیشتری می کنند. در همین تیم کره جنوبی چند بازیکن در سطح لیگ برتر اروپا بازی می کنند. چرا می گوییم تیم های ملی مقابل ضعیف شده اند. تیم ملی ما الان آنقدر خوب کار می کند که کره جنوبی مقابل ما موقعیت گل پیدا نمی کند. ازبکستان و قطر موقعیت گل چندانی در رویارویی با ما نداشتند. این نشان می دهد روی این تیم کار شده و به انسجام تیمی رسیده است. هم در کار دفاعی، هم در کار حمله، خوب کار می کنند. تاکتیک کی روش هوشمندانه است و از همه مهم تر نتیجه داده است. تیم ملی در هر پستی بازیکنان خوبی دارد که می تواند در هر بازی جایگزین کند.
کی روش کار خوبی می کند که دستش را برای تیم های حریف رو نمی کند. فکر و ایده ای پشت تیم ملی است که ما باید به این فکر احترام بگذاریم و این تیم را حمایت کنیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم. رقبا را ضعیف شمردن، نظر معقولی نیست. اگر این طور است چرا تیم ملی نتیجه می گیرد، اما باشگاه های ما نتیجه نمی گیرند. این ها را باید در کنار هم بگذاریم بعد ببینیم به چه می رسیم.
به تازگی سرمربی تیم ملی و پرسپولیس با یکدیگر اختلافاتی داشته اند. برخی می گویند این موضوع سبب شده دودش به چشم رامین رضاییان برود.
به نظرم مشکلی نیست. در حال حاضر حسین ماهینی سمت راست پرسپولیس عالی کار می کند و رضاییان هم در تیم ملی خوب بازی می کند. نظر آقای برانکو این است که حسین ماهینی را که از اول با او کار کرده به کار گیرد، وگرنه رامین رضاییان بازیکن خوب است که در تیم ملی فیکس بازی می کند. این مسائل را نباید بزرگ کنیم. الان هم پرسپولیس و هم تیم ملی خوب نتیجه می گیرند و نباید ایراد بگیریم چرا فلان بازیکن بازی نمی کند. آقای برانکو، یک نظری دارد و کی روش نظری دیگری و من هم یک نظر دارم. هرکسی براساس افکاری که دارد باید کارکند.
خیلی ها معتقدند دیگر بازیکنی مثل علی دایی نداریم. شما همیشه بازیکن خوبی بودید و افت و خیز کمتری داشتید اما بازیکنان فعلی معمولا یک دوره ای خوب هستند و بعد تمام می شوند!
نظر من مخالف شماست. در پستی که من بازی می کردم در حال حاضر ترافیک سنگینی هست و بازیکنان خیلی خوبی داریم. تمام بچه هایی که در این پست بازی می کنند خوب هستند و باید به آن ها زمان داد تا بهتر از این شوند. خواسته خود آدم هم خیلی شرط است نمی دانم این بچه ها چقدر علاقه دارند که پیشرفت کنند و بهتر شوند، اما آنچه که من می بینم همه آن ها پتانسیل بازی را در باشگاه های اروپا دارند. الان سردار آزمون، طارمی و قوچان نژاد خوب بازی می کنند و شما نمی توانید زحمات بازیکنانی چون قوچان نژاد را که دوره قبل با گل او به جام جهانی رفتیم نادیده بگیرید. سردار آزمون، گل های حساسی برای تیم ملی زده و مهدی طارمی هم بازیکن باهوشی است.
سردار آزمون می تواند علی دایی دیگری برای فوتبال ایران باشد؟
سردار می تواند خیلی بهتر از من باشد باید حال را ببینیم. ما بازی کردیم و دوران مان تمام شد. باید به امثال سردار کمک کنیم که بهتر شوند. زمان من، فوتبال یک مدل دیگری بود و الان فرق کرده است. الان تیم ملی ما کاملا تاکتیکی بازی می کند و در مقابل تمامتیم ها براساس تاکتیک مربی اش کار می کند. نه تنها سردار بلکه در لیگ بازیکنان خیلی بزرگی هستند که می توانند به تیم ملی کمک کنند. این مقایسه ها را نکنیم خیلی بهتر است.
شما جزو معدود فوتبالیست های با وجهه بین المللی هستید. بهتر نبود با توجه به عضویت در کمیته جوانان فیفا به جای فعالیت در عرصه مربیگری فرصت های مدیریتی را تجربه می کردید؟
اگر کسی بخواهد در فیفا یا AFC پست بین المللی بگیرد، یک حمایت ملی می خواهد و به این راحتی نیست. شما می دانید کسی که رییس AFC می شود چقدر لابی می کند؟ معتقدم در مملکت ما من نه، بلکه هر فرد دیگری هم بخواهد برای پست بین المللی کاندیدا شود، خودمان او را می کوبیم، در حالی که گرفتن این پست ها برای کشورمان افتخار است و باید از کاندیداها حمایت کنیم. به اعتقاد من فوتبال ایران برای حضور در مجامع بین المللی یک ظریف می خواهد.
اگر پست های مدیریتی مثل وزارت ورزش به شما پیشنهاد شود، می پذیرید؟
من سیاسی نیستم و نمی خواهم وارد سیاست شوم. به همین دلیل در فضای داخلی نمی توانم مدیریت کنم. من با مردم حال می کنم. با آنها زندگی می کنم. این همه سال در زمین فوتبال بوده ام، دوست ندارم با تصمیمی اشتباه همه چیز را عوض کنم. دوست دارم در زمین سبز کار کنم. بیرون، زندگی شخصی خود را دارم و زندگی ام را با هیچ چیزی عوض نمی کنم.
فوتبال، چه زمانی برای شما تمام می شود؟
فوتبال هیچ وقت در من تمام نمی شود. زمانی بوده که بعد از تیم ملی نمی خواستم به هیچ عنوان دنبال فوتبال بروم. خانواده ام کاملا خالف بودند که در فوتبال فعالیت کنم اما این عشق و علاقه است که باعث شد دوباره ادامه دهم. اگر آن سال ایام محرم نبود و آن پیشنهاد داده نمی شد شاید مربیگری پرپسولیس را قبول نمی کردم. قبل از آن هم چهار تیم که تیم های بزرگی هستند همه آمدند، پیشنهاد دادند و قبول نکردم.
می گفتند علی سعیدلو درخواست کرد بعد از جدایی از تیم ملی، سرمربی پرسپولیس شوید؟
خیر. آقای حبیب کاشانی در هیئت عزاداری با من صحبت کرد، قسم داد و گفت می توانی کمک کنی، من هم قبول کردم.
گفتید سیاسی نیستید. در این زمینه می خواهم به گذشته اشاره کنم؛ زمانی که مانع از حضور احمدی نژاد در رختکن تیم ملی شدید...
من روزش را از همان دیدگاه ورزشش نگاه می کنم...
روایتات مختلفی درباره آن ماجرا مطرح شده است. اصل موضوع را بگویید.
نمی خواهم درباره مسائلی که در گذشته اتفاق افتاده، صحبت کنم. مسئله خاصی هم نبوده که بخواهم بیان کنم اما همان طور که گفتم آقای کفاشیان می گفت ما در فدراسیون جلسه گذاشتیم و رای به برکناری علی دایی دادیم اما بعدش همه فهمیدند حرفی که من زدم، درست بود. قسمت این بود که در آن مقطع زمانی از تیم ملی جدا شوم. این را بدانید که به کسی در زندگی باج نداده ام واز کسی هم درخواستی نکرده ام. حتی کی نفر هم نمی تواند بگوید که به علی دایی یک متر زمین یا یک ریال وام داده ام. خودم به همه چیز رسیدم و زمانی که کمتر داشته باشم با شرایط کنار آمده ام. من همین هستم. از اول هم همین بودم و دوست ندارم خیلی مسائل را باز کنم، چون تاثیری ندارد.
شما در کار بسیار جدی هستید اما گفته می شود در منزل این جدیت را ندارید. درست است؟
من کسی را دوست داشته باشم، سرم را هم برای او می دهم. مسائل کاری با خانوادگی و دوستانه فرق می کند. لبخندی که دخترم به من می زند می تواند تاثیری بیش از جمع کردن صدها نفر داشته باشد. باید تاکید کنم که من بین این دو فضا تفاوت قائل هستم. به ویژه اینکه در ورزش باید جدی بود. با تمام شاگردانم در زمین فوتبال جدی هستم.
شما علاوه بر عرصه فوتبال در بیزینس هم موفق هستید. اگر برگردیم به عقب، بین فوتبال و بیزینس کدام را انتخاب می کردید و رمز موفقیت شما در عرصه تجاری چیست؟
من از ابتدای فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال 93 مقدماتی جام جهانی آمریکا می شود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پول هایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازه ای در منیریه خریداری کردیم. از سال 93 تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به اینکه پدرم کار فرش می کرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن علاقه داشتم. سالی که در هیروشیما مصدوم شدم پرسپولیس تمام حق و حقوقم را قطع کرد. اگر بیزینسی برای خودم نداشتم چه می کردم؟ من از همان روزها به اینجا رسیدم.
گفته می شود که این ها محصول ایده پردازی و شم اقتصادی علی دایی نیست بلکه دایی مشاوران خیلی خوبی دارد که کارهای اقتصادی او را انجام می دهند، همین طور است؟
من مشاور آنچنانی ندارم بلکه دوستان خوبی دارم. برعکس آن چیزی که فکر می کنید من از دوستانم ایده های شان را می گیرم. اگر جایی کارم ایراد دارد درست می کنم و پیشنهاد خوبی بدهند قطعا بررسی می کنم.
دلیل خاصی برای حضور در تبلیغات روی بیلبورد داشتید؟
من در مدتی کوتاه حداقل 20 پیشنهاد برای حضور در تبلیغات داشته ام. این پیشنهادات برای من جدید نیست. کمپانی کوکاکولا در زمانی که در تیم ملی بازی می کردم پیشنهاد 240 میلیون تومانی به من دادهبود، اما به دلیل منع قانونی نتوانستم بپذیرم. خوشبختانه این قانون دستخوش تغییر شده است. در تمام دنیا ورزشکاران و هنرمندان از تبلیغات بیشتر از حرفه شان درآمدزایی می کنند. البته قبل از اینکه روی بیلبورد الماس کریمخان بروم به دعوت خیریه روشنایی امید با جمعی از دوستان در تبلیغات آنها شرکت کردیم.
کار در زمینه تبلیغات را ادامه می دهید؟
اگر مورد خوبی باشد به طور حتم انجام می دهم، اما نه اینکه همه چیز پول باشد، شاید بیشتر از پول، مسئله رفاقت بود که سبب شد در تبلیغات حضور داشته باشم.
البته حضور علی دایی در یک تیزر تبلیغاتی تلویزیونی واقعا غافلگیرکننده بود... مردم با دیدن آن تیزر سورپرایز شدند. یعنی اتفاقی ویژه و خاص بود!
باید همیشه مردم را سورپرایز کرد. البته باید از تبلیغات چهره ها حمایت کرد. بسیاری از این افراد در دوران بازنشستگی با مشکلات مالی مواجه می شوند.
سال هاست که در برندهای ورزشی، برخی نمایندگی ها متعلق به شماست و برخی نیز ادعا می کنند به علی دایی مرتبط هستند. به طور شفاف بگویید نمایندگی کدام برندها متعلق به شماست؟
در زمینه ورزشی نمایندگی آدیداس و نایک را دارم. تولیدات خودمان (برند دایی) نیز کما فی السابق فعال هستند. در مجتع اداری الماس نیز فعال هستیم. در زمینه صنایع غذایی نیز با مشارکت یکی از دوستانم که از فرانسه آمده است، همکاری می کنیم. همسرم نیز کار جواهرات انجام می دهد و بعضا از من درآمدش بیشتر است. اخیرا با دو نفر از دوستانم شروع به فعالیت هایی در حوزه تبلیغات کرده ایم.
چگونه فرصت رسیدگی به این امور را پیدا می کنید؟
خیلی فرصت نمی کنم به همه آن ها سر بزنم. به طول مثال دو ماه است که به مغازه منیریه نرفته ام. برادران و دوستانم هم همیشه در کنارم هستند. همسرم نیز در گالری جواهرات مشغول است. او خیلی به من کمک کرده و بهتر است اینگونه بگویم که او بهترین مشاورم بوده است.
زندگی در کشورهای مختلف به ویژه اروپا چقدر در مسیر زندگی شما تاثیرگذار بوده است؟
شما در هر کشوری که زندگی کنید با فرهنگ دیگری آشنا خواهیدشد که تبدیل به یک تجربه بزرگ می شود. این مسئله دید من را خیلی به زندگی باز کرده است. بازی در تیم های اروپایی به لحاظ مالی زندگی من را متحول کرد. اگر به خارج از کشور نمی رفتم زندگی ام به این شکل متحول نمی شد. همین مسئله باعث شد که بتوانم از درآمدی که از فوتبال کسب کردم در بهترین راه استفاده کنم. تمامس رمایه ام را به ایران آورده و با آن کار کردم. حداقل برای 200 تا 300 نفر اشتغال زایی شده که می توانند نان آور خانواده خود باشند.
با توجه به اینکه در میان مردم به عنوان یک سرمایه دار شناخته شده اید با حجم انبوهی از مطالبات مردمی مواجه هستید. واکنش شما به خواسته های مردم چیست؟
اینکه مردم من را به عنوان سرمایه دار نگاه می کنند، ذهنیتی غلط است، چرا که در این حد نیستم. هرچه دارم همین است که می بینید و باور کنید در بین دوستانم اگر 10 نفر را در نظر بگیریم از نظر مالی جزو نفرات آخر هستم. موضوعی نیست که مردم باخبر نباشند. اینکه من را سرمایه دار می دانند برایم خنده دار است.
بعد از این همه سال حدود سه سال و نیم پیش خانه خریدم چطور می توانم یک سرمایه دار باشم؟ بابت مطالبی که در فضای مجازی می نویسند، خنده ام می گیرد. من نه در پنت هاوس زندگی می کنم و نه... من هر چه دارم همین است که می بینید و افتخار می کنم که نان بازوی خودم را خورده ام و می خورم. در زندگی به کسی محتاج نیستم و اگر بتوانم دستگیری هم می کنم. شاید باور نکنید اما یکبار نامه های ارسالی یک هفته مردم را بررسی کردم که اگر تمام زندگی ام را هم می فروختم باز هم توانایی تامین خواسته های مردم را نداشتم.
به نظر می آید علی دایی در اردبیل محبوب تر از حسین رضازاده باشد. به خاطر این نیست که شما کارهای خیر بیشتری انجام می دهید؟
به نظر می آید علی دایی در اردبیل محبوب تر از حسین رضازاده باشد. به خاطر این نیست که شما کارهای خیر بیشتری انجام می دهید؟
قلبا حسین را خیلی دوست دارم. هیچ موقع یادم نمی رود زمانی که اولین مدال طلا را گرفت سوار پرواز «گلف ایر» بودم و تیم ملی با قطر بازی دوستانه داشت. وقتی دیدم «یا ابوالفضل» بر سینه اش نقش بسته و قهرمان المپیک شد، گریه ام گرفت.
شاید باور نکنید آن حس را هیچگاه تجربه نکردم. حسین برای من آدم خیلی بزرگی است. امثال حسین رضازاده در مملکت ما خیلی کم هستند. حالا دیدگاه مردم را من نمی توانم تغییر بدهم. همیشه خودم را یک اردبیلی می دانم و هر وفت توانستم به آنجا رفتم اما اینکه مردم شهرم به من لطف دارند، مسئله دیگری است.
حالا که بحث رضازاده مطرح شد بهتر است بپرسیم که حضور قهرمانان المپیک در سیاست را چطور ارزیابی می کنید. چرا شما مثل همشهری تان حسین رضازاده به شورای شهر نرفتید؟
هر کسی برای خودش دیدگاهی دارد و با دیدگاه هایش زندگی می کند. به طور حتم دوستان این توانایی را داشته اند که وارد این مسائل شده اند و برخی از آنها موفق هم هستند، اما همان طور که می گویید مثلا اگر مردم، من را در منطقه خودم قبول دارند به خاطر این بوده که وارد سیاست نشده ام.
آقای دایی همان طور که گفتید شما فردی ورزشی هستید نه سیاسی. دو بار به ضیافت رییس جمهور دعوت شدید و این دعوت از سوی رییس دفتر ریاست جمهوری بود در حالی که انتظار می رفت وزیر ورزش شما را دعوت کند اما این اتفاق رخ نداد. چرا؟
احتیاجی ندارم که وزارت ورزش من را دعوت کند. دعوت از سوی وزارت ورزش اهمیتی ندارد. حتما وزیر ورزش دوست نداشته من آنجا باشم. یا شاید هم ما جزو جامعه ورزش نیستیم. در زندگی ام کارهایی را که دوست داشته باشم، انجام می دهم.
چرا باید وزارت ورزشی شما را دعوت نکند؟ وزیر با شما زاویه داشت؟
من کاری به آن ها ندارم ولی به نظرشان احترام می گذارم. شاید حضور من به ضرر آن ها بوده است. اصلا از این بابت ناراحت نیستم. آن ها کسانی را که با خودشان همسو و همراه باشند دعوت می کنند. من مدیون کسی نیستم.
یادم هست عکسی از شما منتشر شد که پیشانی دکتر روحانی را می بوسیدید یا بعد از برجام، شما به آقای ظریف صمیمانه تبریک گفتید!
من آقای ظریف را دوست دارم چون آدم بزرگی است که خیلی به مملکت خدمت کرده است. آقای روحانی را هم دوست دارم.
برجام دستاورد خوبی بود؟
بله. مسائلی که به مملکت کمک می کند باید قدرش را بداینم. آقای روحانی را دوست دارم همانطور که یکی از روسای جمهور گذشته را دوست دارم. من مسئله سیاسی خاصی ندارم. کسانی که به دلم بنشینند دوستشان دارم.
حاضر هستید که در انتخابات از کسی حمایت کنید؟
من در طول عمرم از کسی حمایت نکرده و نمی کنم چرا که آنقدر شناخت سیاسی از کاندیداها ندارم که بخواهم از شخص خاصی حمایت کنم. شاید مردم به خاطر من بیایند به کاندیدای خاص رای بدهند و فردا آن چیزی که انتظار دارند برآورده نشود. در آن صورت من هیچ وقت خودم را نمی بخشم. دنبال این مسائل نیستم که بخواهم از فرد خاصی حمایت کنم.
رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟
زیاد اهل فضای مجازی نیستم. یک اکانت اینستاگرام دارم که همسرم مدیریت می کند. نه بلدم و نه یک مطلب تا الان در فضای مجازی کار کردم. به این مسائل علاقه ای ندارم و نگاه هم نمی کنم.
چرا فضای مجازی در کشور ما به توهین ها و الفاظ رکیک به چهره های مطرح آلوده شده است؟
متاسفانه فرهنگ استفاده از فضای مجازی در کشور ما بسیار پایین است و به فضایی برای تخلیه عقده ها تبدیل شده است. به جای اینکه از فضای مجازی لذت ببریم فقط ناسزا می گوییم و توهین می کنیم. در جهان از دنیای مجازی به شکل دیگری استفاده می شود و از آن بهره برداری مثبت می کنند.
از حال و هوای محرم و ماجرای رفتنتان به اردبیل در مراسم عاشورا و تاسوعا بگویید.
از همان موقع بچگی، ایام عاشورا خرجی داشتیم و بعد از اینکه پدرم فوت کرد این مراسم را همچنان ادامه می دهیم. سالی که بیله فیلد بودم در آستانه محرم، دائم خواب می دیدم که در اردبیل هستم و سینه می زنم. حال و هوای محرم اردبیل را داشتم. پنج بازی مانده بود تا پایان فصل و مسئولان بیله فیلد به هیچ عنوان اجازه نمی دادند به ایران بیایم. باور کنید 5 شب پشت سر هم این خواب را می دیدم.
در همین زمان، یک بازی داشتیم که زمین به دلیل بارندگی کمی خیس بود. پایم سُر خورد و مدافع حریف با زانو اومد روی صورتم که متاسفانه گونه ام شکست. دقیقا قبل از جام جهانی 98 بود. دکتر گفت نمی توانی تا یک ماه بازی کنی و باید استراحت مطلق داشته باشی. باشگاه نیز گفت اگر دوست داری می توانی به کشورت برگردی. من هم با خوشحالی راهی اردبیل شدم. درواقع با رفتن به همان مسجد و حضور در مراسم سوگواری امام حسین (ع) به نوعی خوابم تعبیر شد.
شما جزو چهره هایی هستید که در امور خیریه فعال هستید...
خدا به بعضی ها استطاعت مالی می دهد و به بعضی ها نمی دهد. کسانی که استطاعت دارند باید دست افرادی را که محتاج واقعی هستند، بگیرند. اگر توانم دست یکی را بگیرم، هم برای این دنیا و هم آن دنیایم کافی است.
ارتباطات شما با هنر و هنرمندان چگونه است؟
چند دوست خوب هنری دارم. البته وقتی که قرار شد در یک تیزر تبلیغاتی شرکت کنم متوجه شدم که بازیگران چه کار سختی دارند. برای یک تیزر یک دقیقه ای 3 روز وقت گذاشتم البته دوستان می گفتند استعداد بازیگری هم دارم. (خنده)
بازی کدام بازیگر را دوست دارید؟
من زیاد فیلم نگاه می کنم. مثلا اکبر عبدی، امیر جعفری و پوریا پورسرخ را دوست دارم.البته هستند کسانی که فیلم های شان را وقت نمی کنم ببینم و بازیگران خیلی خوبی هستند.
فیلم فروشنده را دیدید؟
بله. این فیلم جزو افتخارات هنر ماست. اینکه شهاب حسینی جایزه کن را می گیرد و اصغر فرهادی علاوه بر اسکار، در کن هم افتخار آفرینی می کند بسیار باارزش است. به هر ایرانی که در گوشه ای از دنیا موفقیتی کسب می کند، افتخار می کنم.
برخلاف افتادگی خاصی که دارید در برخی موارد سماجت هایی از سوی شما دیده می شود. مثلا مشکلاتی که بین شما و مایلی کهن ایجاد شد.
از کسی کینه به دل نمی گیرم. آقای مایلی کهن بزرگ من است و هیچ وقت جسارت نکرده ام. در برخی موارد حساس هستم و اگر کسی وارد حریم زندگی ام شود محکم می ایستم و پاسخ می دهم. هیچ موقع شروع کننده دعوا و جدلی نبوده ام. من به خاطر اثبات حقانیتم حرف زدم. همیشه می گویند خیلی جاها سکوت کنی بهتر است. اما بعضی مواقع سکوت به ضررت تمام می شود و مجبور می شوی شفاف سازی کنی.
شما گفتید که از شخصی کینه به دل ندارید. در مورد علی کریمی هم این موضوع صدق می کند؟
همیشه برای آقای کریمی احترام قائلم. اصلا فرق نمی کند آقای کریمی باشد یا هر کس دیگری. هر فردی مردم را خوشحال کند برای من عزیز است. من همیشه آقای کریمی را دوست داشتم و او برای من قابل احترام است و مسئله خاصی هم بین ما نبوده است.
پس چرا می گویند رابطه علی کریمی با شما خوب نیست؟
من که نباید به این سوال، جواب بدهم.
گفته می شود در مقاطعی که علی کریمی هنوز مطرح نشده بود، در وفتسال بین شما درگیری پیش آمده است.
در سال با هم بازی می کردیم اما درگیری به وجود نیامد.
می گفتند زمانی در تیم ملی باند داشتید و هر کس در باند علی دایی قرار داشت در ترکیب اصلی قرار می گرفت.
این مسائل زیاد مطرح شده است. به جرات می توانم بگویم تنها کسی که در این مدت چه در تیم باشگاهی و چه در تیم ملی دنبال این مسائل نبوده، خودم بودم. من اصلا در زندگی دنبال این مسائل نبوده و نیستم و تا آخر عمرم نخواهم بود. ما برای چه موفق نیستیم؟ چون به جای اینکه فکر کنیم چطور موفق باشیم می خواهیم رفیق و همکارمان از ما جلو نزند.
جزو مربیان پرسپولیسی هستید که دو استقلالی را در نیمکت مربیان کنار خود قرار داده اید. چرا این کار را کردید؟
این مسائل در تمام دنیا عادی است، اما در کشور ما حل نشده است. من به توانایی همکارانم کار دارم نه رنگ ها. غلامپور جزو بهترین دروازه بان های ایران بوده است و از لحاظ شخصیتی نمونه اش را ندیدم.
به غیر از جایگاه ملی، جایگاه شما در میان استقلالی چگونه است؟
من نمی توانم نظر بدهم، اما تا به امروز یک استقلالی ندیدم که به من توهین یا بی احترامی کند. هر جا رفتم مورد لطف شان قرار گرفته ام. من برای شان احترام و ارزش خاصی قائلم. کری ها همه در زمین فوتبال است و بیرون همه برای مان عزیز هستند.
کمی از فوتبال دور شویم. به تازگی دو عکس از شما منتشر شده است؛ دختری معلول که با انگشتان پا، چهره شما را نقاشی کرده و یک عکس شهیدی که به شما شبیه است، آن ها را دیده اید؟ حس تان چه بود؟
من هر دو رادیدم. خودم هم دوست دارم که بروم و آن نقاش را از نزدیک ببینم. کسی که دست نداشته باشد و با پا چنین کاری را انجام بدهد واقعا کاری بزرگ انجام داده است. شاید من دو سال بنشینم و با دو دستم نتوانم چنین عکسی را بکشم. ببینید خداوند چه چیزی در وجود او قرار داده است؛ با اینکه دست ندارد، اما قدرتی دارد که با پا چنین کاری انجام می دهد.
در مورد عکس شهیدی که شباهت به شما داشت، صحبت نکردید!
روحش شاد. عکس او را در فضای مجازی برای من فرستادند و دقیقا چهره اش شبیه زمانی است که من خودم سرباز بودم.
دوستان شما می گویند همیشه صبورانه به درخواست مردم برای گرفتن عکس سلفی پاسخ مثبت می دهید.
از اینکه با این کارم مسبب شادی مردم می شوم خوشحالم. اما بسیاری از مواقع به دلیل گرفتم عکس سلفی دیر به قرارهای کاری و تمرین می رسم. پلیس راهنما و رانندگی هم اول با من سلفی می گیرد و بعد جریمه ام می کند.
خیلی ها می گویند علی دایی خشن است اما وقتی به دیدن بچه های بی سرپرست یا به دیدن بیمار و معلول می روید، تحت تاثیر قرار می گیرد و منقلب می شوید؟
آنهایی که خشن به نظر می رسند بیشتر از همه گریه می کنند. شما جوری می گویید خشن که انگار روزی 10 نفر را کتک می زنم. جدی بودن در کار با خشن بودن تفاوت دارد.
مادرتان همیشه جایگاه ویژه ای برای شما داشته است. این عشق مادری و این حس از کجا می آید؟
همه عاشق مادرشان هستند. مادر و پدر یک مقوله جدا است. من خصوصیت رفتاری در مادرم ندیدم که دوستش نداشته باشم. مادر و پدر دو موجودی هستند که تکرارشدنی نیستند.
شیرین ترین و بهترین خاطره دوران ورزشی...
بازی با استرالیا و بازی با آمریکا در جام جهانی
جوّ ورزشگاه ملبورن را باز هم تجربه کردید؟
خیر.
و اما پاسخ های کوتاه...
قیمه امام حسین (ع): جواب ندارد (با خنده)
محمود گودرزی: معلم ورزش
عادل فردوسی پور: یک گزارشگر و شومن
دکتر دادکان: جزو بهترین استعدادها و از مدیران خوب سرزمین ما
سردار آزمون: سردار
دکتر احمدی نژاد: بگذریم...
سعید معروف: رفیق خوب
علی پروین: پرسپولیس
تیم استقلال: رقیب همیشگی
مایلی کهن: بزرگ تر ما
وحید هاشمیان: رفیق ما
علی کریمی: بزرگ فوتبال
اولین دوست دیار غربت که در آلمان با او فوتبال بازی کردی: کریم باقری
خداداد: همبازی، رفیق خوب
نورا: عشق
روحانی: سیاستمدار بزرگ
ظریف: دوست داشتنی، این ها دوست داشتنی بودند که من دوستشان دارم
منصور پورحیدری: شناسنامه استقلال
علی دایی: خدمتگزار مردم
منبع: ماهنامه دیار