کد خبر 664621
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۹

چپ گرایی در امریکای لاتین در دهه های قبل به ویژه در دوران جنگ سرد تحت لوای مبارزه با امپریالیسم و نظام جهانی سرمایه داری بوجود آمد.

به گزارش مشرق، پژوهش" علل و عوامل افول دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین " توسط واحد پژوهش‌های کاربردی برون مرزی صداوسیما منتشر شد.

پژوهش مذکور به اهتمام واحد پژوهش های کاربردی و توسط دکتر نورالدین اکبری  به رشته تحریر درآمده و دکتر علیرضا منصوریان  نظارت علمی آن را بعهده داشته است.

چپ گرایی و راست گرایی در آمریکای لاتین ؛ ریشه ها ، عوامل و شاخص های چپ گرایی در آمریکای لاتین؛ انواع چپ در آمریکای لاتین؛ مصادیق راهبردهای چپ گرایانه منطقه آمریکای لاتین؛ چرایی رغبت افکار عمومی به دولت های چپ گرا در حدود دو دهه اخیر5)؛ علل و عوامل افول دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین ، نقش عوامل داخلی در تغییر دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین.، نقش عوامل منطقه ای و بین المللی در تغییر دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین ، محورها و حوزه های خصومت آمریکا  با رهبران چپ گرای آمریکای لاتین ؛ یو‌اس‌ اِید: سازمان آمریکایی برای نفوذ بشردوستانه، خرابکاری و کودتا؛ زمینه‌های همگرایی کشورهای آمریکای لاتین با کشورهای روسیه، چین و ایران ؛ تفاوت های افول دول چپ گرا و تداوم روحیه چپ گرایی در امریکای لاتین؛ چشم انداز دولت های چپ در آمریکای لاتین؛  نقش و نتایج عملکرد اتحادیه های مربوط به ملت های آمریکای لاتین نظیر آلبا، اوناسور، سلاک از جمله بخش های این پژوهش را تشکیل می دهند.

دربخشی از این پژوهش آمده است :

چپ گرایی در امریکای لاتین در دهه های قبل بویژه در دوران جنگ سرد تحت لوای مبارزه با امپریالیسم و نظام جهانی سرمایه داری بوجود آمد. در همین دوران شاهد به قدرت رسیدن فیدل کاسترو در کوبا (2008- 1959)، پیروزی سالوادور آلنده به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب چپ در امریکای لاتین در 1970 در شیلی ، به قدرت رسیدن ساندنیست های نیکاراگوئه در سال 1979 بوده ایم که همه به نوعی گرایشات چپ گرایانه و سوسیالیستی داشتند. متقابلا نیز شاهد اقدامات آشکار و پنهان امریکا و دولت های تحت حمایت آن کشور علیه این جنبش ها بودیم. در همین زمینه می توان به کودتا علیه آلنده رئیس جمهور چپ گرای شیلی، حمایت از کنتراها در برابر ساندنیست های نیکاراگوئه و "عملیات کندور" در دهه های 80-70 میلادی که ده ها تن از فعالین چپ در کشورهای مختلف منطقه از جمله برزیل، آرژانیتین، بولیوی، اروگوئه و پاراگوئه توسط دولت های تحت حمایت امریکا تحت تعقیب قرار گرفته، به زندان افکنده شده و یا به قتل رسیدند، اشاره نمود.

با این وجود بعد از بازگشت کشورهای منطقه به دموکراسی و پایان دوره نظامیان که از دهه 80 میلادی شروع شده بود و سپس پایان جنگ سرد، از سال 1998  شاهد روی کار آمدن دولت های چپ از طریق انتخابات بودیم. در این دوره جدید، هوگو چاوز به عنوان اولین رئیس دولت چپ آمریکای جنوبی است که روی کار آمد و با توجه به منابع مالی گسترده در اختیار ونزوئلا، چتر حمایت از دولت ها و گروه های چپ گرا در کل منطقه را برافراشت که تا پایان عمر وی نیز ادامه داشت.

در واقع از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوز در انتخابات سال های 1998، 2002 و 2006، به شکل پیوسته دولت های چپ گرا و ملی، قدرت را در بسیاری از کشورهای امریکای لاتین در دست گرفته اند. بطوریکه بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی، سال 2006 را سال «بهارانقلابیون امریکای لاتین» نامیده اند.

پس از پیروزی هوگو چاوز در ونزوئلا شاهد موج گسترده ای از پیروزی و روی کار آمدن دولت های چپ گرا در این منطقه بودیم. از جمله «لولا داسیلوا» در سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ و سپس «دیلما روسف» از ۲۰۱۱ تاکنون در برزیل، «نستور کرچنر» از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ و سپس همسرش «کریستینا کرچنر» از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ در آرژانتین، «تاباره واسکز» در اروگوئه از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ و از ماه مارس ۲۰۱۵ تاکنون، «خوزه موخیکا» در اروگوئه، از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵، «میشله باشلت» در شیلی از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ و از ماه مارس ۲۰۱۴ تاکنون، «فرناندو لوگو مندز» رئیس جمهور پاراگوئه از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲، «اوو مورالس» در بولیوی، از۲۰۰۶ تاکنون و «رافائل کورئا » در اکوادور از  سال ۲۰۰۶ تا کنون. همه و همه دارای وجه مشترکی به نام گرایشات چپ گرایانه بوده و پرچم مبارزه با رؤیای سلطه بلامنازع آمریکا بر کشورهای خود در آمریکای لاتین را برافراشته اند.

در نتیجه همین تحولات و موج پیروزی چپ گرایان در منطقه، بیش از سه چهارم از جمعیت 350 میلیون نفری امریکای لاتین تحت پوشش دولت های چپ گرا قرار گرفتند. ولی در طی سال های اخیر تحت تاثیر عوامل متعددی همچون توطئه های خارجی، افزایش حمایت امریکا از جریان های سیاسی و رسانه ای غرب گرا در کشورهای امریکای لاتین، ظاهر شدن اثرات بحران جهانی اقتصاد و کاهش قیمت نفت بر کشورهای منطقه و رکود اقتصادی، سوءمدیریت، فساد داخلی و کاهش منابع مالی برای برنامه های حمایت اجتماعی باعث شده است تا در مقایسه با گذشته، در برخی از این کشورها،  اقبال عمومی به دولت های چپ گرا کمتر شود ، نتایج انتخابات ریاست جمهوری آرژانتین (2015م) و نتایج انتخابات پارلمانی در ونزوئلا در نوامبر 2015 م موید این نظر است .

در برخی از این کشورها ، احزاب چپ گرا به طرق مختلف و با رأی خود مردم و از طریق پارلمان‌ها جایگاه خود را به احزاب راست گرا و محافظه‌کار داده‌اند.‌ با توجه به تشدید توطئه‌های آمریکا علیه دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین احتمال دارد این دومینوی تغییرات سیاسی در برخی دیگر از کشورهای این منطقه نیز انجام گیرد به طوری که گروهی در توصیف، تحلیل و تشریح تحولات مذکور در این منطقه از عبارات و اصطلاحاتی همچون "دومینوی سقوط دولت‌های چپ‌گرا" یا "بازگشت راست‌گرایان در آمریکای لاتین" استفاده می کنند.

این پژوهش تلاش دارد تا دلائل تغییر دولت های آمریکای لاتین از چپ گرایی و سوسیالیسم به راست گرایی و لیبرالیسم را  بررسی نماید. البته همانطوریکه سقوط دولت سالوادور آلنده به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب چپ در امریکای لاتین در شیلی ، به معنای مرگ جریان ها و جنبش های چپ گرا در امریکای لاتین نبود، نمی توان تغییر برخی از دولت های چپ گرا در امریکای لاتین را به معنای پایان جنبش های چپ گرا قلمداد کرد .