* اگرچه چند سالی از فعالیت رسمی وزارت ورزش و جوانان می گذرد؛ اما شاهدیم که معاونتی در آن حضور دارد که در چارت رسمی آن وجود نداشته و ندارد. معاونت همگانی، سمتی است که مغایر قانون فعالیت داشته و تا کنون نیز تدبیری برای آن اندیشیده نشده است. به نظر می رسد نهادهای نظارتی نیز باید در این زمینه ورودی جدی تر داشته باشند که چگونه چنین معاونتی به کار خود ادامه می دهد. تصمیمات این معاونت با توجه به این موضوع، عملا غیرقانونی بوده و می تواند برای مسئولان آن نیز تبعاتی جدی داشته باشد.
* همواره این انتقاد به مربیان فوتبال وارد بوده که از سطح علمی و فنی بالایی برخوردار نیستند؛ ولی به تازگی شاهد مشغله نوظهوری در میان مربیان فوتبال هستیم که این اوضاع نابهسامان را تکمیل کرده است. رستوران داری، اتفاق جدیدی است که آنها را با حواشی گسترده ای همراه کرده و مانع از تمرکز نصفه و نیمه قبلی آنها شده است. اشتغال به رستونداری موجب شده تا برخی مربیان فوتبال درگیر حواشی این کار شوند و تمرکز خود در حوزه فوتبال را از دست بدهند. بایستی مدیران باشگاهها در این زمینه توجه بیشتری داشته باشند تا از اندک کارآیی موجود مربیان کاسته نشود.
* در اوایل حضور مهدی تاج بود که حمیدرضا آصفی به عنوان مشاور امور بین الملل فدراسیون فوتبال منصوب شد. بسیاری انتظار داشتند با توجه به سابقه وی در عرصه دیپلماسی، عملکردی ویژه را از خود برجای بگذارد؛ اما هر چه گذشته، دوری وی از این موقعیت و ناتوانی در کمک به فوتبال بیشتر اثبات شده است. وی عملا هیچ نقشی در امور بین الملل فوتبال نداشته و از تخصص چندانی نیز در این زمینه برخوردار نیست. همین باعث شده تا صرفا به مصاحبه رسانه ای بسنده کرده و نشان دهد که تاج در این زمینه باید تدبیری دقیق و کارشناسانه تر داشته باشد.
* اگرچه ورزشگاه آزادی مهمترین مجموعه ورزشی کشور است؛ اما در نگهداری آن شاهد اهمال و رفتارهایی عجیبی هستیم. در یک مورد عجیب، شاهد سرگردانی سگ هایی در محوطه ورزشگاه هستیم که امنیت حاضران در آن را به مخاطره انداخته است. همچنین وضعیت ساختمانی این مجموعه نیز با توجه به گذشت 4 دهه از ساخت آن، در شرایط نامناسبی قرار دارد که احتمال بروز حادثه در آن متصور است. باتوجه به برگزاری اردوی برخی تیم های ملی در این مجموعه که در رده های سنی مختلف است، همیشه این خطر برای آنها وجود داشته که مدیریت ورزشگاه نیز تا کنون تدبیری برای رفع آن نداشته است.
* مسعود سلطانی فر که با ورود به وزارت ورزش و جوانان، برخی بر این باور بودند که بارقه هایی از رفع مشکلات فدراسیون ها و ادارات کل به گوش می رسد، با گذشت چندین ماه، همچنان نتوانسته موفقیتی در جذب منابع مالی از دولت داشت باشد. وی که برخی عنوان می کردند ارتباط نزدیکی با رئیس جمهوری دارد، عملا راهگشای ورزش کشور نبوده و نتوانسته انتظارات را برآورده کند. سلطانی فر تا کنون نه تنها در زمینه مالی که در سایر حوزه ها نیز ناتوان نشان داده و جامعه ورزش را با سرخوردگی مواجه کرده است. امید است که بتواند در ادامه، این وضعیت را ساماندهی بهتری کند.
* اگرچه دور برگشت لیگ برتر نیز آغاز شده و تیم ها رقابتی تنگاتنگ را پشت سر می گذارند؛ اما همچنان درباره منابع درآمدی فوتبال در این دوره لیگ، اطلاع رسانی دقیقی نشده است. تا به امروز مشخص نیست باشگاه ها و سازمان لیگ از منابعی مانند تبلیغات، بلیت فروشی، اسپانسرینگ و ... چه میزان درآمد داشته اند. متاسفانه فوتبال کشور با یک ابهام مالی بزرگ در این باره مواجه است که تا کنون هیچ تدبیری نیز برای آن نشده است.