پدر و مادرتان چه تاثیری در شکلگیری رویاهایتان داشتند؟
معتقدم دوران کودکی تاثیر مهمی در زندگی ما دارد برای همین است که هر چه سن بالاتر میرود این خاطرات در ذهنمان پررنگتر میشود. بیشتر خاطرات و تجربههای کودکی ما را پدر و مادرمان میسازند و با جهتدهی ذهنمان باعث میشوند که آینده خود را انتخاب کنیم. والدینم تاثیر مستقیم و مثبتی در زندگیام داشتند. وقتی میخواستم رشته هنر را به عنوان حرفه انتخاب کنم، پدرم توصیه کرد که در رشتهای دیگر تحصیل کنم چون با هنر نمیتوان مخارج زندگی را تامین کرد به همین دلیل به دانشگاه رفتم و مهندسی خواندم و بعد از فارغالتحصیل شدن دوباره به دانشگاه رفتم و در رشته هنر تحصیل کردم. این باعث شد تا در راهی که انتخاب کردهام ثبات بیشتری داشته باشم.هیچوقت برای گرفتن نقش و بازی کردن پدرم مرا به کسی معرفی نکرد.
یعنی زیر سایه اسم پدرتان فعالیت نکردید؟
پدرم دوست نداشت و ندارد که این اتفاق بیفتد. من هم سعی کردم توصیههای پدرم را عملی کنم و از راهی که آمدهام پشیمان نیستم. به نظر با سفارش هیچ اتفاق خوبی برای فرد نمیافتد.آدمها باید بنا به لیاقت خودشان برای هر کاری انتخاب شوند. زاویه نگاه پدرم به حرفه هنر و دیگر مسائل زندگی باعث شد، دقیقتر انتخاب کرده و ثبات بیشتری داشته باشم.
از مادرتان هم برایمان بگویید و تاثیرش بر خانوادهای که هنر کسب و کارشان است؟
مادرم نقش ارزشمندی در زندگی پدرم و تربیت ما داشت و دارد. بسیار فداکار بوده و ایثار مرامش است و همیشه از ما حمایت میکند. برای رشد در عرصه سخت هنری و فرهنگی باید مادر و همسرت مدافعان و تکیهگاهت باشند. هنرمندان روحیه حساسی دارند که اگر این احساس نباشد، نمیتوانند به کار خود ادامه دهند. زنان زندگی یک بازیگر ـ مادر و همسرش ـ کسانی هستند که با حمایت از او میتوانند، احساس و روحیه او را زنده و قوی نگهدارند. این اتفاق خوشبختانه از طرف مادرم و همسرم برایم رخ داده و آنها حامیان خوبی برایم هستند.
همانطور که پدرتان به شما توصیه کرده کار هنر امنیت مالی و شغلی ندارد، چطور شد که مهندسی خواندید اما فعالیت در رشتههای هنری را به عنوان حرفه انتخاب کردید؟
هنر همیشه به من آرامش میدهد. چه زمانی که برای یک فیلم موسیقی میسازم چه آن زمان که ترانهای را مینویسم یا میخوانم یا زمانی که نقشی را بازی میکنم. به نظرم ما باید کارهایی را به عنوان حرفه انتخاب کنیم که آنها را دوست داریم و از انجامشان لذت میبریم. وقتی کارمان را دوست داشته باشیم موفقتر میشویم. رشته مهندسی مرا در هنر موفقتر کرد؛ افرادی که ریاضی میخوانند، در زمان کار دو نیمکره مغزشان با هم تعامل میکند و نتیجه بهتری عایدشان میشود. این را هم بگویم من ده سال فقط در زمینه تئاتر فعالیت کردم تا اصول و الفبای بازیگری را یاد بگیرم و با فرهنگ تئاتری یا همان تزکیه نفس آشنا شوم .
به دلیل حرفه پدرتان از کودکی زیر سایه شهرت بودهاید، در این فضا زندگی کردن چگونه است؟
از بچگی با خاصیتها و عوارض شهرت آشنا شدم و فهمیدم که آسیبها و خطرات آن بیشتر است. شهرت را دوست ندارم و بیشتر تمایل دارم بین مردم محبوب باشم. ترجیح میدهم در قلب و دل مردم جا داشته باشم نه در چشم و ذهنشان.
میگویند «نام» روی شخصیت افراد تاثیر دارد؛ اسمتان امیریل است؛ این نام متفاوت چه حسی به شما میدهد؟
این که اسمم خاص است و کمتر کسی این نام را دارد حس خوبی دارم. خیلی خوششانسم که اسم و فامیلم در شاهنامه هست: «به روز نبرد آن یل ارجمند...». در دینمان هم امیریل لقب حضرت عباس(ع) است و از این بابت هم خوشحالم. اما این که اسم روی شخصیت آدمها تاثیر میگذارد را قبول ندارم. به نظرم اسم شناسنامهای چندان تاثیری بر شخصیت آدمها ندارد، آنچیزی که تاثیرگذار است صفات انسانی و خوبی است که هر فردی با تلاش و کوشش آنها را بهدست میآورد. آدمها به «اسم»شان قضاوت نمیشوند بلکه به صفاتشان شناخته و قضاوت میشوند.
نقش شما در فیلم سربازان اعدام به کارگردانی پرویز شیخطادی یکی از نقشهای بهیادماندنی بود، چقدر به این جمله اعتقاد دارید که نقش خوب باید نصیب و قسمت بازیگر شود؟
خیلی اعتقاد دارم! همچنان که پدرم به آن معتقد است. پدرم همیشه میگوید نقشی که قسمت تو هست اگر کل دنیا زیر و رو شود حتما به تو میرسد و اگر قسمتت نباشد اگر همه دنیا دست به دست هم دهند به تو نخواهد رسید! البته این موضوع درباره همه اتفاقات زندگی صدق میکند. امیدوارم خداوند هم نقشهای خوب را قسمتم کند و هم در مسیر زندگیام اتفاقات خوب را قرار دهد.