به گزارش مشرق، آنچه که می تواند به عنوان یکی از مظاهر مقاوم شدن اقتصاد کشور محسوب شود، افزایش نرخ تولیدات نوآورانه کشور است؛ به خصوص در مورد صنایع بزرگ و قدیمی که بخش بزرگی از اقتصاد کشور وابسته به آن ها می باشد.
حال سوال اصلی این است که چطور می توان در این شرکت ها و صنایع که به دلیل فعالیت های چندین ساله خود، دارای یک ساختار و فرهنگ سازمانی ثابت و غیر منعطف شده اند، صحبت از نوآوری کرده و آن ها را به سمت خلق نوآوری در فرایندها، بازار، محصول و غیره، ترغیب نمود؟
در ابتدا در این یادداشت مبادرت به شناسایی علل دشواری ورود دولت به ترغیب این شرکت های بزرگ صنعتی به خلق نوآوری شده و در یادداشت آتی، پیرامون راهکارهای پیشنهادی بحث خواهد شد.
شرکت های بزرگ و قدیمی صنعتی کشور، طی سالیان اخیر که مبادرت به فعالیت در بازارهای داخلی و حتی خارجی کرده اند، موفق شده اند تا برخی از مهارت ها و توانمندی های محوری را در خود کسب کنند. در حالیکه همین مهارت ها، می توانند به عنوان علل اصلی ممانعت از تغییر و در نتیجه خلق نوآوری محسوب شده و انعطاف پذیری شرکت ها را برای پذیرش و پرورش توانمندی های جدید، کاهش دهد.
از سوی دیگر، معمولا به دلیل نگاه سنتی که به فرایند خلق نوآوری در شرکت ها حاکم بوده، مبنی بر اینکه تنها مسیر خلق نوآوری اتکا به نیروهای تحقیق و توسعه داخل سازمانی می باشد، از این رو شاهد استخدام تعداد بسیار زیاد منابع انسانی مرتبط با فعالیت های تحقیقاتی در این قبیل شرکت ها می باشیم. لذا شرکت تمایل دارد منابع مالی خود را تنها صرف این افراد کند در حالیکه با انجام این کار، چشم خود را از روی ظرفیت بزرگ دانشی که در مرزهای بیرون از شرکت قرار دارند، خواهد بست.
مانع دیگر در این شرکت ها، وجود سلسله مراتب و ساختارهای سازمانی طولانی و پیچیده ای است که امکان خلاقیت و ایده پردازی را از منابع انسانی گرفته و حتی در صورت وجود ایده های جدید در ایشان، مجرای مناسب برای عملیاتی سازی آن ها در سازمان وجود ندارد. به علاوه، سازوکارهای پاداش و ارتقاء نیز معمولا ارتباطی به خلاقیت منابع انسانی ندارند.
مانع دیگر برای حرکت این شرکت ها در مسیر نوآوری، نهادینه شدن زنجیره تامین این شرکت هاست. بدین معنا که تامین کنندگان و مشتریان شرکت های بزرگ و قدیمی، طبق برنامه ای مشخص اقدام به همکاری با این شرکت ها می کنند و موضوع فعالیت های ایشان نیز پاسخگویی به نیازهای فعلی جامعه و مشتریان می باشد. در حالیکه در صورت تصمیم شرکت به حرکت به سمت خلق نوآوری هایی که سابقه آن ها در شرکت وجود ندارد، امکان ایجاد هماهنگی بین زنجیره تامین پیشین و جدید، بسیار پیچیده بوده و شرکت به سختی می تواند ضمن پاسخگویی به نیازهای فعلی مشتریان خود، به فکر حل مسائل آینده ایشان نیز باشد.
در یک جمع بندی، می توان شرکت های بزرگ و قدیمی صنعتی را در کشور، بیشتر متمایل به "نگه داشتن وضع موجود” تعبیر کرد که میل به نوآوری، به خصوص نوآوری های رادیکال (Radical) در آن ها بسیار کم است و با توجه به اینکه بخش بزرگی از اقتصاد کشور به عملکرد آن ها وابسته است، در صورت عدم تقویت توانمندی های خلق نوآوری، نمی توان به مقاوم شدن اقتصاد کشور از این مسیر مهم چندان امیدوار بود.
منبع:شبکه تحلیل گران اقتصادمقاومتی