کد خبر 694309
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۸

«مادران تابنده؛ شهید کامران گنجی به روایت مادر» «آدم‌ها توی قاب من نمی‌میرند» و «شاهرگی برای حریم» را انتشارات «روایت فتح» منتشر کرد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سه عنوان کتاب جدید با محوریت زندگی‌نامه شهدا را منتشر کرد.  

شهید کامران گنجی، نخستین شهید زرتشتی هشت سال دفاع مقدس است که در سر پل ذهاب در هفته سوم جنگ به شهادت رسید. انتشارات «روایت فتح» در نهمین جلد از مجموعه «مادران» روایت زندگی این شهید را از زبان مادرش با نام «تابنده» به قلم حسین گلدوست را منتشر کرد.

در مقدمه کتاب می‌خوانیم: «تابنده، روایت جوان دلیری است که با باورمندی زرتشت، در کنار برادران مسلمانش پایمردی کرده و افتخار شهادت را کسب نموده. راوی اثر، مادر دلسوخته‌ای است که پس از شهادت تنها پسرش، سربلند و پایدار زیسته و اندوه دوری از فرزند را با خدمت به هموطنانش تسکین داده.»

در بخشی از کتاب  آمده است: «بعضی وقت‌ها در تنهایی به روزی فکر می‌کنم که با کامران در آشپزخانه بودم و پسرم از مدرسه آمده بود و نهار می‌خورد. باهم حرف می‌زدیم. بهم گفت: «مامان، معلم دینی ما آقای آرش گفته خداوند انسان رو خلق کرده که روی زمین امتحانش بکنه. ما همه در حضور خدا هستیم و مشغول امتحان دادن.

اون لحظه تو چشم‌های کامران خیره شدم. شاید سیزده یا چهارده‌ ساله بود. برق ایمان و اطمینان نگاهش و صورتش رو روشن کرده بود. با همه وجودش به حرفی که می‌زد، ایمان داشت. هنوز هم هر روز به اون چشم‌ها و اون برق عجیب فکر می‌کنم. شک ندارم که در قتلگاه سرپل ذهاب، در امتحان الهی سربلند شد.»
 
«مادران تابنده؛ شهید کامران گنجی به روایت مادر» با شمارگان یک‌هزار و نسخه 100 در 176 صفحه به‌بهای 9 هزار تومان از سوی انتشارات روایت فتح به بازار کتاب عرضه شده است.
 
«آدم‌ها توی قاب من نمی‌میرند»
پانزدهمین جلد از مجموعه «چشم‌ها»ی انتشارات روایت فتح، روایت زندگی شهید سعید جانبزرگی از دید خانواده و دوستان و نزدیکان او منتشر شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «هنوز حرفش توی گوشم هست «دوربین من باعث می‌شه تا مردمی که توی دوردست‌ها زندگی می‌کنند، به مردانی فکر کنند که سال‌های جوونی خودشون رو دستخوش شعله‌های نبرد سنگین زرهی کردند. من به این باور رسیدم که آدم‌های توی قاب من هرگز نمی‌میرند و من به اون‌ها عمر جاودان می‌بخشم.

دوست نداشت بیشتر از چهل سال عمر کند. زیاد در مورد مرگ و توشه آخرت حرف می‌زدیم. همیشه می‌گفت «دلم می‌خواد قبل چهل سال شهید بشم یا برم! اگه فقط یه روز از چهل سالگیم بگذره و زنده باشم وحشت تمام وجودمو می‌گیره صادق.» هنوز 37 سالش پر نشده بود که جواب معامله‌اش با خدا را گرفت و شهید شد. یک جمله معروف داشت که خیلی دوستش داشتم «هیچ‌کس بدون تلاش به زیارت آفتاب نخواهد رفت.»
 
کتاب «آدم‌ها توی قاب من نمی‌میرند» با شمارگان یک‌هزار و 100 نسخه در 184 صفحه به‌بهای 10 هزار تومان از سوی انتشارات روایت فتح به بازار نشر عرضه شده است.

«شاهرگی برای حریم»
«شاهرگی برای حریم» روایت زندگی شهید مدافع حرم شهید حمیدرضا اسدالهی، در چهارمین جلد در مجموعه مدافعان حرم است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «حالا هم این قدر دم از شهادت نزنید که مال این حرفا نیستید. بگید اگه شهید شدید چی به من می‌رسه؟» حمید گفت: «مصطفی جان هرچی دارم مال تو.» گفتم «نه، اون چیزی که خیلی برات با ارزشه رو بگو.» گفت «من یه چفیه دارم که برام خیلی با ارزشه.» گفتم «چی؟! یه چفیه؟! قرآن و پول و این همه چیز با ارزش داری، اون وقت یه چفیه؟» گفت: «این چفیه ‌از همه چیز برام مهم تره.  از دست آقا گرفتمش.» با یک عشقی گفت: از دست آقا گرفتمش که تازه فهمیدم عشق به ولایت یعنی چه. برایم خیلی جالب بود. با ارزش‌ترین چیزی که در آن شرایط سخت داشت، یک چفیه بود. آن هم تنها به خاطر عشق به‌ آقا.»

کتاب «شاهرگی برای حریم» با شمارگان 1100 نسخه در 192 صفحه، و به بهای 11 هزار و 500 تومان به همت انتشارات روایت فتح منتشر شده است.