کنفرانس امنیتی مونیخ به عنوان یکی از مهمترین گردهماییهای سالیانه بینالمللی رسما در روزهای 17 تا 19 فوریه 2017 با حضور رهبران و سیاستمداران مطرح بینالمللی در زمینه چالشهایی که اروپا را تهدید میکند در هتل «بایریشرهوف» در مونیخ آلمان برگزار شد. در کنفرانس مونیخ تصمیمی گرفته نمیشود و صرفاً ویژه اظهار نظر، رایزنی و دیدارهای سیاسی است. در این کنفرانس، هر سال بهطور ویژه به یک موضوع مهم امنیت بینالمللی پرداخته میشود. کنفرانس مونیخ به یکی از مجامع بینالمللی مهم در عرصه امنیت جهانی تبدیل شده است و به دلیل تشابه کمی و کیفی و بازتابهای آن با مجمع جهانی اقتصاد، به داوس امنیتی نیز شهرت دارد. یکی دیگر از جنبههای مهم کنفرانس امنیتی مونیخ، نشستهای دوجانبه پشت پرده است.
نکته قابل توجه اینکه نمایندگان کشورهای آمریکا و عربستان، و نماینده رژیم صهیونیستی به شدت نسبت به ایران مواضع خصمانه اتخاذ کردند و ایران را حامی تروریست نامیدند. ترکیه نیز در مقام حمایت از اظهارات ضدایرانی دیگران برآمد و مولود چاوش اوغلو در بخشهایی از سخنانش به ایران تاخت. این در حالی بود که ظریف در نشست خود با ایشینگر با تاکید بر رویکرد صلحطلب ایران، هر گونه تهدید علیه ایران را بیاثر خواند و کشورهای تنشطلب نسبت به ایران را به مذاکره و گفتمان دعوت کرد.
حمله شدید به ایران
«مایک پنس» -معاون رییسجمهور آمریکا- موضوع ورود خود به تهدید علیه ایران را با اشاره به فروپاشی کمونیسم و خلق تهدیدات جدید کلید زد. وی، از همه کشورهای جهان خواست تا با چیزی که او تهدیدات هستهای میخواند به مقابله برخیزند و ایران را بزرگترین تهدید هستهای علیه کره زمین خواند. پنس، به جامعه جهانی و اربابان صهیونیست آمریکا قول داد که دولت ترامپ به هیچ وجه اجازه قد علم کردن به ایران جهت تهدید متحدین و شرکای آمریکا بخصوص اسراییل را نخواهد داد.
«لیندسی گراهام» سناتور دموکرات در نشست خود با کارشناسان وی به شدت نسبت به اعمال تحریمهای جدید علیه ایران توسط کنگره اخطار داد و ایران را تهدید کرد که باید رفتارش را تغییر دهد.
آویگدور لیبرمن وزیر دفاع رژیم صهیونیستی، ایران را به حمایت از تروریسم و تخطی از قطعنامه 2231 شورای امنیت متهم کرد. وی، راهپیمایی 22 بهمن امسال را توهین یک مشت «آشوبگر» علیه اسراییل و آمریکا نامید. این در حالی است که قطعنامه مذکور، ملغیکننده 6 قطعنامه تحریمی پیش از خود بود و اشاره مشخصی به آزمایش موشکهای بالستیک نداشت. لیبرمن، ایران را عامل بیثباتی منطقه در بحرین، یمن، لبنان و بخشهای دیگر منطقه دانست و معتقد بود که مقصد اصلی این رفتار و رویکرد ایران، عربستان سعودی است. هماهنگی عربستان و اسراییل تحت تاکید بر کلیدواژههای «حامی تروریسم» و «تهدید جهانی» و اتصاف لقب قوه بیثباتکننده منطقه خود را بصورت شفاف نشان داد. تقریبا قاطبه کلام دو نماینده رژیم صهیونیستی و عربستان، مربوط به ایران بود.
«مولود چاوش اوغلو» -وزیر خارجه ترکیه- نیز کشورش را معتقد به راهحل دو دولتی برای مناقشه بین فلسطین و رژیم صهیونیستی دانست و اعلام نمود که ترکیه سعی در عادیسازی روابط به اسراییل دارد. چاوش اوغلو، به عنوان نماینده مهد حمایت از نیروهای تروریستی داعش بالاخص در سوریه و عراق، حضور نیروهای شیعه در رقه سوریه را ناشی از حمایت ایران دانست و معتقد بود بود که اگر حق انتخاب به اکثریت سنی این استان بدهیم، قطعا داعش را به جای شیعیان انتخاب میکنند چرا که میدانند شیعیان چه خطری برای آنها هستند. وزیر خارجه ترکیه، آن چیزی که سیاستهای فرقهگرایانه ایران نامید را عامل اصلی بیثباتی در منطقه دانست. وی، خلیج فارس را خلیج خطاب کرد و ایران را تهدیدی برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دانست.
چاوش اوغلو، ایران و عراق را دو کشور شیعه بسیار خطرناک برای سایر کشورهای منطقه خواند و از جامعه جهانی خواست تا اقدامات لازم را برای محدود کردن قدرت ایران به کار بگیرند.
سخنان وزیر خارجه ایران
محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران نیز در تریبون سخنرانی خود خواستار توجه به لزوم وجود یک تحول ادراکی متناسب با واقعیتهای جهانی در گذار شد. او تاکید کرد که در دنیای جهانیشده امروز، تامین امنیت خود به قیمت به خطر انداختن امنیت دیگر کشورها امری غیرواقعی و پوچ و بیهوده است. ظریف تاکید کرد که هیچ قدرتی و یا هیچ مجموعهای از قدرتهای جهانی نمیتواند به چالشهای منطقهای و یا جهانی از طریق استثنا کردن و محروم کردن دیگران بپردازد. خشونتطلبی امروز غرب آسیا ناشی از عوامل پویای مشخصی است.
وزیر خارجه ایران، غرب را عامل «مسئلهسازی» برای منطقه دانست. به اعتقاد ظریف، غرب سعی دارد که غرب آسیا را مسئول بروز چالشهای بینالمللی معرفی کند و لذا، صورت مسئله غلط است و تا مسئله بازتعریف نشود، چیزی درست نخواهد شد.
ظریف، به صورت غیرمستقیم به مداخله نظامی آمریکا در منطقه، پرورش و حمایت 4 دههای از جریان تکفیری توسط عربستان، و اشغال اراضی فلسطین توسط رژیم صهیونیستی پرداخت، جریانهای تکفیری و افراطی را جدا از مفهوم اسلام ناب دانست و مفهوم غلط و نادعادلانه «ایران رادیکال» را بسیار نابجا و غرضورزانه خواند. وی، تجهیز و تقویت جریانهای افراطی در منطقه توسط «برخی» کشورها (اشاره غیر مستقیم به عربستان و ترکیه) را غیرقابل اغماض برشمرد و این اقدام آنها را نشانه زدن دو هدف با یک تیر دانست: اول اینکه، ضربههای وارده بر بدنه موجودیت خود را که ناشی از نارضایتیهای داخلیشان و عدم کارایی درست نظام حکومتیشان است بگیرند. و دوم اینکه، به زعم خود تعادل منطقهای و توازن قدرتی که پیش از سقوط صدام حسین بود را بازیابی کنند و این در حالی است که بومرنگی که پرت کردند اکنون به سمت خود آنها بازگشته است.
وزیر خارجه ایران در نشستاش با «ولفگانگ ایشینگر» -رییس کنفرانس- هر گونه تهدید علیه ایران را بیاثر خواند و کشورهای تنشطلب نسبت به ایران را به مذاکره و گفتمان دعوت کرد و بر این تاکید نمود که تنها و یگانه راه معقولانه در قبال ایران، دوستی و مذاکره است و نه تهدید. چرا که تهدید، هیچ جایگاهی در قاموس جمهوری اسلامی ندارد. وی تاکید کرد: «ایران به هیچوجه به دنبال ساخت سلاح هستهای نمیرود ... تمام!».
جمعبندی
1. اجماعنظر آمریکا، عربستان، اسراییل، و ترکیه در کنفرانس مونیخ بر سر پررنگ کردن کلیدواژه «تهدید جهانی» در مورد ایران، نشان از برنامهریزی جدید این شرکای قدیمی برای منزوی کردن ایران دارد.
2. تاکید نمایندگان اجماع ضد ایرانی بر دفاع از هم در خلال سخنرانی که از آن دست میتوان به سخنان لیبرمن در دفاع از عربستان اشاره کرد، خود نمایانگر تاکید بر همبستگی ائتلاف جدید علیه ایران و جای انداختن این همگرایی در ذهن تحلیلگران و تصمیمسازان است.
3. ظریف به عنوان وزیر خارجه ایران ترجیح را بر این دانست که وارد بازی طراحیشده از سوی اجماع ضد ایرانی نشده و در مقام یک دیپلمات و از خلال مفاهیم غیرمستقیمتر به دفاع از حق ایران بپردازد. وی، به طور مستقیم به فعالیتهای شرارتبار آمریکا، عربستان، اسراییل، و ترکیه در زمینه پرورش تروریسم اشاره نکرد و ترجیح داد که بازی را در میدان دیگری رقم بزند و نه در میدانی بازی رو در رو با ائتلاف چهارگانه. در هر حال، ظریف تشخیص داده بود که اینگونه از ایران دفاع نماید و به صورت غیرمستقیم به بحث مداخله نظامی آمریکا در منطقه، بحث پرورش و حمایت 4 دههای تکفیریها در منطقه، اشغال اراضی فلسطین، و بازگشت بومرنگ فتنه برخی از کشورهای منطقه به خودشان پرداخت.
4. عربستان سعودی، اسراییل، و ترکیه قطعا هدفشان یعنی کاهش فشار بینالمللی بر رفتار رادیکال خود را در کنفرانس مونیخ دنبال کردند. آن هم از طریق انداختن بار اتهاماتی چون «حامی تروریسم» و «خطر جهانی» بر گردن ایران. در هر حال، کنفرانس مونیخ فرصتی مناسب بود تا توجهات را از خود به سمت ایران معطوف دارند. آمریکا نیز مثل همیشه در پی منافع خود در منطقه، در دفاع از شرکای قدیمی منطقهای خود کم نگذاشت و مصداق عینی آن را میتوان در سخنان معاون رییس جمهور آمریکا و قولی که از طرف دولت آمریکا به شرکا و متحدیناش داد مشاهده نمود.
https://www.youtube.com/watch?v=ymDAR8Zaahk