سرویس فرهنگ و هنر مشرق - حامد بامروت نژاد کارشناس فرهنگی و تهیه کننده فیلم داستانی «هنگامه» است و در دورههای گذشته جشنواره مردمی فیلم «عمار» به عنوان مسئول دبيرخانه جشنواره و دبیر اجرایی فعالیت میکرد و امسال در هفتمین دوره جشنواره فیلم عمار با فیلم داستانی «ترمینال غرب» حضور دارد. بامروت نژاد تهیه کننده موفق فیلم «هنگامه» (اولین فیلم داستانی با موضوع مدافعان حرم) پیش از این با اکرانهای مردمی عمار همانند طرح «خیبر» همکاری داشته است، با «مشرق نیوز» درباره چگونگی ساماندهی طرح بزرگ «سازمانتماشا»ی عمار، شیوه اکران و گستردگی اکرانهای مردمی در سطح کشور گفتگوی مفصلی داشته است.
*درباره اکران های ویژه عمار از شما که یکی از افراد آشنا با این فضا هستید میخواستم این سوال را داشته باشم که به نظرتان ظرفیت اکرانی که از طریق سازمان تماشا در عمار ایجاد شده چه مزیت هایی به همراه داشته است؟
مشکل اساسی سینمای ایران شکل توزیع فیلم ها و اکران درست آثار سینمایی برای مخاطبان است که سال ها در آثار سینمایی بلند و مستند و کوتاه وجود دارد. عمار با سیاستگذاری خاصی که توسط مدیرانش انجام داد توانست این خلل اساسی را با سازماندهی درست و تشکیل سازمان تماشای آثار به خوبی برطرف کند و فیلمهایی که تحت عنوان عمار در شهرها و روستاهای مختلف کشور اکران میشوند دیگر مشکلات معمول اکران سینمایی را ندارند و مخاطبان در دورافتاده ترین نقاط امکان این را می یابند که آثار را تماشا کنند.
*به نظرتان در بخش اکران در این سال ها، عمار توانسته به آن چه مدنظر شورای سیاستگذاری بوده دست یابد؟
نکته مهم این است که آثار عمار در قالب های مختلف توانست مخاطب خود را پیدا کند و فیلمساز از طریق بازخورد اکران های مردمی توانسته نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کند و این موضوع به رشد فیلمسازان عمار منجر شده است. مکان هایی مانند مسجد و مدرسه در نقاط مختلف کشور خیلی گستردهتر از مکانهایی مانند پاتوق روشنفکران به حساب می آیند و عمار توانست از این مکان ها به خوبی استفاده کند. عمار به نظرم توانسته به خوبی فیلمسازان را به سمتی هدایت کند تا برای مردم فیلم بسازند و با مردم مواجه شوند، برخلاف برخی ها که دنبال محافل خصوصی و گعده های خاص و نخبگانی هستند یا این که تنها مخاطب فیلمشان دوستانشان هستند!
بچه های عمار بر مبنای بازخوردهای مردم فیلم می سازند و به نظرم این مهم ترین برتری عمار نسبت به سینمای رسمی است. امروزه فیلمسازان جوان خلاقی در عمار دیده می شوند و انگیزه پیدا می کنند تا دوباره فیلم بسازند و برای مردم نمایش دهند.
*در واقع عمار توانسته ظرفیت های بالقوه مساجد و مدارس را بالفعل کرده و آثار تولیدی را به نزدیک ترین محل زیست خانواده های ایرانی ببرد.
بله، فیلمساز برای مردم فیلم می سازد و وقتی فیلمش ارزش دارد که در دورترین نقاط کشور هم مردم بتوانند فیلمش را ببینند و گرنه فیلم ساختن برای اقشاری خاص و تنها برای مخاطبانی در شهرهای بزرگ که چندان برتری ندارد. شما نگاه کنید که چگونه مردم در نقاط دورافتاده برای دیدن فیلم های عمار به مکانهایی مانند مساجد و مدارس می آیند. فیلمها باید بتوانند مخاطبان مسجدی را جذب کنند و مردم یک روستا را مشتاق به تماشای خود سازند. به نظرم این مهم ترین دستاورد عمار بوده است و انشاء الله تاثیر این مساله در سال های آینده در لحن و سبک فیلمسازی بچه های فیلمساز بیشتر دیده می شود.
*با توجه به این که ظرفیت سالن های سینمایی در سطح کشور نسبت به جمعیت گسترده کشور بسیار اندک است، استفاده از ظرفیت هایی مانند مساجد و مدارس اقدام هوشمندانه ای بوده است. به خصوص این که از این مکان ها در دوران جنگ استفاده های مناسبی می شد و در سال های پس از جنگ تحمیلی نتوانسته بودیم از همه ظرفیت های مساجد به عنوان نهادی فرهنگی استفاده کنیم.
بله، کاملا همین طور است که میگویید. ما در سال های جنگ در مساجد جدا از مراسم مذهبی و عبادی مراسم هایی مانند نمایش فیلم و اجرای تئاتر و سرود داشتیم اما سال ها بود که نتوانستیم از این مکان های مقدس به طور کامل استفاده کنیم و سازمان تماشای عمار به شکل درستی از این مکان ها استفاده کردهاست. به طور کلی در مناطق محروم 2 مشکل اساسی وجود دارد که یکی سخت افزاری و دیگری نرم افزاری است که به نظرم مهم تر هم می باشد چرا که سخت افزاری یعنی نبود سالن سینما اما نرم افزاری یعنی ایجاد سبد کالای فرهنگی برای مخاطب که کار راحتی نیست.
در واقع حتی اگر در این نقاط سالنی هم تاسیس کنید که برخی آقایان دنبالش هستند باز هم کسی به سینما نمی رود به خاطر این که سابقه ذهنی مخاطبان نسبت به فیلم ها مساعد نیست و اصلا رصد نمی کند که چه فیلمی اکران می شود و این فارغ از بد بودن و یا خوب بودن فیلم ها بوده که بحث مجزایی است. خیلی از مردم در نقاط مختلف کشور اصلا در برنامه خود ندارند که مثلا در ماه یک فیلم ببینند و نیازی به دیدن فیلم ها احساس نمی کنند. اتفاقی که عمار دارد رقم می زند این است که دارد این سابقه ذهنی مخاطب را اصلاح می کند و این ذائقه را نزد مردم مناطق محروم شکل می دهد.
*در این خصوص دو بحث را می توان مطرح کرد. اول این که دلیل دوری مخاطب از آثار سینمایی فاصله این آثار با ذائقه و خواست مخاطب اصیل ایرانی است و مساله بعد این که شرایط مساعدی برای حضور در سالن سینمایی هم وجود ندارد. عمار چه با تولید فیلم هایی با مفاهیم ارزشی و چه با شکل متفاوت اکران در مکانی چون مسجد توانست به خوبی حفره ها را پوشش دهد. در اینباره چه دیدگاهی دارید؟
کاملا درست است. عمار چه در تولید و چه در اکران فیلم ها توانست مخاطبانی که تمایلی به تماشای فیلم نداشتند را با سینما آشتی دهد. با تولید فیلم های مورد نیاز مردم و رفتن فیلم ها پیش مخاطب و در مکان هایی که شکل متفاوتی از سالن سینما دارند و مکانی ارزشمند برای مردم هستند. در مساجدی که مردم عبادت می کنند، در مدارسی که بچه ها درس می خوانند و در دانشگاه ها و فرهنگسراها عمار برای مردم فیلم میگذارد و مخاطبان را در چنین مکان هایی با فیلم ها ارتباط می دهد. مردم حزب الهی و معتقد ایران به دلیل سابقه ذهنی که نسبت به فیلمها دارند چندان علاقه ای به تماشای آثار نداشتند اما عمار با تولید فیلم هایی ارزشی توانست نگاه مخاطبان را نسبت به سینما تغییر دهد.
*در تحلیل آثار جشنواره عمار و شکل اکران متفاوتی که دنبال می کند می توان به وجود مفاهیمی آشنا برای مردم همه نقاط کشور و با زبانی ساده و قابل فهم هم اشاره کرد.
شما با هر فیلمی نمی توانید وارد مسجد و مدرسه شوید و با مردم روستا ارتباط برقرار کنید، پس محتوای آثار هم در اکران موفق عمار خیلی تاثیر داشته است. فیلمسازان عمار از جنس مردم هستند و ادای برخی فیلمسازها را که به دنبال مخاطب خاص و هنر و تجربی هستند را در نمیآورند. فیلمساز برای این که بتواند با فیلمش وارد روستایی شود باید ملاحظاتی را در نظر بگیرد و فیلمساز عماری با این ذائقه آشنا است. فیلمساز عمار میداند که اگر قرار است با مردم حرف بزند باید قالب درستی را انتخاب کند. اگر قرار است در مسجد فیلمش را پخش کند باید فیلمش بتواند زبانی ارزشمند و متناسب با آن مکان داشته باشد. آن فضا تنها مختص به مکان نیست بلکه ویژگی های فکری و اعتقادی مردم را در برمی گیرد. ویژگی های فیلمی که در مکانی مانند مسجد اکران می شود یکسری مختصاتی دارد وگرنه نمی تواند با مردم ارتباط برقرار کند. در این نوع اکران باید نیازها، شرایط و ویژگی های مخاطب را به خوبی درک کرد و این یعنی توجه به ذائقه و اعتقادات و فرهنگ مردمی که اصول خاصی برای زندگی دارند.
*یعنی فیلمساز عماری توانسته آداب برقراری ارتباط با مخاطبی که سینمارو به معنای فعالش نبوده را درک کند و به جذب این مخاطبان خاموش سینما اقدام کند.
همین طور است. فیلمساز باید این نوع مخاطب را بشناسد. متاسفانه فیلمسازی در ایران منحصر به جشنواره های خاص و فیلم هایی با ژست های عجیب شده و دیگر از مردم دور شده است و تنها در محدوده یک صنف قرار می گیرد در حالی که فیلم برای جامعه ساخته میشود. این اتفاق از جایی افتاد که سینماگر از مردم فاصله گرفت وگرنه در ابتدای انقلاب این گونه نبود و سینما کارکرد داشت و در جهت انقلاب و دفاع مقدس و علائق مردم ساخته میشد.
*به نظرتان شکل خاص اکرانی که در عمار با سازمان تماشا انجام می شود می تواند برای فیلم های ارزشی انقلاب مانند «یتیم خانه ایران» و «سیانور» هم صورت بگیرد؟
حتما می توان از تجربیات خوب استفاده کرد و سینمای بلند ما هم می تواند معضلات موجود را از طریق این نوع اکران برطرف کند و حتی به درآمدزایی برسد.
*فیلم «هنگامه» از جمله آثاری بود که در شیوه اکران سازمان تماشای عمار توانست اکران موفقی داشته باشد. از اکران های این فیلم در نقاط مختلف کشور بگویید و این که در مجموع چند اکران داشت و چقدر درآمد کسب کرد؟
«هنگامه» اولین فیلمی بود که به این شیوه بلیت فروشی می شد. تجربه خیلی خوبی بود. به طور دقیق نمی دانم که در چند نقطه از کشور اکران شد اما مجموع فروش این فیلم در این شیوه اکران تاکنون 70 میلیون تومان بوده است که با توجه به این که فیلمی 40 دقیقه ای است در برابر بسیاری از فیلم هایی که با استفاده از سوبسید دولتی در گروه هایی مانند «هنر و تجربه» اکران می شوند هم بیشتر است.
مخاطب در اکران عمار فیلم را می بیند و به میزان رضایتی که از فیلم دارد مبلغی را پرداخت می کند. از این نظر ممکن است از یک اکران هیچ بلیتی فروخته نشود و در اکران دیگر به اندازه یک و نیم برابر تعداد مخاطبان بلیت فروخته شود. تجربه «هنگامه» نشان داد که اگر فیلمی برای مردم ساخته شود آن ها هم حاضرند برایش پول بپردازند. ما بازخوردهای خیلی خوبی از اکران این فیلم در نقاط مختلف و دورافتاده کشور داشتیم و شیرین ترین نقدها را از زبان مردم شنیدیم. متاسفانه گاهی سینمای ایران آنقدر درگیر فرم و نقدهای تخصصی شده که از این سوال اساسی غافل شده که اصلا مخاطب عام فیلم را دوست دارد یا نه؟ و در اکران های مردمی عمار می توان به راحتی از نگاه مردم آگاه شد.