به گزارش مشرق، سريال تلويزيونى «آرام ميگيريم» به كارگردانى روحالله سهرابى و تهيهکنندگي فرهاد گلي از نيمه پخش گذشته و نظر تعداد قابلتوجهى از مخاطبان را به خود جلب كرده است.
اين سريال پربازيگر كه اتفاقاً اجراى نقش هر شخصيت را يك بازيگر سرشناس برعهده دارد، داراى قابليتهايى است كه پيش از شروع پخش كمتر كسى انتظار اين سطح از كيفيت را داشت. به هر حال «آرام ميگيريم» هم در ادامه همه سريالهايى توليد شده است كه در مدت چند سال اخير به جز يكى، دو مورد خاص، نتوانسته بودند مخاطبان قهر كرده با تلويزيون را يكبار ديگر با اين جعبه جادويى ملى آشتى دهند.
اين اتفاق اما درباره «آرام ميگيريم» به مرور افتاد و اكنون كه اين سريال به نيمههاى راه پخش رسيده، مخاطبان زياد و پروپا قرص را با خود همراه كرده است. از ويژگىهاى «آرام ميگيريم» بهرهگيرى از بازيگران سرشناس و توانمند است كه نه تنها خطوط اصلى داستان بلكه خطوط فرعى و داستانكهاى اين سريال را نيز دربر گرفته و به همين دليل اكثر سكانسهاى اين سريال داراى وزن و استحكام قابلتوجهى هستند.
در اين سريال تنوع و تعداد لوكيشنهاى استفاده شده در مجموع فضاى بصرى متنوع و تازهاى را براى مخاطب به تصوير مىكشد. ويژگى ديگر كه موجب شده اين سريال در دل مخاطبان، آرام بگيرد دكوپاژ كلاسيك و طراحى ميزانسنهاى سينمايى است كه احتمالاً زمان نسبتاً بيشترى هم براى توليد آن صرف شده است، اما نتيجه كار به خوبى توانسته توجيه منطقى و درستى را براى اين امر دست و پا كند. البته فضاى ساختارى سريال تا حدودى نزديك به ساختار فيلم قبلى روحالله سهرابى «خاكستر و برف» است كه در يك قالب منظم و كلاسيك اجرا شده بود و تا حدودى مورد توجه اهالى سينما نيز قرار گرفت.
«آرام ميگيريم» اما به واقع چندين قدم جلوتر از «خاكستر و برف» است و كيفيت بسيار خوبى دارد. در كنار همه ويژگيهاى مثبت اين مجموعه تلويزيوني كه آن را در جايگاهى بالاتر از سريالهاى يكى، دو سال اخير تلويزيون قرار ميدهد، نكات ديگرى است كه اگر فكرى برايشان ميشد اين سريال قطعاً حرفهاى زيادي براى زدن داشت.
از جمله اين موارد تعدد قصه در كنار خط اصلى داستان است كه به نظر ميرسد مخاطب ايرانى چندان علاقهاى به طرح همه چيز در يك خط داستانى ندارد و ترجيح ميدهد يك قهرمان و يك ضدقهرمان واحد را در خط قصهاى خلوت دنبال كند تا اينكه در يك سريال مجبور به دنبال كردن بيش از 15 خط قصه باشد.
نكته بعدى كه به نظر ميرسد اين سريال منظم و باكيفيت را اندكى از آنچه ميتوانست باشد محروم كرده، تدوين تند و شتابزده كار است.
تدوين تند و پرريتم براى يك ملودرام خانوادگى كه قرار است به آرامى مخاطب را با خود همراه و همسو كند، انتخابى غلط بوده و به نظر ميرسد خروجى نهايى تفاوت قابلتوجهى با فضاى مدنظر براى حال و هواى كلى سريال دارد. موسيقى متن، ترانه تيتراژ پايانى و صداهاى سريال جزو نقاط مثبت و تأثيرگذار كار بوده كه قطعاً در جذب مخاطب تأثير بسزايى داشتهاند.
تلویزیون باید به ساخته هایی از جنس«آرام می گیریم» بیشتر بها دهد. سریال هایی که بتوانند در کنار بحث سرگرمکنندگی که یکی از مؤلفههای اصلی مجموعههای تلویزیونی موفق است، مباحث فرهنگی و اعتقادی را نیز پیگیری کنند و مخاطبان آنها راصرفاً برای گذران اوقات فراغت نگاه نکنند. سخن پايانى اينكه جاى خوشحالى است كه در برهوت سريال خوب، پرمحتوا و سالم، «آرام ميگيريم» نبض مخاطبان تشنه تلويزيون را در دست گرفته و محتوا و ساختارى عالى و جذاب را براى آنان به ارمغان آورد.
منبع: روزنامه جوان